گفته‌هایی از فیلسوف فیسبوک!

گفته‌هایی از فیلسوف فیسبوک!

ما که در عصر دیجیتال زندگی می‌کنیم احتمالا خواندن آثار فیلسوفان قرن‌های گذشته ذهن همه‌مان را با این پرسش روبه‌رو می‌کند که: «گفته‌های آن‌ها چه ربطی به زندگی ما دارد؟». حتی اگر حرف‌هایشان را بفهمیم، باز نمی‌دانیم آن‌ها را به کدام زخم دنیایمان بزنیم. اما بیونگ‌چول هان، فیلسوف کره‌ای-‌آلمانی، حرف‌هایی می‌زند که ساده نمی‌توان از کنارش گذشت. او واقعی‌ترین امر زندگیِ این روز‌های ما، یعنی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، را با آثار بسیار پیچیدۀ هایدگر گره زده و حقیقتِ زندگی در عصر حاضر را برملا می‌کند.

کد خبر : ۵۲۹۳۲
بازدید : ۸۸۶
گفته‌هایی از فیلسوف فیسبوک!
ما که در عصر دیجیتال زندگی می‌کنیم احتمالا خواندن آثار فیلسوفان قرن‌های گذشته ذهن همه‌مان را با این پرسش روبه‌رو می‌کند که: «گفته‌های آن‌ها چه ربطی به زندگی ما دارد؟». حتی اگر حرف‌هایشان را بفهمیم، باز نمی‌دانیم آن‌ها را به کدام زخم دنیایمان بزنیم. اما بیونگ‌چول هان، فیلسوف کره‌ای-‌آلمانی، حرف‌هایی می‌زند که ساده نمی‌توان از کنارش گذشت. او واقعی‌ترین امر زندگیِ این روز‌های ما، یعنی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، را با آثار بسیار پیچیدۀ هایدگر گره زده و حقیقتِ زندگی در عصر حاضر را برملا می‌کند.

فیلسوف فیس‌بوک؛ درآمدی بر اندیشۀ بیونگ‌چول هان
او هایدگر را دوباره فراخوانده است، تا این‌بار به افسردگی و بی‌پناهیِ سوژۀ آنلاین بیاندیشد.

شبکه‌های اجتماعی افراطی‌ترین جلوۀ برابری دموکراسی هستند. امکاناتی که دونالد ترامپ در توئیتر دارد، فی‌نفسه، فرقی با کودکان پناهجوی سوری یا فقیرترین کارگران آسیای شرقی ندارد. شبکه‌های اجتماعی «فاصله» را، که بنیاد ساختار‌ها و سلسله‌مراتب‌های اجتماعی است، از میان برداشته‌اند. بدین‌ترتیب سیلابی به راه افتاده است که دوست و دشمن در آن غرق شده‌اند. بیونگ‌چول هان سودای اندیشیدن به این سیلاب را دارد، اندیشیدنی که به تعبیر او مستلزم «کندی، سردرگمی و فاصله» است.

کاش فیس‌بوک اجازه می‌داد دشمن همدیگر باشیم
فرهنگِ مثبت‌نگریِ افراطی در شبکه‌های اجتماعی اجازۀ اندیشیدن به «دیگری» را از ما می‌گیرد.

فیس‌بوک یا اینستاگرام را که نگاه می‌کنید، پر است از عکس‌های پرطراوتی که در آن آدم‌های خندان «دوستی‌شان» را با هم جشن گرفته‌اند. دوستیْ پایه‌ای‌ترین ارزشِ شبکه‌های اجتماعی است. همه باید با هم خوب باشند و گل بگویند و گل بشنوند. اما هان، فیلسوفِ منتقدِ کره‌ای-آلمانی، معتقد است آدم‌هایی که همه یک‌شکل و همسان‌اند نمی‌توانند به جوهرِ دوستی دست یابند، بلکه دوستیْ تنها در مواجهه با امرِ کاملاً متفاوت رخ می‌نماید.

نئولیبرالیسم یعنی سرمایه‌داری لایک‌ها
سرمایه‌داری در عصر نئولیبرال فهمید، به‌جای سخت‌گیری، باید اغواگر باشد

اورول آیندۀ غرب را جامعه‌ای انضباطی می‌دانست. اما دنیا در سال ۱۹۸۴، شباهت چندانی به پیش‌بینی‌های ضدآرمان‌شهری او نداشت. اپل به‌تازگی مکینتاش را عرضه کرده بود و رایانه‌ها که نویدبخش آزادی و دسترسی همگانی بودند با سرعت پیشرفت می‌کردند. بعد نوبت اینترنت، گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی رسید. خبری از جامعۀ انضباطی نبود. اما فیلسوف عجیب‌وغریب و منزوی آلمانی، بیونگ‌چول هان، می‌گوید فریب نخورید. حالا تک تک ما انسان‌ها، برادر بزرگ‌تر شده‌ایم.

در ستایش فراغت
مروری بر کتاب جامعۀ فرسوده نوشتۀ بیونگ‌چول هان.

کتاب با دو استعاره از علم پزشکی برای توصیف قرن بیستم و بیست‌ویکم آغاز می‌شود. از دید هان قرن بیستم دوران سیستمِ ایمنی بود. در مقابل، قرن بیست‌ویکم دورانی از اختلالات روانی است. در بیماری‌های عصرِ سیستم ایمنی، تمایز روشنی میان دشمنان خارجی و خودی‌ها وجود داشت. برخلاف این بیماری‌ها، امراض روانی تشخیص موقعیت دشمن را دشوار می‌سازند. از دید هان، این چرخش طبی در بیماری‌های بشر با چرخش سیاسی در جهانِ یکپارچۀ امروز همراه است. این جهان، جایی است که در آن، تعریف «خودی» و «بیگانه» به‌نحو روزافزونی دشوار شده است.

فرهنگ مثبت‌اندیشی ما را به بردگانی خسته تبدیل کرده است
در جهانی آکنده از وسوسۀ «انجام‌دادن» باید «انجام ندادن» را بیاموزیم.

ما در زمانه‌ای از خستگی و فرسودگی زندگی می‌کنیم که با اجبار مداوم به انجام‌دادن ایجاد شده است. این یکی از مضامین اصلی کتاب جامعۀ فرسوده نوشتۀ فیلسوف آلمانی، «بیونگ‌چول هان» است. هان استاد دانشگاه هنر برلین و یکی از فیلسوفانی است که آثارش با اقبال گسترده‌ای مواجه شده است. انتشار جامعۀ فرسوده او رابه چهره‌ای مشهور در آلمان بدل ساخت.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید