زیباکلام: احمدی‌نژاد به دنبال شنل روحانی و هاشمی است

کد خبر : ۲۲۹۳۲
بازدید : ۱۵۷۵

روزنامه آرمان نوشت:

حامیان رئیس دولت‌های نهم و دهم این روزها از لاك دفاعی خود بیرون آمده‌اند و درصدد آن هستند كه با متهم كردن رقیب، از اتهاماتی كه درباره دولت مورد حمایتشان مطرح می‌شود، اعلام برائت كنند. احمدی‌نژاد هم در آخرین سخنرانی خود در مشهد عنوان كرد زمانی که دولت را در سال ۸۴ تحویل می‌گرفت، كشور با تهدید نظامی مواجه بود و زمانی كه دولت را می‌خواست تحویل بدهد، آمریكا خواهان مذاكره با ایران بود. در این راستا دكتر صادق زیباكلام استاد دانشگاه با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخته كه در ادامه می‌خوانید.

آقای احمدی‌نژاد اخیرا عنوان كردند كشور را در سال۸۴ در شرایط مطلوبی تحویل نگرفتند، در حالی که در زمان تحویل ‌دادن دولت، آمریكا تمایل برای گفت‌وگو با ایران داشت. تصور می‌كنید هدف او از بیان چنین موضوعی چیست؟

هر دو موردی كه مدعی شدند، خلاف است. آنچه آقای احمدی‌نژاد درباره زمان تحویل گرفتن و زمان تحویل دادن دولت بیان كرده است، صحت ندارد و قبل از هر قضاوتی باید اذعان داشت، این اظهارات نیازمند توضیح است. سیاست خارجی كشور ما ارتباط جدی با ریاست محترم جمهوری ندارد و جناب آقای احمدی‌نژاد بهتر از هر كسی می‌داند كه رئیس‌جمهور بخشی از عامل تعیین‌كننده در سیاست خارجی است، یعنی فقط بخشی از آن را در اختیار دارد و بخش‌های دیگر در اختیار رئیس‌جمهور نیست. حال فرقی نمی‌كند رئیس‌جمهور رادیكال یا انقلابی باشد، یا رئیس جمهور اهل تنش‌زدایی، احترام به دیگران و دور ازشعارهای تند باشد، همچون رئیس دولت اصلاحات كه اینگونه بود. در حال حاضر شاهد هستیم كه آقای دكتر روحانی تلاش زیادی را انجام می‌دهند تا كشور را به سمت تنش‌زدایی با غرب و حتی آمریكا هدایت كند، اما نیروهای دیگری هم حضور دارند كه در این مورد تعیین تكلیف می‌كنند. حتی درباره توافق هسته‌ای تلاش‌های زیادی از سوی همین طیف صورت گرفت كه تمایل داشتند توافق هسته‌ای فقط و فقط محدود به برداشتن تحریم‌ها و دستیابی ایران به حساب‌ها و دارایی‌هایی شود كه در بانك‌های خارجی بلوكه شده است. بیشتر از این هم مشاهده شد جریانات دلواپس حتی اجازه ندادند كه دولت آقای روحانی به سمت تنش‌زدایی پیش برود. در دوران دولت‌های نهم و دهم هم دقیقا به همین منوال رفتار می‌شد و اینگونه نبود كه سیاست خارجی دست آقای احمدی‌نژاد باشد. وقتی می‌گوید زمانی كه دولت را تحویل گرفتم، كشور در حال تهدید نظامی و در شرایط خطرناكی بود و بعد از آن یعنی وقتی دولت را تحویل می‌دادم، در وضعیتی قرار داشتیم كه رئیس جمهورآمریكا التماس می‌كرد كه با كشور ما پای یك میز مذاكره بنشیند، بیشتر به دنبال ابهام‌آفرینی است. شاید این فرضیات را رئیس‌جمهور دیگری بتواند در كشور خودش ادعا كند، اما رئیس‌جمهور ایران مطلقا نمی‌تواند در این باره ادعایی را مطرح كند كه من درباره سیاست خارجی تعیین‌كننده اصلی هستم.

تلاش‌های دولت اصلاحات برای تنش‌زدایی را چگونه ارزیابی می‌كنید و آیا كشور با استراتژی دولت‌های هفتم و هشتم در سال ۸۴ تهدید نظامی می‌شد؟

رئیس دولت اصلاحات تلاش زیادی را انجام داد تا سیاست خارجی كشور به سمت تنش‌زدایی هدایت شود. او در آن زمان مساله گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح كرده بود كه مورد پذیرش جهانیان قرار گرفت. به كشورهای مختلفی سفر می‌كرد، از جمله كشورهای اروپایی، و هر جا كه هیات دولت به آنجا سفر می‌كرد، استقبال ویژه و شایانی از سوی كشور میزبان تدارك دیده می‌شد. بنابراین اینكه احمدی نژاد ادعا می‌كند مایل بوده كه كشور را به سمت تنش‌زدایی سوق دهد، چندان قدیمی نبوده كه ما آن را فراموش كرده باشیم. حتی به عكس، آن زمانی كه آقای احمدی‌نژاد دولت را در سال ۸۴ تحویل گرفتند، بسیار سعی می‌كرد با جریان‌های اصولگرایی همسو و هم‌پیمان شود. او مسائلی را در عرصه بین‌الملل مطرح كرد كه به مذاق دلواپسان خوش بیاید. یادمان است در نخستین مسافرت رئیس دولت نهم به نیویورك كه برای شركت در نشست سازمان ملل بود، مطرح كرد كه من نیامده‌ام كه در اینجا با حكومت‌ها و دولت صحبت كنم، به این دلیل كه آنها تنها نام نمایندگی مردم را یدك می‌كشند، بلكه آمده‌ام با خود مردم صحبت كنم. مسائل دیگری را هم مطرح می‌كرد، از جمله مدیریت جهانی یا اینكه آمریكا و اروپا در حال محو شدن هستند. بعید به نظر می‌رسد كه احمدی‌نژاد این مسائل را فراموش كرده باشد.

سیاست احمدی‌نژاد در هشت سال دولت متبوعش چگونه بود؟

در این دوره برعكس آن چیزی بود كه این روزها آقای احمدی‌نژاد در سخنرانی‌های خود بازگو می‌كند. سیاست خارجی كشور در هشت سال ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد وضعیت خوشایندی نداشت و در زمانی كه دولت دهم در حال به اتمام رسیدن بود، عملا با هیچ قدرت جهانی مراوده‌ای نداشتیم. حتی روابط ایران با اتحادیه اروپا و كشورهای كره جنوبی، كانادا و هند رو به سردی می‌رفت. اما با وجود این مسائل، آقای احمدی‌نژاد مدعی است كه آمریكایی‌ها برای من نامه نوشته و درصدد برقراری ارتباط بودند. اتفاقا این درست برعكس آن چیزی است كه در اواخر دولت آقای احمدی‌نژاد اتفاق افتاد. در یكی دوسال آخر دولت آقای احمدی‌نژاد، اكثر دولت‌ها متوجه شده بودند كه رئیس دولت دهم علاوه بر اختلافات شدیدی كه با سایر مراكز قدرت در ایران دارد، دیگر قدرت كافی برای مذاكره ندارد. برخلاف گفته‌هایش، این احمدی‌نژاد بود كه بسیار تلاش می‌كرد با آمریكایی‌ها مذاكره كند و در مقابل، آمریكایی‌ها بودند كه می‌دانستند او در یكی دو سال آخر دولتش، قدرت خودش را از دست داده و حاضر نبودند كه با او به صورت جدی مذاكره كنند. حتی زمانی كه آمریكایی‌ها درباره مسائل هسته‌ای حاضر به مذاكره شده بودند، برخلاف آنچه آقای احمدی‌نژاد می‌گوید، مسئولیت تیم مذاكره‌كننده با آقای دكتر ولایتی بود كه با پادرمیانی عمان مذاكرات به صورت پنهانی انجام شد، اما در دولت آقای روحانی این روند از حالت پنهانی خارج شد و رسما با آمریكا وارد مذاكرات شدیم. متاسفانه آقای احمدی‌نژاد بر خلاف واقعیت‌ها، اظهارنظر می‌كند و این، كار نادرستی است.

پس با توجه به اظهارات شما، می‌توان اینگونه نتیجه گرفت كه این انعطاف آقای احمدی‌نژاد متاثر از سیاست‌های جدید آقای روحانی است كه مورد پذیرش مردم قرار دارد.

آقای احمدی‌نژاد به خوبی متوجه شده است جمعیت قابل توجهی از مردم مخصوصا جوانان، دهه شصتی‌ها و هفتادی‌ها و اقشار لایه‌های شهرنشین کمتر از سیاست‌های آمریكا و غرب ستیزی استقبال می‌كنند. احمدی‌نژاد برای اینكه رای اقشار و لایه‌های تحصیلكرده را به دست بیاورد، شنلی را كه در ۸ سال دوره ریاست‌جمهوری بر تن كرده بود از تن به در كرده و می‌خواهد شنل روحانی، رئیس دولت اصلاحات و آیت ا... هاشمی را بر تن كند تا بتواند جدا از اقشار لایه‌های عوام جامعه، رای تحصیلكرده‌ها را هم به دست بیاورد. اما او كار اشتباهی انجام می‌دهد و سبد رای او و همفكرانش فقط از لایه‌های پایین است. در اردیبهشت ۹۶ اقشار و لایه‌های تحصیلكرده همچنان مخالف رویكرد و جهان‌بینی او خواهند بود.

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید