چرا "دروغ‌" می‌گوییم؟

چرا "دروغ‌" می‌گوییم؟

هرکسی دوست دارد در جامعه و بین اطرافیانش فرد محبوبی باشد. درواقع انسان‌ ذاتاً دوست دارد مقبول همه باشد، برای همین است که در بسیاری از مواقع به جای راست گفتن، دروغ‌های مهربانانه‌ای می‌گوید تا آنها حس خوبی داشته باشند یا حداقل دچار حس بدی نشوند.

کد خبر : ۴۲۱۳۹
بازدید : ۱۲۳۲۹
فرادید | همه افراد در طول زندگی خود بارها مجبور شده‌اند دروغ بگویند.در میان ما کسانی هستند که گاهی بی دلیل هم دروغ می‌گویند یعنی دروغ گفتن بخشی از زندگی و شخصیت درونی آنها شده است.خیلی وقت‌ها هیچ عذر موجه ای برای دروغ گفتن ندارند اما ناخودآگاه راست گفتن به زبانشان نمی‌آید. دروغ‌گویی یک معضل روانی است که پشت پرده خود دلایل زیادی دارد.
علل دروغ‌گویی
دروغ‌گویی یک معضل روانی است که پشت پرده خود دلایل زیادی دارد
چرا دروغ می‌گوییم؟
اگر یک روز تصمیم بگیرید از صبح تا شب تعداد دروغ‌هایی که گفته‌اید را یادداشت کنید حتماً خودتان هم تعجب می‌کنید. یک وقت‌هایی ما در مورد ساده‌ترین چیزها دروغ می‌گوییم.مثلاً مادرتان حال شما را می‌پرسد در حالی که از سردرد چشم‌هایتان باز نمی‌شود می‌گوید خیلی خوبم.اینجا شما اصلاً فکر نمی‌کنید در حال دروغ گفتن هستید.چون ترجیح می‌دهید مادرتان را ناراحت نکنید و از این کار بیشتر از دروغی که گفته‌اید لذت می‌برید.اما گاهی کسی به عمد فرد دیگری را می‌کشد.
یک قاتل واقعی در دادگاه رو به قاضی می‌ایستند و یک کلام می‌گوید من کسی را نکشتم.او دروغ‌گوی بسیار ماهری است اما وکلا معتقدند برای نجات جان خودش این دروغ را گفته است.این دو نوع دروغ‌گویی باهم خیلی متفاوت است، فارغ از درست یا غلط بودن پدیده دروغ هر کدام از این دروغ‌ها یک علت پنهانی دارد.
علل دروغ‌گویی
خوب بودن:
هرکسی دوست دارد در جامعه و بین اطرافیانش فرد محبوبی باشد. درواقع انسان‌ ذاتاً دوست دارد مقبول همه باشد، برای همین است که در بسیاری از مواقع به جای راست گفتن، دروغ‌های مهربانانه‌ای می‌گوید تا آنها حس خوبی داشته باشند یا حداقل دچار حس بدی نشوند.فکر کنید بعد از مدتی یکی از دوستان قدیمی خود را می‌بینید.
در ذهنتان فکر می‌کنید: « چقدر پیر شده است.» اما به او می‌گویید « تو اصلاً فرق نکرده‌ای، چقدر جوان مانده‌ای.»شما اینجا دروغ گفته‌اید تا به احساسات دوستتان لطمه نزنید. اما این ارتباط از همان اول تصنعی و غیرواقعی است.یادتان باشد دوست خوب کسی است که آدم را بگریاند.
علل دروغ‌گویی
در بسیاری از مواقع به جای راست گفتن، دروغ‌های مهربانانه‌ای می‌گوید
پس اگر می‌خواهید رفیق خوبی باشید باید بدانید چه بر سر دوستتان آمده که باعث تغییر حالت چهره و شکسته شدن صورت او شده است تا صورت امکان به او کمک کنید. صداقت در رابطه بسیار با ارزش است و ما باید هر اندازه که در توان داریم برای پایدار ماندن آن تلاش کنیم.
سلامت و طول عمر رابطه‌ها به این مسئله بستگی دارد.به این فکر کنید که دوستتان از شما ناراحت نخواهد شد اگر واقعیت را به او بگویید. در عوض این احساس در او ایجاد می‌شود که می‌تواند به عنوان یک دوست با شما درد دل کند.
همه افراد می‌خواهند دیگران آنها را تأیید کنند. همه دوست دارند طرف مقابلشان احساسات آنها را صادقانه تأیید کرده و دوستشان بدارند و این موضوع می‌تواند باعث شود تا افراد طوری دروغ بگویند که شاید واقعیت کلاً تغییر کند، یا آنها مجبور شوند به خاطر این‌که دوست دارند موافقت شما یا شخص دیگری را جلب کنند، داستانی را از خود بسازند.
ترس:
ترسیدن از واکنش‌‌ها و برخوردهای دیگران باعث می‌شود افراد دروغ بگویند. بسیاری افراد برای اینکه مورد تأیید دیگران واقع شوند، حاضرند هر کاری بکنند، بنابراین به راحتی هم دروغ می‌گویند. افرادی که زیاد از دیگران انتقاد می‌کنند باید منتظر شنیدن دروغ‌های زیادی باشند.
علل دروغ‌گویی
سیاری افراد برای اینکه مورد تأیید دیگران واقع شوند، حاضرند هر کاری بکنند
شما به اطرافیان فرصت می‌دهید که برای رهایی از انتقادهای شما و به دردسر نیفتادن در رابطه مدام برای رضایت خاطر شما دروغ بگویند. برای مثال دوستتان شما را به شام دعوت می‌کند به رستوران مورد علاقه خودش.شما اصلاً غذاهای آن رستوران را دوست ندارید ولی این موضوع را از او پنهان می‌کنید .
اگر این رابطه‌ پیشرفت کند و حتی اگر با او ازدواج کنید، مجبورید بسیاری از چیزهایی را که دوست ندارید، بپذیرید و در مقابل آنها واکنش نشان ندهید. شما می‌ترسید که او از شما ناراحت شود. اما بهتر است از همان اول با او مطرح کنید که علایقتان چیست تا وارد یک رابطه بر پایه دروغ نشوید.
پنهان کردن:
بعضی دروغ‌ها برای نگفتن یک واقعیت ساخته می‌شود. این دروغ‌ها در یک موقعیت شما را نجات می‌دهد اما در طولانی مدت اعتماد افراد را از شما سلب می‌کند و در روابطتان دچار مشکل می‌شوید.معمولاً این نوع دروغ‌ها با این جمله شروع می‌شود «ببخشید، معذرت می‌خواهم»... و بعد از آن یک بهانه یا یک عذر است.
علل دروغ‌گویی
بعضی دروغ‌ها برای نگفتن یک واقعیت ساخته می‌شود
مثلاً وقتی برای یک قرار کاری دیر می‌رسند، می‌گویند: «ببخشید که دیر رسیدم، ترافیک وحشتناک بود.» یا مثلاً می‌گویند: «ببخشید که دیر آمدم، فرزندم مریض بود و کسی را پیدا نکردم که مواظب او باشد.»اما دلیل واقعی تأخیر دیر بیدار شدن از خواب یا دیر راه افتادن یا نداشتن برنامه‌ریزی است.بیشتر این دروغ‌ها آشکار می‌شوند و فرد گوینده را خجالت‌زده می‌کنند. شاید این نوع از دروغ‌ ها معتادکننده‌ترین نوع دروغ‌ها باشد.
رازهای شخصی:
هرکس در زندگی خود رازهایی دارد که برای نگفتن آن به دیگران ممکن است به دروغ متوسل شود.گاهی وقت‌ها هم افراد در مقطعی از زندگی خود دروغ‌های بزرگی گفته‌اند که بعداً به راز آنها تبدیل شده است. این‌گونه رازها و دروغ‌های بعد از آن آرام‌آرام فرد را از درون می‌خورد و همیشه هم از فاش شدن این رازها و گفتن حقیقت می‌ترسند.این افراد با این دروغ زندگی می‌کنند‌ و سعی دارند خودشان را متقاعد کنند که دروغ‌های آنها مسئله مهمی نیست و باید آنها را فراموش کرد.
علل دروغ‌گویی
شاید فکر کنید اگر کسی راز شما را نداند مشکلی نخواهید داشت
دوتا دوست را در نظر بگیرید که با هم برای کاری شریک می‌شوند. اما در یک تجارت یکی از آنها سود بیشتری برای خود برمی‌دارد و واقعیت را به دیگری نمی‌گوید، بعد هم سعی می‌کند همه چیز مثل قبل باشد.شاید فکر کنید اگر کسی راز شما را نداند مشکلی نخواهید داشت اما این واقعیت نیست چون که دیگر نمی‌توانید رابطه قبلی‌تان را با افراد‌ داشته باشید. قطعاً احساس عذاب وجدان و گناهکاری خواهید داشت و این حس بد روی رابطه شما سایه می‌اندازد.هر انسانی وقتی رازی را پنهان کند و احساس عذاب وجدان داشته باشد زندگی خوبی نخواهد داشت.
دروغ گفتن به خود:
همه آدم‌ها در طول زندگی گاهی ناچار می‌شوند به خودشان هم دروغ بگویند اما این دروغ را به شکل یک نظریه‌ یا تئوری‌ منفی می‌سازند اما آرام‌آرام این تئوری‌های منفی و نادرست را به عنوان واقعیت و حقیقت معتبر باور می‌کنند. برای مثال حتماً افرادی را دیده‌اید که هر بار رژیم غذایی می‌گیرند پس از مدتی احساس می‌کنند که مشکل دارند و نمی‌توانند رژیم غذایی را ادامه دهند بعد به خود می‌گویند که نمی‌توانند رژیم بگیرند، آرام‌آرام هم این باور را قبول می‌کنند و حتی به این یقین می‌رسند که پزشکان رژیم غذایی را برای آنها ممنوع کرده‌اند.
علل دروغ‌گویی
همه آدم‌ها در طول زندگی گاهی ناچار می‌شوند به خودشان هم دروغ بگویند
این مدل از دروغ گفتن تنها بهانه‌‌ای است که ضعف‌های خود را بپوشانیم و دروغ‌هایی است که در مورد خودمان به خودمان می‌گوییم. این دروغ‌ها ما را ضعیف، پنهان‌کار، محافظه‌کار و ترسو می‌کند و مانع از تغییر و تحول و رشد و پیشرفت در زندگی ما می‌شود.
نگفتن حقیقت:
خیلی‌ها معتقدند که نگفتن واقعیت با دروغ گفتن فرق دارد و اصلاً عمل زشتی محسوب نمی‌شود، اما باید بدانید که این هم یکی از انواع دروغ گفتن است. برای خیلی از ما پیش‌آمده که بین دوستانمان کسی باشد که رفتار و گفتار او را دوست نداریم. اکثر ما این مواقع هیچ اشاره‌ای به مشکل طرف مقابل خود نمی‌کنیم و سعی داریم از او فاصله بگیریم.
علل دروغ‌گویی
فقر مالی یکی دیگر از علل دروغ‌گویی است
هیچ وقت فکر کردید اگر یک‌بار به این دوست بگویید: «من از این رفتار تو یا از آن حرف تو خوشم نیامد.» با این رفتار شاید رابطه شما بهبود پیدا کند و مشکلات حل می‌شود یا اینکه به طور قطع رابطه‌تان تمام ‌شود.اما اگر این مشکل حل شود، شما بیشتر از قبل به دوستتان نزدیک شده و ارتباط مناسب‌تری پیدا خواهید کرد.اگر همیشه سعی کنید پنهان‌کار باشید و علایق و افکار خودتان را سانسور کنید در ارتباط با دیگران دچار مشکل می‌شوید.
فقر:
شاید عجیب باشد ولی فقر مالی یکی دیگر از علل دروغ‌گویی است.انسان فقیر برای رهایی از مشکلات فقر، گاه از روی ناچاری و اجبار و گاه از روی اختیار و اراده، دروغ می‌گوید. تا بلكه از این طریق مختصر درآمدی كسب نموده و برای مدتی هرچند كوتاه از فقر رها شود.
حتماً شما هم دیده‌اید فقرایی را كه برای به دست آوردن اندکی پول، انواع و اقسام دروغ‌ها را به هم می‌بافند، سوگندهای دروغ می‌خورند تا بلكه طرف مقابل را وادار به ترحم و دلسوزی کنند و از این راه بتوانند از او كمكی هرچند اندك دریافت دارند.
علل دروغ‌گویی
رقابت،ارتقای مقام و دست‌یابی به برخی خواسته‌ها افراد را مجبور به دروغ‌گویی می‌کند
فقر فرهنگی هم می‌تواند از علل دروغ‌گویی باشد.خیلی از افراد باوجود تمكن مالی ولی به دلیل عدم تربیت صحیح و به عبارت دقیق‌تر فقر فرهنگی به دروغ‌گویی دائمی مشغول‌اند. ولی به‌هرحال فقر چه در شكل مالی آن و چه در شكل فرهنگی یكی از عوامل ابتلا به دروغ‌گویی است.
دروغ‌گویی در محل کار:
متأسفانه این کار رواج زیادی در بین کارمندان و صاحبان مشاغل مختلف دارد.شما کمتر شغلی را می‌بینید که با دروغ سروکار نداشته باشد. رقابت،ارتقای مقام و دست‌یابی به برخی خواسته‌ها افراد را مجبور به دروغ‌گویی می‌کند. از طرف دیگر بسیاری از افراد برای خوار کردن کارمندان رقیب و برداشتن آنها از سر راه خود از دروغ کمک می‌گیرند تا سمت مورد نظر خود را به دست بیاورند.
افراد برای بالا بردن تصویر بد شغلی خود در محل کار نیز دروغ می‌گویند. بسیاری هم به دلیل به دست آوردن سودهای مالی سریع دروغ می‌گویند.برای نمونه، حتماً فروشندگان اتومبیل یا خانه را دیده‌اید. به طور کلی در کار فروشندگی دروغ گفتن یکی از اصول اولیه کار محسوب می‌شود و از این بابت هیچ فروشنده‌ای احساس ناخوشایندی ندارد.
دروغ پذیری:
یکی از عمده‌ترین دلایل دروغ گفتن افراد این است که جامعه قدرت دروغ پذیری بالایی دارد.اگر در جوامع و بین افراد دروغ گفتن یک تابو وحشتناک باشد و کسی جرئت نکند دروغ بگوید، پذیرش هر حرف دروغ هم برای دیگران سخت می‌شود. دروغ پذیری یعنی که متوجه دروغ بودن سخنی بشویم اما یا گوینده را تائید و تشویق کنیم و یا نسبت به آن واکنشی نشان ندهیم. علت اصلی وفور دروغ و دروغ‌گویی در جامعه ما باور یا پذیرش آن توسط بخش عمده‌ای از مردم است.
علل دروغ‌گویی
یکی از عمده‌ترین دلایل دروغ گفتن افراد این است که جامعه قدرت دروغ پذیری بالایی دارد
به عنوان مثال اگر فروشنده‌ای در مورد کالایی اطلاعات غلطی داد و ما متوجه شدیم اینکه بازهم از آن فروشگاه خرید کنیم به معنای پذیرفتن دروغ این فروشنده است.عباراتی شبیه این‌که «حالا یک دروغی گفته، چیزی که نشده»، «قبول دارم این را دروغ گفت، ولی آدم خوبی است»، یا «همه دروغ می‌گویند» با موضوع کنار می‌آییم .
اما دقت کنید در جامعه‌ای که دروغ باور و دروغ‌پذیر است، دروغ‌گویی به‌ راحتی رشد می‌کند. علت آن این است که دروغ‌گو نگران هزینه دروغ‌گویی خود نیست چون یا دروغ او را باور می‌کنند و یا اگر هم متوجه دروغ بودن سخنش شدند یا با آن کنار آمده و واکنشی چندانی در مقابل آن نشان نمی‌دهند و یا آن را توجیه یا حتی تشویق می‌کنند. در نتیجه دروغ‌گویی هزینه زیادی برای گوینده آن ندارد. پس بدون نگرانی یا با نگرانی کم از برملا شدن دروغ، به دروغ‌گویی خود ادامه می‌دهند.
مهم‌ترین مسائل برای دروغ‌گویی:
موارد زیادی هست که افراد در مورد آن دروغ می‌گویند اما عمده‌ترین آنها احساسات منفی خود نسبت به خانواده یا دوستان طرف مقابل است.افراد درباره دوست داشتن طرف مقابلشان ، دروغ می‌گویند. احساس خود نسبت به همسر قبلی خود، آنها اغلب بیزاری‌های خود نسبت به آنها را بزرگ جلوه می‌دهند. آن‌ها درباره احساسات و علایق خود نسبت به دوستان و همکاران خود نیز دروغ می‌گویند.
در مورد سن، وزن و وضعیت سلامت و مالی اینکه چقدر پول درمی‌آورند، درآمدشان یا ارثیه‌ای که به آنها رسیده و یا سرمایه‌هایشان و گاهی حتی در مورد میزان بدهی‌های خود نیز دروغ می‌گویند. درباره مصرف مواد مخدر و سیگار کشیدن هم دروغ‌های زیادی گفته می‌شود.
علل دروغ‌گویی
افراد در مورد فعالیت‌هایی که از آن لذت می‌برند هم دروغ می‌گویند
«سرم خیلی شلوغ است، کارهای زیادی دارم، در حال حاضر وقت ندارم.»جمله‌هایی کاملاً آشنا برای افراد در مورد دلیل این‌که چرا نمی‌توانند باهم باشند یا یکدیگر را ببینند. افراد در مورد فعالیت‌هایی که از آن لذت می‌برند هم دروغ می‌گویند. متأسفانه کسانی که عاشق می‌شوند در مورد علاقه خود به قیافه، سن و طرز لباس پوشیدن طرف مقابل به او دروغ می‌گویند.افراد به دروغ شغل، رشته، حرفه و انتخاب‌های طرف مقابل خود را دوست دارند و به آنها احترام می‌گذارند.

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید