داعشیها همه جا هستند!
زمانی که سید به چهره منتصر خیره شد، مادرش شروع به زاری کرد. به منتصر التماس کرد به پسرش آسیب نزند. اما تروریستها سید را به اتاق دیگری بردند و منتصر هم به آنها ملحق شد. چند لحظه بعد، دو گلوله سر سید را سوراخ کرد.
تصویری از "سید گولانی"
فرادید | قصرین، تونس- شبی در پاییز گذشته ، نیروهای داعش از کوه پایین آمدند.
"سید گولانی" از ارتش مرخصی گرفته و به دیدار خانوادهاش آمده بود. جنگجویان داعش به دنبالش بودند. هنگام شام به خانهاش حمله کردند و همه مردها را گرفتند. کتکشان زدند، دستهایشان را از پست بستند و همه را به زانو درآوردند. سپس یکی از جنگجوها تفنگ را روی سر گولانی گذاشت و نامش را پرسید.
پاسخ داد: "عبدالمالک"
به گفته دو نفر از شاهدان جنگجوی دیگری با صدایی آشنا گفت: "دروغ میگوید". گولانی سرش را بلند کرد و چهرهی خونآلود مردی را دید که تفنگ AK-47 به دست داشت و پیروزمندانه لبخند میزد.
برادر و خواهرهای "سید"
پسرعمویش "منتصر" بود.
در کوههای غربی تونس، اسلامگرایان افراطی ایدئولوژی خود را گسترش میدهند، روستاییان را با خشونت بیرحمانه میکشند و خانوادهها را از یکدیگر جدا میکنند. سربازهای تونسی که توسط آمریکا آموزشدیدهاند با آنها مبارزه میکنند. اما ستیزه جویان داعش دشمنان سرسخت و توانمندی هستند.
به گفته مقامات و تحلیلگران امنیتی، داعش قلمروهای خود در سوریه و عراق را از دستداده و این حملات و تلاشها نشاندهنده آرمانهای جدید داعش برای تونس است. داعش به دنبال پناهگاههای امن و مناطق جدید است و برای به دست آوردن قلمرو هرجومرج ایجاد میکند. همچنین دارند جای پایِ خود را تقویت میکنند تا افزایش نیروها برایشان راحتتر شود و گزینههای بیشتری پیش رو داشته باشند.
شبهنظامیان داعش در مصر حملات مخربی را به اقلیت مسیحی برنامهریزی میکنند. در الجزیره و منطقه ساحل، گروههای جدید و وابسته به داعش ظهور کردهاند. پس از شکست در لیبی و از دست دادن شهر سرت در ماه دسامبر، داعش سعی دارد در جنوب لیبی، تونس و دیگر کشورهای همسایه تجدیدقوا کند.
ژنرال "توماس دی والدهازر" رییس فرماندهی پنتاگون در آفریقا ماه گذشته در کمیته خدمات نظامی سنا گفت: "بیثباتی در لیبی و آفریقای شمالی مهمترین و قریبالوقوعترین خطر برای منافع آمریکا و متحدانش است."
بازگشت هزاران نفر از جنگجویان داعش به این کشور مسلمان و میانهرو در شمال آفریقا، تهدیدی برای تشدید بیثباتیها است. تونس تنها کشوری است که پس از قیامهای بهار عربی در سال 2011، توانست به یک دموکراسی کارآمد دست پیدا کند.
کوههایی که کمتر از 15 مایل از مرز الجزیره فاصله دارند به مسیر ورود شبهنظامیان به منطقه تبدیل شدهاند. غارها و بوتههای متعدد در این کوهها موقعیت مناسبی برای راهاندازی اردوگاههای آموزشی ایجاد کردهاند.
نیروهایی که مردم را در شهرها و روستاها به افراطگرایی تشویق میکنند، در بهترین وضعیت قرار دارند: این منطقه که مورد بیتوجهی دولتهای پیدرپی قرارگرفته است، دارای نرخ بالای بیکاری، فقر و خدمات اجتماعی ضعیف است. به همین دلیل خشم و نفرت مردم علیه دولت بسیار عمیق شده است.
"کارمه" یکی از فقیرترین محلههای استان قصرین است. پسرهای دهها خانواده در این منطقه به داعش پیوستند.
گسترش افراطگرایی
براساس برآوردهای سازمان ملل، حداقل 5500 نفر از مردم تونس برای داعش و القاعده در سوریه، عراق و لیبی مبارزه کردند. این میزان داوطلب از هر کشور دیگری بیشتر است و بسیاری از آنها اهلِ استان قصرین بودند.
درست است که تونس به بزرگترین تأمینکننده نیروی نظامی گروههای تروریستی تبدیل شد، اما دلیل اصلی توجه افراطگرایان به این کشور تاریخ سکولار و گرایش به غرب بود. در سال 2015، مسلحان تونسی که در لیبی آموزشدیده بودند به شهر "سوسه" و "موزه باردو" در پایتخت تونس حمله کردند و افراد زیادی که اکثراً توریست بودند را به قتل رساندند.
سال گذشته، داعشی های حاضر در لیبی جسورانه با نیروهای امنیتی در مرز جنوبی شهر "بن قردان" درگیر شدند. این حمله بهعنوان تلاشی برای استقرار پایگاه جدید در تونس تعبیر شد.
اکنون به نظر میرسید این پایگاه در کوههای استان قصرین شکلگرفته است. داعش برای جذب نیرو و تصرف قلمرو در این کوهها با شاخه "القاعده در مغرب اسلامی" (AQIM) مبارزه میکند.
به گفته تحلیلگران و مقامات امنیتی، بسیاری از مبارزان AQIM از این گروه خارج شدهاند تا شاخه داعش در تونس با نام "جند الخلافه" (سربازان خلافت) را تشکیل دهند.
مقامات امنیتی میگویند نزدیک به دویست هزار شبهنظامی در این کوهها حضور دارند که اهل الجزیره، موریتانی و کشورهای غرب آفریقا هستند. اما اکثر مبارزان تونسیهای محلی و افرادِ ناراضی مانند "منتصر" هستند.
زمانی که منتصر در تابستان گذشته به داعش پیوست، سفر به کشورهای خارجی و درگیرِ جنگ سخت شده بود. کشور تحت قوانین امنیتی و اضطراری اداره میشد. پسرهای زیر سیوپنج سال رأی ترک کشور به اجازه کتبی از پدر و مادرشان نیاز داشتند. دیواری 125 مایلی در امتداد مرز تونس با لیبی ساختهشده بود تا مانع ورود و خروج افراطیها شود.
"یاسر مصباح" سخنگوی وزارت کشور گفت: "وضعیت امنیتی در حال بهبود است. اما نمیتوان گفت خطر برطرف شده است." طبق آمار وزارت کشور، سال گذشته 3576 تونسی به جرائم مرتبط به تروریسم مانند استخدام و آموزش متهم شدند.
"پاتریس برگامینی" سفیر اتحادیه اروپا به تونس گفت: "مشکل بزرگ برای تونس و همه ما این است: تکلیف افراطیهایی که کشور را ترک نکردهاند چیست؟ آنها مثل بمب ساعتی هستند."
نرخ بالای بیکاری و تنفر از دولت استان قصرین را برای گروههای افراطی به منبع اصلیِ عضوگیری تبدیل کرده است.
گفتگوی بیصدا
سید و منتصر در روستایی نزدیک به منطقه کوهستانی بزرگ شدند. آنها هم سن هستند. از کودکی باهم بازی میکردند و معمولاً در یک اتاق میخوابیدند. هر دو قدبلند، لاغر و خوشتیپ بودند. خانوادههایشان به کشاورزی و پرورش گوسفند مشغول بودند. همانند تمام جوامع کوچک و نزدیک به هم، تعطیلات و عیدها را باهم جشن میگرفتند.
زمانی که این دو پسرعمو بیستساله شدند، قیامهای بهار عربی تونس را تغییر داده بود. تظاهرات خشونتآمیز در استان قصرین در ژانویه 2011، نقش مهمی در برکناریِ "بن علی" داشت. همانند سایر مناطق جنوبی، چندین دهه مورد بیتوجهی سران شمالیِ کشور قرارگرفته بود.
این دو پسرعمو در انقلاب شرکت نکردند. منتصر علاوه بر کشاورزی، از گله گوسفندان هم مراقبت میکرد. در آن زمان، سید به ارتش پیوست تا از خانواده و خواهر برادرهایش حمایت کند.
اما شغل سید میان او و پسرعمویش فاصله انداخت. منتصر او را به چشم یکی از اعضای رژیم بن علی میدید.
"محمد گولانی" برادر کوچکتر سید گفت: "وقتی منتصر فهمید سید عضو ارتش شده، او را "مستبد" صدا میزد. هر وقت که ما را در مغازه یا کافهای میدید، این کلمه را درباره برادرم به کار میبرد. اما آن موقع سعی نمیکرد به ما صدمه بزند."
پس از شورش، فضای باز و آزاد جدیدی شکوفا شد. اما حتی این فضا هم راه را برای افراطیها هموار کرد تا جوانان خسته و بی آینده را جذب کنند. در مساجد و اردوگاههای تعلیم و تربیت اسلامی، امامان به جوانان التماس می کرند تا عادتهای غربی خود را ترک کرده و از اسلام دفاع کنند.
"محمد زورجی"
"محمد زورجی" خواننده رپ و رییس انجمن جوانان به یاد داشت که در سال 2013 پرچمهای سیاهِ داعش آشکارا در مرکز شهر به نمایش در میآمد. اکنون دیگر خبری از پرچمها نیست. اما حس ناامیدی همچنان پای برجاست.
هیچیک از وعدههای رشد اقتصادی که پس از انقلاب داده شد، عملی نشدند. کافههای شهر در ساعات کاری پر از جوانان بیکار است.
"محمود کهری" نماینده استان قصرین گفت: " جوانان نمیدانند آینده چه به ارمغان خواهد آورد. دولت هم هیچ راهی برای حل مشکلات جوانان ندارد."
این عدم رسیدگی دولت سبب افزایش حمایت از شبهنظامیان شده است. در ماه ژانویه به دلیل نبودِ کار در شهر تظاهرات برپا شد. برخی جوانان در خیابانهای شهر لاستیک سوزاندند. زورجی به یاد دارد که تظاهرکنندگان مقامات دولتی را "کافران" نامیدند و شعار دادند "داعش در راه است".
در محلههای "الکرمه" و "الظهور" (دو تا از پرمشغلهترین مناطق قصرین)، دهها خانواده وجود دارد که پسرهایشان به افراطگریان مستقر در کوه پیوستند.
در دیوار مدرسهای در محله الظهور نوشته شده: "داعش پایدار است."
اما رویهمرفته منتصر یک مسلمان معتقد نبود. او بهندرت مسجد میرفت و پنج نماز روزانه را بهجا نمیآورد. اما بهار سال گذشته اطرافیانش متوجه شدند که نماز میخواند و در مورد اسلام بحث میکند. محمد گولانی گفت: "منتصر مشروبات الکلی مصرف میکرد. یکمرتبه به اسلام علاقهمند شد."
منتصر علاقهاش به داعش را مخفی نگاه داشت و تا زمانی که در ماه رمضان گذشته ناپدید شد، کسی نفهمید که به داعش پیوسته است.
"محفوظ بن دراعی" روحانی 40 ساله گفت ستیزه جویان اکثر اعضای خود را از جوان روستایی کسب کردند که درک خوبی از اسلام ندارند. او تلاش کرده جوانان زیادی را از عضویت در گروههای افراطی منصرف کند.
اما حالا خود او هدف تروریستها قرارگرفته است.
شیخ محفوظ پس از محکوم کردن ایدئولوژیهای افراطی مورد هدف تروریستها قرار گرفت. یکی از آنها سعی کرد شیخ محفوظ را در این اتاق بکشد.
چند ماه پیش یک تروریست تونسی با یک تفنگ دستی وارد مسجد شیخ محفوظ شد. اما نیروهای امنیتی سریع عمل کردند و قبل از اینکه بتواند شلیک کند او را گرفتند. شیخ محفوظ گفت: "چون بر علیهشان حرف زدم و میخواستند مرا بکشند."
چند کوچه آن طرف، دیوارهای یک خانه براثر تیراندازی سنگین سوراخ شده است. در ماه اوت عدهای از افراطیها در آن خانه جمع شده بودند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند که 9 ساعت طول کشید. دو فرد مسلح به همراه یک عابر در این درگیری کشته شدند.
تابستان گذشته ستیزه جویان چوپانِ سیوهفتساله به نام "نجیب جواصمی" به جاسوسی برای نیروهای امنیتی متهم کردند. برادرش "هادی" گفت: "گلولهای به سرش شلیک کردند و او را کشتند."
علاوه بر این، ستیزه جویان با کار گذاشتن مینهای زمینی سبب مرگ غیرنظامیان زیادی شدند.
در ایستهای بازرسی شهر، نیروهای امنیتی تونس ماشینها را برای اسلحه و بمب میگردند. شبهنظامیان مشکوک دستگیر و راهی زندان میشوند.
اما سفر اخیر به کوهها تحت اسکورت مسلح، چالشهای نیروهای امنیتی در این منطقه پهناور را نمایان کرد. فرمانده گارد ملی با اشاره به کوهها گفت: "تروریستها همهجا هستند. اما ابزار و تجهیزات لازم برای مبارزه با آنها را نداریم."
او گفت: "در حال حاضر تنها محافظِ ما خدا است."
نوشته روی دیوار یکی از مدارس: "جبهه النصره"
بازگشت غمانگیز
در آن شب ماهِ نوامبر، منتصر مصمم بود با پسرعموی خود روبرو شود. همیشه برای گرفتن غذا و تجهیزات از کوه پایین میآمد. تقریباً نیمی از ساکنان روستا به تروریستها کمک میکردند، و نیمی دیگر در ترس و وحشت زندگی میکردند.
سید هم بدون توجه به این نشانهها و خاطرات به خانه بازگشت. در دیدار قبلی یکی از خویشاوندان به سید اطلاع داده بود که منتصر قصد کشتنش را دارد. اما سید به مادرش وابسته بود و برای او پول میآورد.
زمانی که سید به چهره منتصر خیره شد، مادرش شروع به زاری کرد. به منتصر التماس کرد به پسرش آسیب نزند. اما تروریستها سید را به اتاق دیگری بردند و منتصر هم به آنها ملحق شد.
چند لحظه بعد، دو گلوله سر سید را سوراخ کرد.
منبع: واشنگتنپست