تستر ایرانی؛ دنیای پرماجرای «خوشمزهخورها»
ظرف بزرگ ماکارونی را مقابلش گذاشته و با سرعت زیادی به کمک دو چوب رشتههای ماکارونی را روانه دهانش میکند و هرازگاهی نگاهی از رضایت به دوربین میاندازد. حرفی نمیزند و تنها با لذت تمام غذا میخورد. در فیلم دیگری چند ظرف غذا روی میز چیده شده و دوباره با همان جثه کوچکش پشت میز نشسته است و با اشتها میخورد. این تصویری آشنا در چند صفحه پرطرفدار ایرانی و خارجی است که صاحبانشان به «خوشمزهخورها» معروفند. داستان کاری کسانی که از غذا خوردن لذت میبرند، برای رستورانها در اینستاگرام تبلیغ میکنند و درآمد خوبی هم دارند.
شغل من خوردن غذاست!
«من نمونه ایرانیام. ایرانیزه شده خوشخورهای اینستاگرام. این کار متداولی است و در تمام دنیا انجام میشود.» ٨-٩ ماهی میشود، دنبالکنندگان اینستاگرام با مهدیسفود آشنا شدهاند و علاقهمندان به غذا آن را دنبال میکنند. مهدیس فریدونی خودش را اینگونه معرفی میکند: «فارغالتحصیل کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی از دانشکده علوم و تحقیقات. از خوردن غذا لذت میبرم و میتوانم بگویم همیشه آدم شکمویی بودهام.
عشق کافهگردی
یکی دو سالی میشود که تب گذاشتن عکس پیتزاهای کشآمده، بستنیهای رنگرنگ، فنجانهای قهوه و لیوانهایی با آبمیوههای مختلف در اینستاگرام تقریبا همهگیر شده است تا بهانهای باشد برای کافهگردیها و کسب درآمد بعضی از آدمها. اگر اهل کافهگردی باشید صفحه علی یگانه میتواند به شما کمک کند تا بدانید به کدام کافهها سر بزنید و از فضا و منوی آن لذت ببرید. او چهار سالی است که عکس کافههای مورد علاقه و تأییدش را در صفحهاش به اشتراک میگذارد. عکسهایی که در قالب یک اتفاق و زیرپوستی کافهای را تعریف میکند.
تیستر ایرانیام
از گذاشتن عکس قهوه در فیسبوک شروع شد. متولد بهمن است، سال ٥٦. در منچستر به دنیا آمده و حالا مالک برند مسترتیستر و مدیرعامل شرکت کاسپید در لندن است. او به همراه همسرش به رستورانها سر میزند و غذایی را سفارش میدهد تا در نهایت پستی از آن برای مخاطبان بگذارد و از خوبیها و بدیهای رستوران و غذا بگوید.
١٠ سال پیش عکس قهوهای را در فیسبوک گذاشتم و از لایکهایی که گرفتم، متوجه شدم مردم غذا را دوست دارند. پدرومادرم فرهنگی بودند و برای همین بسیاری از اوقات بیرون غذا میخوردیم همه اینها دستبه دست هم دادند تا تصمیم بگیرم غذا بخورم و تجربیاتم را به اشتراک بگذارم.
به شکل رندوم رستورانها را انتخاب میکنم و اگر رستوران یا غذای خوبی پیدا کنم به مردم معرفی میکنم، البته تجربههای بد را هم به اشتراک میگذارم. درواقع منتقد رستورانها هستم. این یکی از ویژگیهای مسترتیستر است. مستر وابستگی مالی ندارد و خریدنی نیست. با هر اکانتی هم تبلیغ بدهید مستر تبلیغ نمیکند، البته تبلیغ موادغذایی و محصولات را قبول میکند، اما رستوران نه.
بله. با هزینه شخصی به رستورانهای مختلف سر میزنم و غذایشان را تست میکنم. کارم معرفی غذاهاست و تنها در ایران این کار را دنبال نمیکنم تاکنون به ٣٠ کشور سفرکردهام و غذاهای محلیشان را معرفی کردهام آخرین سفرم به مالزی به دعوت سفارت مالزی بود. میهمان سفیر مالزی بودیم برای گزارش از کوالالامپور. البته این سفر به این شکل بود، چون سفرهای خارجی را هم بدون دعوت میروم و غذاهای مختلف را تست میکنم. عجیب نیست با هزینه خودم میروم. کار مستر به کاسپید کمک میکند، چون زمانی که برای قراردادهای کاسپید میروم و آنها مستر را میبینند، بهتر و راحتتر به حمید سپیدنام اعتماد میکنند.
٢٠ سالی میشود که در زمینه وب فعالیت میکنم و حالا جزو سه کاندیدای برتر اروپا شدهام.
رستوران ابوعلی در دولتآباد. رستوران کوچکی که حالا شبها برای خوردن غذا باید در صف بایستید. ٩٩ درصد رستورانها را اتفاقی و بدون هماهنگی میرویم، البته پیش آمده که در مورد غذا یا رستورانی بد نوشتهام و نتیجه آن پایین آمدن شیشه ماشین، شکایت و مسائل بد دیگر بوده است.
الگویی نداشتهام. در همان دورهای که در انگلستان زندگی میکردم مسابقات آشپزی را دنبال میکردم و از آنها ایده گرفتم، البته فیلم موش آشپز هم بیتأثیر نبود.
عجیبترین غذاهایی که دیدم از سوسک و قورباغه تهیه شده بودند که امتحان نکردم، اما عجیبترین غذا، گوشت نوعی ماهی بود که از لحاظ طعم و شکل برایم عجیب بود.