نمایش«دیور»؛ چالش چارچوبهای ذهنی
«دیور» از ضرورت گفتوگو بین زن و مرد، اعضای خانواده و در مقیاس کلانتر اعضای جامعه میگوید. این نمایش از درگاهی به مسائل اجتماعی وارد میشود که اساس درگیریها و بدفهمیدنهای سالیان اخیرِ جامعه در حال گذار ما بوده است. نمایش از تفاوت فرهنگها و این میگوید که آیا امکان همزیستی بین صاحبان فرهنگهای متفاوت زیر یک سقف و در یک جامعه وجود دارد؟
کد خبر :
۵۴۶۲۳
بازدید :
۹۳۱
به گواه اظهارنظر فعالان و کارشناسان فرهنگی و اجتماعی، آنچه در سالیان متمادی عامل بسیاری از بحرانهای اجتماعی و البته خانوادگی بوده است، فقدان گفتوگو، نداشتن مدارا و به رسمیت نشناختن «دیگری» در رابطه است. اعتقاد به اینکه تمام افراد لزوما یک گونه نمیاندیشند و قرار نیست در باورها و سبک زندگی شبیه هم باشند.
این نه به معنی خوب بودن یکی و نه به معنی بد بودن دیگری است. واقعیت، وجود تفاوتهاست و آنچه ضرورت انکارناپذیر است، به رسمیت شناختن این تفاوتهای فرهنگی و تلاش برای یافتن راهی است که ضمن احترام به این تفاوتها، صاحبان گونههای مختلف اندیشه و سبک زندگی بتوانند با هم و در کنار هم زندگی کنند.
در جوامع مدرن و همینطور جوامع در حال گذار، تئاتر به عنوان یکی از سرمایه های فرهنگی جامعه ضمن تعامل با نهادهای مختلف فرهنگی، به شناخت نیازهای جامعه در حال گذار اهتمام ویژه دارد و در بستر فراهم شده در نتیجه این تعامل، به شناخت بحرانهایی که جامعه با آن درگیر است و آنچه در زیر پوست جامعه اتفاق میافتد، نائل میشود و به عنوان آیینه وضعیت فرهنگی جامعه به ویژگی ممتاز خود در روشنگری و تحولآفرینی و زمینهسازی ایجاد تغییرات فرهنگی در جامعه میرسد.
در جوامع مدرن و همینطور جوامع در حال گذار، تئاتر به عنوان یکی از سرمایه های فرهنگی جامعه ضمن تعامل با نهادهای مختلف فرهنگی، به شناخت نیازهای جامعه در حال گذار اهتمام ویژه دارد و در بستر فراهم شده در نتیجه این تعامل، به شناخت بحرانهایی که جامعه با آن درگیر است و آنچه در زیر پوست جامعه اتفاق میافتد، نائل میشود و به عنوان آیینه وضعیت فرهنگی جامعه به ویژگی ممتاز خود در روشنگری و تحولآفرینی و زمینهسازی ایجاد تغییرات فرهنگی در جامعه میرسد.
این روزها در سالن سایه در مجموعه تئاتر شهر تهران، نمایش «دیور»، به نویسندگی هاله مشتاقینیا و کارگردانی آریان رضایی روی صحنه است.
گروه سازنده تلاش دارند با به کارگیری عملی نقشِ تئاتر در تحول فرهنگی جامعه، یکی از مهمترین مسائل مبتلابه افراد در جامعه و خانواده را روی صحنه به نمایش درآورند، با این امید و انگیزه که تماشاگرِ این نمایش با نگاهی پرسشگر در پی یافتن راهی برای حل مساله باشد.
«دیور» از ضرورت گفتوگو بین زن و مرد، اعضای خانواده و در مقیاس کلانتر اعضای جامعه میگوید. این نمایش از درگاهی به مسائل اجتماعی وارد میشود که اساس درگیریها و بدفهمیدنهای سالیان اخیرِ جامعه در حال گذار ما بوده است. نمایش از تفاوت فرهنگها و این میگوید که آیا امکان همزیستی بین صاحبان فرهنگهای متفاوت زیر یک سقف و در یک جامعه وجود دارد؟
آیا میتوان «دیگری» را به رسمیت شناخت و بدون اینکه او را بد و خود را خوب، تصور کرد کنار «دیگری» زندگی کرد؟ راهحل بحرانها و درگیریهای ناشی از اختلاف سلیقههای فرهنگی چیست؟ اینکه به پرخاشگری و تلاش غیرمنطقی برای اثبات برحق بودن خود بپردازیم؟
اینکه در هنگام بروز اختلاف به خشونت کلامی و حتی فیزیکی متوسل شویم؟ یا اینکه برای یافتن راهحل، گفتوگو کنیم و درصدد یافتن راهی از بین راههای مختلفِ موجود باشیم؟ «دیور» از نقش اتفاقهای غیرمنتظره، عشق و تردید در روابط میان فرهنگی میگوید.
اینکه آیا میتوان عاشق یک «دیگری» از طبقه اجتماعی متفاوت شد؟ چقدر امکان تغییر در رفتار خود در این رابطه، دور شدن از «خود» و نزدیک شدن به «دیگری» داریم و آیا این تغییر امکانپذیر و حتی ضروری است، یا خیر؟ اعضای گروههای فرهنگی مختلف هنگام گذر از مرزهای فرهنگی در ارتباط میان فرهنگی از «خود» و «دیگری» انتظاراتی دارند که وقتی در رابطه با مواردی که مغایر با انتظارات آنهاست مواجه میشوند، نتیجه، بروز تنش در رابطه میگردد.
اینکه آیا میتوان عاشق یک «دیگری» از طبقه اجتماعی متفاوت شد؟ چقدر امکان تغییر در رفتار خود در این رابطه، دور شدن از «خود» و نزدیک شدن به «دیگری» داریم و آیا این تغییر امکانپذیر و حتی ضروری است، یا خیر؟ اعضای گروههای فرهنگی مختلف هنگام گذر از مرزهای فرهنگی در ارتباط میان فرهنگی از «خود» و «دیگری» انتظاراتی دارند که وقتی در رابطه با مواردی که مغایر با انتظارات آنهاست مواجه میشوند، نتیجه، بروز تنش در رابطه میگردد.
در تعامل دو نفر از دو طبقه فرهنگی متفاوت تلاش آنها در این جهت است تا به شیوهای رفتار کنند که با یکدیگر منطبق باشند و تایید «دیگری» را به دست آورند. نتیجه این تعامل، واگرایی و همگرایی در رفتارها میتواند باشد.
وقتی رفتارها بر هم منطبق شد، همگرایی رخ داده و وقتی تفاوتها آشکار و غیرقابل انطباق شد، واگرایی بروز میکند که نقطه آغاز تنشهای ارتباطی است. راه کاستن از این تنشهای ارتباطی، گفتوگو است.
در گفتوگوست که «دیگری» را به رسمیت میشناسیم و در تعاملی دوسویه در تلاش هستیم که تا حد امکان روی نقاط اشتراک حداکثری تمرکز کنیم. در نتیجه گفتوگوست که میتوان به این نتیجه رسید که در نظر گرفتن مصلحت برای حفظ رابطه بین دو نگاه متفاوت فرهنگی تا چه حد میتواند موضوعیت داشته باشد و آیا راه صحیح هنگام بالا گرفتن تنش و رسیدن آن به مرز بحران، حفظ رابطه است یا پایان دادن به رابطه؟ آنچه گروه سازنده «دیور» در پی آن است طرح پرسشهایی از این دست، در جامعهای است که بزرگترین فقدانش این سالها، فقدان روحیه پرسشگری، ارتباط میان فرهنگی و گفتوگو است.
در گفتوگوست که «دیگری» را به رسمیت میشناسیم و در تعاملی دوسویه در تلاش هستیم که تا حد امکان روی نقاط اشتراک حداکثری تمرکز کنیم. در نتیجه گفتوگوست که میتوان به این نتیجه رسید که در نظر گرفتن مصلحت برای حفظ رابطه بین دو نگاه متفاوت فرهنگی تا چه حد میتواند موضوعیت داشته باشد و آیا راه صحیح هنگام بالا گرفتن تنش و رسیدن آن به مرز بحران، حفظ رابطه است یا پایان دادن به رابطه؟ آنچه گروه سازنده «دیور» در پی آن است طرح پرسشهایی از این دست، در جامعهای است که بزرگترین فقدانش این سالها، فقدان روحیه پرسشگری، ارتباط میان فرهنگی و گفتوگو است.
هاله مشتاقینیا و آریان رضایی در «دیور» چارچوبها و پیشساختههای ذهنی تماشاگر از یک رابطه را به چالش میکشند و نشان میدهند در دنیای چندفرهنگی امروز، مدارا و تعامل فرهنگی و تردید در باورهای فرهنگی و قطعی ندانستن آنها و کسب شناخت از «دیگری» یک ضرورت انکارناپذیر است.
این ویژگی، آن چیزی است که «دیور» را در بین نمایشهایی که اخیرا روی صحنه رفته، متمایز و قابل تامل و بحث میکند.
۰