زنان "پایتخت" با زنان جامعه چه فرقی دارند؟

زنان "پایتخت" با زنان جامعه چه فرقی دارند؟

اگر عقلانیت و مدیریت زنان ایرانی حتی در اقصا‌نقاط و شهر‌ها و بخش‌های کوچک و دور‌افتاده کشور از سوی مردم به‌عنوان یک واقعیت پذیرفته شده و در سریال بر آن تأکید شده و صدا‌و‌سیمای جمهوری اسلامی آن را نشان می‌دهد، چرا از این واقعیات عینی و کاملا آشکار و مشهود و کاربردی برای لغو و امحای تبعیض‌های جنسیتی رسمی و قانونی استفاده نمی‌شود؟

کد خبر : ۵۴۵۳۱
بازدید : ۱۲۷۱
زنان مینو مرتاضی‌لنگرودی | در تعطیلات نوروزی مجموعه تلویزیونی ظاهرا کمدی، تفریحی‌ای از صدا‌و‌سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که مورد توجه و اقبال مردم قرار گرفت. تم کمدی سریال «پایتخت» توانست برای دقایقی مردم خسته از هیجانات و نوسانات بی‌وقفه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را پای تلویزیون‌ها بنشاند تا با خندیدن به زندگی بلاهت‌بار و خود‌در‌گیری‌های قهرمانان سریال گرفتاری‌های خود را فراموش کنند.
آنچه در این فیلم عامه‌پسند آشکارا به چشم می‌آمد، نقش و حضور تأثیر‌گذار و پر‌رنگ زنان در متن و بطن حوادث داستان بود. وجوه اصلی و شاخصه مردان سریال پایتخت کم‌یا‌بیش ساده‌لوحی، فرصت‌طلبی، منفعت‌جویی و خالی‌بندی است.
این مردان به‌جای گفت‌وگو با هم کل‌کل می‌کنند و دائم در‌صددند تا روی یکدیگر را کم کنند. این مردان که مو‌های سرشان را طلایی‌رنگ و مش کرده‌اند و لباس‌های گل‌منگلی به تن دارند نسبت به یکدیگر بدبین‌اند و علیه هم توطئه می‌کنند. پدر خانواده برخلاف پدران پیشین در سریال‌های پیشین تلویزیون پیرمرد فرتوتی است که دیگر سالار نیست و نه‌تن‌ها قادر به جمع‌کردن و فرمانروایی بر خانواده نیست که حتی نمی‌تواند خودش را جمع‌و‌جور کند و پیرمرد سرباری است که تنها دغدغه‌اش خوردن است.
درعوض زنان سریال پایتخت زنانی کارآمد و پرتوان‌اند. زنان مجموعه پایتخت برخلاف مردانشان اهل منفعت‌طلبی و کسب درآمد از طریق کالای قاچاق نیستند. باوجودی‌که زن در این مجموعه حامل ارزش‌های نابی مانند عشق و وفاداری است، اما فرصت عاشق‌شدن و برانگیختن شور زندگی در خود را از دست نمی‌دهد.
او عاشقی‌اش را از طریق ژست‌هایی که می‌گیرد با لطایف‌الحیل ابراز می‌دارد. در عین عاشقی، اما عاقل و فهمیده و سیاست‌مدار نیز (رئیس شورای شهر) هست. زن پایتخت، امین و حسابدار و صندوقدار است. زن مترجم است. زن راننده تانک و رزمنده است، اما در همه‌حال مادر است و با هوشیاری مراقب خانواده و جمع فامیل، به‌ویژه جوانان و کودکان است.
در این مجموعه به نمونه عینی روابط اجتماعی و خانوادگی زنان و مردان در شهری کوچک و دورافتاده در ایران امروز برمی‌خوریم که در آن از مناسبات خانواده پدر‌سالار و حتی مرد‌سالار اثری دیده نمی‌شود. در همه احوالات خوش یا ناخوش این زنان خانواده هستند که نه‌تن‌ها برای خود که برای جمع تصمیم می‌گیرند و راهنمایی‌های عاقلانه می‌کنند و مردان خانواده آن‌ها را باور دارند. (آنجا که نقی به هما می‌گوید تو از همه ما عاقل‌تری بگو چه باید‌مان کرد؟).
زنان این مجموعه برعکس مردان به‌جای کل‌انداختن با یکدیگر برای حل مسائل با هم گفت‌وگو می‌کنند و حامی و غم‌خوار و تیماردار یکدیگرند.
پذیرش چنین جایگاهی برای زنان در سریال‌های تلویزیون ایران، پدیده بدیعی است. دیده‌شدن جایگاه و موقعیت واقعی زنان در جامعه و عدم انکار و سانسور چنین منزلتی از سوی متولیان فرهنگی شایسته تقدیر است و به قول ارسطوی پایتخت «آی لاو یو» دارد. بدون‌شک دستیابی به چنین منزلتی علل و عوامل متعددی داشته است.
مهم‌ترین عامل این است که زنان نسبت به جایگاه و نقش خود در مشارکت‌های خانوادگی و اجتماعی و حتی سیاسی به خودباوری و اعتماد‌به‌نفس مطلوب دست یافته‌اند. حساسیت‌ها و آگاهی‌های جنسیتی و عمومی آن‌ها با ورود به عرصه‌های جدید زندگی اجتماعی و تجربه‌های آموزش و اشتغال و مشارکت‌های مدنی خارج از خانه افزایش یافته است.
در‌عین‌حال حضور عینی و واقعی زنان در واقعیت‌های اجتماعی و کار و مقاومت و مبارزه برای رفع تبعیض‌های جنسیتی رسمی و قانونی در بخش‌های مختلف منجر به آشنایی هرچه‌بیشتر عامه مردم و مردان جامعه با توانایی‌های زنان شد. به‌این‌ترتیب در عرصه عمومی و ذهنیت بی‌قدرتان، باور‌ها و نگرش سنتی نسبت به جایگاه و توانایی‌های زنان تا حدود زیادی سست و مخدوش شده است.
از‌این‌روست که فروپاشی سنت و ساختار قدرت پدر‌سالار برای عامه مردان و زنان جامعه چیز نوبرانه و بدیعی نیست. اکنون واضح است که خرد جمعی ایرانیان منطقا از سپردن نقش و قدرت پدر‌سالارانه به مردانی که ویژگی‌های مردان سریال پایتخت را دارند پروا دارد و این نقش‌سپاری را به مصلحت بقای حیات خانواده و جامعه نمی‌داند و از آن سر باز می‌زند.
حال با توجه به اینکه سریال پایتخت از سوی سازمان هنری، رسانه‌ای اوج تهیه و اجرا شده است؛ سازمانی که اهدافش آن‌طور که از سوی بنیان‌گذاران آن عنوان شده، ایجاد بستری برای شناسایی، آموزش و جهت‌دهی نیرو‌های مستعد انقلابی در عرصه‌های مختلف هنری و رسانه‌ای و نیز فراهم‌کردن زمینه تولید و توزیع محصولات همسو با انقلاب اسلامی است. با توجه به استقبال مردم از سریال پایتخت و با توجه به اهداف سازندگان سریال، پرسش‌ها و انتظاراتی را می‌توان مطرح کرد.

پرسشی را که می‌توان صورت‌بندی کرد این است که اگر عقلانیت و مدیریت زنان ایرانی حتی در اقصا‌نقاط و شهر‌ها و بخش‌های کوچک و دور‌افتاده کشور از سوی مردم به‌عنوان یک واقعیت پذیرفته شده و در سریال بر آن تأکید شده و صدا‌و‌سیمای جمهوری اسلامی آن را نشان می‌دهد، چرا از این واقعیات عینی و کاملا آشکار و مشهود و کاربردی برای لغو و امحای تبعیض‌های جنسیتی رسمی و قانونی استفاده نمی‌شود؟
چرا برای تغییر قوانین مدنی به نفع برابری حقوقی زنان و مردان و رفع تبعیض‌های جنسیتی فیلمی ساخته نمی‌شود تا زنان و مردان و جامعه از سلطه قوانین تبعیض‌آمیز رها شوند؟ چه مصلحتی است که قوانین خانواده و قوانین مدنی در ایران همچنان به‌جای تکیه بر امور واقعی بر امر سیاسی تأکید می‌ورزند؟
چرا عقلانیت و توانمندی زنان به‌لحاظ قانونی همچنان باید در پس و پشت و پیرامون جامعه و خانواده و تحت تسلط مردانی که موهایشان را بلوند کرده‌اند و با یکدیگر کل‌کل و علیه هم توطئه می‌کنند قرار گیرد؟ تا وقتی امر سیاسی که متضمن تبادل قدرت و نهایتا سلطه یکی بر دیگری است مبنای تدوین حقوق مدنی و حقوق شهروندی واقع شود، سلطه موجود، اما پنهان در هر نوع رابطه خانوادگی و اجتماعی همچنان پابرجا خواهد ماند و زندگی و روابط خانوادگی و اجتماعی زنان و مردان ایرانی را از درون و بیرون آسیب‌زا خواهد کرد.
بدیهی است که ساختار اجتماعی جامعه همواره سریع‌تر از ساختار سیاسی خود را با تغییرات همراه می‌کند. از‌این‌رو رسالت جلب‌توجه عامه و دولت‌مردان به امر سیاسی نهادینه‌شده در ساختار روابط سلطه در خانواده و جامعه و پنهان در قوانین مدنی و حقوق شهروندی از جمله رسالت‌های مدنی و فرهنگی است که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت و انکار کرد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید