نمایش «شیر‌های خان‌باباسلطنه»؛ اشک‌های پشت خنده

نمایش «شیر‌های خان‌باباسلطنه»؛ اشک‌های پشت خنده

«شیر‌های خان‌بابا‌سلطنه» به عبارتی نماد جامعه در‌هم‌ریخته‌ای است که اعتراض و نابسامانی‌هایش را با نمایشی شاد و پرسروصدا به شوخی می‌گیرد تا بتواند فریاد‌ها و اشک‌های خود را در پس پشت خنده‌هایش پنهان کند و درهمین‌حال در لحظه‌هایی نیز از بیننده اشک هم بگیرد که این «در میان خنده‌گریستن» نقطه فراز این نمایش است.

کد خبر : ۵۶۵۵۱
بازدید : ۱۱۶۵
نمایش «شیر‌های خان‌باباسلطنه»؛ اشک‌های پشت خنده
نمایش «شیر‌های خان‌باباسلطنه» از همان ابتدا با ساز و ضرب و موسیقی شاد و شنگولِ بزن‌وبکوب و با طنز و تکه‌پرانی‌ها و حرکت‌های ریتمیک ریزودرشت رقص آغاز می‌کند و تماشاگر را با خنده‌های سرخورده ازیادرفته‌اش آشتی می‌دهد.
تا آنجا که در تمام طول نمایش نه روی صندلی‌اش جابه‌جا می‌شود و نه به ساعتش نگاه می‌کند. روند دینامیک کار به‌قدری متنوع و رنگارنگ و چندصدایی است که مخاطب را به‌نوعی در اجرا و فضای داستان سهیم می‌کند و در دو ساعت پیش‌رو او را از دلواپسی‌های خانه و خیابان می‌رهاند.
در این میان دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های منظوم که هم سرشار از بار معنایند و هم شیرین و مفرح، به‌شدت تمرکز و تأمل ایجاد می‌کنند؛ کلمات و سطر‌های آشنا و ملموسی که یادآور اضطراب‌ها و رنج‌ها و اندوه زمستان‌های سرد و سیاه تاریخ و زندگی مردمانند و در این نمایش به یک مضحکه تبدیل می‌شوند.
کوچک می‌شوند. حقیر می‌شوند. سنگینی بار خود را از روی شانه‌های مخاطب برمی‌دارند و او را به قصه‌های غمگین زندگی‌اش می‌خندانند. در فرهنگ دموکراتیک یونان نیز با آثاری از هومر و شکسپیر و گوته نمایش‌نامه‌های منظوم اجرا می‌شد، چراکه نمایش نمادی از حضور دیالوگ در جامعه است و تک‌صدایی و انفعال را از جامعه می‌گیرد.
نمایش «شیر‌های خان‌باباسلطنه» پیش از هر چیز یک نمایش است؛ یک نمایش تمام‌عیار. یک تئاتر است که در ژانر کمدی موزیکال تعریف می‌شود بی‌آنکه خواسته باشد پیام یا رسالتی را به مخاطب تحمیل کند، اما مثل هر کار هنری دیگری حس همدردی‌اش از بیننده پنهان نمی‌ماند و به او منتقل می‌شود، چراکه هنرمند به‌عنوان حساس‌ترین عضو جامعه با درد‌های مردم تنیده شده است و از مردم جدا نیست.
به همین سبب این نمایش توانسته است آن حس همذات‌پنداری را در تماشاگران خود برانگیزد. تماشاگر صدای قشر‌های آشنای جامعه خودش را از همان فاصله کم می‌شنود. صدای خودش را می‌شنود. صدای لالایی مادر و آوای غمگنانه زنان بیوه... صدای حسرت محرومان و گرسنگان....
«شیر‌های خان‌بابا‌سلطنه» به عبارتی نماد جامعه در‌هم‌ریخته‌ای است که اعتراض و نابسامانی‌هایش را با نمایشی شاد و پرسروصدا به شوخی می‌گیرد تا بتواند فریاد‌ها و اشک‌های خود را در پس پشت خنده‌هایش پنهان کند و درهمین‌حال در لحظه‌هایی نیز از بیننده اشک هم بگیرد که این «در میان خنده‌گریستن» نقطه فراز این نمایش است.
بی‌سبب نیست که «شیر‌های خان‌باباسلطنه» توانسته است یکصدوسی‌وچند روز خود را بر صحنه نگه دارد و تماشاگران انبوه را روی تک‌تک صندلی‌ها و پله‌های سالن پردیس شهرزاد بنشاند. کار افشین هاشمی، هم در نوشتن متن و هم کارگردانی تحسین‌برانگیز است، به‌ویژه در گزینش بازیگرانی این‌چنین که بازی را زندگی می‌کنند و همه ظرفیت‌های نمایشی خود را صمیمانه به صحنه می‌آورند.
در این میان گلاب آدینه فصل دیگری است... حضوری گرم و درخشان و به‌یادماندنی دارد. با تمام وجود به صحنه می‌آید. از جان مایه می‌گذارد. شور و انرژی می‌آفریند. عشق می‌آفریند؛ عشقی که بن‌مایه خلاقیت‌های هنری و کاراکتر منحصربه‌فرد اوست و... باز هم گلاب آدینه...؛ این پدیده خستگی‌ناپذیر در عرصه تئاتر و سینمای این سرزمین....
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید