ماجرای سفر ترامپ به کاخ سفید: پسری که شاه شد!

ماجرای سفر ترامپ به کاخ سفید: پسری که شاه شد!
کد خبر : ۲۷۹۷۸
بازدید : ۲۹۱۹۹
پسری که شاه خواهد شد!

آمریکای امروز به شخصی نیاز دارد که ما را به دوران شکوه گذشته بازگرداند؛ کسی که کارنامه مشخصی داشته باشد... اولین بار که از آمدن به میدان صحبت کردم، نمی‌دانستم واکنش‌ها چگونه خواهد بود. می‌دانم که در کار ساخت و ساز بسیار موفق عمل کرده‌ام و به موفقیت‌های فراوانی رسیده‌ام، اما هنوز دیدگاه‌های سیاسی‌ام در باب بازگشت شکوه آمریکایی را مطرح نکرده‌ام. برند ترامپ از حیث کیفیت در دنیا جزو بهترین‌ها است... می‌دانم که چگونه با مسائل پیچیده تعامل کنم و چگونه عناصر لازم برای تحقق موفقیت را کنار هم بچینم. سال‌ها است که این کار را انجام داده‌ام و برندی معتبر و ثروتی هنگفت را به دست آورده‌ام.
دونالد ترامپ، در مقدمه کتاب "دوباره باشکوه"

فرادید | نوشتار فوق در کتاب (دوباره باشکوه نوشته دونالد ترامپ که قبلا نامش "آمریکای فلج شده" بود) به چاپ رسیده است. این کتاب به حتم توسط یک نویسنده دیگر نوشته شده، زیرا ترامپ نه کتاب می‌خواند و نه کتاب می‌نویسد! با این وجود، عبارات فوق برخی از جنبه‌های کوته‌بینیِ شخصیت او را هویدا می‌سازد.

به گزارش فرادید به نقل از اُپن لترز مانسلی، جنبه اول موضوعی است: «گذشته باشکوه» با تمام جوانب قومی، اقتصادی و فرهنگی آن. جنبه دوم تکنیکی است: تکرار کلمات "واژه" و ایده" که کاملا درخور یک فروشنده‌ی خودبین است. جنبه سوم نیز تکیه به شهرتش به عنوان یک تاجر موفق است؛ موردی که تمام موارد دیگر را ممکن می‌سازد: پول و توانایی و موفقیت از مفهوم تجارت نشات می‌گیرند.

زمانی که ترامپ به شدت زیر قرض بود!
سی سال پیش اما «امپراتوری ترامپ» کشتارگاهی بیش نبود و او به شدت زیر قرض بود. او هرگز آنطور که وانمود می‌کند ثروتمند نبوده است. شرایط شرکت‌های ترامپ در واپسین دهه قرن 20 بسیار بد بود. گرچه ترامپ پول درمی‌آورد - معمولا شرکای وابسته به او تاوان اشتباهات ترامپ را می‌دادند - اما او عملا برای هشت سال پیاپی ورشکسته شده بود. در آن مدت نیز ارزش خالص دارایی‌هایش تنها کسری از چیزی بود که او شخصا ادعا می‌کرد. ترامپ چندین مرتبه تا آستانه ورشکستگی پیش رفت و حتی دو کازینوی خصوصی‌اش در آتلانتیک سیتی را به شرکت خودش فروخت و یک میلیارد دلار متضرر شد.

تلویزیون؛ کشتی نجات ترامپ
در آن هنگام، کشتی نجات ترامپ از راه رسید: تلویزیون. «مارک برنت،» تهیه کننده برنامه‌های تلویزیونی، به دونالد پیشنهاد داد که گروهی از تاجران جوان را به برنامه‌اش دعوت کند تا بر سر یک موقعیت شغلی در شرکت‌های ترامپ با هم رقابت کنند. ترامپ از این برنامه تلویزیونی استفاده کرد تا در شهرت باقی بماند.

شهرت ترامپ محدود به یک نسل نیست. اما او از تلویزیون استفاده کرده تا آنطور که دلش می‌خواهد تصویر خودش را در اذهان عمومی بسازد. برنت نیز معتقد است که این رسانه‌ها و ژورنالیست‌ها هستند که افراد به چهره تبدیل می‌کنند.
20 میلیون بیننده
ترامپ از شغل تلویزیونی خود توانست به نفع خود بندسازی کند. فصل اول برنامه تلویزیونی ترامپ به نام کارآموز (The Apprentice) نزدیک به 20 میلیون بیننده داشت. ترامپ از این فرصت استفاده کرد تا نام خودش را به تمام کارخانجات (تولید اسباب منزل، البسه، ادکلن، استیک و حتی ساخت و ساز) بفروشد.

پسری که شاه خواهد شد! پسری که شاه خواهد شد!

مهمتر اینکه میلیون‌ها نفر باور داشتند که ترامپ یک برج‌ساز موفق است که چندین کازینو و مجتمع خوب نیز دارد. اگر این موارد وجود نداشتند، غیرممکن بود تا شخصی چنین ناشایست بتواند حتی به ریاست جمهوری بیندیشد. این برنامه تلویزیونی موجب شد تا "مسیر زندگی ترامپ" به کلی تغییر کند.

مردم در خیابان ترامپ را بغل می‌کنند. دیگر صحبتی از وجهه قبلیِ ترامپ در کنار زنان نیست و او حالا به یک قهرمان تبدیل شده است. ترامپ به من گفت که برای خودش نامی دست و پا کرده است. "کارآموز" برای ترامپ همچون یک پل بود.

تحلیلگران سیاسی عواقب تبلیغات ترامپ به نفع خودش را دست کم گرفته بودند. ترامپ اما به خوبی می‌دانست که چگونه باید از از پوچی سیاست‌های آمریکایی به نفع خود استفاده کند. ترامپ در شناخت مخاطبانش استعداد دارد و تمام چیزهایی که آن‌ها می‌خواهند بشنود را می‌گوید. او چیزهایی را می‌گوید که هیچ کس دیگری در سیاست آمریکا به زبان نمی‌آورد؛ سخنانی که همیشه سر و صدا می‌کنند.

ترامپ افسار رسانه‌ها را به دست گرفت
او حتی به خوبی می‌داند که چگونه رسانه‌ها را مدیریت کند. خبرنگاران در هر سخنرانی که او می‌رفت، حضور پیدا می‌کردند تا صحبت‌های جنجالی‌اش را منتشر کنند. یک تخمین سرانگشتی نشان داد که ترامپ تنها از این طریق حدود 2 میلیارد دلار به جیب زد. او از همین طریق یک کمپین بسیار قدرتمند برای خودش ایجاد کرد.

تقریبا تمام موقعیت‌هایی که اکنون در اختیار اوست، ارتباطی تنگاتنگ با صحبت‌های گذشته‌اش دارد. ترامپ در این مرحله از کمپین بر اساس وعده‌هایی که داده، قضاوت می‌شود. اما مخاطبان ترامپ از آنجایی که موارد مورد انتظارشان را می‌شوند، به ارتباط بین رفتار و کلام او بی‌توجه هستند. تقریبا اکثر ریسک‌های تجاری ترامپ یا شکست خورده و یا با موفقیت کامل انجام نشده است. علاوه بر آن، بیشتر موفقیت‌های تجاری او بیش از هر چیز حاصل دروغ، فساد، ارتباطات سیاسی و بازاریابی غیرمعمول بوده است. اما مخاطبان ترامپ به چنین مواردی اصلا اهمیت نمی‌دهند.


پسری که شاه خواهد شد!


این مجموعه از دروغ‌ها در حقیقت همان روایت رسمی زندگی دونالد ترامپ است؛ در غیر این صورت، زندگی او دیگر هیچ ارزشی ندارد.

«دونالد جی. ترامپ دقیقا همان نمونه موفقیت آمریکایی است.»

البته می‌دانیم که ترامپ نمونه موفقیت آمریکایی نیست. مادر ترامپ "ماری" در سال 1930 میلادی از جزیره لوئیس اسکاتلند به آمریکا مهاجرت کرد. فردریک، پدر ترامپ، نیز در سال 1885 میلادی از جنوب غربی آلمان به ایالات متحده مهاجرت کرد.


نکته‌ای جالب در مورد ترامپ این است که خیز او برای ریاست جمهوری در همان 30 سال پیش شروع شد. البته جالب‌تر اینجاست که این ایده متعلق به خودش نبود: یک کارخانه‌دار مشغول در ساخت وسایل منزل در نیوهمپشابر که فعالیت سیاسی نیز داشت، شیفته شهرت ترامپ شد. آن شخص از دوستان ترامپ خواست تا وی را برای "کاندیداتوری جمهوری خواهان" آماده کنند. او سپس با ترامپ دیداری داشت و در نهایت دونالد موافقتش را اعلام کرد. ترامپ در آن سال‌ها گفته بود که «از این کشورهای ثروتمند (متحدان آمریکا در خاورمیانه، اروپا و آسیا) باید مالیات بگیرید و نه خود آمریکا.»

حضور آقا و خانم کلینتون در مراسم سومین ازدواج ترامپ
نباید اظهارات ترامپ را به عنوان ایدئولوژی پیوسته او در نظر گرفت، چرا که بیشتر فرصت‌طلبیِ دونالد را نشان می‌دهد: وطن‌پرستی همواره از جایگاه والایی در بین سیاستمداران آمریکایی برخوردار بوده است. اگر ترامپ به اظهارات خودش باور داشت، هرگز در طول این 25 سال اخیر هفت مرتبه تغییر جناح نمی‌داد.

ترامپ تا به امروز چندین مرتبه دموکرات شده و حتی خانم و آقای کلینتون نیز در مراسم سومین ازدواج وی حضور داشتند. ترامپ حتی در سال 2009، از کمپین هیلاری کلینتون برای سناتوری حمایت کرده بود.

نیتِ اصلی ترامپ
ترامپ در سال 1988 اصلا قصدی برای کاندیداتوری نداشت: برای ترامپ همه چیز - از تبلیغات و سخنرانی در نیوهمپشابر گرفته تا حضور در برنامه‌های تلویزیونی - صرفا بهانه‌ای بود برای توسعه تجارت و کسب درآمد بیشتر.

پسری که شاه خواهد شد!
آقا و خانم کلینتون در مراسم سومین ازدواج ترامپ حضور داشتند

همین الگو در سال 2000 نیز بار دیگر تکرار شد. ترامپ به جنبش اصلاحات پیوست. او حتی یک کتاب با نام «آمریکایی که سزاوارش هستیم» را منتشر کرد اما هرگز واقعا به جنبش نپیوست. ترامپ فقط قصد داشت تا دوباره به اوج شهرت برگردد و تمام کتاب‌هایش را به فروش رساند. با این وجود، نام ترامپ همچنان در کمپین باقی ماند و در آخر نیز به عنوان پیروز انتخابات دو ایالت کالیفرنیا و میشیگان شناخته شد.

کاخ سفید
رویارویی بعدی ترامپ با کاخ سفید در سال 2011 رخ داد. نتایج انتخابات پیش از موعد نشان داد که دونالد ترامپ به همراه میت رامنی در جایگاه دوم قرار گرفت. ترامپ در بین طرفداران جنبش "تی پارتی" محبوبیت فراوانی داشت و بیشتر محبوبیتش را مدیون "تئوری تبانی پیرامون بحث شهروندی باراک اوباما" است.

ترامپ پیشتر گفته بود: «دوست دارم او را مجبور کنم تا شناسنامه‌اش را نشان دهد.» البته باراک اوباما در ابتدا به صحبت‌هایش بی‌توجهی کرد اما مدتی بعد پاسخش را داد.

پیشنهاد 5 میلیون دلاری ترامپ به اوباما
حملات ترامپ به اوباما ادامه داشت تا اینکه او گفت اگر اوباما ریزنمرات دانشگاهی و کپی نخستین پاسپورتش را نشان دهد، 5 میلیون دلار به او پرداخت خواهد کرد. ترامپ سپس در انتخابات گذشته از میت رامنی حمایت کرد. در آن بین، شکست رامنی موجب شوکه شدن بسیاری از جمله ترامپ شد.

ترامپ پس از شکست رامنی در انتخابات گفت: «نباید اجازه دهیم چنین چیزی رخ دهد. جهان دارد به ما می‌خندد.»

دوازده روز پس از انتخابات آمریکا در سال 2012، ترامپ یک جمله را به نام خودش ثبت کرد: «دوباره آمریکا را باشکوه خواهیم کرد.»

سال 2016 و ترامپ
ترامپ در سال 2016 چندین هدف سیاسی را دنبال کرد. اگر دونالد ترامپ متقلب باشد، رقبایش نیز دست کمی از او نداشتند: تد کروز، مارک روبیو، جب بوش و کریس کریستی؛ با این تفاوت که جنس متقلب بودن ترامپ یک امتیاز نسبت به دیگران داشت و آن "تازگی" بود.

یکی از طرفداران ترامپ در گفتگو با واشنگتن پست گفت: «او نمی‌ترسد... او یک سیاستمدار نیست.» رقبای سیاسی او اما همگی درک سیاسی بیشتری داشتند و می‌توانند نتایج انتخابات را پیش‌بینی کنند. آن‌ها فکرش را هم نمی‌کردند که محبوبیت ترامپ تداوم پیدا کند. برخی نیز پیش‌بینی کرده بودند که محبوبیت ترامپ سقف دارد: 25 درصد، 30 درصد و یا نهایتا 40 درصد؛ اما با کناره‌گیری و یا حذف رقبای ترامپ، بر محبوبیت او افزوده شد . امروز اما محبوبیت او به جایی رسیده که دسترسی به "دفتر بیضی" (ریاست جمهوری ایالات متحده) بیش از پیش ممکن شده باشد.

پسری که شاه خواهد شد!
پدر و مادر ترامپ مهاجر بودند

کمپین انتخاباتی ترامپ
کمپین انتخاباتی ترامپ کاملا غیر معمول است. ترامپ هنگام مشاهده تلویزیون با اعضای خانواده و مشاوران تصمیماتش را می‌گیرد. او برخلاف سیاستمداران کلاسیک در مناظره‌های سیاسی رو در رو وارد نمی‌شود و فقط به نشست‌های رسانه‌ای و کمپین‌های باشکوه علاقه نشان می‌‎دهد، چرا که در آن‌ها می‌تواند در مورد کشورش، مخالفانش و خودش فی‌البداهه سخنرانی کند.

ترامپ از طرفدارانش می‌خواهد تا برای "افراد بد" هو بکشند و آن‌ها نیز معمولا با جیغ و فریاد، ناسزاگویی، توهین جنسی و اعمال خشونت از این پیشنهاد ترامپ استقبال می‌کنند. دونالد ترامپ در کتاب "دوباره باشکوه" خود مرتب به رسانه‌ها حمله می‌کند:

هم با کله‌گنده‌های رسانه‌ها و هم با افراد معمولی آن‌ها دیدار داشته‌ام. منظورم آن افراد حاضر در زنجیره بسیار پایین رسانه‌ها است: آن‌ها هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند؛ اصلا صداقت در کارشان نیست. ژورنالیست‌هایی را دیده‌ام که سر تا پا دروغ‌اند. این را می‌گویم تا بدانید علت برخی از داستان‌های منتشر شده چیست. هیچ توضیح دیگری وجود ندارد.

معترضان در طول سخنرانی ترامپ صحبت‌هایش را قطع می‌کنند تا این رویه به یک سنت تبدیل شود: شخصی فریاد زنان به پا خواسته یا شاید در سکوت علامتی خاص را نشان می‌دهد؛ سپس ماموران امنیتی او را خارج می‌کنند. در این بین، ترامپ همچنان مشغول توهین و فریاد زدن و ترویج خشونت است. برای نمونه، وی گفته بود: «دوست دارم با مشت بکوبم توی صورتت.»

سخنرانی‌هایی از جنس تنفر و دروغ
خیال‌پردازی ترامپ در مورد آینده ایالات متحده در سخنرانی‌ها و کتابش مشخص است: «آمریکا باید دوباره همان قهرمان همیشگی شود... هیچ‌کس از یک بازنده خوشش نمی‌آید و کسی دوست ندارد حرف زور بشنود... امروز با ابرقدرت جهانیم و همه به ما احترام می‌گذارند؛ این به معنای پیروزی نیست.»

چنین ایدئولوژی در غالب سخنرانی‌های ترامپ مشاهده می‌شود: «کشور ما دچار مشکل جدی شده است. دیگر هیچ پیروزی نصیب ما نمی‌شود، چرا که قبلا داشتیم. چه کسی آخرین بار شاهد پیروزی آمریکا بود" مثلا در رقابت تجاری با چین؟»

ترامپ در همین مورد در یک سخنرانی گفت:
ایالات متحده یک مشکل جدی برای همه ما محسوب می‌شود. وقتی مکزیک به آمریکا مهاجر می‌فرستد، بهترین افرادش را نمی‌فرستد. آن‌ها اشخاصی را می‌فرستند که پر از مشکل هستند و آن مشکلات را به همراه خودشان به اینجا می‌آورند. مواد مخدر، جرائم، نژادپرستی و مشکلاتی از این دست. البته برخی نیز آدم‌های خوبی هستند.

ترامپ به همین سادگی دروغ می‌گوید تا وجهه خودش را بپوشاند. او می‌گوید: «آن‌ها [رسانه‌ها] حقیقت را چاپ نمی‌کنند. آن‌ها نکاتی که من می‌گویم را نمی‌گویند.» او مدام همین جملات را تکرار می‌کند. او گفته بود که هرگز به مردم کشورهای آمریکای جنوبی توهین نمی‌کند (در حالی که ملکه سابق زیبایی جهان را ملکه خوکی خطاب کرده بود).

پسری که شاه خواهد شد!

نظام سیاسی آمریکا بیشتر شبیه یک جوک است!
رسیدن ترامپ به جایگاه کاندیداتوری جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 2016 همه از جمله خود ترامپ را گیج کرده است. البته، از نگاهی دیگر، شاید او کاندیدایی مناسب برای دوران خودش باشد: بازگشت ضعیف رونق اقتصادی به ایالات متحده، تغییرات شدید جمعیتی، وجد تهدید تروریسم در آمریکا، بازگشت مسئله نژادپرستی به صدر سیاست‌های ملی آمریکا باعث شده تا از "ترامپ" به عنوان کاندیدایی مناسب نامبرده شود.

حلقه حزب جمهوری‌خواه آمریکا تنگ‌تر شده و حتی مسیر وطن‌پرستان سفیدپوست و طرفداران ترویج بازار آزاد در این حزب فاصله بیشتری از هم گرفته است . از طرف دیگر نیز مردم آمریکا به خاطر جنس اخباری که از تلویزیون می‌شوند، اخباری که توسط الگوریتم‌های کامپیوتری تولید می‌شود و همچنین افشای مبالغه صورت گرفته در این اخبار به این نتیجه رسیده‌اند که «نظام سیاسی آمریکا بیشتر شبیه یک جوک است!»

با این اوصاف، چه کسی بهتر از یک خودخواهِ خودشیفته می‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری ایالات متحده شود؟

اما چیزی که در مورد "رئیس جمهوری ترامپ" برای برخی از مردم، از جمله خودم، کمی آزاردهنده بوده این است که بسیاری از مردم به دموکراسی، آنطور که ما می‌شناسیم، اهمیت نمی‌دهند. (دموکراسی برای اقلیت‌ها و دیگران منسوخ شده است.) کمپین "نظم و قانون" ترامپ - عبارتی که او مدام برای رای‌دهندگان سفیدپوست تکرار می‌کند - هیچ ارتباطی با عدالت رایج ندارد.

گارت اِپس اخیرا با اشاره به بحث کنترل آزادیِ رسانه‌ها در آتلانتیک نوشت که «برنامه دیگر او شکنجه دادن، گروگان‌گیری، قتل مردم بی‌گناه، نظامی کردن مرزها، بی‌اعتبار کردن معاهده‌ها، پذیرش رسمی مسیحیت، انزوا، پایان دادن به اعطای شهروندی به شرط تولد در خاک آمریکا و ترویج خشونت است.»

شخصیت غیر دموکراتیک ترامپ
تمام این موارد با پوچی، جهل، تنبلی، تعصب، جنایت، زن ستیزی، مردانگی احمقانه و ترویج دروغ در شخصیت ترامپ در مورد خودش و اهدافش گره خورده است. حالا می‌فهمیم که اساس ایدئولوژی ترامپ این است که «آمریکا باید چطور باشد،» اما مشکل اینجاست که زیرساخت چنین ایده‌ای در نگاه ترامپ تنها از روش‌های قدرت‌طلبانه ممکن است و نه دموکراتیک؛ آن‌ها قبیله‌ای کار می‌کنند و نه مدنی.

پسری که شاه خواهد شد!

چنین رویکردی به هیچ وجه نمی‌تواند اساس یک کشور باثبات باشد، اما طرفداران ترامپ توانایی درک آن را ندارند. انگار آن‌ها متوجه نمی‌شوند که شخصی بدون سواد سیاسی، فریبکار و دو قطبی نمی‌تواند درخواست‌هایشان را برآورده کند. انگار آن‌ها متوجه نمی‌شوند که مردی با چنین خشونت کلامی قادر نیست تا آن‌ها را از جنگ‌های خارجی دور نگه دارد.

بیش از هر چیز دیگری، به نظرم، فکر نمی‌کنم که هیچ یک از اتفاقات فوق رخ دهد. آن‌ها عصبانی و هراسان هستند و چیزهایی را می‌شوند که مایلند بشنوند؛ بقیه مردم کشور (مخالفان ترامپ) فقط باید امیدوار باشیم که پیروزی نصیب کسی شود که در سیاست‌های پیشین آمریکا نقشی داشته است؛ سیاست‌هایی که باعث شده آمریکا به کشوری متخاصم و دارای بی‌عدالتی تبدیل شود.

یکی از طرفداران پر و پا قرص ترامپ را از نزدیک می‌شناسم. ما از دوران بچگی با هم در ارتباط بوده‌ایم. او باهوش و سخنور است؛ فردی بسیار مهربان. مطمئنم که او نیز مقاله را خواهد خواند. اما چیزی که با تمام وجود موجب رنجش من می‌شود این است که آن دوست قدیمی با تمام این حرف‌ها، باز هم به ترامپ رای خواهد داد.

نوشتار فوق توسط "گرِگ والدمن،" سردبیر اپن لترز مانسلی، نوشته شده است. وی در بوستون زندگی می‌کند و در رشته روابط بین‌الملل تحصیل کرده است.

منبع: openlettersmonthly
ترجمه: وبسایت فرادید


۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    عكسهاس 3 و 4 فتوشاپ ميباشه

  • فارنهایت ارسالی در

    دنیا و " بخصوص خاورمیانه " به رئیس جمهور شدن ترامپ نیازمندند.چه بخواهید و چه نه ، او رئیس جمهور امریک خواهد شد.

    • محمد ارسالی در

      احسنت دمت گرم
      ترامپ رئیس جمهور شد.

  • ناشناس ارسالی در

    با این توصیفاتی که ازش شده در خیلی موارد با خصوصیاتش با خصوصیات احمدی نژاد همخوانی داره!

  • ناشناس ارسالی در

    مردم امریکا با شوی تلویزیونی طرفدارش شدند و مردم ما با سیب زمینی.!

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید