اولويت نگاه به داخل

دو، سه هفته‌اي است كه تبليغات امريكايي مبني بر خروج از برجام، ذهن بسياري را متوجه روز جمعه گذشته كرده بود.

کد خبر : ۴۴۱۸۸
بازدید : ۹۲۹
عباس عبدی؛ روزنامه‌نگار و تحليلگر | دو، سه هفته‌اي است كه تبليغات امريكايي مبني بر خروج از برجام، ذهن بسياري را متوجه روز جمعه گذشته كرده بود. روز جمعه ساعت 20:30 به وقت تهران.
الان كه دارم اين يادداشت را مي‌نويسم حدود نيم ساعت به آغاز اين سخنراني مانده و هنوز هم قصد ندارم كه مستقيم از مفاد نظرات و مواضع ترامپ مطلع شوم. بعدا فرصت خواندن هست. در هفته‌هاي گذشته نيز پيگير ماجرا نبودم فقط امروز تا حدي گزارش‌هاي پيش از سخنراني را ديدم كه جمعا چند دقيقه‌اي بيشتر وقت نگرفت.
در اين مدت هر كسي هم كه نظر مرا درباره مواضع احتمالي ترامپ مي‌پرسيد، خيلي قاطع مي‌گفتم كه نمي‌دانم و پيگير دقيق ماجرا هم نيستم. حتما خوانندگان محترم مي‌پرسند كه چرا موضوعي به اين مهمي را پيگير نبوده‌ام؟ موضوعي كه تاثير تعيين‌كننده بر فضاي سياسي و خارجي و حتي امنيتي كشور دارد.
اين يادداشت را در پاسخ به اين پرسش مي‌نويسم. ولي اين امر بدان معنا نيست كه اگر كساني اين اخبار را پيگيري كرده‌اند، كار درستي نكرده باشند. به طور قطع و به ويژه كارشناسان سياست خارجي بايد با جزييات تمام اخبار آن را پيگيري كنند و در فرصت مناسب نيز براساس اين اطلاعات و تحليل خودشان پيشنهادهايي را به مسوولان كشور بدهند.
ولي چرا بنده پيگير نبوده‌ام؟ به ويژه اينكه معتقدم ايران اگر با چالش حاد خارجي مواجه نشود، دير يا زود به نوعي از تفاهم داخلي دست خواهد يافت و از اين نظر نسبت به آينده اميد دارم و تنها مشكلي كه نور اين اميد را كم‌سو مي‌كند، مواجهه حاد خارجي است.

به عنوان يك كنشگر سياسي معتقدم كه به دو دليل موضوع سياست خارجي را بايد نسبت به سياست داخلي، داخل پرانتز قرار دهم. به ويژه در موضوعاتي كه چندان قدرت انتخاب و مانور نداريم. ورود به سياست خارجي بايد از دريچه سياست داخلي صورت گيرد. البته حكومت و دولت مي‌توانند يا حتي ‌بايد كه به طور نسبي به سياست خارجي به عنوان يك مساله و موضوع مستقل نگاه كرده و براي آن برنامه‌ريزي كنند ولي اين قضيه براي يك كنشگر تا حدي متفاوت است.
بنده از ابتداي اين دولت در سال 1392 نيز هميشه اين انتقاد را داشتم كه بدون توجه به سياست داخلي، سياست خارجي و حتي اقتصادي ابتر و نارسا خواهد بود و هر دستاوردي ممكن است پس از مدتي مثل فنر به جايگاه قبلي برگردد. يك علت اولويت دادن به مساله سياست داخلي اين است كه ما در مساله سياست داخلي اثرگذار هستيم و هر نيروي سياسي يا حتي غيرسياسي بايد در اجراي اهداف خود، در درجه اول متغيرهايي را هدف قرار دهد كه از عملكرد او تاثيرپذير هستند.
براي نمونه ما در آمدن و نيامدن باران و برف يا زلزله نقشي نداريم، ولي مي‌توانيم خانه خود را در جاي مناسب و با مقاومت خوب بسازيم كه اگر سيل يا زلزله آمد دچار مشكل نشويم. البته در سياست خارجي تا اين حد منفعل نيستيم و اثرگذاري داريم، ولي كنشگران سياسي در جوامعي چون ايران بعيد است كه بيش از حداقلي اثرگذاري مستقيم بر سياست خارجي را داشته باشند. ولي اثرگذاري غيرمستقيم و از طريق سياست داخلي به كلي متفاوت است.
انتخابات 1392 و 1396 دو نمونه بسيار روشن در اين نحوه اثرگذاري هستند. بنابراين به عنوان يك كنشگر معتقدم كه تمام توجه خود را بايد صرف سياست داخلي كنيم، سياستي كه اوضاع آن اصلا تناسب لازم را براي مقابله با تهديدات خارجي و ترامپ ندارد.
شايد مثال‌هاي بهتري نيز بتوان زد. انتخابات 1376 يك خطر جدي را از ايران و در جريان انفجار الخبر رفع كرد. در نقطه مقابل حوادث پيش آمده در انتخابات 1388، زمينه آن را فراهم كرد كه بيگانگان بي‌پرواتر از گذشته عليه ايران اقدام به تحريم كنند. مساله داخلي فقط به حوزه سياست محدود نمي‌شود، بلكه وضعيت اقتصادي نيز در روابط خارجي اثرات تعيين‌كننده‌اي دارد.
تحريم‌ها عليه ايران هنگامي شكل گرفت و تشديد شد كه حدود 6 سال از دولت احمدي‌نژاد سپري شده بود و دريغ از ايجاد شغل و رشد اقتصادي. خب روشن بود كه طرف‌هاي مقابل اينها را مي‌ديدند و مي‌دانستند كه اين اقتصاد ضربه‌پذير شده است.

وضعيت اجتماعي از جمله فساد نيز زمينه‌ساز اين تحريم‌ها بود و تحريم‌ها نيز به نوبه خود فساد را تقويت كرد. بنابراين شكاف و اختلافات حاد سياسي و تنش ميان قوا و نيروهاي سياسي و بي‌توجهي به حقوق مردم و شعبه‌شعبه كردن مردم تحت عناوين گوناگون، در كنار عدم رشد اقتصادي و توقف اشتغال و گسترش فقر، در كنار فساد و نابرابري و تبعيض و كاهش اعتماد اجتماعي، اصلي‌ترين اثر را بر وضعيت ايران در روابط خارجي دارند و ما نه تنها بايد اينها را حل كنيم، بلكه دست‌مان براي اثرگذاري بر اين موارد بازتر است.
اگر اين موارد اصلاح شد و بهبود يافت، هيچ كشور خارجي از جمله ايالات متحده و ترامپ نمي‌تواند عليه ايران اقدامي جدي كند و اگر هم اقدام كند، اثرگذاري موردنظرشان را ندارد، و اگر اين موارد حل نشود نيازي به فشار خارجي نيست، خودمان در داخل دچار مشكل خواهيم شد. با اين توضيحات به نظر مي‌رسد كه سياستمداران داخل كشور اعم از آنان كه در حكومت هستند يا آنان كه در بيرون قدرت قرار دارند، بيش از هميشه بايد مسير و ادبيات همدلانه‌اي را در ميان خودشان يا با مردم در پيش بگيرند.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید