بیحوصله و دوستدار تقلب!
نازنین بیاتی، از معدود بازیگران جوانی به حساب میآید که در اولین نقش آفرینی اش در سینما، موفق به کسب سیمرغ بلورین شده. او در سال ۹۱ به خاطر بازی در فیلم «دربند» موفق به کسب این افتخار شد و بعد از آن هم با ایفای نقش در فیلمهای مختلف از جمله «رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی و «طعم شیرین خیال» کمال تبریزی روند رو به رشدش را ادامه داد.
کد خبر :
۵۳۸۸۲
بازدید :
۵۳۰۰
آن بازیگر آینده دار، آن هنرش را کرده احتکار، آن خوش تیپ خوش پوش، آن با اراده و سخت کوش، آن بازیگر نقش غزل در «رخ دیوانه»، آن کشف پرویز شهبازی، آنکه اگر بازیگر نبود شاید میکرد خیاطی، شیختنا و مولاتنا نازنین بیاتی (کثرا... سیمرغها) از شباب سینما بود و کرامات و اشارات از سر و رویش میبارید و هیچ بیات نبود. رحمه ا... علیها.
حسام حیدری l آن بازیگر آینده دار، آن هنرش را کرده احتکار، آن خوش تیپ خوش پوش، آن با اراده و سخت کوش، آن صاف بدون اگزما، آن یکی از جذابیتهای سینما، آن آکتور بااستعداد، آن درس خوانده در دانشگاه آزاد، آن ارسال کننده تسلیت برای روزنامه، آن بازیگر نقش غزل در «رخ دیوانه»، آن کوچولوی نازنازی، آن کشف پرویز شهبازی، آنکه اگر بازیگر نبود شاید میکرد خیاطی، شیختنا و مولاتنا نازنین بیاتی (کثرا... سیمرغها) از شباب سینما بود و کرامات و اشارات از سر و رویش میبارید و هیچ بیات نبود. رحمه ا... علیها.
نقل است که نقش دختر قربانی اجتماعی و دانشجوی بی دست و پای ساده دل را نیکو بازی میکرد و از این سبب «مظلوم الآرتیستون» و «معصوم السلبرتیون» ش. گویند و در لطافت طبع بدان درجه است که چهره اش، چون استیکر «لاک زدم» میماند. در خبر است که طراحی دکور میکرد و صحنه میآراست و صداپیشگی میکرد و در منزلت مقامش همین بس که، چون اولین بار جلوی دوربین رفت؛ نامزد سیمرغ بلورین شد و هرکه او را میدید درد دلش میگرفت و میگفت: «روزگار غریبیست نازنین» و غمخوار همه بود و حرف همه گوش میکرد و اندرز میداد و نصیحت میکرد و در آخر میگفت: «باز هم خودت میدونی» اعلی ا... مقامها.
نازنین بیاتی، از معدود بازیگران جوانی به حساب میآید که در اولین نقش آفرینی اش در سینما، موفق به کسب سیمرغ بلورین شده. او در سال ۹۱ به خاطر بازی در فیلم «دربند» موفق به کسب این افتخار شد و بعد از آن هم با ایفای نقش در فیلمهای مختلف از جمله «رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی و «طعم شیرین خیال» کمال تبریزی روند رو به رشدش را ادامه داد.
در یکی از مصاحبه هایت گفته بود که مردم جلوهای از من را دیده اند که جدی و معصوم است، در حالی که خودم اهل شیطنت و شوخی هستم. دوست داریم بیشتر از این جنبه شخصیتی ات بدانیم.
من در کل آدم پرانرژی هستم و اگر قرار باشد کاری انجام بدهم، خیلی دوست دارم به آن چیزی که میخواهم خیلی زود برسم. مثلا وقتی دارم نقاشی میکشم دوست دارم زود تمام بشود. حتی اگر لازم باشد ۲۴ ساعت پای آن بایستم انجامش میدهم. ولی اصولا در نقشهایی که پیشنهاد داشتم یا بازی کردم این ویژگی کمتر دیده شده. مثلا در رخ دیوانه در صحنه تصادف، هیحانِ واقعیِ خودم است. یا آن جایی که ماشین دور ۳۶۰ میزند، بدلکار نبود و من خودم کنار راننده نشسته بودم. برایم این هیجان، جذاب است. به خاطر همین دوست دارم در فیلمهای هیجانی هم بازی کنم، چون احساس میکنم بیشتر تخلیه میشوم.
در زندگی واقعی این ویژگی چطور نمود پیدا میکند؟
در رابطه با دوستانم در بعضی از شرایط این عجول بودن و تندتند رفتار کردن هست؛ اما در بعضی جمعها تا کمی احساس امنیت یا راحتی نکنم تبدیل به یک آدم آرام میشوم. به طور کلی بستگی به شرایطی که در آن قرار میگیرم دارد.
آدم شوخی هم هستی؟
تا حدودی
گویا در سریال گلشیفته که کمدی است، نقش اصلی کار را داری در حالی که در فیلم آینه بغل با وجود اینکه کار کمدی بود، شما جدی هستی و طنز در تعامل با نقش مقابل شکل میگیرد. این بار، کمدی نقش بیشتر است؟
چون آینه بغل اولین کار کمدی من حساب میشد سعی کردم که تو ذوق تماشاگر نخورد و اگر هم قرار است بازی طنز داشته باشم خیلی کنترل شده است. ولی در سریال گلشیفته تقریبا همه کاراکترها رفتارهایی دارند که شاید یک آدم معمولی آنها را نداشته باشد. اینجا باز قدم بعدی است. فکر کنم حالا اگر کسی این را ببیند نسبت به نازنین بیاتی که هیچ وقت طنز کار نکرده و رفتار طنزی از من ندیده، گارد نمیگیرد.
درباره مصاحبه فِیکی که راجع به شباهتت به ترانه علیدوستی منتشر کرده بودند، نظر خودت چیست؟
خانم علیدوستی بدون شک یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران هستند، اما من هیچ وقت چنین مصاحبهای انجام ندادم و واقعا نمیدانم این حرفها از کجا مطرح شد. البته از این اتفاقها زیاد میافتد و بارها بوده که خبرهای غیرواقعی منتشر شده. حتی یک وقتهایی مصاحبههایی از قول من منتشر شده که خود خبر نداشتم کِی این صحبتها را کرده ام!
چرا در فضای مجازی گزیده و با احتیاط کار میکنی؟
من تا یک سال پیش اصلا در فضای مجازی به شکل عمومی حضور نداشتم. بعد از یک مدتی آنقدر تعداد صفحات فیک به نام زیاد شد و حاشیهها و خبرهایی که در این صفحات گذاشته بودند در کنار یک سری کامنتهای بد و رفتارهای زشت باعث شد که مجبور شدم یک صفحه عمومی بسازم که البته این هم پرایوت است و میخواهم قابل کنترل باشد.
محافظه کار هستی؟
تقریبا
این با کار شما تضاد ندارد؟ چون گویا بعضی کارگردانها تعداد فالوئر هم برایشان مهم است.
برای بعضی از تهیه کنندهها و سرمایه گذارها مهم است. اما من آرامش را به این اتفاقات ترجیح میدهم. با این که پیج من پرایوت است خیلیها را هم اکسپت میکنم، ولی دوست دارم کسانی فالو کنند که در جریان باشند؛ در غیر این صورت یک دفعه کسی چیزی مینویسد و میرود. وقتی بتوانی تا حدودی کنترل صفحه مربوط به خودت را داشته باشی بهتر است. چون رفته رفته تقریبا یک شناختی بین من و دنبال کنندگانم به وجود میآید که ارزشمند است.
بازیگری باعث شده که به رشته تحصیلی ات یعنی طراحی صحنه تئاتر کمتر برسی؟
نه خیلی. بین طراحی صحنه و لباس ترجیح میدهم یکی را انتخاب کنم. چون باید روی یکی از آنها تمرکز باشد. قبلا طراحی لباس انجام داده ام. یک کار هم بود که هم طراحی لباس کردم، هم صحنه و حتی صدای عروسک هم بودم، اما به خاطر تولید و تهیه کنندگی بد و غیر حرفه ایش انصراف دادم.
اگر بخواهی دفتر «بی قانون» را برای یک تئاتر صحنه کنی، چه کار میکنی؟
فقط اسمش برای انجام طراحی تاثیرگذار هست؛ ولی بستگی به کاراکترهایی دارد که در آن محیط قرار میگیرند. شاید برای هر کسی اتاق خودش را طراحی کنم نه مثل دفترهای دیگر. شاید یکی روی زمین بنشیند اصلا. بی قانونی است و شاید هرج و مرج خاصی در آن باشد.
یعنی براساس روانشناسی کار میکنی؟
حتما. مثلا طراحی لباس تئاتر را بیشتر دوست دارم، چون در انتخاب رنگ و مدل لباس دست طراح بازتر است. اما در سنیما و تلویزیون محدودیتهایی وجود دارد. به خاطر اینکه تو داری برای کاری که قرار است کلی آدم آن را ببینند طراحی میکنی. شاید با آن چیزی که تصور میکنی نتوانند ارتباط برقرار کنند، ولی در تئاتر دستت خیلی بازتر است. میتوانی یک دفعه یک رنگ تند یا یک مدل عجیبی طراحی کنی. برای همین طراحی لباس تئاتر برایم جذابتر است.
تا حالا استیکر یا پیام اشتباهی فرستادی که باعث سوءتفاهم شود؟
تازگیها که قابلیت پا کردن کامنت و استیکر به تلگرام اضافه شده این اتفاق افتاده؛ ولی سریع پاک کردم.
آخرین چیزی که در فضای مجازی سرچ کردی چه بوده؟
اسم کارگردان یکی از فیلمها را فراموش کرده بودم و سرچ کردم تا پیدایش کنم.
اسم خودت را هم سرچ میکنی؟ و به جالبترین چیزی که برخورد کردی چه بوده؟
بله سرچ کردم جالب ترینش تیتر «عکسهای نازنین بیاتی و همسرش» بود. عکس العملی هم نشان ندادم. معمولا این را برای همه میزنند و ما هم میرویم ببینیم همسرمان چه شکلی است.
اگر سرخپوست بودی چه اسمی برای خودت انتخاب میکردی؟
پو کوهانتس. چون من انیمیشن زیاد میبینم و دوست دارم.
لباس یا وسیله شانس داری؟
نه ندارم. اما در دوران مدرسه مثلا اگر لباسی تنم بود یا وسیلهای مثل مداد در کیفم بود و آن روز امتحانم را خوب میدادم، سعی میکردم دفعه بعد هم همان را داشته باشم.
فوبیا یا وسواس داری؟
فوبیا که نه! اما از مار یا خزندهها کلا حالم بد میشود. اما از ارتفاع یا هیچ بازی فوبیا ندارم. وسواس هم ندارم.
یک جا گفته بودی که از کلمه عام بدت میآید. چرا؟
بله گفته بودند که مثلا این فیلم برای عام خوب است. به نظرم دسته بندی کردن و استفاده از کلمه عام و خاص قشنگ نیست کلا.
چه مهارتی داری که کسی از آن خبر ندارد؟
چیز خاصی نیست.
مضحکترین موقعیتی که در آن قرار داشتی چه بوده؟
یک بار موقع امتحان داشتم تقلب میکردم. مراقبِ خودم ندید، اما مراقب کلاس روبرویی من را دید. داشتم به دوستم میگفتم که به آن یکی دوستم تقلب برساند که دیده مراقب دارد نگاهم میکند. وقتی دیدم همه چیز لو رفته شبیه آدمهایی رفتار کردم که انگار دارند با خودشان حرف میزنند. خلاصه مراقب آنقدر از این کارم خنده اش گرفت که کاری به کارم نداشت و چیزی نگفت.
بی مزهترین جوکی که تاحالا شنیدی چه بوده؟
یه فیله میخوره به میله!
حالا یه جوک بامزه تعریف کن.
اصولا جوک تعریف نمیکنم. چون اگر جوک خنده دار بگویی و کسی نخندد حس بدی به آدم دست میدهد. ترجیح میدهم همان جوکهای بی مزه را تعریف کنم!
اگر قرار باشد که با یک فرد در یک جزیره متروک زندگی کنی چه کسی را انتخاب میکنی؟
نمیتوانم یک نفر را انتخاب کنم.
دوست داری کدام اخلاقت را بچه هایت ارث نبرند؟
بی حوصلگی که بعضی وقتها دارم.
در یک جمله ایران را برای یک آدم فضایی تعریف کن.
فضاییتر از جایی است که شما زندگی میکنید.
چه قانون شکنی کردهای که از آن پشیمان نیستی؟
تقلب. تقلب را دوست داشت. برایم جذاب بود. شده بود که درس را بخوانم، اما تقلب را زاپاس داشتم.
اگر نامرئی میشدی کجا میرفت؟
جایی که نمیتوانم در آن لحظه حضور داشته باشم. مثلا جلسهای یا جایی که در مورد من صحبت میکنند یا تصمیم بزرگی میگیرند.
اهل فیلم و سریال کمدی هستی؟
من معمولا تمام ژانرها را دنبال میکنم، اما خب کمدی را یک مقدار سختتر میبینم. باید خیلی تعریف درباره اش شنیده باشم که وسوسه ام کند برای دیدن.
اگر میتوانستی با یکی از کسانی که از دنیا رفته ملاقات کنی چه کسی را انتخاب میکردی؟
آقای خسرو شکیبایی
از آقای شکیبایی چه میپرسیدی؟
حتما درباره راز ماندگاری شان سوال میکردم.
اگر قدرت این را داشتی که یک قانون وضع کنی چه قانونی بود؟
دوست داشتم قانونی باشد که ارتباط مستقیم با انسانیت و ارزشهای انسانی داشته باشد و برای تمام انسانهای دنیا باشد. یعنی اگر من به عنوان نازنین بیاتی هر جای دنیا رفتم این قانون انسانی در جریان باشد و ربط به نژاد و جنسیت و ثروت و مذهب و رنگ پوست و... نداشته باشد. شاید قانونی وضع میکردم به اسم «انسانیت» که هر کسی ارزشهای انسانی را رعایت نمیکرد جریمه میشد.
کدام قانون را حذف میکردی؟
چیزی که حذف کردنش آدمها را به آرامش بیشتر برساند. چون الان به نظرم بزرگترین چیزی که گمشده آرامش است. حالا در بعضی کشورها بیشتر و در بعضی جاها کمتر.
اگر قرار باشد از زندگی نازنین بیاتی فیلمی بسازند چه اسمی روی آن میگذاری؟
زندگی من چیز عجیبی ندارد که بخواهند از رویش فیلم بسازند.
مهدی استاداحمد
نازنین، چون وارد دربند شد
روی پرده ماند و دستش بند شد
بود توی سینما وی از اساس
قبل از آن در نقش طراح لباس
شیفت کرد، اما روی بازیگری
مزه کرد و کم کم آمد این وری
مزه بازیگری مثل عسل
بود و ماند و ماند تا آینه بغل
عدهای نقد بیاتی کرده اند
عدهای هم نیز قاطی کرده اند
کار او بالا و پایین داشته
کمتر از یک عده تمرین داشته
منتها، چون از همان فیلم نخست
بود در بازیگری کارش درست.
چون گرفت از فیلم اول جایزه
پس حضورش روی پرده جایزه
منبع: ویژه نامه بی قانون
۰