فرصتی به نام سرود جام جهانی
به این معنا که بازی در جام جهانی درعینحال که رقابتی است که هدفش ارتقای امیدواری در جهان است و میتوانیم بگوییم مهمترین نکتهاش همین است، فرصتی هم هست برای بازسازی چهره ایران در نگاه جهان. بههرحال در شرایطی هستیم که تبلیغات نادرستی درباره کشور ما صورت میگیرد و بهنوعی چهره ایران ما را در نزد جهانیان مخدوش میکند و جا دارد در چنین بسترهای هنری که بازتاب جهانی هم پیدا میکند، کاری انجام دهیم که به نفع مردم باشد و من تلاش کردهام این نگاه را در شعرم لحاظ کنم تا از این فرصت جهانی، بهره بیشتری نصیب ایران ما شود.
کد خبر :
۵۴۷۹۱
بازدید :
۱۴۰۶
عبدالجبار کاکایی | سرودن شعر درباره ورزش فوتبال تقریبا کار دشواری است. از این حیث که فوتبال جزو پدیدههای جهان مدرن به شمار میآید و اصطلاحات و تعابیری که درباره این ورزش بهخصوص وجود دارد، اغلب فرنگی است و تناسبی با ورزشهای باستانی و سنتی ما ندارد.
بنابراین اگر قرار باشد شاعر ایرانی درباره فوتبال شعری بسراید و به این موضوع بپردازد، لازم است این سرایش را در پرده و ایهام و متفاوت با زبان رایج در ترانه و سرود انجام بدهد ولی ویژگیهایی در فوتبال هست که سبب میشود این ورزش خاص به فضای فرهنگی و اجتماعی و ملی ما توسعه پیدا کند.
با این نگاه و زمانی که شاهد همراهی، همدلی و اتحاد و مقاومت و صبر و... از خلال باز فوتبال هستیم و با در نظر گرفتن این نکته که بههرحال پیروزی فوتبال برای مردم شیرین است و جزو علایق آنان به شمار میآید، میتوان بهنوعی تعابیری را که برشمردم، کنار هم گذاشت و ضمن بیان ویژگیهای ملی و میهنی بهنوعی قلم را چرخاند و کشاند به این ورزش به خصوص که نامش فوتبال است.
بنابراین سرودن شعر درباره فوتبال قدری دشوار است. بهویژه اینکه دوستان از بنده خواسته بودند بر اساس ملودیای که آقای فریدون شهبازیان ساخته بودند، شعری بگویم ولی علاقه بنده به ورزش فوتبال و شنیدن ملودی زیبایی که آقای شهبازیان ساخته بود، باعث شد این امر محقق و این قطعه ساخته شود.
درباره قطعه آقای شهبازیان باید بگویم که قطعه خوبی است که در فضای موسیقی دستگاهی ماهور ساختهشده و میتوان گفت: سه بخش داشت که در هر بخش، ملودی به شکلی عوض میشد. درباره دیگر ویژگیهای فنی قطعه ایشان بهتر است خودشان صحبت کنند ولی به این نکته بسنده میکنم که این قطعه نیز همانند سایر قطعات ایشان در موسیقی سنتی ایران ریشه داشت.
و، اما چه شد که این پیشنهاد را پذیرفتم، شاید یکی از دلایل پذیرش آن، این است که خودم هم علاقهمند به فوتبال هستم. از بچگی و از زمانی که به یاد میآورم تا به امروز که پنجاه و پنج ساله شدهام، فوتبال را رها نکردهام. در این سالها تقریبا یک روز در هفته را فوتبال بازی میکنم و در سالهای قدیمتر که خیلی بیشتر از این هم بازی میکردم.
بنابراین سرودن شعر درباره فوتبال قدری دشوار است. بهویژه اینکه دوستان از بنده خواسته بودند بر اساس ملودیای که آقای فریدون شهبازیان ساخته بودند، شعری بگویم ولی علاقه بنده به ورزش فوتبال و شنیدن ملودی زیبایی که آقای شهبازیان ساخته بود، باعث شد این امر محقق و این قطعه ساخته شود.
درباره قطعه آقای شهبازیان باید بگویم که قطعه خوبی است که در فضای موسیقی دستگاهی ماهور ساختهشده و میتوان گفت: سه بخش داشت که در هر بخش، ملودی به شکلی عوض میشد. درباره دیگر ویژگیهای فنی قطعه ایشان بهتر است خودشان صحبت کنند ولی به این نکته بسنده میکنم که این قطعه نیز همانند سایر قطعات ایشان در موسیقی سنتی ایران ریشه داشت.
و، اما چه شد که این پیشنهاد را پذیرفتم، شاید یکی از دلایل پذیرش آن، این است که خودم هم علاقهمند به فوتبال هستم. از بچگی و از زمانی که به یاد میآورم تا به امروز که پنجاه و پنج ساله شدهام، فوتبال را رها نکردهام. در این سالها تقریبا یک روز در هفته را فوتبال بازی میکنم و در سالهای قدیمتر که خیلی بیشتر از این هم بازی میکردم.
در تمام این سالها فوتبال را کنار نگذاشتهام هم به فوتبال چمن و هم سالنی ورود داشتهام و علاقهمند بودهام همچنان که عضو تیم فوتبال شاعران هم بودهام. از سوی دیگر با تاریخ فوتبال، فوتبالیستها، اصطلاحات بازی و... کاملا آشنا هستم.
پیشتر هم سرود باشگاه پرسپولیس را سرودهام با صدای آقای خواجهنوری اجرا شد؛ و همچنین برای سرود تعدادی دیگر از باشگاههای ورزشی، شعر گفتهام و همین علاقهمندی به فوتبال بود که موجب شد این پیشنهاد را بپذیرم؛ و کلام آخر اینکه فوتبال، خود یکی از ورزشهای مهیج و ویژه و کامل خاص است هم از حیث پیشبینیناپذیر بودن نتایج و هم تاثیر روحی و روانی شگفتی که بر مردم ما دارد.
شاید بخش مهمی از نقاط عطف تاریخ اجتماعی ما همین پیروزی و موفقیت تیمهای ملیمان در مسابقات ورزشی و بهویژه مسابقات فوتبال است چراکه فوتبال، ورزشی است که همه صنوف در همه طبقات به آن علاقهمندند و همه اینها سبب شده است که یک موضوع اجتماعی مهم تلقی شود و بتوان از این نگاه و زاویه هم به آن پرداخت. با همین زاویه دید، پیام عمومی شعر من و بخشی از موضوع این کلام را بر مقوله صلح جهانی و همدلی ملت ایران با ملتهای دیگر گذاشتهام.
به این معنا که بازی در جام جهانی درعینحال که رقابتی است که هدفش ارتقای امیدواری در جهان است و میتوانیم بگوییم مهمترین نکتهاش همین است، فرصتی هم هست برای بازسازی چهره ایران در نگاه جهان. بههرحال در شرایطی هستیم که تبلیغات نادرستی درباره کشور ما صورت میگیرد و بهنوعی چهره ایران ما را در نزد جهانیان مخدوش میکند و جا دارد در چنین بسترهای هنری که بازتاب جهانی هم پیدا میکند، کاری انجام دهیم که به نفع مردم باشد و من تلاش کردهام این نگاه را در شعرم لحاظ کنم تا از این فرصت جهانی، بهره بیشتری نصیب ایران ما شود.
۰