آموزش "مندرآوردی" موسیقی اصیل!
متاسفانه در آموزشگاهها سیستمهای آموزشی «من درآوردی» وجود دارد که این موسیقیها را با نت آموزش میدهند. پس از گذشت سه دهه از فعالیت این گروههای موسیقی، آنها امروزه به تکرار رسیدهاند و برای نوآوری دست به افزودن سازهای دیگر به گروهشان میزنند. سازهایی مثل گیتار، ارگ، کاخن و... که هیچ ارتباطی به موسیقی آنها ندارد. این آسیبها جدی است و تازه رو آمده است.
کد خبر :
۵۴۰۶۳
بازدید :
۱۱۰۱
هوشنگ جاوید | اجرای آیینهای نوروزی در سالهای اخیر با کمبود نگاه دانش محور به سمتی رفته که به نظر میرسد بیشتر از آنکه ارتقایی یابد، تحلیل رفته و تخریب شدهاند. مساله اصلی این است که هنوز بعد از گذشت ٤ دهه از پیروزی انقلاب تکلیف موسیقی مشخص نیست و پیداست که امروزه به این آفتها و آسیبها رسیده باشیم.
به عقیده من این آسیبها با بیمهری نسبت به موسیقی و بلاتکلیفی از منظر جامعه مذهبی رخ میدهد. از طرف دیگر اصلا موسیقی برای هیچ دولتی در کشور ما دغدغه نبوده و نیست.
منظور من در این زمینه، موسیقی ایرانی- هم در حوزه نواحی و هم ردیف دستگاهی- است که دولتهایی که روی کار آمدند نه تنها هیچ تلاشی برای ارتقای آن نکردند بلکه فقط درصدد آن بودند که در کنار دولتشان ساز و دهلی هم صدا کند. اما اینکه تصور کنیم برنامهای برای حمایت یا ارتقای آن وجود داشته باشد، اشتباه است.
آموزشگاههای موسیقی ایجاد شد، اعلام کردند هر استانی که موسیقی بومی دارد باید آموزشگاه تدریس آن موسیقی هم داشته باشد، اما این اشتباه بود، چون باید مکتبی ایجاد میشد تا براساس آن، هنر از نسلی به نسل بعد انتقال پیدا کند.
ولی با درگذشت افرادی مثل نورمحمد درپور، غلامعلی پورعطایی و ذوالفقار عسگریپور در خراسان، یا پیر شدن و از بین رفتن بسیاری از عاشیقهای بنام موسیقی آذربایجان یا از بین رفتن راویان اصلی موسیقی گیلان یا تالش، آموزش این موسیقیها به بخش آموزشگاهی محول شد.
متاسفانه در آموزشگاهها سیستمهای آموزشی «من درآوردی» وجود دارد که این موسیقیها را با نت آموزش میدهند. البته این به آن معنا نیست که من با آموزش علمی مخالف هستم بلکه معتقدم علم این موسیقی باید توسط افرادی انتقال داده شود که خودشان کارشناس و کاربلد باشند.
مضاف بر این باید قبل از این آموزشها برنامهریزی دقیقی صورت گیرد. امروزه در این آموزشگاهها فقط نت با برخی تکنیکهای نوازندگی را آموزش میدهند بیآنکه به بنمایههای تاریخی و معنوی آنها اشارهای شود. همین پرداختن به ظواهر موسیقی باعث افول آن میشود. در حال حاضر هر منطقهای از ایران هزاران نوازنده دارد که اگر از آنها بپرسید بن مایه چیزی که اجرا میکنید از کجاست و ریشهاش به کجا برمیگردد، چیزی نمیداند.
مشکل از همین جا شروع میشود، چون هیچ برنامهای برای ارتقا و حمایت هنرمندان بومی وجود ندارد. بزرگترین اشتباهی که پس از انقلاب مدیران فرهنگی ما انجام دادند این بود که برخی از موسیقیهایی که اصلا ذاتشان گروهی نبود را (به عنوان اینکه صدای یک ساز حرام است) به گروه تبدیل کردند.
مشکل از همین جا شروع میشود، چون هیچ برنامهای برای ارتقا و حمایت هنرمندان بومی وجود ندارد. بزرگترین اشتباهی که پس از انقلاب مدیران فرهنگی ما انجام دادند این بود که برخی از موسیقیهایی که اصلا ذاتشان گروهی نبود را (به عنوان اینکه صدای یک ساز حرام است) به گروه تبدیل کردند.
این مساله تا جایی پیش رفت که تشکیل این گروههای موسیقی به بزرگترین دردسر ارشاد مناطق تبدیل شد و صدمههای فراوانی را به هنر و فرهنگ آنها وارد کرد؛ نمونهاش دوتارنوازی در خراسان است که کار را به جایی رسانده که این گروهها به تقلید از گروههای تنبورنواز غرب کشور (خصوصا کرمانشاه) آثاری را اجرا میکنند که اصلا ذات موسیقی منطقهشان نیست یعنی شیوههای اجراییشان هم تغییر کرده است.
پس از گذشت سه دهه از فعالیت این گروههای موسیقی، آنها امروزه به تکرار رسیدهاند و برای نوآوری دست به افزودن سازهای دیگر به گروهشان میزنند. سازهایی مثل گیتار، ارگ، کاخن و... که هیچ ارتباطی به موسیقی آنها ندارد. این آسیبها جدی است و تازه رو آمده است.
زمانی که ما نهیب میزدیم که حواستان باشد، کسی توجهی نکرد و حالا هم طبیعی است که این اتفاقات رخ دهد، چون هیچ کس به فکر نبوده و نیست و صرفا همهچیز در حد شعار اعلام میشود. ١٠ دوره از برگزاری جشنواره موسیقی نواحی میگذرد، اما پرسش اینجاست که خروجی این ١٠ دوره چه بوده است؟
حداقل ٥ دوره اول که با مدیریت محمدرضا درویشی برگزار شد، باعث آشنایی نسل جوان کشور با این موسیقیها شد، اما چرا هیچ سیدی یا متن سخنرانیای از آن منتشر نشده است؟
مساله امروز ما این است که اصالتها (اصیلخوانی و اصیلنوازی) زیر سوال رفتهاند و تقلید از فرنگ صدمه شدیدی به سازهای ایرانی و نوازندگی آن وارد کرده است. در خراسان که دیگر نوازندهها به الکترو دوتار رو آوردهاند و دیگر دوتارنواز واقعی کمتر پیدا میکنید. به هر حال این پیامد نبود نگاه حمایتی به موسیقی است و چارهای هم وجود ندارد. فقط میتوان نگریست و خون دل خورد.
۰