ماجرای میهمان صدهزار دلاری

ماجرای میهمان صدهزار دلاری

بعد از هشت روز پرهیاهو و پرتب‌وتاب بالاخره جشنواره جهانی فیلم فجر به پایان راهش رسید. جشنواره‌ای که بیراه نیست اگر بگوییم در قیاس با سال‌ها و دوره‌های گذشته فستیوالی خوش‌آب‌ورنگ‌تر و حرفه‌ای‌تر بود؛ با میهمانانی به نسبت سرشناس‌تر؛ حداقل از این نظر که در یک سرچ اینترنتی می‌شد به اطلاعاتی در مورد زندگی و کارشان دست یافت.

کد خبر : ۵۵۸۰۰
بازدید : ۱۲۲۲

بعد از هشت روز پرهیاهو و پرتب‌وتاب بالاخره جشنواره جهانی فیلم فجر به پایان راهش رسید. جشنواره‌ای که بیراه نیست اگر بگوییم در قیاس با سال‌ها و دوره‌های گذشته فستیوالی خوش‌آب‌ورنگ‌تر و حرفه‌ای‌تر بود؛ با میهمانانی به نسبت سرشناس‌تر؛ حداقل از این نظر که در یک سرچ اینترنتی می‌شد به اطلاعاتی در مورد زندگی و کارشان دست یافت... در این بین البته حساب فرانکو نرو و الیور استون جدای از دیگران بود.

ماجرای میهمان صدهزار دلاری

این دو سینماگر با سابقه سال‌ها حضور در سطح اول سینمای جهان قرار بود بار سنگین افزایش اعتبار و بازتاب رسانه‌ای این جشنواره را بر دوش داشته باشند و الحق هم از پس وظایفی که بر دوش‌شان بود، برآمدند، به‌خصوص الیور استون که چنان در بحر نقشش فرو رفته بود و چنان مسلسل‌وار موضع‌گیری‌های موردپسند برگزارکنندگان جشنواره را در نشست‌ها و گفت‌وگو‌های مطبوعاتی ابراز می‌کرد؛ که در سایت‌های طنز ازش با عنوان الیورالدین استون نام بردند؛ که بگذریم...، اما فارغ از این‌که آن‌ها چه گفتند و چه چیز‌هایی می‌باید می‌گفتند؛ روز گذشته صحبت‌های دبیر سی‌وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود که شنوندگان و خوانندگان سخنانش را شوکه کرد.

رضا میرکریمی در گفت‌وگویی مفصل با تاکید بر این‌که ریالی به میهمانان خارجی برای حضور در این جشنواره پول نداده‌اند؛ به‌طور خاص از الیور استون نام برد که برای حضور در جشنواره فجر تنها بلیت رفت و برگشت گرفته و البته یک گلیم که به همه میهمانان داده شده است و از این‌رو که هنوز کسی نمی‌تواند ادعا کند که این جشنواره در اشل جهانی برگزار می‌شود یا این‌که حداقل نزدیک به این سطح است، چنین ادعایی بسیار باورنکردنی به نظر می‌رسد!

گفته‌های دبیر جشنواره
رضا میرکریمی در گفت‌وگویش چنین عنوان کرده بود: مدیران و برنامه‌ریزان جشنواره‌ها، فیلمسازانی که از خارج از کشور آمده‌اند و کسانی که دایما در سفر هستند و می‌توانند جشنواره ما را با جشنواره‌های دیگر مقایسه کنند، می‌گویند که جشنواره جهانی فیلم فجر رشد چشمگیری داشته است و عیار برگزاری آن در سطح خوبی قرار دارد.

میرکریمی همچنین به منتقدان وزن و اعتبار میهمانان و فیلم‌ها چنین پاسخ داده بود: در ایران بعضی‌ها همچنان فکر می‌کنند فیلم خارجی یعنی فیلم آمریکایی و هالیوودی. مجموع بازیگران شاخصی که این افراد می‌شناسند بیشتر از ۲۰ بازیگر تراز اول هالیوودی نیست.

دبیر جشنواره در مورد هزینه‌های انجام‌شده برای حضور میهمانان هم گفته بود: ما به هیچ‌کدام از میهمانان پول ندادیم و بیشترین خدماتی که به آقای الیور استون دادیم این بود که دو بلیت هواپیمای او و همسرش را تقبل کردیم، درحالی‌که من می‌دانم آدم‌های هم‌تراز او وقتی به جشنواره‌های منطقه‌ای می‌روند تنها برای حضورشان ۱۰۰‌هزار دلار دستمزد می‌گیرند.

این مهارت و توانایی تیم جشنواره جهانی است که توانسته برای میهمانان خود یک گردهمایی کنجکاوی‌برانگیز ایجاد کند و شکل دعوتش آن‌ها را وسوسه کند تا این افراد پیش خود بگویند که اگر تجربه حضور در این جشنواره را نداشته باشند، متضرر می‌شوند و چیز‌هایی را از دست می‌دهند که در جای دیگر نمی‌توانند به دست بیاورند. من می‌دانم خیلی از افراد دوست ندارند به این موضوع اعتراف کنند که جمع کردن این حجم از میهمانان درجه یک خارجی در یک جشنواره چقدر دشوار است.

برخی هم فکر می‌کنند این کار یک امر بسیار ساده است، اما به‌عنوان کسی که تجربه زیادی دارم و در جشنواره‌های مختلفی حضور داشته‌ام، باید بگویم خیلی از جشنواره‌های معتبر با یک یا دو نفر از میهمانان ما برگزار و تمام شوی آن‌ها روی آن یک یا دو نفر متمرکز می‌شود و بقیه میهمانان‌شان از افراد درجه ۲ هستند، درحالی‌که ما امسال بیش از ۱۴ نام برجسته در جشنواره داشتیم که هر کدام از آن‌ها برای برگزاری یک جشنواره کافی هستند.

شواهد تاریخی
رضا میرکریمی که کسی در زحماتی که برای این جشنواره کشیده شکی ندارد؛ کارگردانی که توانسته ارتقای ملموسی در برد و کیفیت و اعتبار بخش جهانی فیلم فجر به وجود آورد؛ درحالی می‌گوید که «خیلی از جشنواره‌های معتبر با یک یا دو نفر از میهمانان ما برگزار و تمام شوی آن‌ها روی آن یک یا دو نفر متمرکز می‌شود و بقیه میهمانانشان از افراد درجه ۲ هستند»؛ که اتفاقا روز گذشته مجموعه‌ای از بریده روزنامه‌های مربوط به مصاحبه‌های میهمانان خارجی جشنواره جهانی تهران در سال ١٣٥٠ در فضای مجازی منتشر شده که حکایت از این دارد که فقط و فقط در آن دوره از فستیوال تهران -که داشت گام‌به‌گام به سمت رده الف. بودن حرکت می‌کرد- بزرگان آن روز‌های سینمای دنیا، چون جیلو پونته کورو، روبن مامولیان، تونی کرتیس، کریستوفر لی، رنه کلر، جیمز میسون، پل وینفلید، خوان آنتونیو باردم، فرانک کاپرا، گریگوری پک، کندیس برگن، فرانچسکو روزی، مارلن ژوبر، رکس هریسون، ترور هاوارد، ترنس استامپ، ایو بواسه، شارلوت رمپلینگ، رنه کلمان، میکل‌آنجلو آنتونیونی، رابرت استک، جرالدین چاپلین، کارلو پونتی، پیتر سلرز، هورست بوخهولتز، ویلیام وایلر و... در تهران حضور یافته بودند.

در فستیوالی که در بخش اصلی‌اش فیلم‌های بزرگی، چون بری لیندون استنلی کوبریک، لنی باب فاسی، پرواز بر فراز آشیانه فاخته میلوش فورمن، تمام مردان رئیس‌جمهوری آلن جی پاکولا و... در کنار چند فیلم ایرانی با هم رقابت می‌کردند...


در این‌که روزگار عوض شده و جنس و وزن میهمانان این مرزوبوم نیز به واسطه این تغییرات تغییر کرده؛ حرفی نیست. درواقع کسی انتظار ندارد امروز هم لیست میهمانان جشنواره آقای میرکریمی را هفتاد- هشتاد چهره درجه یک پر کرده باشد. اما حداقل انتظاری که از کارگردانی که خود حداقل در فستیوال‌های رده بی حضور پررنگی داشته وجود دارد این است که چنین نپندارد با صرف حضور چند تدوینگر و فیلمبردار می‌توان جشنواره‌ای پروزن داشت. نه؛ متاسفانه وزن جشنواره‌ها را چهره‌ها تعیین می‌کنند و جز استون و نرو و معدودی دیگر چهره‌ای در این فستیوال حضور نداشت...

الیور رایگان!
بحث‌انگیزترین بخش سخنان میرکریمی جایی است که می‌گوید بیشترین خدماتی که به آقای الیور استون دادیم، این بود که ۲ بلیت هواپیمای او و همسرش را تقبل کردیم. به‌عنوان کسی که خود چندبار مرتکب ساخت فیلم شده و چندباری هم در جشنواره‌هایی حضور داشته؛ و شاهد بوده‌ام که نه‌تن‌ها چهره‌هایی در حد الیور استون، که حتی چهره‌های رده دوم نیز برای حضور در فستیوال‌هایی غیر از کن و برلین و ونیز چه ارقامی را مطالبه می‌کنند، به جرأت می‌گویم چنین اتفاقی در فستیوالی در حد و اندازه جشنواره فجر بعید است.

یعنی چیزی در مایه‌های معجزه رضا میرکریمی. البته خود میرکریمی هم در ادامه صحبت‌هایش گفته که آدم‌های هم‌تراز او وقتی به جشنواره‌های منطقه‌ای می‌روند، تنها برای حضورشان ۱۰۰‌هزار دلار دستمزد می‌گیرند. در واقع منظور این دبیر پرکار جشنواره این بوده که نشان دهد توانسته جشنواره را به جایی برساند که صرف حضور در آن برای چهره‌های معترض هالیوودی نیز جاذبه داشته باشد، اما این‌جاست که این پرسش پیش می‌آید که چه جاذبه‌ای؟ آیا استون نیاز به تریبونی، چون جشنواره ما دارد که شعار‌های ضددولتی‌اش را با جهانیان در میان گذارد؟

آیا این حرف‌ها را فقط در این‌جا زده؟ پس چرا هرکدام از سخنان او را که در این جشنواره می‌خوانیم و می‌شنویم، حس می‌کنیم که بار‌ها و بار‌ها آن‌ها را از زبان او شنیده‌ایم؟ البته جز مورد جعفر پناهی و اصغر فرهادی را؛ چون در جشنواره‌هایی با سبقه پررنگ هنری استون جرأت چنین ابراز نظری را ندارد؛ و البته دلش هم نمی‌خواهد جزو قبیله مخالف فیلمسازان در نظر گرفته شود. از این‌روست که خیلی‌ها بر این باورند فقط و فقط برای زیرسوال‌بردن دو نام مطرح سینمای مستقل الیور استون باید سبیلش حسابی چرب شده باشد؟!

به نفع میرکریمی
کارگردانی که عمری در جشنواره‌ها بوده و حداقل تا ١٠‌سال پیش جشنواره‌ای نبوده که بی‌حضور او برگزار شده باشد؛ با این‌که مایل به افشای نامش در این گزارش نیست، اما برای ثبت در تاریخ می‌گوید که: معمولا برای دعوت در جشنواره‌ها پولی به میهمانان داده نمی‌شود، اما برخی مواقع افراد مهمی را دعوت می‌کنند که آن‌ها برای حضور در جشنواره مبلغی را تعیین می‌کنند.

به‌عنوان مثال از آمیتا باچان برای حضور در جشنواره‌ای دعوت شد که برای حضور در آن جشنواره مبلغ پیشنهادی‌اش ١٥٠‌میلیون تومان بود، اما در مورد الیور استون نمی‌توان اظهارنظر کرد، زیرا فردی مبارز است. با توجه به حضور امیر اسفندیاری در این جشنواره به نظر نمی‌رسد الیور استون برای حضور در جشنواره مبلغی دریافت کرده باشد و تنها حضور دوستانه داشته است. همچنین باید دانست که در فستیوال‌های درجه یک، چون کن و برلین برای حضور افراد هیچ مبلغی در نظر گرفته نمی‌شود.

یک شائبه
رسانه‌ای روز گذشته آمدن الیور استون را به ایران بی‌ارتباط با مدیران جشنواره دانست. البته در گزارشی که «شهروند» چندی پیش در این مورد تنظیم کرده بود، به نقش سازمان اوج در این دعوت اشاره شده بود؛ و حالا هم رسانه‌ای دیگر پای عماریون را وسط کشیده و با اشاره به این‌که «برگ برنده‎ جشنواره را نادر طالب‎زاده آورده و در همه جا با او بوده، در تلویزیون، مصاحبه‎ها و حتی موزه‎ عبرت (!) با او به لهجه‎ آمریکایی بگو و بخند کرده و میرکریمی هم هاج‌وواج مانده و احساس کرده مرد شماره‎ ۲ است، شاید زمانی که امیر اسفندیاری هم در سمت دیگر استون ‎ایستاده و با تسلط نسبی‎اش به زبان، بگو بخند می‎کرده» رضا میرکریمی را در اصل نفر سوم جشنواره معرفی کرده بود. موضوعی که ناراحتی میرکریمی را موجب شده است.

بگذریم. این رشته سر دراز دارد...

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید