عطا نور، امیدی برای غیرپشتون‌های افغان

عطا نور، امیدی برای غیرپشتون‌های افغان

قانع‌كردن طیف روشنفکر که چندان خاطرات خوبی از حکومت مجاهدین در افغانستان ندارند و آنان را مسبب جنگ‌های داخلی می‌دانند کاری دشوارتر است؛ همچنین نگه‌داشتن مثلث، تاجیک،‌ هزاره و ازبک تا دو سال آینده کار مشکلی است و تجربه‌ دو دهه‌‌واندی گذشته، نشان می‌دهد که در مقاطعی ضلع‌های این مثلث در کنار هم قرار گرفتند و سپس در برابر هم صف‌آرایی کردند.

کد خبر : ۴۵۶۹۹
بازدید : ۱۱۲۳
عطا نور، امیدی برای غیرپشتون‌های افغان
آصف جاهد | همان‌گونه که انتظار می‌رفت، سرانجام، مردی قدرتمند از تاجیک‌‌تباران افغانستان بر آن شده تا خود را نامزد ریاست‌جمهوری در سال ٢٠١٩ میلادی کند. انتظارات غیرپشتون‌ها، به‌ویژه تاجیک‌ها، از عبدالله عبدالله، رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی این کشور، برآورده نشد.
عبدالله را به‌گونه‌ای بسیاری از حامیانش متهم به کرنش و کوتاه‌آمدن در برابر اشرف غنی، رئیس‌جمهوری کنونی افغانستان، می‌کنند و او را فردی ضعیف می‌دانند که نتوانسته جایگاه تاجیک‌ها را در قدرت مستحکم کند.
ولی اکنون عطامحمد نور، استاندار، فرمانده و سیاست‌مدار قدرتمند ٥٣ ساله تاجیک‌ها در ولایت بلخ، اعلام کرده که بر آن است تا خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده نامزد کند.
او گفته است که برای مبارزه با فساد اداری و مالی در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد می‌شود. او پیش از این هم گفته بود که خود را برای هدفی بزرگ‌تر که نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری است، آماده خواهد کرد و از سمتش استعفا می‌دهد. این اعلام نامزدی که چندان هم دور از انتظار نبود، می‌تواند سه عامل داشته باشد:
نخست: تاجیک‌ها و به‌ویژه مجاهدین سابق افغان قدرتشان را در این سال‌ها در خطر می‌بینند. در بیشتر نقاط زیر کنترل مجاهدین سابق (شمال افغانستان)، جنگ دامن زده شده و کوشش‌های این فرماندهان برای مهار جنگ به جایی نرسیده است. آنان اکنون بیشتر از هر زمان دیگری، خطر را احساس می‌کنند.
از سوی دیگر، عبدالله عبدالله که در دو دوره‌ گذشته انتخابات ریاست‌جمهوری که به‌گونه‌ای از پشتیبانی مجاهدین سابق و تاجیک‌ها برخوردار بود، نتوانست حریف حامد کرزی و اشرف غنی شود و قافیه را به آنان باخت. آنان به نظر می‌رسد امیدی به آقای عبدالله ندارند و می‌خواهند فردی قدرتمند و کاریزماتیک را وارد عرصه مبارزه‌ انتخابات کنند. با اقتداری که در یک دهه‌ گذشته آقای نور از خود نشان داده، تاجیک‌ها کسی را بهتر از او برای صف‌آرایی در برابر پشتون‌ها پیدا نمی‌کنند.
دوم: عطامحمد نور سال‌هاست که خود را برای چنین روزی آماده می‌کند. او پیش از این بیشتر فرمانده نظامی برای حزب جمعیت اسلامی بود تا شخصی سیاست‌مدار.
همچنین با وجود برهان‌الدین ربانی، عبدالله عبدالله و یونس قانونی، آقای نور چندان عرصه‌ را برای ابراز وجود در سیاست باز نمی‌دید، برای همین او جای پای خود را در استان بلخ در شمال افغانستان که نقطه اساسی شمال کشور است محکم کرد و در یک‌دهه‌ گذشته بیشتر با سیاست آشنا شده و خود را با قراردادن در برابر دولت‌های کرزی و غنی، سر زبان‌ها انداخته است. این دو دولت نتوانستند از قدرت او در شمال افغانستان بکاهند یا او را از قدرت به زیر بکشند. با تحولات سیاسی‌ای که در این کشور رخ داده و پس از کشته‌شدن برهان‌الدین ربانی، رهبر حزب جمعیت اسلامی، بسیاری او را بهترین فرد برای رهبری این حزب می‌دانستند؛ هرچند اکنون صلاح‌الدین ربانی، پسر رهبر پیشین این حزب، رئیس جمعیت اسلامی شده؛ ولی آشکارا این عطامحمد نور، رئیس اجرائی حزب است که قدرت بیشتری دارد.
همچنین فرد شماره دومی که تاجیک‌ها رویش حساب می‌کردند، آقای عبدالله بود که حالا محبوبیت خود را در میان هواداران غیرپشتون از دست داده است، تا جایی ‌که آقای نور کارکرد او را در حکومت وحدت ملی ضعیف خواند و گفت که به تصمیم‌گیری‌های او باور ندارد.
دیگر فرد مهم در جمعیت اسلامی، یونس قانونی است. او هم سروصدای زیادی ندارد و به‌گونه‌ای خود را به کناری کشیده و در سال‌هایی هم که در قدرت بود، نتوانست خودی نشان دهد و رقیبی جدی برای پشتون‌ها باشد.
سوم: پس از اینکه عبدالرشید دوستم (ازبک‌تبار)، معاون نخست رئیس‌جمهوری افغانستان، به تبعید ناخواسته‌ای به ترکیه تن داد، جبهه‌ شمال یک‌بار دیگر زنده شد. از یک‌سو عطامحمد نور که همواره مخالف حکومت بوده و آن را ناکارا خوانده، از سوی دیگر آقای دوستم که اکنون از حکومت به‌گونه‌ای رانده شده و ناراضی است و در کنار این، محمد محقق (هزاره‌تبار)، معاون دوم رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی که او هم از درون حکومت، آن را نقد می‌کند، مثلثی را تشکیل دادند و با گردهم‌آوردن نهادهای سیاسی منتقد دولت، اپوزیسیون قدرتمندی را پدید آوردند.
این تشکل‌ها را هم به شکلی آقای نور پشتیبانی و اداره می‌کند. اکنون به نظر می‌رسد او می‌تواند با حمایت ازبک‌ها، ‌هزاره‌ها و اقوام دیگری مانند ترکمن‌ها وارد بازی بزرگ‌تری شود، ولی در این راه، آقای نور کار ساده‌ای در پیش ندارد. او باید نخست، اعضای حزب جمعیت اسلامی را با خود کند. در میان اعضای این حزب، همسوکردن کسانی مانند محمداسماعیل‌خان، فرد با نفوذ تاجیک‌ها در غرب افغانستان کار آسانی نیست.
او هرچند خود را جدا از جمعیت اسلامی نمی‌داند؛ ولی همواره با تصمیم‌های حزب همپا نبوده و گاهی هم مخالفت کرده است؛ هرچند اسماعیل‌‌خان اکنون دیگر آن قدرت یک‌ دهه‌ گذشته را در غرب افغانستان ندارد؛ اما نمی‌توان از نفوذ او بر فرماندهان محلی چشم‌پوشی کرد.
قانع‌كردن طیف روشنفکر که چندان خاطرات خوبی از حکومت مجاهدین در افغانستان ندارند و آنان را مسبب جنگ‌های داخلی می‌دانند کاری دشوارتر است؛ همچنین نگه‌داشتن مثلث، تاجیک،‌ هزاره و ازبک تا دو سال آینده کار مشکلی است و تجربه‌ دو دهه‌‌واندی گذشته، نشان می‌دهد که در مقاطعی ضلع‌های این مثلث در کنار هم قرار گرفتند و سپس در برابر هم صف‌آرایی کردند.
از سوی دیگر، افغانستان خلاصه به این اقوام نمی‌شود و نمی‌توان برای رسیدن به ارگ ریاست‌جمهوری و اداره‌ کشور بخش بزرگ‌تری را که پشتون‌ها هستند نادیده گرفت. جهت‌گیری‌هایی که گاهی آقای نور از خود در برابر این قوم نشان می‌دهد، در میان غیرپشتون‌ها او را به شهرت رسانده و در برابر این، برای پشتون‌ها، زنگ خطر بوده است.
در کنار اینها، اینکه خارجی‌ها که پدیدآورنده نظام جدید افغانستانند تا چه اندازه با نامزدی او همسو خواهند بود، چالشی دیگر است؛ هرچند عطامحمد نور، در این سال‌ها، با احتیاط درباره خارجی‌ها سخن گفته است.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید