بلای وحشتناک
تبریز یا توری، یکی از شهرهای کهنسال ایران است. چنانکه در تاریخ تبریز نوشتهام، بنیاد این شهر به سده هشتم پیش از میلاد میرسد. این شهر که در فرجامین سالهای سده چهارم هجری تختگاه آذربایگان شده و نامی یافته است در طول تاریخ خود آسیبهای سخت و فراوان دیده که شاید هیچ شهری از شهرهای ایران در بلازدگی و آسیبدیدگی، به پای این شهر کهن و باستانی نرسد.
کد خبر :
۱۶۰۸۲
بازدید :
۲۴۴۸
تبریز یا توری، یکی از شهرهای کهنسال ایران است. چنانکه در تاریخ تبریز نوشتهام، بنیاد این شهر به سده هشتم پیش از میلاد میرسد. این شهر که در فرجامین سالهای سده چهارم هجری تختگاه آذربایگان شده و نامی یافته است در طول تاریخ خود آسیبهای سخت و فراوان دیده که شاید هیچ شهری از شهرهای ایران در بلازدگی و آسیبدیدگی، به پای این شهر کهن و باستانی نرسد.
زمین لرزههای سخت، یکی از حادثههای همیشگی و وحشتانگیز تبریز بوده و این شهر، همواره از این آفت طبیعییا بیمهریهای طبیعت گزندها و آسیبهای فراوان یافته است. بارها چنین رخ داده که شهر بر اثر این بلای آسمانی، پاک ویران شده، سپس شهری از نو ساخته و پدید آمده است.
زمین لرزه 244 ه.ق.
نخستین زمین لرزه شدید تبریز که در تاریخها و نوشتههای دیگر، یادی از آن رفته است، زمین لرزه سال 244 هجری قمری (برابر با سال 858 میلادی)است. در این روزگار هنوز تبریز شهرکی بیش نبود و در شمارش شهرهای آذربایگان در آخرین پایه پس از شهرهای: اردبیل، بردعه، ورثان، سراو، برزند و مرند قرار میگرفت.
کهنترین آگاهی که از این زمین لرزه در دست داریم، نوشته حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهت القلوب (تالیف 740 ه.ق.) است که مینویسد:
«در سنه اربع و اربعین و ماتین (244)به عهد متوکل خلیفه عباسی به زلزله خراب شد، خلیفه آن را به حال عمارت آورد.»
زمین لرزه 434 ه.ق.
دومین زمین لرزه سخت و ویرانگر تبریز که خبر آن به ما رسیده است زمین لرزه سال 434 هجری قمری (1042 م.) است. از نخستین زمین لرزه که یاد آن کرده شد تا این زمین لرزه یک صدونود سال گذشته بود. در این فاصله از زمان، شهر تبریز اندک اندک رو به گسترش و آبادانی و انبوهی نهاده بود و یکی از زیباترین شهرهای آذربایگان به شمار میرفت.
استخری و ابن حوقل که در آغاز و نیمه سده چهارم هجری تبریز را در رده شهرهای کوچک آذربایگان شمردهاند، تقریبا هشتاد سال پس از آن ابن مسکویه (در گذشته به سال 421 ه.ق.) در کتاب «تجارت الام و تعاقب الهمم» در حوادث سال 330 ه.ق. درباره آن مینویسد: «شهری است بزرگ و باروی استوار دارد و پیرامون آن بیشهها و درختان فراوان است، شهری استوار و مردمانش دلیران و توانگرانند.»
نخستین جنبش و لرزش در زمین لرزه این سال به نوشته قاضی رکنالدین خویی در «مجمع ارباب الملک» که حمدالله مستوفی آن را در نزهت القلوب آورده و نیز قاضی احمد غفاری در «تاریخ نگارستان» (تالیف 975 ه.ق.) آن را یاد کرده است، شب آدینه چهاردهم صفر (17 اکتبر 1042 میلادی) میان شام و خفتن روی داده و مردم بسیاری از آسیب آن کشته و زخمی شدهاند. سپس نیز تا یک ماه، گاه به گاه، زمین همچنان میلرزیده است. ناصرخسرو که به سال 438 ه.ق از تبریز گذر کرده درباره این زمینلرزه در سفرنامهاش نوشته است:
مرا حکایت کردند که به این شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنه اربع و ثلاثین و اربعمائه و در ایام مسترقه* بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند.
ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن الجوزی که به سال 597 ه.ق در گذشته در کتاب خود به نام «المنتظم فی تاریخ الملوک والامم» در یاد کردن پیشامدهای سال 434 ه.ق چنین نوشته است:
«در تاریخ بیست و نهم جمادی الاولی، نامهای از ابن جعفر ابن الزقی العلوی، نقیب موصل رسید که در آن نوشته بود: آگاهیهای صحیحی دریافت داشته درباره زمین لرزه سخت تبریز که قلعه و سور و دور و خانهها و گرمابهها و بازارها بیشتر دارالاماره را ویران ساخته است و امیر از این زمین لرزه جان بهدر برده چون آن روز در باغی بوده است و لشکریانش نیز به سلامت ماندهاند، زیرا آنان را به جنگ برادرش فرستاده بود، چون مردگان را که زیر آوارها مانده بودند شماره کردند، نزدیک به پنجاه هزار تن آدمی بود.»
زمین لرزه سال 671 ه.ق.
سومین زمین لرزه تبریز که تا اندازهای سخت بوده و در تاریخها یادی از آن کردهاند، زمین لرزه سال 671 ه.ق.(1272 میلادی) است که در زمان پادشاهی اباقاخان فرزند هلاکو خان مغول روی داده است.
پنجمین تكان سخت در این سالها كه در بخش جنوبی ارسباران در ناحیه بافت قرچه داغ در شمال تبریز روی داده به سال 975 ه.ق. (1567 م.) بوده است. از اثرات این زمین لرزه در تبریز در نوشتهها سخنی به میان نیامده.
زمین لرزه سال 1050 ه.ق.
چهارمین زمین لرزه بزرگ و سخت تبریز در ماه ذیقعده سال 1050 ه.ق. رخ داده است. شرح نسبتا دقیق این زمین لرزه خوشبختانه در چند منبع معتبر از جمله گزارش محمد نصیر صاحب توجیه رستم خان سپهسالار و تاریخ آراكیل تبریزی تاریخ نویس ارمنی و نوشتههای 1646 و 1680 و 1693 آمده یا مورد تایید قرار گرفته است.
بنابر گزارش محمد نصیر، نخستین تكان سخت این زمین لرزه بزرگ، در شامگاه روز آدینه چهارم ذیقعده همان سال (مطابق پنجم فوریه1641) در سردترین روزهای زمستان سرزمین آذربایجان روی داده است.
كسروی در آنجا كه از زمین لرزههای تبریز در گفتار قطران شاعر آذربایجان سخن میدارد مینویسد:
«خبر این حادثه را آراكیل تبریزی كه یكی از مورخان ارمنی است و در آن زمانها میزیسته است، در كتاب خود به تفصیل بسیار نگاشته است: در سختترین روزهای زمستان، در هنگامی كه برف از آسمان میریخته و مردم خویشتن را به پناه خانهها كشیده بودند، ناگهان زمین چنان میلرزد كه در یك آن، همه پست و بلند شهر یكسان مینماید. در این حادثه است كه كوشك پادشاهی «شام غازان» كه از زمان غازانخان به یادگار مانده و یكی از باشكوهترین عمارتهای تاریخی ایران به شمار بوده، از هم فروریخته جز یك مشت ویرانه، نشانی از آن باز نمیماند. همچنین مسجد تاریخی «استاد و شاگرد» و دیگر مسجدها كه هركدام یادگار پادشاهی یا وزیری بود، همه ویرانه میشود.
آراكیل مینویسد: روز نخست كه این لرزش زمین روی داد در بیرون شهر به ویژه در خسروشاه و اسكو، همه آبادیها ویرانه شدند و یك دیهی كه بر سر كوهی نهاده بود پاك به زمین فرو رفت و از كوهها چشمههای سیاه روان شدند. روز سوم كه لرزش سخت دیگری روی داده این چشمه ناپیدا گشته چشمههای سیاه دیگری از نو پیدا شدند. میگوید: این زمین لرزه تا شش ماه دوام داشت، بدین سان كه تا دو ماه در شبانه روز چند بار لرزش روی میداد، سپس كمتر شده در شبانه روز یك بار روی میداد تا پس از شش ماه دیگر روی نداد.»
در جُنگی دستنوشت از زمان صفویان در نوشته گزارش گونهای درباره این زمینلرزه و آثار آن چنین آمده است:
«تفصیل واقعه زلزله كه در تاریخ عصر یومالجمعه چهارم ذیقعده الحرام سنه 1050 در دارالسلطنه تبریز واقع شد و محرر این حروف محمد نصیر صاحب توجیه نواب مستطاب معلی القاب عالمیان مآب عالیجاهی رستم خان سپهسالار ایران با سایر نویسندههای سركار معظم الیه (له) بجهه تشخیص نسخه مذكور مقرر بودیم و بعد از اتمام نسخه، معروضه نوشته به خدمت بندگان نواب اشرف اقدس ارفع (شاه صفی) فرستادند.
آنچه منزل به منزل در شهر و نواحی واقع شده بدین موجب است:آنچه در بلده و نواحی كه از خرابی دیوار و خانه، متوفی شده بودند سوای جمعی كه صاحب نداشتند و مشخص نبودند و جمعی مجروح بودند، به قلم در نیامد. مرد: 5984 نفر، زن: 5144 نفر، پسر و دختر 1485 نفر. بابت خانه كه خراب شده سوای جدار و مساجد و بقاع و دكاكین و خانات دوانزده هزار و نهصد و هشتاد و دو باب.
بابت بلده كه منازل آن در جزو مشخص شده: چهارده هزار و نود و پنج باب. خراب: دوهزار و شصت و چهار باب. شكسته: دوهزاروسی و یك باب. نواحی كه خانههای در جزو مشخص نبود: هشت هزارو پانصد و بیست و پنج باب.
در كتاب «ذیل تاریخ عالم آرای عباسی» درباره این زمین لرزه چنین آمده است:
«وهم در این سال در حدود خطه طربانگیز دارالسلطنه تبریز و دهخوارقان به آفت زلزله و انهدام بنیان ابنیه و عمارات، دوازده هزار كس از زن و مرد و خرد و بزرگ و پیر و جوان سر در مغاك خاك كشیده، سایر مردمان از آن آفت شدید ایمن شدند و خرابی ابنیه و عمارات بسیاری از قراء و مزارع آن دیار به جایی رسید كه دور و قصور رفیعه توده خاك گردیده و از ساكنانش، کسی بهجای نماند. پروفسور مینورسكی در تاریخ تبریز زمین لرزهای را از سال 1641 میلادی(1051 ه.ق.) از همان آراكیل تاریخنویس ارمنی یاد میكند كه به نوشته عزیز دولتآبادی «شاید دنباله همین زلزله زمستان 1050 باشد كه به نوشته آراكیل تا چند ماه ادامه داشته است.
زمین لرزه سال 1056 ه.ق.
بنا بر نوشته سدراك ابدالیان در سال 1646 میلادی(1056 هجری قمری) در شهر تبریز زمین لرزه شدیدی روی داده و گروه بسیاری كشته شدهاند و برج و باروی شهر ویران شده است.
زمین لرزه سال 1060 ه.ق.
پنجمین زمین لرزه سخت تبریز به سال 1060 ه.ق. (1650 م.) روی داده است. از داستان این زمین لرزه و این كه در كدام ماه و در چه روز و ساعت از شبانهروز زمین به جنبش درآمده ناآگاهیم.
كسروی درباره این زمینلرزه نوشته است: «پس از نه سال حادثه (1050 ه. ق.) زمین لرزه بسیار سختی در تبریز روی داده، آسیب فراوان میرساند.»
زمین لرزههای 1133 و 1134 ه.ق.
زمین لرزههای سال های1133و1134هجری قمری (1721میلادی) ششمین زمینلرزه سخت تبریز است. نخستین تكانهای این زمینلرزه كه در ماه جمادی الثانی سال 1133 ه.ق. آغاز شده بود كم و بیش تا محرم سال 1134 ه.ق. ادامه داشته است، از اینرو در برخی از نوشتهها آن را به یكی از این دو سال نسبت دادهاند و چون زمینلرزهها ادامه یكدیگر بوده است (مانند برخی زمینلرزههای پیشین) ما همه آنها را یكجا و به نام ششمین زمینلرزه آوردهایم.
نخستین آگاهی كه از این زمینلرزه در دست داریم، در یک دستنوشت (شماره 5677 كتابخانه مركزی دانشگاه تهران) است كه پیداست در سالهای نزدیك به واقعه نوشته شده و ما آن را عینا در اینجا میآوریم:
«از غرایب زلزله تبریز آنكه در سنه 1133 اودئیل (سال گاو)در بیست و هشتم شهر جمادیالثانی روز دوشنبه دو ساعت و نیم از روز گذشته زلزله عظیم شد كه تبریز بالكلیه منهدم شد كه دیگر عمارت نماند. در آن وقت قریب به چهل و پنجاه هزار خانه خراب شده بود، سوای مساجد و رباط و حمام و بازار، تخمینا به قول تبریزیان شصت هزار كس فوت شده بود، سوای مردم غریب كه از تمامی ممالك محروسه در آنجا آمده بود و از ایشان در بازار و حمام قریب به چهل هزار كس فانی شده كه مجموع صد هزار كس باشد.
در كتاب «ریاض الجنه» كه دائرهالمعارف بزرگی است، نوشته میرزا محمد حسن زنوزی(تالیف 1216 ه.ق.)، آمده است:
«كاتب الحروف گوید: كه سه سال پیش از استیلای رومیه (تركان عثمانی) بدارالسلطنه تبریز، بیست و هشتم شهر جمادی الثانیه، یوم یكشنبه یك ساعت و نیم از روز گذشته سنه هزار و صدوسی و سه هجری (16 آوریل 1721 م)زلزله عظیمی در تبریز اتفاق افتاد و جمع كثیری از ذكور و اناث هلاك شدند و به اكثر ابنیه عالیه از مساجد و مدارس و مقابر شكست فاحش و ظاهر راه یافت، نهایت بالمره منهدم نگردید.» (یک جا از بین رفت)
اوژن فلاندن كه در میان سالهای 1840 و 1841 میلادی (57 -1356 ه.ق.)سفری به ایران كرده و سفرنامهای پدید آورده است درباره زمینلرزه 1721 م. (1134 ه.ق.)مینویسد:
«سختترین آنها در سال 1721 اتفاق افتاده و هشتادهزار نفر جمعیت این شهر را از بین برده است. این واقعه در زمان شاه سلطان حسین و به وقتی است كه این شاهزاده تیرهبخت میخواست سلطنت را به یك افغان فتنهجو كه در این وقت اصفهان را محاصره كرده بود، واگذار کند.»
در كتاب منتظم ناصری نوشته اعتمادالسلطنه، دو نظر گوناگون درباره كشتهشدگان این زمین لرزه داده شده است، در یكجا مینویسد:
«هم در این سال (1134)زلزله شدیدی در تبریز شده، تمام شهر را خراب كرد و دویست و پنجاه هزار نفر سكنه این شهر تلف شدند.» در جای دیگر میگوید: «در سنه هزار و صدوسی و چهار، چنان زلزله در تبریز شد كه نود هزار كس از شهر و حوالی به درود جهان خراب گفته و نوعی هوا تیره و تار شد كه روشنی آفتاب را كس نمیدید.» و گمان میرود شمار دوم كشتهشدگان درست و دور از گزافه است. لرد كرزن در كتاب «ایران و قضیه ایران» (تالیف 1891 =1309 ه.ق.) مینویسد:
«تاریخنویس معتبر «كروزینسكی» روایت میكند كه در زلزله 1721 م.،80000 تن به خاك هلاك افتادند.»
زمینلرزههای 1169 و 1188 ه.ق.
پیش از آنكه سخن را بر سر زمینلرزه سخت دیگری بكشانیم، باید به دو زمینلرزه كماهمیتتر كه در این میان در تبریز و پیرامون آن روی داده است اشاره كنیم:
یكی از اینها زمینلرزه سال 1169 هجری قمری (1755 میلادی) است كه بهنوشته آرنولد ویلسون در یك زمان، هم در تبریز و هم در كاشان و اصفهان روی داده بوده و چون ویرانی و كشتهای بر جای ننهاده از اینرو شرحی درباره آن در نوشتهها نیامده است. دیگری زمین لرزهای است كه بهسال 1188 هجری قمری (1774 میلادی) در سرتاسر آذربایجان پیش آمده و ناچار شهر تبریز را هم تكان داده بوده و چنین پیداست كه شدت این زمین لرزه از زمین لرزه سال 1169، بسیار بیشتر بوده، آن را «بلای وحشتناك» نوشتهاند.
*خمسه مسترقه: مطابق گاهشمارهای قدیمی ماههای سال 30 روز محاسبه میشد و 5 روز باقیمانده را «خمسه مسترقه» مینامیدند.
منبع: کتاب زمین لرزههای تبریز، نوشته یحی ذکاء، چاپ اول، 1368
زمین لرزههای سخت، یکی از حادثههای همیشگی و وحشتانگیز تبریز بوده و این شهر، همواره از این آفت طبیعییا بیمهریهای طبیعت گزندها و آسیبهای فراوان یافته است. بارها چنین رخ داده که شهر بر اثر این بلای آسمانی، پاک ویران شده، سپس شهری از نو ساخته و پدید آمده است.
زمین لرزه 244 ه.ق.
نخستین زمین لرزه شدید تبریز که در تاریخها و نوشتههای دیگر، یادی از آن رفته است، زمین لرزه سال 244 هجری قمری (برابر با سال 858 میلادی)است. در این روزگار هنوز تبریز شهرکی بیش نبود و در شمارش شهرهای آذربایگان در آخرین پایه پس از شهرهای: اردبیل، بردعه، ورثان، سراو، برزند و مرند قرار میگرفت.
کهنترین آگاهی که از این زمین لرزه در دست داریم، نوشته حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهت القلوب (تالیف 740 ه.ق.) است که مینویسد:
«در سنه اربع و اربعین و ماتین (244)به عهد متوکل خلیفه عباسی به زلزله خراب شد، خلیفه آن را به حال عمارت آورد.»
زمین لرزه 434 ه.ق.
دومین زمین لرزه سخت و ویرانگر تبریز که خبر آن به ما رسیده است زمین لرزه سال 434 هجری قمری (1042 م.) است. از نخستین زمین لرزه که یاد آن کرده شد تا این زمین لرزه یک صدونود سال گذشته بود. در این فاصله از زمان، شهر تبریز اندک اندک رو به گسترش و آبادانی و انبوهی نهاده بود و یکی از زیباترین شهرهای آذربایگان به شمار میرفت.
استخری و ابن حوقل که در آغاز و نیمه سده چهارم هجری تبریز را در رده شهرهای کوچک آذربایگان شمردهاند، تقریبا هشتاد سال پس از آن ابن مسکویه (در گذشته به سال 421 ه.ق.) در کتاب «تجارت الام و تعاقب الهمم» در حوادث سال 330 ه.ق. درباره آن مینویسد: «شهری است بزرگ و باروی استوار دارد و پیرامون آن بیشهها و درختان فراوان است، شهری استوار و مردمانش دلیران و توانگرانند.»
نخستین جنبش و لرزش در زمین لرزه این سال به نوشته قاضی رکنالدین خویی در «مجمع ارباب الملک» که حمدالله مستوفی آن را در نزهت القلوب آورده و نیز قاضی احمد غفاری در «تاریخ نگارستان» (تالیف 975 ه.ق.) آن را یاد کرده است، شب آدینه چهاردهم صفر (17 اکتبر 1042 میلادی) میان شام و خفتن روی داده و مردم بسیاری از آسیب آن کشته و زخمی شدهاند. سپس نیز تا یک ماه، گاه به گاه، زمین همچنان میلرزیده است. ناصرخسرو که به سال 438 ه.ق از تبریز گذر کرده درباره این زمینلرزه در سفرنامهاش نوشته است:
مرا حکایت کردند که به این شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنه اربع و ثلاثین و اربعمائه و در ایام مسترقه* بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند.
ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن الجوزی که به سال 597 ه.ق در گذشته در کتاب خود به نام «المنتظم فی تاریخ الملوک والامم» در یاد کردن پیشامدهای سال 434 ه.ق چنین نوشته است:
«در تاریخ بیست و نهم جمادی الاولی، نامهای از ابن جعفر ابن الزقی العلوی، نقیب موصل رسید که در آن نوشته بود: آگاهیهای صحیحی دریافت داشته درباره زمین لرزه سخت تبریز که قلعه و سور و دور و خانهها و گرمابهها و بازارها بیشتر دارالاماره را ویران ساخته است و امیر از این زمین لرزه جان بهدر برده چون آن روز در باغی بوده است و لشکریانش نیز به سلامت ماندهاند، زیرا آنان را به جنگ برادرش فرستاده بود، چون مردگان را که زیر آوارها مانده بودند شماره کردند، نزدیک به پنجاه هزار تن آدمی بود.»
زمین لرزه سال 671 ه.ق.
سومین زمین لرزه تبریز که تا اندازهای سخت بوده و در تاریخها یادی از آن کردهاند، زمین لرزه سال 671 ه.ق.(1272 میلادی) است که در زمان پادشاهی اباقاخان فرزند هلاکو خان مغول روی داده است.
پنجمین تكان سخت در این سالها كه در بخش جنوبی ارسباران در ناحیه بافت قرچه داغ در شمال تبریز روی داده به سال 975 ه.ق. (1567 م.) بوده است. از اثرات این زمین لرزه در تبریز در نوشتهها سخنی به میان نیامده.
زمین لرزه سال 1050 ه.ق.
چهارمین زمین لرزه بزرگ و سخت تبریز در ماه ذیقعده سال 1050 ه.ق. رخ داده است. شرح نسبتا دقیق این زمین لرزه خوشبختانه در چند منبع معتبر از جمله گزارش محمد نصیر صاحب توجیه رستم خان سپهسالار و تاریخ آراكیل تبریزی تاریخ نویس ارمنی و نوشتههای 1646 و 1680 و 1693 آمده یا مورد تایید قرار گرفته است.
بنابر گزارش محمد نصیر، نخستین تكان سخت این زمین لرزه بزرگ، در شامگاه روز آدینه چهارم ذیقعده همان سال (مطابق پنجم فوریه1641) در سردترین روزهای زمستان سرزمین آذربایجان روی داده است.
كسروی در آنجا كه از زمین لرزههای تبریز در گفتار قطران شاعر آذربایجان سخن میدارد مینویسد:
«خبر این حادثه را آراكیل تبریزی كه یكی از مورخان ارمنی است و در آن زمانها میزیسته است، در كتاب خود به تفصیل بسیار نگاشته است: در سختترین روزهای زمستان، در هنگامی كه برف از آسمان میریخته و مردم خویشتن را به پناه خانهها كشیده بودند، ناگهان زمین چنان میلرزد كه در یك آن، همه پست و بلند شهر یكسان مینماید. در این حادثه است كه كوشك پادشاهی «شام غازان» كه از زمان غازانخان به یادگار مانده و یكی از باشكوهترین عمارتهای تاریخی ایران به شمار بوده، از هم فروریخته جز یك مشت ویرانه، نشانی از آن باز نمیماند. همچنین مسجد تاریخی «استاد و شاگرد» و دیگر مسجدها كه هركدام یادگار پادشاهی یا وزیری بود، همه ویرانه میشود.
آراكیل مینویسد: روز نخست كه این لرزش زمین روی داد در بیرون شهر به ویژه در خسروشاه و اسكو، همه آبادیها ویرانه شدند و یك دیهی كه بر سر كوهی نهاده بود پاك به زمین فرو رفت و از كوهها چشمههای سیاه روان شدند. روز سوم كه لرزش سخت دیگری روی داده این چشمه ناپیدا گشته چشمههای سیاه دیگری از نو پیدا شدند. میگوید: این زمین لرزه تا شش ماه دوام داشت، بدین سان كه تا دو ماه در شبانه روز چند بار لرزش روی میداد، سپس كمتر شده در شبانه روز یك بار روی میداد تا پس از شش ماه دیگر روی نداد.»
در جُنگی دستنوشت از زمان صفویان در نوشته گزارش گونهای درباره این زمینلرزه و آثار آن چنین آمده است:
«تفصیل واقعه زلزله كه در تاریخ عصر یومالجمعه چهارم ذیقعده الحرام سنه 1050 در دارالسلطنه تبریز واقع شد و محرر این حروف محمد نصیر صاحب توجیه نواب مستطاب معلی القاب عالمیان مآب عالیجاهی رستم خان سپهسالار ایران با سایر نویسندههای سركار معظم الیه (له) بجهه تشخیص نسخه مذكور مقرر بودیم و بعد از اتمام نسخه، معروضه نوشته به خدمت بندگان نواب اشرف اقدس ارفع (شاه صفی) فرستادند.
آنچه منزل به منزل در شهر و نواحی واقع شده بدین موجب است:آنچه در بلده و نواحی كه از خرابی دیوار و خانه، متوفی شده بودند سوای جمعی كه صاحب نداشتند و مشخص نبودند و جمعی مجروح بودند، به قلم در نیامد. مرد: 5984 نفر، زن: 5144 نفر، پسر و دختر 1485 نفر. بابت خانه كه خراب شده سوای جدار و مساجد و بقاع و دكاكین و خانات دوانزده هزار و نهصد و هشتاد و دو باب.
بابت بلده كه منازل آن در جزو مشخص شده: چهارده هزار و نود و پنج باب. خراب: دوهزار و شصت و چهار باب. شكسته: دوهزاروسی و یك باب. نواحی كه خانههای در جزو مشخص نبود: هشت هزارو پانصد و بیست و پنج باب.
در كتاب «ذیل تاریخ عالم آرای عباسی» درباره این زمین لرزه چنین آمده است:
«وهم در این سال در حدود خطه طربانگیز دارالسلطنه تبریز و دهخوارقان به آفت زلزله و انهدام بنیان ابنیه و عمارات، دوازده هزار كس از زن و مرد و خرد و بزرگ و پیر و جوان سر در مغاك خاك كشیده، سایر مردمان از آن آفت شدید ایمن شدند و خرابی ابنیه و عمارات بسیاری از قراء و مزارع آن دیار به جایی رسید كه دور و قصور رفیعه توده خاك گردیده و از ساكنانش، کسی بهجای نماند. پروفسور مینورسكی در تاریخ تبریز زمین لرزهای را از سال 1641 میلادی(1051 ه.ق.) از همان آراكیل تاریخنویس ارمنی یاد میكند كه به نوشته عزیز دولتآبادی «شاید دنباله همین زلزله زمستان 1050 باشد كه به نوشته آراكیل تا چند ماه ادامه داشته است.
زمین لرزه سال 1056 ه.ق.
بنا بر نوشته سدراك ابدالیان در سال 1646 میلادی(1056 هجری قمری) در شهر تبریز زمین لرزه شدیدی روی داده و گروه بسیاری كشته شدهاند و برج و باروی شهر ویران شده است.
زمین لرزه سال 1060 ه.ق.
پنجمین زمین لرزه سخت تبریز به سال 1060 ه.ق. (1650 م.) روی داده است. از داستان این زمین لرزه و این كه در كدام ماه و در چه روز و ساعت از شبانهروز زمین به جنبش درآمده ناآگاهیم.
كسروی درباره این زمینلرزه نوشته است: «پس از نه سال حادثه (1050 ه. ق.) زمین لرزه بسیار سختی در تبریز روی داده، آسیب فراوان میرساند.»
زمین لرزههای 1133 و 1134 ه.ق.
زمین لرزههای سال های1133و1134هجری قمری (1721میلادی) ششمین زمینلرزه سخت تبریز است. نخستین تكانهای این زمینلرزه كه در ماه جمادی الثانی سال 1133 ه.ق. آغاز شده بود كم و بیش تا محرم سال 1134 ه.ق. ادامه داشته است، از اینرو در برخی از نوشتهها آن را به یكی از این دو سال نسبت دادهاند و چون زمینلرزهها ادامه یكدیگر بوده است (مانند برخی زمینلرزههای پیشین) ما همه آنها را یكجا و به نام ششمین زمینلرزه آوردهایم.
نخستین آگاهی كه از این زمینلرزه در دست داریم، در یک دستنوشت (شماره 5677 كتابخانه مركزی دانشگاه تهران) است كه پیداست در سالهای نزدیك به واقعه نوشته شده و ما آن را عینا در اینجا میآوریم:
«از غرایب زلزله تبریز آنكه در سنه 1133 اودئیل (سال گاو)در بیست و هشتم شهر جمادیالثانی روز دوشنبه دو ساعت و نیم از روز گذشته زلزله عظیم شد كه تبریز بالكلیه منهدم شد كه دیگر عمارت نماند. در آن وقت قریب به چهل و پنجاه هزار خانه خراب شده بود، سوای مساجد و رباط و حمام و بازار، تخمینا به قول تبریزیان شصت هزار كس فوت شده بود، سوای مردم غریب كه از تمامی ممالك محروسه در آنجا آمده بود و از ایشان در بازار و حمام قریب به چهل هزار كس فانی شده كه مجموع صد هزار كس باشد.
در كتاب «ریاض الجنه» كه دائرهالمعارف بزرگی است، نوشته میرزا محمد حسن زنوزی(تالیف 1216 ه.ق.)، آمده است:
«كاتب الحروف گوید: كه سه سال پیش از استیلای رومیه (تركان عثمانی) بدارالسلطنه تبریز، بیست و هشتم شهر جمادی الثانیه، یوم یكشنبه یك ساعت و نیم از روز گذشته سنه هزار و صدوسی و سه هجری (16 آوریل 1721 م)زلزله عظیمی در تبریز اتفاق افتاد و جمع كثیری از ذكور و اناث هلاك شدند و به اكثر ابنیه عالیه از مساجد و مدارس و مقابر شكست فاحش و ظاهر راه یافت، نهایت بالمره منهدم نگردید.» (یک جا از بین رفت)
اوژن فلاندن كه در میان سالهای 1840 و 1841 میلادی (57 -1356 ه.ق.)سفری به ایران كرده و سفرنامهای پدید آورده است درباره زمینلرزه 1721 م. (1134 ه.ق.)مینویسد:
«سختترین آنها در سال 1721 اتفاق افتاده و هشتادهزار نفر جمعیت این شهر را از بین برده است. این واقعه در زمان شاه سلطان حسین و به وقتی است كه این شاهزاده تیرهبخت میخواست سلطنت را به یك افغان فتنهجو كه در این وقت اصفهان را محاصره كرده بود، واگذار کند.»
در كتاب منتظم ناصری نوشته اعتمادالسلطنه، دو نظر گوناگون درباره كشتهشدگان این زمین لرزه داده شده است، در یكجا مینویسد:
«هم در این سال (1134)زلزله شدیدی در تبریز شده، تمام شهر را خراب كرد و دویست و پنجاه هزار نفر سكنه این شهر تلف شدند.» در جای دیگر میگوید: «در سنه هزار و صدوسی و چهار، چنان زلزله در تبریز شد كه نود هزار كس از شهر و حوالی به درود جهان خراب گفته و نوعی هوا تیره و تار شد كه روشنی آفتاب را كس نمیدید.» و گمان میرود شمار دوم كشتهشدگان درست و دور از گزافه است. لرد كرزن در كتاب «ایران و قضیه ایران» (تالیف 1891 =1309 ه.ق.) مینویسد:
«تاریخنویس معتبر «كروزینسكی» روایت میكند كه در زلزله 1721 م.،80000 تن به خاك هلاك افتادند.»
زمینلرزههای 1169 و 1188 ه.ق.
پیش از آنكه سخن را بر سر زمینلرزه سخت دیگری بكشانیم، باید به دو زمینلرزه كماهمیتتر كه در این میان در تبریز و پیرامون آن روی داده است اشاره كنیم:
یكی از اینها زمینلرزه سال 1169 هجری قمری (1755 میلادی) است كه بهنوشته آرنولد ویلسون در یك زمان، هم در تبریز و هم در كاشان و اصفهان روی داده بوده و چون ویرانی و كشتهای بر جای ننهاده از اینرو شرحی درباره آن در نوشتهها نیامده است. دیگری زمین لرزهای است كه بهسال 1188 هجری قمری (1774 میلادی) در سرتاسر آذربایجان پیش آمده و ناچار شهر تبریز را هم تكان داده بوده و چنین پیداست كه شدت این زمین لرزه از زمین لرزه سال 1169، بسیار بیشتر بوده، آن را «بلای وحشتناك» نوشتهاند.
*خمسه مسترقه: مطابق گاهشمارهای قدیمی ماههای سال 30 روز محاسبه میشد و 5 روز باقیمانده را «خمسه مسترقه» مینامیدند.
منبع: کتاب زمین لرزههای تبریز، نوشته یحی ذکاء، چاپ اول، 1368
۰