در حیاط کوچک پاییز

در حیاط کوچک پاییز

«لولی‌وش مغموم» درباره زندگی و شعر و اندیشه مهدی اخوان‌ثالث (م. امید) به قلمِ شاعر معاصر، حافظ موسوی. روایت این شاعر از مرگ اخوان آغاز می‌شود و خبر مختصر آن در روزنامه‌های آن روزگار.

کد خبر : ۴۵۳۵۰
بازدید : ۲۲۵۰
در حیاط کوچک پاییز
«روز دوشنبه پنجم شهریور ماه ١٣٦٩ روزنامه‌های کیهان و اطلاعات در صفحه دوم خود با تیتری نه‌چندان توجه‌برانگیز نوشتند: مهدی اخوان‌ثالث، شاعر معاصر، شب گذشته در بیمارستان مهر درگذشت.»

این درآمدِ کتابی است با عنوان «لولی‌وش مغموم» درباره زندگی و شعر و اندیشه مهدی اخوان‌ثالث (م. امید) به قلمِ شاعر معاصر، حافظ موسوی. روایت این شاعر از مرگ اخوان آغاز می‌شود و خبر مختصر آن در روزنامه‌های آن روزگار.

اما همین خبر کافی بود تا دوستداران شعر و علاقه‌مندان به اخوان، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های شعر معاصر ایران اندوهگین و سوگوار زیرلب زمزمه کنند: «هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...» و به‌قولِ حافظ موسوی «غم غربت شعر در آشفته‌بازار سیاست و سیاست‌بازی تا مغز استخوان‌شان را گَزید و ابرهای همه عالم را در دل و جان‌شان گریاند.»

مولفِ زندگی اخوان معتقد است این شاعرِ بزرگ زمانی که درگذشت هنوز بسیاری از جوانان آن روزها حتا دانشجویان زبان و ادبیات فارسی نام اخوان‌ثالث را نشنیده بودند «چراکه در فضای ملتهب و پر از سوءظن آن سال‌ها، در غیاب نشریات و روزنامه‌های مستقل، امثال اخوان در تاریکی تحریم‌ها و تهمت‌ها چاره‌ای جز خزیدن در لاک انزوای خود نداشتند.»

اما خوشبختانه پس از کمتر از یک دهه بار دیگر نسل جوان نام‌های درخشان فرهنگ و ادبیات را از تاریکی بیرون کشیدند و اخوان‌ثالث دوباره خوانده شد. «لولی‌وش مغموم» به‌سیاق غالب زندگینامه‌ها از کودکی شاعر آغاز می‌شود اما با حکایتی غریب.

اینکه مهدی اخوان‌ثالث در اسفندماه سال ١٣٠٧ خورشیدی در مشهد (توس) به‌دنیا آمد، یا آن‌طور که خودش گفته است: یک چشمش را به دنیا گشود. «ماجرای گشودن یک چشم به دنیا که جلوه‌ای از طنز شفاهی اخوان در آن دیده می‌شود درواقع طنزی بود که روزگار در خلقت او به‌کار بسته بود. از قرار معلوم در هنگام تولد فقط یکی از چشم‌های او باز بوده و پس از چندی با نذر و نیاز ما و دوا و درمان پدر، رضایت می‌دهد که آن چشم بسته‌اش را نیز به‌روی دنیا بگشاید. فصل بعد درباره «ارغنون» است، نخستین مجموعه‌شعر اخوان‌ که به‌روایت حافظ موسوی «یادآور عشق پرشور او به موسیقی است.»

ارغنون دربرگیرنده شعرهایی بود که اخوان در فاصله سال‌های ١٣٢٥ تا ١٣٣٠ سروده بود. یعنی سال‌هایی که او هنوز با جریان شعر نو آشنایی نداشت و گام در راه نیما ننهاده بود. «اخوان بعدها هم سرودن در قالب‌های قدیمی را ادامه داد، اما تا پیش از آخرین کتابش (تو را ای کهن‌ بوم و بر دوست دارم) آن شعرها را به‌صورت مجموعه‌ای مستقل ارائه نکرد و تعدادی از بهترین کارهای قدمایی‌اش را به چاپ‌های بعدی ارغنون افزود.

م. امید دست‌کم تا قبل از آخرین دهه عمرش سرودن در قالب‌های قدیمی را برای خودش نوعی تفنن می‌دانست.»‌ فصل بعد «از سقوط رضاشاه تا کودتای ٢٨ مرداد» نام دارد و مربوط است به دوران کودتا که فصل شعری دیگر را برای شعر ایران و اخوان نیز رقم زد.

سه شعر از مجموعه «زمستان»، چهار شعر از «آخر شاهنامه» و پنج شعر از مجموعه «از این اوستا» در ادامه آمده است. سالشمار مهدی اخوان‌ثالث و کارنامه کاری و فهرست منابع و مآخذ نیز پایان‌بخش کتاب است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید