(تصاویر) اعدام میرزارضای کرمانی

(تصاویر) اعدام میرزارضای کرمانی

میرزا رضا ضارب ناصرالدین‌شاه هنگام ورود شاه به حرم حضرت عبدالعظیم، در داخل حرم نماز می‌خواند. شاه از سمت راست دور ضریح می‌پیچد و میرزا رضا از طرف چپ دم در امامزاده حمزه، پاکتی به وی می‌دهد و زیر پاکت طپانچه داشت و درست مقابل سینه شاه شلیک می‌کند.

کد خبر : ۲۳۵۱
بازدید : ۸۴۶۷۶

فرادید | ماجرای قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضای کرمانی از آنجا شروع شد که میرزا رضا کرمانی که برای شکایت از حاکم کرمان به تهران آمده بود، در جریان این کار مورد آزار نایب‌السلطنه وقت یعنی کامران میرزا قرار گرفت و مدتی در زندان محبوس شد. وی پس از آزادی جزو مریدان سید جمال‌الدین اسدآبادی شد و به‌شدت تحت تأثیر تعلیمات وی قرار گرفت.

میرزا رضا که به‌قصد کشتن کامران میرزا یک پنج‌لول روسی خریده بود، مدتی بعد قصدش را تغییر داد و تصمیم گرفت کسی را که فکر می‌کرد ریشه تمام ستم‌هاست از میان بردارد.

میرزا رضا ضارب ناصرالدین‌شاه هنگام ورود شاه به حرم حضرت عبدالعظیم، در داخل حرم نماز می‌خواند. شاه از سمت راست دور ضریح می‌پیچد و میرزا رضا از طرف چپ دم در امامزاده حمزه، پاکتی به وی می‌دهد و زیر پاکت طپانچه داشت و درست مقابل سینه شاه شلیک می‌کند.

شاه جیغی می‌کشد و بر زمین می‌افتد. وی را سر قبر جیران (سوگلی معروف شاه که فوق‌العاده مورد محبت وی بود) می‌برند ولی آنجا تمام می‌کند. نقل است که شاه در آخرین لحظات حیاتش وصیت می‌کند او را کنار جیران دفن کنند!

میرزا رضای کرمانی در ادامه بازجویی درباره انگیزه قتل ناصرالدین شاه می‌گوید "چهار سال و چهار ماه در زنجیر و کند بودم و حال آنکه به‌خیال خودم خیر دولت و ملت را خواستم و خدمت کردم... پادشاهی که پنجاه سال سلطنت کرده باشد و هنوز امور را به‌اشتباه‌کاری به‌عرض او برسانند و تحقیق نفرمایند و بعد از چندین سال سلطنت ثمر آن درخت، وکیل‌الدوله، آقای عزیزالسلطان، آقای امین‌الخاقان و این اراذل و اوباش و بی‌پدرومادرهایی که ثمر این شجره شده‌اند و بلای جان عموم مسلمین گشته باشند، چنین شجره‌ را باید قطع کرد که دیگر این نوع ثمر ندهد. ماهی از سر گنده گردد نی ز دم. اگر ظلمی می‌شد، از بالا می‌شد".

میرزارضا در سحرگاه روز پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۲۷۵ در میدان مشق تهران به‌دار آویخته شد. "آنتوان سوریوگین" عکاس روسی گرجی عصر قاجار از این صحنه عکاسی کرده است.

آنتوان سوریوگین عکاس روسی گرجی ساکن ایران مقارن با ترور ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا به همراه ولیعهد به تهران آمد و در خیابان علاء الدوله عکاسخانه اش را دایر کرد. وی یکی از مهمترین عکاسان زمان خود بود که هزاران عکس از زندگی روزمره مردم، اماکن و آثار تاریخی، شخصیت‌های سیاسی، وقایع مهم و آیین‌های سنتی در زمان قاجار عکاسی کرده است.
با این حال شهرت او در تاریخ عکاسی ایران بیشتر به دلیل پوشش تصویری مراسم اعدام میرزا رضای کرمانی است. میرزا رضا که ۱۷ اردیبهشت ۱۲۷۵ حین برگزاری جشن‌های پنجاهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه در شاه‌عبدالعظیم وی را هدف گلوله قرار داد و ترور کرد در سحرگاه روز پنجشنبه دوم ربیع‌الاول مقارن ۲۲ مرداد در میدان مشق تهران به‌دار آویخته شد.
دو عکسی که "آنتوان خان" از میرزضا رضا در بند و سپس بالای دار عکاسی کرده است یکی از مهمترین مستندات تاریخ قاجار به شمار می‌رود.
(تصاویر) اعدام میرزارضای کرمانی
تصویری از میرزا رضا کرمانی ضارب ناصرالدین شاه بعد از دستگیری. گفته می‌شود امنیه (سرباز) کنار وی پدر رضاشاه پهلوی است
(تصاویر) اعدام میرزارضای کرمانی
تصویری از صحنه اعدام میرزا رضا کرمانی در میدان مشق تهران

مراسم اعدام قاتل ناصرالدین‌شاه

مراسم اعدام میرزارضا کرمانی بار دیگر جلوه‌ای بود از پایداری او و هراس حکومت از واکنش توده‌ها. در نهم صفر (۲۰ژوئیه ۱۸۹۶) حکمی به کاساکوفسکی رئیس بریگاد قزاق رسید به این مضمون: «روز چهارشنبه دوم ربیع‌الاول (۱۲ اوت/ ۲۱ مرداد ۱۲۷۵)، طبق قرار و دستور معین، میرزا محمدرضا کرمانی باید در میدان مشق اعدام نظامی شود و عموم صاحب‌منصبان قشون لازم است در میدان حضور یابند.

نظر به اینکه جناب شما و صاحب‌منصبان قزاقخانه و از قزاق‌ها به تعدادی که مقدور باشد، باید در میدان حضور داشته باشند بنابراین به موجب فرمان ملوکانه به اطلاع شما می‌رساند که خود شما و هرقدر ممکن باشد افسران و قزاقان مسلح برای یک ساعت از آفتاب گذشته در میدان حاضر شوید، تا ان‌شاءالله طبق دستور صادره مشارالیه اعدام شود.» می‌دانیم که میرزا رضا اعدام نظامی نشد و قرار هم نبود بشود.

حکم را چنین نوشتند تا بریگاد قزاق و قشون را به میدان بکشند و حضور آنان را توجیه کنند. قشون می‌رفت تا از بروز اغتشاشات اجتماعی جلوگیری کند و چنانکه خواهیم دید، آماده شلیک رو به مردم باشد! برای این بود که به «مقدار مقدور» سرباز خواستند و افسران و قزاقان را مسلح کردند.


همچنین یادآوری می‌کنیم که، چون اعدام در ملأعام انجام می‌گرفت، رسم این بود که روز قبل جار می‌زدند و مردم را از ساعت اجرای مراسم آگاه می‌کردند. این بار جار زدند، اما ساعت را اعلام نداشتند. به علاوه وقت اجرای حکم را به بعد از نیمه شب انداختند تا مردم نتوانند حضور یابند.

مهم‌تر اینکه روز آخر به قشون خبر دادند که در پای دار و برای مقابله احتمالی با مردم «چهارضلعی» بزرگی بیارایند و رو به جماعت بایستند... برای برپا کردن چوبه دار نیز با مشکل روبه‌رو شدند. با اینکه مردم با این‌گونه مراسم آشنایی داشتند و در اعدام قاتلان و تبهکاران چوب می‌دادند، گویا این بار هیچ‌یک از ساکنین تهران حاضر نبود چوبه دار تحویل دهند. بالاخره یکی پیدا شد در مقابل ۲۵ تومان تیر لازم را تحویل داد.

چوبه دار را نخست ساعت ۶ بعدازظهر آراستند و آماده کردند. جماعت گرد آمد. حکومت ترسید و برچید. ناگزیر شدند دوباره لوازم اعدام را به سربازخانه مجاور انتقال دهند، اما نیمه شب از نو به نصب دار پرداختند. پیش از آن‌که میرزا رضا را به قتلگاه ببرند صدراعظم به دیدارش رفت.

آخرین بار به نیرنگ کوشیدند او را به اعتراف وادارند. گفتند: نام یارانت را بگو تا شاه تو را ببخشد. پاسخ داد: «در این صورت شما هم مرا خواهید کشت و هم عموم همدستان بیچاره مرا. بهتر آن که من به تنهایی هلاک شوم!» باز گفتند شاه می‌خواهد تو را ببیند. به طنز جواب گفت: «حق دارد. آخر از دولت سر من به سلطنت رسیده است.»

میرزا رضا را دست بسته در کالسکه نشاندند، نخست او را به اتاق سربازان نگهبان میدان مشق بردند. «پیشاپیش او یک دسته موزیکچی می‌نواختند. در بین راه اظهار جلادت کرد و گفت: می‌دانم مرا به کجا می‌برید. زودتر ببرید.»

نزدیک اجرای حکم میرزا رضا را با زیر شلواری سفید و بدون پیراهن پای دار آوردند. افضل‌الملک منشی مخصوص دربار که شاهد بود می‌گوید: آمدند و گفتند: «در میدان مشغول کشتن میرزا رضا کرمانی هستند، برخیز و برو تماشا!» با عجله سوار شدم به میدان رفتم. «تا آن روز من هیات این مرد را ندیده بودم.» بدیهی هم بود «از آن‌که او اهل فضل و کمال یا صاحب ثروت و جلال نبود که قابل اعتنا و آمد و شد باشد.» وقتی او را پای دار می‌بردند: «به سرعت حرکت می‌کرد، چون یقین داشت باید کشته شود، اظهار ضعف و انکسار نمی‌کرد.

او را به میدان آوردند، داری در نهایت تمیزی و آراستگی با طناب‌های رنگارنگ نصب کرده بودند. او اظهار تشنگی کرد. میرغضب خربزه‌ای خرید و به او خورانید.» میرغضب به خنده گفت: «بخور این آخرین خربزه‌ای است که می‌خوری.» میرزا رضا با حاضرجوابی همیشگی پاسخ گفت: آری، اما این چوبه دار را به یادگار نگهدارید من آخرین نفر نیستم.» بعد از این او را اعدام کردند و جسدش برای عبرت سایرین دو روز بالای دار ماند.

۰
نظرات بینندگان
  • یکمرد ارسالی در

    قدیما شاهان ضدگلوله نداشتند ولی حالا اصلن جرات بیرون آمدن از قصرشان راندارند

  • ناشناس ارسالی در

    روحمان با یاد این شهید شاد باد .

    • ناشناس ارسالی در

      خدا رحمت کند میرزا رضا را که انتقام امیرکبیر را گرفت

    • ناشناس ارسالی در

      تروریست شهید نیست

    • حمید ارسالی در

      اینهایی که منفی داده اند از دشمنان ایران هستند یا از بیسوادانی که جنایات ناصرالدین شاه را نمی دانند؟

  • taroatapikatma ارسالی در

    مرگ بر تروریسم

  • ناشناس ارسالی در

    یه جایی خوندم که این بابا از طرفداران فرقه ضاله بابی بوده و پس از ترور نافرجام ناصرالدین شاه توسط طرفداران سید علی محمد باب که منجر به دستگیری و اعدام سرکردگان این فرقه با پیگیری امیر کبیر گردید ، چند سال بعد این میرزا رضا به خونخواهی اعدام شدگان ناصرالدین شاه رو ترور کرد. خدا عالمه . خواستم بگم اینقدر راحت لقب شهید رو به هر کسی نچسبونید.

    • محمد ارسالی در

      سند جایی که خوندی رو ارائه بده

    • ناشناس ارسالی در

      از هر فرقه ای که بوده، تروریست بوده.

  • ياسر ارسالی در

    هرچي بود از اينكه اون ناصر ملعون رو به درك واصل كرد خدا شهيد حسابش ميكنه

  • مقدم ارسالی در

    ممنون فرادید. جالب بود
    در جلسه بازجویی از میرزا، مظفرالدین ولیعهد که حالا دیگر شاه شده بود از او می پرسد:
    چرا ملت را یتیم کردی؟ چرا شاه بابا را شهید کردی؟
    و میرزا رضا در پاسخ می گوید : برای هر کس هم که بد شد برای شما که خوب شد!!!

    • ناشناس ارسالی در

      افسانه سازی نکن. مظفر هرگز با قاتل ناصر دیدار و گفتگو نکرده. استاد داستان پردازی و توهّمات هستید. دنیا عوض شد اما شما همچنان توی عالم هپروت خودتون موندید.

  • ناشناس ارسالی در

    با کشتن یک نفر مملکت درست نمیشه این آقا باید اول از همه عقاید پوسیده خودشو درست میکرد

  • ناشناس ارسالی در

    کاشکی بازم امثالهم بودن تا خودشون رو فدای ملت کنن
    نه اینکه ملت فدای.......

  • معلم ارسالی در

    همه میدونی که شاهان قاجار ایرانی نبودند واز نسل ترکان غز بودند و درود بر میرزای شهید ایرانی غیور که شاه حرمسرا را به درک واصل نمود که نصف ایران آن زمان را به بیگانه بخشید

  • حمید ارسالی در

    براستی شهید راه میهن . نامش ماندگار و راهش پر رهرو باد. قاتل جنایتکار شهید امیر کبیر رو مردانه به درک واصل کرد.

  • میرحسین ارسالی در

    متن مقاله در مورد اعدام میرزا چه مفهوم قریب و آشنایی داره نه غلام؟؟؟؟

  • ناشناس ارسالی در

    توی عکس که از دور انداخته شده
    سایه ی عکاس افتاده و بر اساس اندازه و شکل سایه معلوم هست که جملاتی که نویسنده نوشته که درباره ی زمان واقعی اعدام صحیح نمی باشد

  • ناشناس ارسالی در

    روایتی از مراسم اعدام قاتل ناصرالدین‌شاه را چه کسی نوشته؟

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید