ویشکا آسایش: کار کمدی هم جذاب است، هم خطرناک

ویشکا آسایش که به واسطه حضورش در آثار کمدی موفق سال‌های اخیر سینمای ایران خصوصا «نهنگ عنبر» موفقیت بسیاری کسب کرده، خودش را تنها به حضور در این آثار محدود نکرده است و با وسواس بیشتری نقش‌هایش را انتخاب می‌کند. او به‌تازگی تجربه‌ای نیز در نمایش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» داشت که از جمله نمایش‌های پرفروش و پرمخاطب تئاتر محسوب می‌شود.

این‌روز‌ها درباره مشغولیتم: باید بگویم مشغول بازی در فیلم آقای رسول صدرعاملی هستم. همیشه دوست داشتم با او همکاری داشته باشم و همکاری با او برایم لذت‌بخش است و امیدوارم اتفاق‌های خوبی برای فیلم بیفتد.

فیلم بعدی سینمایی‌ام: پروژه آقای کمال تبریزی است که حضورم در آن قطعی شده و بار دیگر در فیلمی کمدی ایفای نقش خواهم کرد. از ابتدای سال پیشنهاد بازی در فیلم کمدی زیاد داشتم و فکر می‌کنم پنج، شش فیلم کمدی رد کردم. به این جهت که فیلم‌نامه این آثار چیزی نبود که به آن‌ها علاقه‌مند باشم.

به نظرم به همان اندازه که بازی در آثار کمدی جذاب است و این گونه سینمایی مورد علاقه من هم هست، اما به همان میزان سخت است و خطر سقوط زیادی برای بازیگر دارد؛ بنابراین امسال در مورد انتخاب‌هایم کمی سخت‌گیری کردم و به این دلیل که تجربه موفقی با آقای سامان مقدم داشتم و جنس کمدی او شکلی است که دوستش دارم، خواستم روال منطقی در انتخاب کارهایی که می‌پذیرم، داشته باشم و به‌هرحال فیلم آقای تبریزی هم به نظرم ویژگی‌هایی دارد که در مرحله فیلم‌نامه برایم بسیار جذاب بود.

فیلمی که به‌تازگی بیشترین تأثیر را بر من گذاشت و برایم جالب بود؟ «نگار» ساخته رامبد جوان بود که آن را بسیار دوست داشتم.

کارگردانی این فیلم به نظرم بسیار سخت بود و رامبد جوان به خوبی از پس آن برآمده بود. همین‌طور فیلم‌نامه این فیلم برایم جذاب بود و دوستش داشتم. «نگار» فیلم متفاوتی است و کارگردانی این فیلم به نظرم شهامت خاصی لازم داشت که رامبد جوان به خوبی انجامش داد و به دلیل همکاری با رامبد جوان نوع نگاهش به سینما را می‌دانم و «نگار» هم تجربه متفاوتی در کارنامه‌اش است.

البته مدتی است که دوست دارم «خفه‌گی» آخرین ساخته آقای جیرانی را هم ببینم که متأسفانه هنوز فرصت نشده این فیلم را ببینم. از فیلم تعریف زیاد شنیده‌ام و مشتاقم آن را ببینم. متأسفانه فرصت نشد «رگ خواب» را هم ببینم.

بهترین نقدی که اخیرا خوانده‌ام؟ فکر می‌کنم یادداشتی بود درباره حضورم در نمایش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد». عنوانش درست خاطرم نیست، اما حضورم در این پروژه را مؤثر توصیف کرده بود و به این دلیل که تئاتر برایم سخت بود، دوست داشتم کارم را درست انجام دهم.

نه اینکه حضورم تنها به این منزله باشد که بازیگر سینما به تئاتر آمد و صحبت‌های حاشیه‌ای که معمولا صورت می‌گیرد. خواستم در این نمایش تجربه متفاوتی کسب کنم و کارم را به بهترین شکل انجام دهم و همان‌طور که خودم از این تجربه لذت بردم، خوشحالم که بازتاب بیرونی خوبی هم داشت.

اصل مهم برای اینکه در دنیای هنر ماندگار شوید؟ اخلاق خوب و حرفه‌ای‌بودن است. به نظرم این‌ها ارکان مهمی است که به زعم من باعث ماندگاری در هنر خواهد شد. انتخاب‌های درست همیشه مسیر بهتری را برای هنرمند مشخص می‌کند و از طرفی اگر بازیگری پیشنهادهای خوبی هم داشته باشد، به همان میزان می‌تواند مسیر را برایش هموارتر کند. کارکردن با کارگردان‌های کاربلد و حرفه‌ای و انتخاب‌های خوب به نظرم از جمله مواردی است که یک بازیگر می‌تواند با آن‌ها جایگاهش را حفظ کند.