از دیپلماسی پینگپنگ تا المپیک زمستانی کرهجنوبی
بینالمللیشدن بسیاری از ورزشها موجب شده تا کشورها به رقابت ورزشی بینالمللی، میدانی برای پیشبرد منافع ملی و تحقق اهداف سیاسی خود توجه کنند. مفهوم دیپلماسی ورزشی درکنار انواع دیپلماسیهای دیگر ظهور کرده است.
هالستی در تعریف دیپلماسی عمومی بر این باور است که با توجه به تحولات شکل گرفته در عرصه سیاست بین الملل و همچنین نقش ارزشها و هنجارها در سیاست خارجی و تأمین اهداف و منافع ملی، دولتها از ابزارهای ارتباطی جدیدی در پیشبرد اهدافشان و همچنین گستره نفوذشان استفاده میکنند.
در نظام بین الملل، دولتها به دنبال افزایش قدرت و جایگاه و منزلت خود هستند. برای رسیدن به این اهداف از تمامی ابزارهای خود استفاده می کنند. عملکردهای بین المللی ورزش، به عنوان یک قدرت نرم آن را به یک ابزار سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی تبدیل کرده است. امروزه دیپلماسی ورزشی توانسته مرزها را ناچیز و راههای بیشتری را برای مذاکره باز نماید.
بینالمللیشدن بسیاری از ورزشها موجب شده تا کشورها به رقابت ورزشی بینالمللی، میدانی برای پیشبرد منافع ملی و تحقق اهداف سیاسی و بینالمللی خود توجه کنند. مفهوم دیپلماسی ورزشی در کنار انواع دیپلماسیهای دیگر ظهور کرده است.
المپیک یا جام جهانی فوتبال دو رویدادی است که میتواند همواره عرصه دیپلماسی عمومی کشورها باشد. بازیهای منطقهای نیز میتواند در راستای اتحاد قارهای صورت بگیرد. هرکدام از ورزشکاران به عنوان سفیر فرهنگی آن کشور محسوب می گردند. طبق گفته کمیته بین المللی المپیک، ورزش فقط مختص پریدن، یا مدال آوردن نیست؛ بلکه رویدادی است که می توان با آن روحی بشریت را به سمت صلح جرکت داد.
با تجزیه و تحلیل زوایای مختلف ورزش در امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک، برخی ویژگیهای مشخص ورزش آن را امری بسیار جذاب برای حضوری فعال در روابط بین الملل میسازد. رشتههای مختلف ورزشی، با تکیه بر برخی قواعد ورود به میدان، روحیه تیمی، احترام به رقیب، بازی عادلانه، نظم و وفاداری است.
دیپلماسی پینگ پنگ به مذاکرات پنهانی آمریکا و چین در دهه ۱۹۷۰ اشاره دارد. آن زمان این دو کشور روابط سیاسی سطح بالایی با یکدیگر نداشتند. مقامات چینی که نتوانسته بودند در روند مذاکرات با آمریکاییها به نتیجه برسند آنها رابه یک مسابقه پینگ پنگ دعوت کردند تا از این طریق بتوانند روند مذاکرات را آسانتر کنند. کسینجر به همراه ریچارد نیکسون و مقامات امریکایی به چین سفر کردند. آنها معتقد بودند که رویدادی بزرگی در تاریخ روابط خارجی دو کشور شکل گرفته است.
این روابط ادامه پیدا کرد تا اینکه یک سال بعد ورزشکاران چینی با شعار "اول دوستی" راهی آمریکا شدند. امروز هیچ کس از شکست ایالات متحده یادی نمیکند، اما اصطلاح دیپلماسی پینگ پنگ چه بخواهیم و چه نخواهیم وارد عرصه روابط بین الملل شده است. طبق گفته نیکسون، برنده این مسابقه دوستی میان دو ملت است.
دیپلماسی ورزشی می تواند جهان را نجات دهد
شهر کوچک کره جنوبی (پیونگ چانگ) به عنوان میزبان مسابقات المپیک زمستانی، به صورت کاملا غیر منتظره تبدیل به مرکز خطرناکترین بازیهای سیاسی جهان نیز شده است.
مقامات کره شمالی و جنوبی فقط برای مسابقات ورزشی با یکدیگر دیدار نکردند. آنها برای گسترش روابط بین دو کشور و همچنین همکاری با نیروهای جهانی صلیب سرخ، و به ویژه کاهش تنش نظامی، با هم به مذاکره پرداختند. آنها با استراتژی بین المللی ورزشی موفق شدند که طلسم چند ساله را از بین ببرند. ورزش مدتهاست که به عنوان یک قدرت نرم در دیپلماسی مورد توجه است.
رئیس جمهور کره جنوبی با توصیف مسابقات المپیک به یک جشن صلح، ترامپ را متقاعد کرد که، تمرینات نظامی مشترک را به تعویق بیندازد. این اتفاق شاید در ماه آینده اتفاق نیفتد؛ ولی موجب شده که ایالات متحده به یک کشور ناظر در شبه جزیره تبدیل شود.
بعد از یک دهه درگیریهای ایدئولوژیک، قطع ارتباطات فرهنگی، یک شکاف بسیار عظیمی به وجود آورده؛ که ممکن است بعد از المپیک با چالشهای کمرنگ تری مواجهه بشوند. پیش از این دو کره در مسابقات المپیک سیدنی و آتن با یکدیگر ملاقات کرده بودند.
از آنجایی که همه ما معتقدیم که تاریخ تکرار میشود؛ بعد از سالها تیرگی روابط خارجی بین کره شمالی و کره جنوبی، المپیک زمستانی تا حدود زیادی توانسته است پیوند دوستی کم رنگی را به وجود آورد. حضور خواهر رهبر کره شمالی به همراه کاروان ورزشی کره شمالی، چراغ سبز را به همسایه دیرینه خود نشان داد و در ادامه مذاکرات با مقامات کره جنوبی، قرار شده است که بعد از مسابقات المپیک زمستانی روابط دو کشور به صورت عمیق تری دنبال شود. رهبر کره شمالی نیز طی پیامی از میزبانی خوب کره جنوبی تشکر کرد.