ایرانیها به کدام مشاغل اعتماد بیشتری دارند؟
فروشنده میگوید: «بهنظر من این مانتو جنسش بهتر است، من یکی مثل این مانتو را به همسرم هم دادهام، خودم جنسش را تضمین میکنم. این مانتو گرانتر است شاید اگر فروشنده دیگر بود برای سود بیشتر جنس گران را به شما پیشنهاد میداد اما شما مشتری چند ساله من هستید و میگویم آن یکی را بخر، نه بور میشود و نه آب میرود. دختر با دوستش در گوشی حرفهایی میزنند و سپس مانتوی گرانتر را میخرد.
کد خبر :
۳۰۵۰۸
بازدید :
۶۴۵۰
فروشنده میگوید: «بهنظر من این مانتو جنسش بهتر است، من یکی مثل این مانتو را به همسرم هم دادهام، خودم جنسش را تضمین میکنم. این مانتو گرانتر است شاید اگر فروشنده دیگر بود برای سود بیشتر جنس گران را به شما پیشنهاد میداد اما شما مشتری چند ساله من هستید و میگویم آن یکی را بخر، نه بور میشود و نه آب میرود. دختر با دوستش در گوشی حرفهایی میزنند و سپس مانتوی گرانتر را میخرد.
وقتی از فروشگاه بیرون میآیند، به او میگویم: «چرا به پیشنهاد فروشنده توجه نکردی، این مانتو هم گرانتر بود هم اینکه فروشنده هیچ تضمینی برای بورنشدن آن نکرد؟» در جواب میگوید: «لابد آن مانتو روی دستش مانده بود و فروش نمیرفت، این مانتو با اینکه گرانتر بود چون مد روز بود حتما فروش میرفت. اگر من نمیخریدم یکی دیگر میخرید. فکر میکنید فروشنده دلش به حال من میسوزد. او میخواهد جنسش را بفروشد.»
اعتماد یکی از شاخههای روابط انسانی و ایجادکننده مشارکت و همکاری میان افراد جامعه است. اعتماد به امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه سرعت میبخشد. ارایه تعریف مشخص در زمینه اعتماد اجتماعی کار سخت و دشواری است، چراکه میزان اعتماد اجتماعی در بین افراد مختلف نسبی است اما این مفهوم مستلزم معیارهایی همچون صداقت، ثبات و انصاف است. اعتماد اجتماعی دارای معانی گسترده و متفاوتی است و این امر تعریف مشخص و دقیق درباره آن را دشوارتر میکند اما آن چیزی که حایز اهمیت است این موضوع است که اعتماد در روابط اجتماعی شکل میگیرد و تقویت میشود. اعتماد اجتماعی بهطرز چشمگیری وابسته به آینده است، در حقیقت افراد با اعتماد به دیگران است که روابط آتی خود را شکل میدهند. به عبارتی با اعتماد اجتماعی پایدار است که روابط بین افراد حفظ میشود که این روابط پایه و اساس رفتارهای گروهی و جمعی است.
تصمیم گرفته ایم میزان اعتماد مردم در سطح خرد یعنی میزان اعتماد افراد به مشاغل را مورد بررسی قرار دهد و بدین منظور١٠ شغل را در دو مورد بررسی کرده ایم.
در این گزارش سعی کردیم در گفتوگو با مردم و تحلیل و توصیف دیدگاه آنان به بررسی میزان اعتماد اجتماعی آنها به مشاغل بپردازیم. بدینمنظور با روش نمونهگیری ترکیبی ٢٠٠شهروند (صد زن و صد مرد) را از مناطق مختلف تهران انتخاب و میزان اعتماد این افراد را نسبت به این ١٠ شغل بررسی کردیم.
برای گفتوگو با ٢٠٠شهروند تهرانی، ابتدا ٤منطقه (منطقه یک، ٨، ٢٢ و ٥) در شهر تهران را مشخص، سپس در هر منطقه ٢مرکز خرید را انتخاب و بعد به شیوه تصادفی با ٢٥شهروند در هر مرکز خرید مصاحبه کردیم.
برای بررسی مقدار اعتماد به مشاغل درباره میزان صداقت و راستگویی در این مشاغل، انصاف، اطمینان در گفتار و نیز مسئولیتپذیری صاحبان این مشاغل از شهروندان سوال کردیم. در این گزارش مشاغل معلم، استاد دانشگاه، پزشکان و جراحان، مربی ورزش و بازیگری را در گروه نخست و مشاغل بنگاهیان، راننده تاکسی، فروشندهها، وکلا و خبرنگاران را در گروه دوم قرار دادیم. در گروه نخست رابطه فرد با صاحبان مشاغل بیشتر بر پایه امور آموزشی و فرهنگی و گروه دوم رابطه افراد بیشتر بر پایه امور اقتصادی و تجاری است.
نتایج این بررسی نشان میدهد شهروندان به مشاغل گروه نخست بیشتر از گروه دوم اعتماد دارند. مشاغلی ازجمله اساتید دانشگاه و بعد از آن پزشکان قابل اعتمادترین مشاغل در بین این ١٠شغل از نظر ٢٠٠شهروند هستند و ٦٨درصد از افراد به اساتید دانشگاه و ٦٦درصد به پزشکان اعتماد زیاد دارند. همچنین در بین مشاغل گروه نخست مردم به بازیگران و مربیان ورزشی کمترین اعتماد را دارند. در کل ٥٥درصد از افرادی که در این گفتوگو شرکت کردند به این گروه از مشاغل اعتماد زیاد داشتند و ٤٥درصد از آنها میزان اعتمادشان کم بود.
در کل میزان اعتماد به مشاغل مورد بررسی در گروه نخست و دوم تنها ٤٥درصد در حد زیاد است و ٥٥درصد از آنها اعتماد پایینی به مشاغل مورد بررسی دارند که این آمار نشاندهنده بدگمانی و اعتماد پایین در سطح جامعه است. در مقایسه این ١٠شغل مشخص شد بنگاهیان از کمترین و اساتید دانشگاه از بیشترین میزان اعتماد در بین شهروندان تهرانی برخوردار هستند.
بیاعتمادی در سطح جامعه ویژگی جوامع سنتی درحال گذار است، به عبارتی مدرنشدن جوامع و تغییر گروههای هویتی موجب پایین آمدن اعتماد اجتماعی به ساختارهای جدید میشود، این درحالی است که میزان اعتماد اجتماعی در میان نهادهای سنتی به قوت خود باقی میماند.
جامعه ایران نیز که نزدیک به یک قرن درحال گذار از جامعه سنتی به مدرن است از این قانون مستثنی نیست، چراکه طی این گذار تعدادی از ساختهای جامعه ایرانی مدرن شده و تعدادی به شکل سنتی خود باقی ماندهاند و این ساختهای سنتی حاضر به تحمل ساختهای جدید نیستند. در نتیجه کسانی که در پایگاههای اجتماعی قرار گرفتهاند نمیتوانند نیازهای جامعه و افراد را برآورده کنند و این امر منجر به بیاعتمادی بیشتر در جامعه و نیز کژکارکردی یا بیکارکردی برخی نهادها بهویژه نهادهایی که در دوران گذار در جامعه به وجود آمدهاند، میشود.
برای مثال زنان به مشاغلی مانند مسافرکشی مشغول شدهاند اما بیشتر مسافران ترجیح میدهند رانندهشان مرد باشد، چراکه به رانندگی مردان بیشتر از زنان اعتماد دارند. درحال حاضر جامعه ایران با تأخر فرهنگی مواجه است و وسایلی مثل اینترنت در جامعه وجود دارند اما فرهنگ استفاده از آنها در جامعه دیده نمیشود، در نتیجه جامعه را با مشکلاتی مواجه میکند که یکی از آنها عدماعتماد اجتماعی و بهدنبال آن نارضایتی اجتماعی است. نارضایتیای که در سطح جامعه به شکل خشونت، پرخاشگری و افزایش آسیبهای اجتماعی نمود مییابد.
علت اعتماد یا عدماعتماد مردم به برخی مشاغل به دلایل مختلفی صورت میگیرد، یکی از دلایل عدماعتماد اجتماعی و بدگمانی به برخی مشاغل عدمآگاهی مردم به میزان پایبندی این اصناف به ارزشهای اخلاقی است. مردم به مشاغلی اعتماد بیشتری دارند که در آنها رابطه اقتصادی محدود است و رابطه کمتر درگیر مسائل اقتصادی است، چراکه در رابطههایی که مسائل اقتصادی پررنگتر هستند هر گونه تورم و گرانی رابطه آنها را دستخوش تغییر میکند و در نتیجه اعتماد مردم به آنها کاهش مییابد.
همانطور که گفتوگو با ٢٠٠شهروند تهرانی نشان داد بنگاهیان شغلشان نسبت به دیگر مشاغل مورد بررسی، بیشتر دستخوش تغییرات اقتصادی است و با هرگونه تغییر قیمت در سطح جهانی یا داخلی، قیمت مسکن تغییر میکند که این امر سبب شده افراد به این شغل کمترین میزان اعتماد را داشته باشند.
وقتی از فروشگاه بیرون میآیند، به او میگویم: «چرا به پیشنهاد فروشنده توجه نکردی، این مانتو هم گرانتر بود هم اینکه فروشنده هیچ تضمینی برای بورنشدن آن نکرد؟» در جواب میگوید: «لابد آن مانتو روی دستش مانده بود و فروش نمیرفت، این مانتو با اینکه گرانتر بود چون مد روز بود حتما فروش میرفت. اگر من نمیخریدم یکی دیگر میخرید. فکر میکنید فروشنده دلش به حال من میسوزد. او میخواهد جنسش را بفروشد.»
اعتماد یکی از شاخههای روابط انسانی و ایجادکننده مشارکت و همکاری میان افراد جامعه است. اعتماد به امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه سرعت میبخشد. ارایه تعریف مشخص در زمینه اعتماد اجتماعی کار سخت و دشواری است، چراکه میزان اعتماد اجتماعی در بین افراد مختلف نسبی است اما این مفهوم مستلزم معیارهایی همچون صداقت، ثبات و انصاف است. اعتماد اجتماعی دارای معانی گسترده و متفاوتی است و این امر تعریف مشخص و دقیق درباره آن را دشوارتر میکند اما آن چیزی که حایز اهمیت است این موضوع است که اعتماد در روابط اجتماعی شکل میگیرد و تقویت میشود. اعتماد اجتماعی بهطرز چشمگیری وابسته به آینده است، در حقیقت افراد با اعتماد به دیگران است که روابط آتی خود را شکل میدهند. به عبارتی با اعتماد اجتماعی پایدار است که روابط بین افراد حفظ میشود که این روابط پایه و اساس رفتارهای گروهی و جمعی است.
تصمیم گرفته ایم میزان اعتماد مردم در سطح خرد یعنی میزان اعتماد افراد به مشاغل را مورد بررسی قرار دهد و بدین منظور١٠ شغل را در دو مورد بررسی کرده ایم.
در این گزارش سعی کردیم در گفتوگو با مردم و تحلیل و توصیف دیدگاه آنان به بررسی میزان اعتماد اجتماعی آنها به مشاغل بپردازیم. بدینمنظور با روش نمونهگیری ترکیبی ٢٠٠شهروند (صد زن و صد مرد) را از مناطق مختلف تهران انتخاب و میزان اعتماد این افراد را نسبت به این ١٠ شغل بررسی کردیم.
برای گفتوگو با ٢٠٠شهروند تهرانی، ابتدا ٤منطقه (منطقه یک، ٨، ٢٢ و ٥) در شهر تهران را مشخص، سپس در هر منطقه ٢مرکز خرید را انتخاب و بعد به شیوه تصادفی با ٢٥شهروند در هر مرکز خرید مصاحبه کردیم.
برای بررسی مقدار اعتماد به مشاغل درباره میزان صداقت و راستگویی در این مشاغل، انصاف، اطمینان در گفتار و نیز مسئولیتپذیری صاحبان این مشاغل از شهروندان سوال کردیم. در این گزارش مشاغل معلم، استاد دانشگاه، پزشکان و جراحان، مربی ورزش و بازیگری را در گروه نخست و مشاغل بنگاهیان، راننده تاکسی، فروشندهها، وکلا و خبرنگاران را در گروه دوم قرار دادیم. در گروه نخست رابطه فرد با صاحبان مشاغل بیشتر بر پایه امور آموزشی و فرهنگی و گروه دوم رابطه افراد بیشتر بر پایه امور اقتصادی و تجاری است.
نتایج این بررسی نشان میدهد شهروندان به مشاغل گروه نخست بیشتر از گروه دوم اعتماد دارند. مشاغلی ازجمله اساتید دانشگاه و بعد از آن پزشکان قابل اعتمادترین مشاغل در بین این ١٠شغل از نظر ٢٠٠شهروند هستند و ٦٨درصد از افراد به اساتید دانشگاه و ٦٦درصد به پزشکان اعتماد زیاد دارند. همچنین در بین مشاغل گروه نخست مردم به بازیگران و مربیان ورزشی کمترین اعتماد را دارند. در کل ٥٥درصد از افرادی که در این گفتوگو شرکت کردند به این گروه از مشاغل اعتماد زیاد داشتند و ٤٥درصد از آنها میزان اعتمادشان کم بود.
در کل میزان اعتماد به مشاغل مورد بررسی در گروه نخست و دوم تنها ٤٥درصد در حد زیاد است و ٥٥درصد از آنها اعتماد پایینی به مشاغل مورد بررسی دارند که این آمار نشاندهنده بدگمانی و اعتماد پایین در سطح جامعه است. در مقایسه این ١٠شغل مشخص شد بنگاهیان از کمترین و اساتید دانشگاه از بیشترین میزان اعتماد در بین شهروندان تهرانی برخوردار هستند.
بیاعتمادی در سطح جامعه ویژگی جوامع سنتی درحال گذار است، به عبارتی مدرنشدن جوامع و تغییر گروههای هویتی موجب پایین آمدن اعتماد اجتماعی به ساختارهای جدید میشود، این درحالی است که میزان اعتماد اجتماعی در میان نهادهای سنتی به قوت خود باقی میماند.
جامعه ایران نیز که نزدیک به یک قرن درحال گذار از جامعه سنتی به مدرن است از این قانون مستثنی نیست، چراکه طی این گذار تعدادی از ساختهای جامعه ایرانی مدرن شده و تعدادی به شکل سنتی خود باقی ماندهاند و این ساختهای سنتی حاضر به تحمل ساختهای جدید نیستند. در نتیجه کسانی که در پایگاههای اجتماعی قرار گرفتهاند نمیتوانند نیازهای جامعه و افراد را برآورده کنند و این امر منجر به بیاعتمادی بیشتر در جامعه و نیز کژکارکردی یا بیکارکردی برخی نهادها بهویژه نهادهایی که در دوران گذار در جامعه به وجود آمدهاند، میشود.
برای مثال زنان به مشاغلی مانند مسافرکشی مشغول شدهاند اما بیشتر مسافران ترجیح میدهند رانندهشان مرد باشد، چراکه به رانندگی مردان بیشتر از زنان اعتماد دارند. درحال حاضر جامعه ایران با تأخر فرهنگی مواجه است و وسایلی مثل اینترنت در جامعه وجود دارند اما فرهنگ استفاده از آنها در جامعه دیده نمیشود، در نتیجه جامعه را با مشکلاتی مواجه میکند که یکی از آنها عدماعتماد اجتماعی و بهدنبال آن نارضایتی اجتماعی است. نارضایتیای که در سطح جامعه به شکل خشونت، پرخاشگری و افزایش آسیبهای اجتماعی نمود مییابد.
علت اعتماد یا عدماعتماد مردم به برخی مشاغل به دلایل مختلفی صورت میگیرد، یکی از دلایل عدماعتماد اجتماعی و بدگمانی به برخی مشاغل عدمآگاهی مردم به میزان پایبندی این اصناف به ارزشهای اخلاقی است. مردم به مشاغلی اعتماد بیشتری دارند که در آنها رابطه اقتصادی محدود است و رابطه کمتر درگیر مسائل اقتصادی است، چراکه در رابطههایی که مسائل اقتصادی پررنگتر هستند هر گونه تورم و گرانی رابطه آنها را دستخوش تغییر میکند و در نتیجه اعتماد مردم به آنها کاهش مییابد.
همانطور که گفتوگو با ٢٠٠شهروند تهرانی نشان داد بنگاهیان شغلشان نسبت به دیگر مشاغل مورد بررسی، بیشتر دستخوش تغییرات اقتصادی است و با هرگونه تغییر قیمت در سطح جهانی یا داخلی، قیمت مسکن تغییر میکند که این امر سبب شده افراد به این شغل کمترین میزان اعتماد را داشته باشند.
۰