برای زنان چه کردیم؟
جایی دعوت شده بودم تا در مورد حقوق زنان صحبت کنم. ماتم گرفته بودم که چه بگویم که کام دخترکان تلخ نشود. فهرست بلندبالایی از قوانین تبعیضآمیز را در ذهنم مرور میکردم! چه میگفتم که ناامیدشان نکند؟
کد خبر :
۵۴۷۸۴
بازدید :
۱۲۴۳
فائزه طباطبایی | جایی دعوت شده بودم تا در مورد حقوق زنان صحبت کنم. ماتم گرفته بودم که چه بگویم که کام دخترکان تلخ نشود. فهرست بلندبالایی از قوانین تبعیضآمیز را در ذهنم مرور میکردم! چه میگفتم که ناامیدشان نکند؟
چه دستاوردی در این سالها برای رفع تبعیضها داشتیم؟ برای تغییر چه کرده بودیم؟ از قانون اساسی شروع کردم، از اصل ٢٠ که میگوید: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند». سروصدای دختران بلند شد. از نابرابری ارث، دیه و شهادت در برابر قاضی گفتند. گفتم صبر کنید، تازه شروع کردیم.
گفتم: پیامبر اسلام ١٤٠٠ سال پیش در شبهجزیره عربستان به پیامبری مبعوث شدند؛ جایی که به ما گفتهاند و در کتابها خواندهایم که دختران را زندهبهگور میکردند، برای زنان حقوق شهروندی قائل نبودند، لباس به شکل امروزی دوختهشده، وجود نداشت و ازدواج به شکل امروزی نبود، چندین نوع ازدواج داشتند.
خداوند در جایجای قرآن میفرماید، برای هر امتی رسولی است. اعراب جاهلیت در برابر دعوت رسولشان - با این استدلال که ما به دین آباواجدادمان میمانیم - مقاومت کردند و ایمان نیاوردند. پیامبر اکرم (ص) و یارانشان سختیهای بسیار کشیدند تا دین اسلام در شبهجزیره عربستان فراگیر شد. پیامبر اسلام در جامعهای که ارزش زن زیر صفر بود، به حقوق انسانی زن احترام گذاشتند.
ازدواج را قانونمند کردند، برای زنان خونبها و ارث تعیین کردند و برای شهادتشان ارزش قائل شدند. ایشان عدد منفی را رساندند به صفر و بعد یکدوم و در برخی موارد یک. این حرکت در ١٤٠٠ سال پیش حرکت انقلابی و بزرگی بود. اخم دخترها باز شد.
صورتشان شکفت! اینها یادشان رفته دنبالهرو پیامبری هستند که برای زن شأن و مقام قائل شد؛ پیامبری که از زمان خودش جلوتر بود. حالا بعد از ١٤٠٠ سال وقتی همهچیز تغییر کرده، وقتی زنها شانهبهشانه مردها کار میکنند، دیگر نمیشود آنها را نصف مردها نگاه کرد. چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
برای دخترها از فقه پویا گفتم و اینکه میشود فلسفه احکام را پیدا کرد و با همان فلسفه حکم جدید با توجه به اوضاعواحوال کنونی داد و البته گفتم نمیدانم چرا موضوع زنان هیچوقت در اولویت نبوده.... حالا تا وقتی فقه پویا بیاید سراغ مسئله زنان و تا وقتی قانون نگاه برابر پیدا کند، باید خودمان به فکر خودمان باشیم.
با کسی ازدواج کنیم که شروط ضمن عقد را امضا کند، با ما بر سر حق تعیین شهر محل سکونت، حق ادامه تحصیل و کار و تقسیم اموال مشترک هنگام جدایی توافق کند و وکالت خروج از کشور و طلاق بدهد. خوب است به پدرهایمان بگوییم اگر قائل به برابری پسر و دختر هستند، تا وقتی زندهاند این کار را بکنند و چیزی را نسپارند به دست قانون.
آنها میتوانند سند ملک را بزنند به اسم دختر و پسرشان به طور مساوی و بعد از فرزندان وکالت بلاعزل بگیرند، اصل سند هم دست خودشان بماند. تا زنده هستند میتوانند اجاره بدهند، تعمیر کنند، حتی بفروشند و با فوتشان وکالت بلااثر خواهد شد و مال بین فرزندان بهطور مساوی خواهد ماند یا به صلح عمری واگذار کنند که تا عمر دارند بتوانند از ملک خود استفاده کنند.
میتوانند نقص قانون را با وصیت جبران کنند (ولو اینکه این وصیت فقط برای یکسوم اموالشان قابل اجرا باشد). میتوانیم فرزندانمان را با فرهنگ برابری و احترام به جنس دیگر بزرگ کنیم.
۰