هزار هكتار جنگل سوخت؛ به همين سادگی!
آتش به جان جنگلها افتاد؛ مراتع سوختند و حیوانات تلف شدند؛ گروههای مردمی و کارکنان ارتش، محیطزیست، منابعطبیعی، سپاه، بسیج، سازمانجنگلها، هلالاحمر و حتی اتباع افغانستانی همه در تکاپوی مهار آتشی بودند که جنگلهای پاسارگاد، بمو و دشت ارژن در طبیعت زیبای استانفارس را ٣شبانهروز خیمهگاه خود کرده بود.
کد خبر :
۱۹۴۶۹
بازدید :
۱۵۲۲
آتش به جان جنگلها افتاد؛ مراتع سوختند و حیوانات تلف شدند؛ گروههای مردمی و کارکنان ارتش، محیطزیست، منابعطبیعی، سپاه، بسیج، سازمانجنگلها، هلالاحمر و حتی اتباع افغانستانی همه در تکاپوی مهار آتشی بودند که جنگلهای پاسارگاد، بمو و دشت ارژن در طبیعت زیبای استانفارس را ٣شبانهروز خیمهگاه خود کرده بود.
قصه تکراری از جایی شروع میشود که چهارشنبه هفته گذشته آتشسوزی جنگلها، بار دیگر برای کشورمان به تصویر کشیده شد و اینبار گریبانگیر جنگلهای پاسارگاد در استان فارس شد و هزار هکتار از این سرمایه طبیعی کشورمان را در کام خود بلعید.
با شروع انعکاس اخبار لحظهبهلحظه از زبانهکشیدن آتش توسط رسانهها، کارشناسان محیطزیست در تلاش برای ارایه راهکار و نقد شرایط بهوجود آمده، برآمدند و مسئولان امر هم از نبود تجهیزات و امکانات گله میکردند. اما در میان پیگیری شرایط بحرانی بهوجود آمده از سوی افراد و نهادهای مختلف، این سرمایه طبیعی کشور ما بود که ذرهذره به خاکستر تبدیل میشد و به فنا میرفت.
حریقی که بیش از ١٠٠ هکتار از اراضی جنگلی پاسارگاد و دشتارژن و همچنین عرصههای مرتعی «بمو» را بهکام خود فرو برد و تبدیل به خاکستر کرد.
از سویی هم رئیس سازمان آتشنشانی شهرداری محلات از وقوع پنجمین حریق در یکی از باغات این شهرستان در عرض دو هفته اخیر خبر داد و اعلام کرد: «این پنجمین آتشسوزی طی دو هفته اخیر است و درمجموع ۱۰هزار مترمربع باغ در این حریقها نابود شدهاند.» برای شرایط بهوجود آمده اظهار نگرانی و تاسف از سوی مردم عادی شاید به مراتب بیشتر به چشم میخورد تا مسئولان؛ مسئولانی که الان ماموریتشان را انجام دادهاند، آتش را مهار کردهاند و دیگر شاید به فکر جبران این خسارتها هم نباشند. این مضمون عبارتی است که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست بیانمیکند: «آتشسوزی در شرایط فعلی امر غریبی نیست.»
عبارتی که معصومه ابتکار در صفحات اختصاصی خود در شبکههای اجتماعی، درخصوص این رخدادها بیان کرده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت از نگاه رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور، از بین رفتن سرمایههای طبیعی در فصل خودش عادی است و نباید نگران شد و متاسف بود؛ همچنین تکراری بودن این پدیدهها را نباید بحران به حساب آورد.
اگر از بین رفتن محیطزیست، گونههای گیاهی و جانوری در فصل خودش امری طبیعی است و نباید عنوان «بحران» را به آن نسبت داد، پس چهچیزی بحران است و باید به آن بها داد؟
دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در صفحه اینستاگرام خود در واکنش به آتشسوزیهای اخیر نوشت: «ایکاش یکهزارم اهمیتی که مسئولان برای فرهنگ قایل هستند، برای این محیطزیست بدبختِ بیچاره قایل میشدند؛ کل بودجه محیطزیست سال۹۴ با قریب به ۶۰۰۰پرسنل، ۲۷۴میلیارد تومان بود. با این بودجه قرار است جلوی ریزگردها را بگیرد، رودخانههای کشور را که بدل به فاضلابهای متحرک شدهاند، پالایش دهد، جلوی خشکشدن دریاچه ارومیه را بگیرد، هوای شهرهای بزرگ را از آلودگی درآورد، با خرید هواپیما و بالگردهای مخصوص اطفای حریق نگذارد ۴۰هزار هکتار جنگلهای کشور ظرف چند سال گذشته در آتش بسوزد، موتورسیکلتهای کشور را دوگانهسوز کنند، بنزینهای مصرفی را یورو۴ و بدونسرب کنند، وسایلنقلیه سنگین درونشهری را گازسوز کنند، بیمارستانها و صنایع کشور را وادار کنند که پسماندها و فاضلابهایشان را تصفیه کنند نهآنها را همانگونه آلوده وارد آب و خاک کشور کنند و... بگذریم؛ بپردازیم به سوختن جنگلهای پاسارگاد؛ همچون سوختن جنگلهای گیلان، مازندران و... درحالیکه آتش پخش میشد مسئولان منتظر ورود بالگرد و هواپیمای آبپاش بودند.
محیطزیست هنوز یک هواپیما و بالگرد آبپاش ندارد و میدانم که پس از گذشت ۲۴ساعت از شروع آتش هنوز بالگرد آبپاش نرسیده بود و مردم برای خاموشکردن آتش جنگل پاسارگاد، ۶ساعت پیاده باید از ارتفاعات بالا میرفتند تا بتوانند با سطل یا کیسههای شن آتش را خاموش کنند.»
شاید این نمونهای از دغدغههای تکتک مردمی باشد که نگران از بین رفتن منابعطبیعی سرزمینشان هستند؛ کاش کاری بتوان کرد که آتش نگیرد و اگر گرفت پیش نرود!
به همین بهانه، «شهروند» برای بررسی شرایط جنگلهای کشور و میزان آسیبپذیری آنها در شرایط مختلف، گزارشی را تهیه کرده است که در ادامه به آن میپردازیم.
مقدمه و معرفی كلی از وضعيت پوشش جنگلی ايران
هرساله با شرع فصل گرما و همچنين كاهش نزولات جوی در برخی از ماههای سال شاهد وقوع آتشسوزی در مناطق مختلف جنگلی كشور میشويم. اين آتشسوزیها عمدتا در اواخر ارديبهشت شروع و در فصل تابستان ادامه داشته و برخی مواقع تا پايان فصل پاييز هم شاهد وقوع آتشسوزی در جنگلها هستیم. در پهنه سرزمين ايران، مناطق جنگلی با پوششهای گياهی مختلف وجود دارد. مناطق جنگلي ايران بهشرح زير هستند:
جنگلهای شمال ایران شامل جنگلهای خزری و ارسباران
این جنگلها که از نظر جغرافیای گیاهی در منطقه «هیرکانی» واقع شدهاند به جنگلهای رویشی هیرکانی یا خزری شهرت دارند و در استانهای گیلان، مازندران و گلستان قرار دارند. مساحت این جنگلها در گذشته حدود ٥میلیون هکتار بوده است اما در طول سالیان اخیر چرای مفرط دام و همچنین قطع بهمنظور مقاصد اقتصادی و آتشسوزیهای متعدد، باعث کاهش این جنگلها شده است. از ويژگیهای مهم اين جنگلها، شرايط خاص جغرافيايی و شيبهای تند و درههای عميق است كه در زمان وقوع آتشسوزی دسترسی به جنگلها را محدود میكند.
جنگلهای غرب و جنوبغرب ایران شامل جنگلهای زاگرس
این جنگلها در امتداد رشتهکوه زاگرس قرار دارند، کوههای زاگرس از شمالغرب تا جنوبغربی ایران کشیده شده است. این کوهها، ابرهای بارانزا را از دریای مدیترانه جذب میکنند و شرایط وجود جنگل را پدید میآورند. این جنگلها که از پیرانشهر آذربایجانغربی شروع و تا استان فارس ادامه مییابند، بهصورت منقطع هستند و فقط در قسمت کوه بختیاری پیوسته شدهاند. مساحت آن درگذشته بالای ١٠میلیون هکتار بوده اما بهعلت بهرهبرداریهای بسیار، درحالحاضر وسعت آن روبهكاهش است.
جنگلهای فلات مرکزی (ایران و تورانی) شامل جنگلهای بیابانی و کوهستانی
فلات ایران جزو مناطق خشک و نیمهخشک غیرجنگلی محسوب میشود که نیمی از سطح کشور را میپوشاند و دلایل آن خاک شور، بارندگی کم و گرمای زیاد است. وسعت این جنگلها حدود ٣میلیون هکتار برآورد شده است. این جنگلها به خودیخود نیز به دو دسته جنگلهای بیابانی و جنگلهای کوهستانی فلاتمرکزی تقسیم میشوند.
جنگلهای بیابانی
شامل مناطق کویری، نیمهکویری و استپی فلات که در دشت واقع هستند. اغلب درختچه و بوته دارد، مثل تاغ، گز، اسکنبیل و قیچ. مخلوط تاغ و گز هم جامعه تاغز را بهوجود میآورد. در مکانهایی که آب یا رود زیر قشری دارد، تراکم این جوامع بیشتر است. بخش زيادی از اين جنگلها با هدف تثبيت خاك ايجاد شده است.
جنگلهای جنوب ایران شامل سواحل خلیجفارس و دریایعمان
این جنگلها اغلب بهصورت پراکنده و کمپشت گاهی متراکم در خوزستان، بوشهر، هرمزگان، جنوب سیستانوبلوچستان، جزایر تنگههرمز و خلیجفارس قرار گرفتهاند. مساحت این جنگلها حدود ٥٠٠هزار هکتار است که با عنوان گرمسیری و نیمهاستوایی قید شدهاند. اقلیمی نیمهاستوایی دارند؛ یعنی خشک و گرمسیری بوده و یخبندان هم ندارند. همانگونه كه در معرفی جنگلها اشاره شد، برخی از مناطق كشور مانند حاشيهخزر (مناطق شمالی كشور) همچنين زاگرس، پوشش جنگلی چشمگيری داشته و در بررسی آمار حوادث آتشسوزی نيز مشخص هستند كه اين مناطق در معرض آتشسوزیهای متعدد قرار گرفتهاند.
برای بررسی بیشتر این مناطق و همچنین علل و میزان آسیبپذیری جنگلهای کشور گفتوگویی داشتیم با بابك نورالهی (كارشناس حوزه ايمنی، آتشنشانی و مديريت بحران) که شرح آن را با هم میخوانیم.
برای شروع؛ علل و عوامل آتشسوزی در جنگلها و مراتعطبیعی را به طورکلی بررسی کنیم.
بهطورکلی آتشسوزی در منابعطبيعی و جنگلها محصولی است كه عوامل مختلفی در آن تاثير دارند. اين عوامل در كنار هم قرار میگيرند تا يك شعله كوچك تبديل به يك آتشسوزی گسترده در سطح يك جنگل شود.
خشكسالی، دخالت بیرويه انسان در طبيعت، مديريت نامناسب در عرصه منابعطبيعی، ايجاد دسترسیهای مختلف و راههای ارتباطی در داخل جنگلها، عدمدانش كافی مردم در زمينه حفاظت از منابع طبيعی، تغييرات اقليمی و... نمونهای از این موارد است. شايد اگر بخواهيم از بين رفتن جنگلها را با از بين رفتن درياچهها و تالابها مانند درياچهاروميه بررسی كنيم به يكسری وجوه مشترك هم خواهيم رسيد. آتشسوزی جنگل با ساير آتشسوزیها از نظر گستردگی، منشأ، نحوه گسترش، شرايط جغرافيايی منطقه، همچنين تاثير آبوهوای منطقه متفاوت است.
بنابراین اگر بخواهيم عوامل وقوع آتشسوزی در جنگل را بررسی كنيم، شايعترين عوامل شامل این موارد است؛ «رعدوبرق، فوران آتشفشان، جرقه ناشی از جابهجايی و افتادن صخرههای بزرگ، شعلههای آتشسوزی در رگههای زغالسنگ و همچنين آتشسوزیهای جنگل بر اثر عوامل انسانی؛ نظیر آتشسوزی عمدی، سيگارهای دورانداخته شده در جنگل، ايجاد شعلههای باز و كنترل نشده توسط كوهنوردان، گردشگران و چوپانان، جرقههای ناشی از ابزارها و وسايل الكتريكی مانند قوسهای الكتريكی ناشی از جوشكاری و... كه همگی ناشی از عدمرعايت ضوابط ايمنی و بیاحتياطی انسان است. در اين بين عوامل عمدی و آتشهای بدون كنترل كشاورزان و گردشگران بيشترين موارد را به خود اختصاص میدهند. البته در كشوری مثل كانادا آتشسوزی ناشی از رعد و برق بيشترين عامل شناختهمیشود.
علت آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای استان فارس چه بوده است؟
يكی از مهمترين عوامل در وقوع و گسترش آتش در جنگلها (ازجمله جنگلهای زاگرسغربی و مركزی) وجود گياهان كوتاه (علف) در فواصل بين درختان جنگلی است كه با گرمشدن هوا، خشكشده و با كوچكترين جرقهای دچار آتشسوزی میشوند. هرچند برخی مواقع اين اقدام توسط كشاورزان نيز برای از بين بردن علفهای هرز انجام میشود و يكباره آتش از كنترل خارج شده و موجب آتشسوزی پوشش درختان و جنگلها خواهد شد.
چه شهرهایی بیشتر در معرض این نوع آتشسوزیها هستند؟
در پاسخ به اين سوال بايد اينگونه گفت كه در تمامی شهرها و روستاهايی كه در مجاورت جنگلها هستند، احتمال گسترش آتشسوزی وجود دارد. با توجه به تقسيمبندی صورتگرفته، در اكثر شهرها و روستاهای مجاور مناطق شمالی كشور (حاشيهخزر)، مناطق زاگرس غربی، مركزی و جنوبی اين احتمال وجود دارد.
بپردازیم به پیامدها و تاثیراتی که این آتشسوزیها میتوانند بر مردم و منطقه آتش گرفته داشته باشند...
درحقیقت ما بايد به جنگلها بهعنوان سرمايه ملی نگاه كنيم؛ بهطوركلی آتشسوزی جنگلها آسيبهای جديد و بسیار جدی را بر زندگی و دارايیهای بشر وارد میکند. آنچه متخصصان حوزه محيطزيست مطرح میكنند، نشاندهنده آن است كه اكثر اين جنگلها در طول ساليان طولانی بهوجود آمدهاند و از بين رفتن آنها خسارات زيادی را بر محيطزيست بهوجود خواهد آورد. بهطوركلی پيامدها و تاثيرات آتشسوزی در جنگلها را میتوان در این موارد عنوان كرد؛ «خسارات ناشی از سرايت آتشسوزی جنگلها به نواحی مسكونی و صنعتی پيرامون در شهرها و روستاها؛ حذف ارزشهای اكولوژيكی و زيستمحيطی عرصههای طبيعی و جنگلی؛ از بين رفتن مجموعه حياتوحش موجود در جنگلها و منابعطبيعی پيرامون؛ ايجاد زمينه فرسايش خاك در كوتاهمدت و بروز سيل در اين مناطق؛ شيوع آفات و امراض در نواحی سوخته؛ خسارات مالی ناشی از انجام عملياتهای اطفايی، از بين رفتن پوشش گياهی، صرف هزينههای سنگين برای ترميم و كاشت درخت و...» بنابراین طبق نظر مختصصان محيطزيست در برخی موارد آتشسوزی در جنگلها دارای اثرات سودمندی نيز روی حياتوحش است. رشد و تولیدمثل برخی از گونههای گیاهی بستگی به اثرات آتش دارد، هرچند آتشسوزیهای بزرگ ممکن است تأثیر منفی اکولوژیکی در پی داشته باشند. در اين خصوص معمولا آتشسوزیها كنترلشده انجام میشود.
بهعنوان سوال پایانی، بفرمایید در سایر کشورها آتشسوزی در جنگلها چگونه مدیریت میشود؟
در كشورهايی همچون آمريكا، استراليا، كانادا و برخی از كشورهای آمريكایجنوبی و آفريقا كه دارای پوشش جنگلی بسیاری هستند، آتشسوزیهای شديدی اتفاق میافتد كه برخیمواقع تا ماهها ادامه پيدا میكند و دولت با تشكيل ستاد مديريتبحران اقدام به كنترل آتشسوزی میكند. بهعنوان مثال، در آتشسوزی جنگلهای كانادا كه طی ماههای گذشته بهوقوع پيوست، آتشسوزی از جنگل به مناطق مسكونی شهرها و روستاها گسترش پيدا كرد و بیش از ۹میلیارد دلار خسارت بهبار آورد که دولت مجبور به تخليه روستاها و شهرهای اطراف شد. آنچه در ساير كشورها نيز برای كنترل آتشسوزی جنگلها مطرحاست، خيلی متفاوت با ايران نیست، اما چند اقدام خاص در برخی كشورها صورت میگيرد كه شايد الگوبرداری از آن برای كشورمان مناسب باشد.
بهعنوان نمونه، در كشور آمريكا و استراليا برای از بين بردن گياهان خشك داخل جنگلها كه بهسرعت مشتعل میشوند، از دام استفاده میشود؛ بهگونهای كه شهرداری با پرداخت كرايه حملونقل دامها، از دامداران دعوت میكند تا علوفههای خشك مناطق جنگلی را با چرای دامهای خود از بين ببرند. راهبرد ديگر، ايجاد آتشسوزی مصنوعی كنترل شده است؛ برخی آتشسوزیها که در مناطق دورافتاده جنگلی روی میدهند، میتوانند موجب ویرانی گسترده خانهها و دیگر داراییهای انسان که حدفاصل میان طبیعت وحش و شهر قرار دارند، شوند. همچنين استفاده از بالگردها و هواپيماهای آبپاش و نیز قطع درختان يك منطقه بهمنظور جلوگيری از گسترش آتش به ساير مناطق جنگلی نيز ازجمله اقدامات موثر در كنترل آتشسوزی جنگلهاست.
قصه تکراری از جایی شروع میشود که چهارشنبه هفته گذشته آتشسوزی جنگلها، بار دیگر برای کشورمان به تصویر کشیده شد و اینبار گریبانگیر جنگلهای پاسارگاد در استان فارس شد و هزار هکتار از این سرمایه طبیعی کشورمان را در کام خود بلعید.
با شروع انعکاس اخبار لحظهبهلحظه از زبانهکشیدن آتش توسط رسانهها، کارشناسان محیطزیست در تلاش برای ارایه راهکار و نقد شرایط بهوجود آمده، برآمدند و مسئولان امر هم از نبود تجهیزات و امکانات گله میکردند. اما در میان پیگیری شرایط بحرانی بهوجود آمده از سوی افراد و نهادهای مختلف، این سرمایه طبیعی کشور ما بود که ذرهذره به خاکستر تبدیل میشد و به فنا میرفت.
حریقی که بیش از ١٠٠ هکتار از اراضی جنگلی پاسارگاد و دشتارژن و همچنین عرصههای مرتعی «بمو» را بهکام خود فرو برد و تبدیل به خاکستر کرد.
از سویی هم رئیس سازمان آتشنشانی شهرداری محلات از وقوع پنجمین حریق در یکی از باغات این شهرستان در عرض دو هفته اخیر خبر داد و اعلام کرد: «این پنجمین آتشسوزی طی دو هفته اخیر است و درمجموع ۱۰هزار مترمربع باغ در این حریقها نابود شدهاند.» برای شرایط بهوجود آمده اظهار نگرانی و تاسف از سوی مردم عادی شاید به مراتب بیشتر به چشم میخورد تا مسئولان؛ مسئولانی که الان ماموریتشان را انجام دادهاند، آتش را مهار کردهاند و دیگر شاید به فکر جبران این خسارتها هم نباشند. این مضمون عبارتی است که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست بیانمیکند: «آتشسوزی در شرایط فعلی امر غریبی نیست.»
عبارتی که معصومه ابتکار در صفحات اختصاصی خود در شبکههای اجتماعی، درخصوص این رخدادها بیان کرده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت از نگاه رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور، از بین رفتن سرمایههای طبیعی در فصل خودش عادی است و نباید نگران شد و متاسف بود؛ همچنین تکراری بودن این پدیدهها را نباید بحران به حساب آورد.
اگر از بین رفتن محیطزیست، گونههای گیاهی و جانوری در فصل خودش امری طبیعی است و نباید عنوان «بحران» را به آن نسبت داد، پس چهچیزی بحران است و باید به آن بها داد؟
دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در صفحه اینستاگرام خود در واکنش به آتشسوزیهای اخیر نوشت: «ایکاش یکهزارم اهمیتی که مسئولان برای فرهنگ قایل هستند، برای این محیطزیست بدبختِ بیچاره قایل میشدند؛ کل بودجه محیطزیست سال۹۴ با قریب به ۶۰۰۰پرسنل، ۲۷۴میلیارد تومان بود. با این بودجه قرار است جلوی ریزگردها را بگیرد، رودخانههای کشور را که بدل به فاضلابهای متحرک شدهاند، پالایش دهد، جلوی خشکشدن دریاچه ارومیه را بگیرد، هوای شهرهای بزرگ را از آلودگی درآورد، با خرید هواپیما و بالگردهای مخصوص اطفای حریق نگذارد ۴۰هزار هکتار جنگلهای کشور ظرف چند سال گذشته در آتش بسوزد، موتورسیکلتهای کشور را دوگانهسوز کنند، بنزینهای مصرفی را یورو۴ و بدونسرب کنند، وسایلنقلیه سنگین درونشهری را گازسوز کنند، بیمارستانها و صنایع کشور را وادار کنند که پسماندها و فاضلابهایشان را تصفیه کنند نهآنها را همانگونه آلوده وارد آب و خاک کشور کنند و... بگذریم؛ بپردازیم به سوختن جنگلهای پاسارگاد؛ همچون سوختن جنگلهای گیلان، مازندران و... درحالیکه آتش پخش میشد مسئولان منتظر ورود بالگرد و هواپیمای آبپاش بودند.
محیطزیست هنوز یک هواپیما و بالگرد آبپاش ندارد و میدانم که پس از گذشت ۲۴ساعت از شروع آتش هنوز بالگرد آبپاش نرسیده بود و مردم برای خاموشکردن آتش جنگل پاسارگاد، ۶ساعت پیاده باید از ارتفاعات بالا میرفتند تا بتوانند با سطل یا کیسههای شن آتش را خاموش کنند.»
شاید این نمونهای از دغدغههای تکتک مردمی باشد که نگران از بین رفتن منابعطبیعی سرزمینشان هستند؛ کاش کاری بتوان کرد که آتش نگیرد و اگر گرفت پیش نرود!
به همین بهانه، «شهروند» برای بررسی شرایط جنگلهای کشور و میزان آسیبپذیری آنها در شرایط مختلف، گزارشی را تهیه کرده است که در ادامه به آن میپردازیم.
مقدمه و معرفی كلی از وضعيت پوشش جنگلی ايران
هرساله با شرع فصل گرما و همچنين كاهش نزولات جوی در برخی از ماههای سال شاهد وقوع آتشسوزی در مناطق مختلف جنگلی كشور میشويم. اين آتشسوزیها عمدتا در اواخر ارديبهشت شروع و در فصل تابستان ادامه داشته و برخی مواقع تا پايان فصل پاييز هم شاهد وقوع آتشسوزی در جنگلها هستیم. در پهنه سرزمين ايران، مناطق جنگلی با پوششهای گياهی مختلف وجود دارد. مناطق جنگلي ايران بهشرح زير هستند:
جنگلهای شمال ایران شامل جنگلهای خزری و ارسباران
این جنگلها که از نظر جغرافیای گیاهی در منطقه «هیرکانی» واقع شدهاند به جنگلهای رویشی هیرکانی یا خزری شهرت دارند و در استانهای گیلان، مازندران و گلستان قرار دارند. مساحت این جنگلها در گذشته حدود ٥میلیون هکتار بوده است اما در طول سالیان اخیر چرای مفرط دام و همچنین قطع بهمنظور مقاصد اقتصادی و آتشسوزیهای متعدد، باعث کاهش این جنگلها شده است. از ويژگیهای مهم اين جنگلها، شرايط خاص جغرافيايی و شيبهای تند و درههای عميق است كه در زمان وقوع آتشسوزی دسترسی به جنگلها را محدود میكند.
جنگلهای غرب و جنوبغرب ایران شامل جنگلهای زاگرس
این جنگلها در امتداد رشتهکوه زاگرس قرار دارند، کوههای زاگرس از شمالغرب تا جنوبغربی ایران کشیده شده است. این کوهها، ابرهای بارانزا را از دریای مدیترانه جذب میکنند و شرایط وجود جنگل را پدید میآورند. این جنگلها که از پیرانشهر آذربایجانغربی شروع و تا استان فارس ادامه مییابند، بهصورت منقطع هستند و فقط در قسمت کوه بختیاری پیوسته شدهاند. مساحت آن درگذشته بالای ١٠میلیون هکتار بوده اما بهعلت بهرهبرداریهای بسیار، درحالحاضر وسعت آن روبهكاهش است.
جنگلهای فلات مرکزی (ایران و تورانی) شامل جنگلهای بیابانی و کوهستانی
فلات ایران جزو مناطق خشک و نیمهخشک غیرجنگلی محسوب میشود که نیمی از سطح کشور را میپوشاند و دلایل آن خاک شور، بارندگی کم و گرمای زیاد است. وسعت این جنگلها حدود ٣میلیون هکتار برآورد شده است. این جنگلها به خودیخود نیز به دو دسته جنگلهای بیابانی و جنگلهای کوهستانی فلاتمرکزی تقسیم میشوند.
جنگلهای بیابانی
شامل مناطق کویری، نیمهکویری و استپی فلات که در دشت واقع هستند. اغلب درختچه و بوته دارد، مثل تاغ، گز، اسکنبیل و قیچ. مخلوط تاغ و گز هم جامعه تاغز را بهوجود میآورد. در مکانهایی که آب یا رود زیر قشری دارد، تراکم این جوامع بیشتر است. بخش زيادی از اين جنگلها با هدف تثبيت خاك ايجاد شده است.
جنگلهای جنوب ایران شامل سواحل خلیجفارس و دریایعمان
این جنگلها اغلب بهصورت پراکنده و کمپشت گاهی متراکم در خوزستان، بوشهر، هرمزگان، جنوب سیستانوبلوچستان، جزایر تنگههرمز و خلیجفارس قرار گرفتهاند. مساحت این جنگلها حدود ٥٠٠هزار هکتار است که با عنوان گرمسیری و نیمهاستوایی قید شدهاند. اقلیمی نیمهاستوایی دارند؛ یعنی خشک و گرمسیری بوده و یخبندان هم ندارند. همانگونه كه در معرفی جنگلها اشاره شد، برخی از مناطق كشور مانند حاشيهخزر (مناطق شمالی كشور) همچنين زاگرس، پوشش جنگلی چشمگيری داشته و در بررسی آمار حوادث آتشسوزی نيز مشخص هستند كه اين مناطق در معرض آتشسوزیهای متعدد قرار گرفتهاند.
برای بررسی بیشتر این مناطق و همچنین علل و میزان آسیبپذیری جنگلهای کشور گفتوگویی داشتیم با بابك نورالهی (كارشناس حوزه ايمنی، آتشنشانی و مديريت بحران) که شرح آن را با هم میخوانیم.
برای شروع؛ علل و عوامل آتشسوزی در جنگلها و مراتعطبیعی را به طورکلی بررسی کنیم.
بهطورکلی آتشسوزی در منابعطبيعی و جنگلها محصولی است كه عوامل مختلفی در آن تاثير دارند. اين عوامل در كنار هم قرار میگيرند تا يك شعله كوچك تبديل به يك آتشسوزی گسترده در سطح يك جنگل شود.
خشكسالی، دخالت بیرويه انسان در طبيعت، مديريت نامناسب در عرصه منابعطبيعی، ايجاد دسترسیهای مختلف و راههای ارتباطی در داخل جنگلها، عدمدانش كافی مردم در زمينه حفاظت از منابع طبيعی، تغييرات اقليمی و... نمونهای از این موارد است. شايد اگر بخواهيم از بين رفتن جنگلها را با از بين رفتن درياچهها و تالابها مانند درياچهاروميه بررسی كنيم به يكسری وجوه مشترك هم خواهيم رسيد. آتشسوزی جنگل با ساير آتشسوزیها از نظر گستردگی، منشأ، نحوه گسترش، شرايط جغرافيايی منطقه، همچنين تاثير آبوهوای منطقه متفاوت است.
بنابراین اگر بخواهيم عوامل وقوع آتشسوزی در جنگل را بررسی كنيم، شايعترين عوامل شامل این موارد است؛ «رعدوبرق، فوران آتشفشان، جرقه ناشی از جابهجايی و افتادن صخرههای بزرگ، شعلههای آتشسوزی در رگههای زغالسنگ و همچنين آتشسوزیهای جنگل بر اثر عوامل انسانی؛ نظیر آتشسوزی عمدی، سيگارهای دورانداخته شده در جنگل، ايجاد شعلههای باز و كنترل نشده توسط كوهنوردان، گردشگران و چوپانان، جرقههای ناشی از ابزارها و وسايل الكتريكی مانند قوسهای الكتريكی ناشی از جوشكاری و... كه همگی ناشی از عدمرعايت ضوابط ايمنی و بیاحتياطی انسان است. در اين بين عوامل عمدی و آتشهای بدون كنترل كشاورزان و گردشگران بيشترين موارد را به خود اختصاص میدهند. البته در كشوری مثل كانادا آتشسوزی ناشی از رعد و برق بيشترين عامل شناختهمیشود.
علت آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای استان فارس چه بوده است؟
يكی از مهمترين عوامل در وقوع و گسترش آتش در جنگلها (ازجمله جنگلهای زاگرسغربی و مركزی) وجود گياهان كوتاه (علف) در فواصل بين درختان جنگلی است كه با گرمشدن هوا، خشكشده و با كوچكترين جرقهای دچار آتشسوزی میشوند. هرچند برخی مواقع اين اقدام توسط كشاورزان نيز برای از بين بردن علفهای هرز انجام میشود و يكباره آتش از كنترل خارج شده و موجب آتشسوزی پوشش درختان و جنگلها خواهد شد.
چه شهرهایی بیشتر در معرض این نوع آتشسوزیها هستند؟
در پاسخ به اين سوال بايد اينگونه گفت كه در تمامی شهرها و روستاهايی كه در مجاورت جنگلها هستند، احتمال گسترش آتشسوزی وجود دارد. با توجه به تقسيمبندی صورتگرفته، در اكثر شهرها و روستاهای مجاور مناطق شمالی كشور (حاشيهخزر)، مناطق زاگرس غربی، مركزی و جنوبی اين احتمال وجود دارد.
بپردازیم به پیامدها و تاثیراتی که این آتشسوزیها میتوانند بر مردم و منطقه آتش گرفته داشته باشند...
درحقیقت ما بايد به جنگلها بهعنوان سرمايه ملی نگاه كنيم؛ بهطوركلی آتشسوزی جنگلها آسيبهای جديد و بسیار جدی را بر زندگی و دارايیهای بشر وارد میکند. آنچه متخصصان حوزه محيطزيست مطرح میكنند، نشاندهنده آن است كه اكثر اين جنگلها در طول ساليان طولانی بهوجود آمدهاند و از بين رفتن آنها خسارات زيادی را بر محيطزيست بهوجود خواهد آورد. بهطوركلی پيامدها و تاثيرات آتشسوزی در جنگلها را میتوان در این موارد عنوان كرد؛ «خسارات ناشی از سرايت آتشسوزی جنگلها به نواحی مسكونی و صنعتی پيرامون در شهرها و روستاها؛ حذف ارزشهای اكولوژيكی و زيستمحيطی عرصههای طبيعی و جنگلی؛ از بين رفتن مجموعه حياتوحش موجود در جنگلها و منابعطبيعی پيرامون؛ ايجاد زمينه فرسايش خاك در كوتاهمدت و بروز سيل در اين مناطق؛ شيوع آفات و امراض در نواحی سوخته؛ خسارات مالی ناشی از انجام عملياتهای اطفايی، از بين رفتن پوشش گياهی، صرف هزينههای سنگين برای ترميم و كاشت درخت و...» بنابراین طبق نظر مختصصان محيطزيست در برخی موارد آتشسوزی در جنگلها دارای اثرات سودمندی نيز روی حياتوحش است. رشد و تولیدمثل برخی از گونههای گیاهی بستگی به اثرات آتش دارد، هرچند آتشسوزیهای بزرگ ممکن است تأثیر منفی اکولوژیکی در پی داشته باشند. در اين خصوص معمولا آتشسوزیها كنترلشده انجام میشود.
بهعنوان سوال پایانی، بفرمایید در سایر کشورها آتشسوزی در جنگلها چگونه مدیریت میشود؟
در كشورهايی همچون آمريكا، استراليا، كانادا و برخی از كشورهای آمريكایجنوبی و آفريقا كه دارای پوشش جنگلی بسیاری هستند، آتشسوزیهای شديدی اتفاق میافتد كه برخیمواقع تا ماهها ادامه پيدا میكند و دولت با تشكيل ستاد مديريتبحران اقدام به كنترل آتشسوزی میكند. بهعنوان مثال، در آتشسوزی جنگلهای كانادا كه طی ماههای گذشته بهوقوع پيوست، آتشسوزی از جنگل به مناطق مسكونی شهرها و روستاها گسترش پيدا كرد و بیش از ۹میلیارد دلار خسارت بهبار آورد که دولت مجبور به تخليه روستاها و شهرهای اطراف شد. آنچه در ساير كشورها نيز برای كنترل آتشسوزی جنگلها مطرحاست، خيلی متفاوت با ايران نیست، اما چند اقدام خاص در برخی كشورها صورت میگيرد كه شايد الگوبرداری از آن برای كشورمان مناسب باشد.
بهعنوان نمونه، در كشور آمريكا و استراليا برای از بين بردن گياهان خشك داخل جنگلها كه بهسرعت مشتعل میشوند، از دام استفاده میشود؛ بهگونهای كه شهرداری با پرداخت كرايه حملونقل دامها، از دامداران دعوت میكند تا علوفههای خشك مناطق جنگلی را با چرای دامهای خود از بين ببرند. راهبرد ديگر، ايجاد آتشسوزی مصنوعی كنترل شده است؛ برخی آتشسوزیها که در مناطق دورافتاده جنگلی روی میدهند، میتوانند موجب ویرانی گسترده خانهها و دیگر داراییهای انسان که حدفاصل میان طبیعت وحش و شهر قرار دارند، شوند. همچنين استفاده از بالگردها و هواپيماهای آبپاش و نیز قطع درختان يك منطقه بهمنظور جلوگيری از گسترش آتش به ساير مناطق جنگلی نيز ازجمله اقدامات موثر در كنترل آتشسوزی جنگلهاست.
۰