مشارکت ساکنان و ضرورت بهسازی سکونتگاههای غیررسمی
در جوامع پیشرفته، مشارکت اجتماعی در امور شهری نهادینه شده و در آن حقوق و تکالیف شهروندان مشخص است. اما در ایران به دلیل فقدان یک الگوی مناسب، مشارکتها عمدتا تودهای، دستوپاگیر، بینظم و فاقد انسجام است و در مواردی حتی یک اقدام نمادین هم محسوب میشود!
کد خبر :
۴۶۴۹۶
بازدید :
۱۴۷۶
سیمین فـروغزاده، عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی | تا امروز در ایران برنامهریزان و مجریان شهری در برخورد با پدیده سکونتگاههای غیررسمی دو رویکرد کلی داشتهاند.
١- مقابله (اعم از مقابله با ساکنان این مناطق نظیر تخریب و تخلیه اجباری محل سکونت یا مقابله با علل این مسئله)، ٢-حمایت (برنامههایی نظیر بازسازی خانهها، ساخت واحدهای مسکونی ارزانقیمت، توانمندسازی ساکنان و...). اما در میانه این طیف که یک سوی آن مقابله است و سوی دیگر حمایت، نقاط بکر و ناشناخته زیادی برای برخورد با این پدیده و بهبود وضعیت زندگی ساکنان این مناطق وجود دارد.
یکی از آنها مشارکت خود ساکنانِ سکونتگاههای غیررسمی برای حل مشکلاتشان است. اما سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که ساکنان براساس چه الگو و طبق چه ضوابط یا قواعدی برای حل مشکلاتشان میتوانند با مدیران و تصمیمگیرندگان شهر در ارتباط باشند و در حل مسائل و مشکلاتشان مشارکت کنند؟
این روزها در محافل دانشگاهی از مشارکت بهعنوان یکی از الزامات زندگی شهری یاد میشود. اهمیت آن هم از این منظر است که شهرنشینان از حالت زندگی فردی درآمده و با احساس مسئولیت جمعی به شهروند بدل میشوند.
در جوامع پیشرفته، مشارکت اجتماعی در امور شهری نهادینه شده و در آن حقوق و تکالیف شهروندان مشخص است. اما در ایران به دلیل فقدان یک الگوی مناسب، مشارکتها عمدتا تودهای، دستوپاگیر، بینظم و فاقد انسجام است و در مواردی حتی یک اقدام نمادین هم محسوب میشود!
بهطورکلی در همه ردهها مشارکت مردمی پیامدهای مثبتی برای مردم و مدیران دارد. بهدور از هرگونه بزرگنمایی و اغراق، مشارکت باعث تقویت احساس عزتنفس و خوداحترامی (مهمتلقیشدن) مردم، کاهش مقاومت مردمی در برابر تغییرات منتج از تصمیمگیریهای مدیران شهری، ایجاد و افزایش احساس اعتماد، وفاداری و همکاری بین مردم و مدیران و بالاخره باعث انعطافپذیری و شکیبایی مردم میشود.
با همه نکات مثبتی که مشارکت مردمی در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای شهری دارد، اما الگوی عملی و دوسویه برای برقراری ارتباط مستمر بین برنامهریزان و مدیران با شهروندان در کشورمان وجود ندارد.
موضوع مشارکت نتوانسته است نقش و جایگاه تعیینکنندهای در طرحهای اجرائی سازمانهای دولتی و خصوصی به دست آورد و این موضوع بهمراتب در ارتباط با ساکنانِ سکونتگاههای غیررسمی جدیتر است.
در ایران کمترطرحی تاکنون اجرا شده است که برای بهبود وضعیت زندگی در سکونتگاههای غیررسمی یا دفع خطرات و آسیبهای موجود برای این بخش از ساکنان غیررسمی شهر، ساکنان حضور فعال داشته باشند.
معمولا ساکنان این مناطق غایبان اصلی هستند و این در حالی است که به طور قطع تصمیمگیری و برنامهریزی برای احیا و بهسازی شرایط سکونت و معیشت در این مناطق بدون مشارکت ساکنان محلی بهعنوان ذینفعان اصلی، موفقیتآمیز نیست. برای برقراری ارتباط و مشارکت مردم در تصمیمگیریها و برنامهریزی شهری، باید ابتدا سازوکار و زمینههای مشارکت را فراهم کرد.
به این منظور و در آغاز راه باید مشارکت طی تبادلنظر با ساکنان سکونتگاههای غیررسمی به دست آید. در این زمینه تأکید و اصرار یکجانبه در جلب مشارکت مردم در زمینههایی که به آن تمایل ندارند و برایشان جذاب نیست، بیفایده است. علاوه بر آن در بین ساکنانِ سکونتگاههای غیررسمی گروههای مختلفی زندگی میکنند.
بنابراين نوع مشارکت ساکنان این مناطق باید با توجه به همین متغیرهای مهم جمعیتی و اجتماعی (نظیر سن، جنس، تحصیلات، مدت سکونت در محله بررسیشده، شغل، و...) تعیین شود.
مشارکت مردمی از آن مقولههایی است که با اعمال فشار و قدرت از جانب دولت به دست نمیآید. در اعمال قدرت، موقعیت افراد در یک رابطه اجتماعی نابرابر قرار دارد و صاحب قدرت میتواند خواستها و انتظارات خود را با وجود هر مقاومتی، محقق كند.
به این ترتیب تحقق مشارکت مردمی با اعمال قدرت منافات دارد. پس این سؤال مطرح است که با چه روشهایی میتوان مشارکت ساکنانِ سکونتگاههای غیررسمی را در بهبود وضعیت و رفع مشکلاتشان جلب کرد؟
در چارچوب جامعهشناسی مردممدار (آن نوع از جامعهشناسی که جامعهشناس در نقش تسهیلگر در کنار گروههای مختلف مردم قرار میگیرد و به آنها کمک میکند تا مسائل خرد و کلان خود را طرح کنند و راهحل مناسب را هم بیابند) میتوان اولین گامها را برداشت.
درعینحال دولت برای برقراری ارتباط و فراهمکردن زمینههای مشارکت ساکنان در این مناطق، باید حداقل موارد زیر را در ابتدای راه در نظر داشته باشد:
- ازبینبردن ذهنیت و نگرش منفی ساکنان نسبت به دولت و مدیران شهری. این امر تنها با برقراری ارتباط مستمر و اعتقاد و اعتماد به داشتن توان بالقوه ساکنان برای مشارکت و آگاهکردن ساکنان از این اعتقاد و اعتماد به دست میآید.
- اعتمادسازی در بین ساکنان. با توجه به سابقه برخورد نه چندان مثبت دستگاههای دولتی با ساکنانِ سکونتگاههای غیررسمی این مسئله اهمیت بیشتری دارد. اعتماد تنها زمانی به وجود میآید که ساکنان این مناطق به حسننیت مسئولان اطمینان داشته باشند. این مهم میتواند با برگزاری جلسات منظم و مستمر با ساکنان، انتقال اهمیت مقوله مشارکت ساکنان برای مدیران و تصمیمگیرندگان به مردم، ارزشنهادن و اعتبارقائلشدن به خواستهها و انتظارات ساکنان و شنیدن رنجها و مشکلات ساکنان، ایجاد یک ارتباط مستمر، صادقانه و شفاف مدیران با ساکنان و... به دست میآید.
- طراحی سیستم پاداشدهی به ساکنانِ فعال. برای علاقهمندکردن ساکنان به مشارکت با تصمیمگیرندگان و برنامهریزان شهری، پاداشدادن از مقولههایی است که باعث تشویق به ادامه همکاری و همچنین ترغیب گروهی دیگر از ساکنان به مشارکت میشود.
- شناسایی ظرفیتهای محلی برای مشارکت در بهسازی سکونتگاه غیررسمی. این شناسایی میتواند در حوزههای مختلفی باشد. نظیر شناخت مسائل و مشکلات دارای اولویت ساکنان در منطقه، شناسایی اماکن عمومی مناسب برای تجمع ساکنان، میزان رضایت ساکنان از شرایط زندگی، شناخت شیوههای سنتی و متداول مشارکت، شناخت استعدادها و تواناییهای بالقوه فردی، میزان و نحوه آشنایی مردم با دستگاههای متولی مدیریت شهری و... .
۰