تجربه متفاوت یک بازیگر

تجربه متفاوت یک بازیگر

فریده سپاه‌منصور می‌گوید تصورش این بوده است که باید سال‌ها منتظر بماند تا نویسنده‌ای، سراغش بیاید و نقشی برای بازیگری هم سن و سال او بنویسد اما «تِرَن» این تصور را شکانده است.

کد خبر : ۳۴۱۳۲
بازدید : ۱۷۰۲
فریده سپاه‌منصور می‌گوید تصورش این بوده است که باید سال‌ها منتظر بماند تا نویسنده‌ای، سراغش بیاید و نقشی برای بازیگری هم سن و سال او بنویسد اما «تِرَن» این تصور را شکانده است.

به گزارش خبرآنلاین، هشت سرباز مفقودالاثر پس از سال‌ها با پیدا شدن جسدشان با قطاری از جنوب به شرق کشور بازگردانده می‌شوند تا دفن شوند. در مسیر برگشت، ماجرای زندگی خانواده‌هایشان را می‌شنویم؛ از پدری چشم انتظار پسر تا پسری چشم انتظار پدر. این خلاصه داستان نمایشی است که فریده سپاه‌منصور این روزها با نقش همسرِ مرحومِ مردی که پسرش در جبهه مفقودالاثر شده است در آن حضور دارد.

«تِرَن» با حضور بازیگرانی هم چون امیر جعفری، مهراوه شریفی‌نیا، نسیم ادبی، فریده سپاه‌منصور و خسرو احمدی به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا آذرنگ تا 28 اسفند هر روز ساعت 19:30 در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود. آن چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی با فریده سپاه منصور است. او از حضور در اثری با موضوع جنگ گفت.

این اولین باری است که در تئاتری با مضمون دفاع مقدس بازی می‌کنید.
همیشه به عنوان یک پایتخت‌نشین نسبت به ساکنین مناطق جنگی احساس دِین می‌کنم و احساسم این است که باید این دِین را به گونه‌ای ادا کنم.

در دوران جنگ ما از طریق ارسال کمک‌های مردمی چه به صورت نقدی و چه با فرستادن جنس اعم از پتو، ملحفه و کنسرو تلاش می‌کردیم سهمی در کمک به آن‌ها که در جبهه می‌جنگیدند و جنگ‌زدگان داشته باشیم اما همیشه می‌دانستیم باید کاری بیش از این انجام دهیم و بیش از این‌ها مدیون‌شانیم.

تجربه متفاوت یک بازیگر

همیشه این مسئله در گوشه ذهنم بود که اگر پیشنهاد بازی در متنی خوب و درست درمان با موضوع جنگ را بگیرم حتما می‌پذیرم. سرآمد و گل سر سبد این قبیل نقش‌ها در کارنامه من، مش مریم در فیلم سینمایی «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود و با نمایش «تِرَن» اولین حضور در اثری جنگی روی صحنه تئاتر را تجربه کردم. وقتی حمیدرضا آذرنگ نمایشنامه را برایم فرستاد و آن را خواندم با خودم گفتم چه جالب! در تئاتر هم نقشی این چنینی به من پیشنهاد شد که تاکنون تجربه نکرده بودم.

با توجه به سکونت‌تان در تهران، نحوه آشنایی‌تان با جنگ چگونه بوده است؟
آشنایی من با جنگ از طریق «زمین سوخته» احمد محمود صورت گرفت. زمانی که این رمان را می‌خواندم آن قدر جذبش شده بودم که احساس می‌کردم وسط میدان جنگ هستم. (با لبخند) ما بیشتر جنگ را تصور و تخیل می‌کردیم تا این که از نزدیک احساسش کنیم.

با توجه به سیاست‌های فرهنگی غلطی که منجر به جبهه‌گیری مخاطب نسبت به آثاری با مضمون دفاع مقدس شده است نمایش «تِرَن» را شعاری ندیدید؟ یا از بازی در آن نترسیدید؟
به نظرم نقشم در «تِرَن» بسیار لطیف و ظریف است. شاید این نقش از نظر خیلی‌ها شعاری باشد، اما به نظر من اصلا این گونه نیامد.

این‌ها آدم‌هایی هستند که روزانه از کنارشان رد می‌شویم و هر کدام‌مان تعداد زیادی از آن‌ها را دور و برمان می‌بینیم؛ پدری که پسرش را در جنگ از دست داده یا پسری که پدرش شهید شده است. زنی که همسرش جانباز شده یا مردی که با همسر برادر شهیدش ازدواج کرده است. مرد جانبازی که هم زمان دچار احساس عشق و عذاب‌وجدان نسبت به همسرش است که بارش را بر دوش می‌کشد یا در مورد نقش خودم، پدری که چشم انتظار پسر به جبهه رفته‌اش است تا در قبال موضوعی که ناراحتش کرده است طلب بخشش کند و در خیالش با همسر درگذشته‌اش که من نقشش را بر عهده دارم درد دل می‌کند.

احساس من این است که حمیدرضا آذرنگ در «تِرَن»، تیغ جراحی در دست گرفته و درون زندگی این آدم‌ها را بیرون کشیده است. مجموع این‌ها برایم جذاب بود و ورود به بطن این زندگی‌ها و تمرکز بر احساساتشان جذبم کرد.

به نظرتان جنگ زدگانی که جنگ را با گوشت و پوست و استخوانشان تجربه کرده‌اند، روایت حمیدرضا آذرنگ را به واقعیت نزدیک می‌دانند؟
شاید کسی که در دل ماجرا بوده است؛ از آن که خود به جبهه رفته تا آن که جانباز، جنگ‌زده و آواره شده است با دیدن «تِرَن» بگوید آن‌چه شما روی صحنه برده‌اید تنها یک ذره از کل است، اما به چشم من و کسانی که در قلب ماجرا نبوده‌ایم، بیشتر می‌آید.

اگرچه طبق شواهد و همچنین گفته‌های بازیگران هم سن و سال شما، در تلویزیون و سینما انگار دغدغه‌ای جز چای آوردن و چای بردن برای زنان بالای 40 سال قائل نیستند اما می‌توان امیدوار بود که در تئاتر همچنان برایتان نقش هست.

من بعد از بازی در نمایش «همسایه آقا» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی که مرداد و شهریور امسال در قالب بازتولید در تماشاخانه باران روی صحنه رفت با خودم گفتم به شرط حیات باید سال‌ها منتظر بمانم تا بار دیگر نویسنده‌ای نقشی برای بازیگری هم سن و سال من بنویسد و به سراغم بیاید. اگر نگاهی به نمایشنامه‌های فرنگی بیندازید می‌بینید که در بسیاری از آن‌ها نقش‌های اول، 40 سال به بالا هستند اما نمایشنامه‌نویس‌های ما ظاهرا به تبعیت از فیلمنامه‌نویس هایمان بیشتر برای جوان‌ها می‌نویسند. وقتی حمیدرضا آذرنگ نمایشنامه «تِرَن» را به من داد با خودم گفتم (با هیجان) نه! مثل این که هنوز هم نقشی برایم هست.

تجربه متفاوت یک بازیگر

البته باید تاکید کنم که جدا از خوشحالی‌ام برای این که نقشی هم سن و سال من نوشته شده است کلیت متن را هم دوست داشتم. ممکن بود متنی باشد که نتوانم با آن ارتباط برقرار کنم و حسرت بخورم که بیا! متنی هم که در آن نقشی برای من هست ضعیف است و دوستش ندارم ولی خوشحالم که هر دوی این‌ها با هم جور شد و هم از کار خوشم آمد، هم از نقش.

با توجه به سابقه شما و هم بازی‌تان در نمایش «تِرَن»؛ خسرو احمدی، اولین باری است که مقابل هم قرار می‌گیرید؟
بله اولین بار است که با خسرو احمدی هم بازی شده‌ام، اما طبق آن چه شنیده‌ام با هم چفت شده‌ایم و زوج خوبی ساخته‌ایم. (با شوخی) این شاید به خاطر هنرنمایی هر دویمان است.

سال 95 را با چه حس و حالی به پایان می‌برید؟
امسال روی دور شانس بودم. مرداد و شهریور را که با «همسایه آقا» ی کیانی گذراندم و زمستان را هم که با «تِرَن» می‌گذرانم تا ببینیم سال 96 چه می‌شود.

مجموعه‌ای از بهترین تصاویر تاریخ ایران و جهان را اینجا ببینید
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید