از آشنایی درمترو تا پرتگاه مرگ
مرد جوان که به زبان عربی- کردی تسلط داشت، وقتی پیشنهاد مسافرناشناس مترو را برای کسب درآمد شنید، در سودای پولدار شدن با او قرار گذاشت، اما هرگز تصور نمیکرد مرد غریبه، نقشه شومی در سر دارد و قرار است او را تا مرز مرگ کشانده و دلارها و پولهایش را به سرقت ببرد.
کد خبر :
۳۴۴۴۰
بازدید :
۱۸۵۱
مرد جوان که به زبان عربی- کردی تسلط داشت، وقتی پیشنهاد مسافرناشناس مترو را برای کسب درآمد شنید، در سودای پولدار شدن با او قرار گذاشت، اما هرگز تصور نمیکرد مرد غریبه، نقشه شومی در سر دارد و قرار است او را تا مرز مرگ کشانده و دلارها و پولهایش را به سرقت ببرد.
به گزارش ایران، آبان امسال، رهگذرانی که از جادهای در اطراف تهران میگذشتند مرد جوانی را دیدند که بشدت مجروح شده بود،اما با آخرین توانی که داشت دستش را تکان میداد و از مردم کمک میخواست.
رهگذران بلافاصله موضوع را به پلیس و اورژانس اعلام کردند و بدین ترتیب مرد 30 ساله به بیمارستان منتقل شد. او پس از بهبودی نسبی از راز ربوده شدن و سرقت پول هایش پرده برداشت.
«چهار روز قبل در مترو با مرد جوانی آشنا شدم، زمانی که متوجه شد به زبان عربی و کردی تسلط دارم پیشنهاد خوبی داد و گفت میتواند برای عراقیهایی که بیرون ازکشورشان هستند پذیرش بگیرد.بعد هم ازمن خواست عراقیها را به او معرفی کنم و نقش مترجمشان را بازی کنم و پول خوبی هم به جیب بزنم؛ازآنجا که شغلم آزاد است و درآمدم هم بد نیست اما پیشنهادش حسابی وسوسهام کرد.بنابراین چهار روز بعد- روز حادثه- با مرد جوان که محسن نام داشت قرار گذاشتم.پس ازاینکه سوار ماشین پژوی او شدیم تا با هم درباره کارحرف بزنیم، بعد از طی مسافتی او در کنار یک پرتگاه خودرو را متوقف کرد و از من خواست از ماشین پیاده شوم. با این تصور که از رانندگی خسته شده است، پیاده شدم که ناگهان متوجه شدم وسیله سنگینی با سرم بر خورد کرد. سرم را که برگرداندم محسن را دیدم که سنگ بزرگی در دست داشت،اما قبل از آنکه بتوانم واکنشی نشان دهم او ضربه دیگری زد و مرا به پایین پرتاب کرد.
محسن که تصور کرده بود مردهام، دلارها و وسایل با ارزشی را که داشتم سرقت کرد وگریخت،اما بعد از مدتی به هوش آمدم و درحالی که خون زیادی ازبدنم میرفت خودم را به سختی به جاده رساندم و با کمک مردم و پلیس از مرگ نجات یافتم.»
به دنبال اظهارات مرد جوان، پروندهای در شعبه نهم دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و بازپرس سهرابی دستور رسیدگی به این پرونده را صادر کرد. سپس کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت با کمک شاکی جوان به چهره نگاری از متهم پرداخته و با بررسی دوربینهای مداربسته موفق شدند تصویر متهم فراری را بهدست آورند. در ادامه تحقیقات مخفیگاه او شناسایی و مرد جوان دستگیر شد.
متهم، دیروز برای تحقیقات به شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد اما در تحقیقات اولیه منکر آدم ربایی و سرقت شد. این درحالی است که سرنخها و مدارک پلیس نشان میدهد محسن در این ماجرا نقش داشته است. بنابراین به دستور بازپرس جنایی، متهم برای بازجوییهای فنی راهی اداره آگاهی شد.
به گزارش ایران، آبان امسال، رهگذرانی که از جادهای در اطراف تهران میگذشتند مرد جوانی را دیدند که بشدت مجروح شده بود،اما با آخرین توانی که داشت دستش را تکان میداد و از مردم کمک میخواست.
رهگذران بلافاصله موضوع را به پلیس و اورژانس اعلام کردند و بدین ترتیب مرد 30 ساله به بیمارستان منتقل شد. او پس از بهبودی نسبی از راز ربوده شدن و سرقت پول هایش پرده برداشت.
«چهار روز قبل در مترو با مرد جوانی آشنا شدم، زمانی که متوجه شد به زبان عربی و کردی تسلط دارم پیشنهاد خوبی داد و گفت میتواند برای عراقیهایی که بیرون ازکشورشان هستند پذیرش بگیرد.بعد هم ازمن خواست عراقیها را به او معرفی کنم و نقش مترجمشان را بازی کنم و پول خوبی هم به جیب بزنم؛ازآنجا که شغلم آزاد است و درآمدم هم بد نیست اما پیشنهادش حسابی وسوسهام کرد.بنابراین چهار روز بعد- روز حادثه- با مرد جوان که محسن نام داشت قرار گذاشتم.پس ازاینکه سوار ماشین پژوی او شدیم تا با هم درباره کارحرف بزنیم، بعد از طی مسافتی او در کنار یک پرتگاه خودرو را متوقف کرد و از من خواست از ماشین پیاده شوم. با این تصور که از رانندگی خسته شده است، پیاده شدم که ناگهان متوجه شدم وسیله سنگینی با سرم بر خورد کرد. سرم را که برگرداندم محسن را دیدم که سنگ بزرگی در دست داشت،اما قبل از آنکه بتوانم واکنشی نشان دهم او ضربه دیگری زد و مرا به پایین پرتاب کرد.
محسن که تصور کرده بود مردهام، دلارها و وسایل با ارزشی را که داشتم سرقت کرد وگریخت،اما بعد از مدتی به هوش آمدم و درحالی که خون زیادی ازبدنم میرفت خودم را به سختی به جاده رساندم و با کمک مردم و پلیس از مرگ نجات یافتم.»
به دنبال اظهارات مرد جوان، پروندهای در شعبه نهم دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و بازپرس سهرابی دستور رسیدگی به این پرونده را صادر کرد. سپس کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت با کمک شاکی جوان به چهره نگاری از متهم پرداخته و با بررسی دوربینهای مداربسته موفق شدند تصویر متهم فراری را بهدست آورند. در ادامه تحقیقات مخفیگاه او شناسایی و مرد جوان دستگیر شد.
متهم، دیروز برای تحقیقات به شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد اما در تحقیقات اولیه منکر آدم ربایی و سرقت شد. این درحالی است که سرنخها و مدارک پلیس نشان میدهد محسن در این ماجرا نقش داشته است. بنابراین به دستور بازپرس جنایی، متهم برای بازجوییهای فنی راهی اداره آگاهی شد.
۰