راز نقاشی ۵ میلیاردی سهراب سپهری چیست؟
در این گزارش به بررسی زوایای پنهان نقاشی سهراب سپهری پرداخته ایم که در این حراجی توانست ۵ میلیارد تومان به فروش برسد.
کد خبر :
۵۹۷۱۷
بازدید :
۹۸۶۷
فرید عطارزاده | جمعه شب حراجی تهران شب عجیبی را از سر گذراند. شبی که سنگینی سایه خانواده گلستان بر کل آثار و رویداد اثر گذاشت و همه چیز تحت الشعاع آنها قرار گرفت و نقاشیای از سهراب سپهری که متعلق به مجموعه شخصی لیلی گلستان بود به عنوان گرانترین اثر به فروش رسید و به حراج تهران انرژی مضاعفی داد.
رویدادی که در سالهای اخیر توجهها را به خودش جلب کرده و آرام آرام توانسته سرمایههای هنردوستان ایرانی که در حراجهای کشورهای منطقه هزینه میشد را به داخل کشور بیاورد. مجموع فروش این رویداد در جمعه شب، ۳۱ میلیارد و ۳۷۸ میلیون تومان اعلام شده و البته طبیعتا همواره با انتقاد بخش سنتی جامعه رو به رو است.
این طیف از جامعه با نگاه کلاسیک خود با سردی از چنین رویدادهایی یاد کرده و آنها را هزینههایی بی مورد میدانند. شرایط اقتصادی فعلی جامعه نیز مزید بر علت شده تا امسال انتقادها تندتر شود و رسانههای اصولگرا با عینک بدبینی به این رویداد نگاه کنند.
از سوی دیگر، اما طیف بزرگی از هنردوستان و حتی اقتصاددانان قرار گرفته اند که عقیده دارند برگزاری چنین رویدادهایی هم از خروج ارز کشور در حراجهای بین المللی جلوگیری میکند و هم باعث میشود ارزش آثار هنرمندان داخلی کشور حفظ شود.
در این گزارش به بررسی زوایای پنهان نقاشی سهراب سپهری پرداخته ایم که در این حراجی توانست ۵ میلیارد تومان به فروش برسد.
بیشتر بخوانید: رکورد میلیاردی تابلو سهراب سپهری
لیلی گلستان چه میگوید؟
ابراهیم گلستان، سهراب سپهری، داریوش مهرجویی و داریوش شایگان بخشی از روشنفکران دهه ۵۰ را تشکیل میدادند و تا سالها بعد، تاثیرات بسزایی در جهت دهی طبقه روشنفکران ایران را داشتند. ابراهیم گلستان و سهراب سپهری نیز رفاقت نزدیکی با یکدیگر داشتند و رفت و آمدهای خانوادگی میان آنها برقرار بود.
ایده خلق بسیاری از آثار سهراب سپهری در منزل ابراهیم گلستان شکل گرفت و بسیاری از آنها در خانه خانواده گلستان باقی ماند. در آن زمان سهراب سپهری هنوز به عنوان یک نقاش نتوانسته بود در دنیای هنر اثر گذار باشد و بنابراین جایی بهتر از گنجینه شخصی خانواده گلستانها پیدا نکرد.
پیش از انقلاب که ابراهیم گلستان تصمیم گرفت ایران را ترک کند، بسیاری از آثار سهراب سپهری را در همان خانه تهرانشان گذاشت. آثاری که بعدها به عنوان یک گنجینه ارزشمند برای لیلی گلستان تبدیل شد و با نمایش همان آثار توانست مسیر زندگی را تغییر دهد.
لیلی گلستان سال گذشته در گفت و گویی در مورد این آثار گفته بود: «وقتی از شوهرم جدا شدم، یک زن تنها بودم که پولی برای گذران زندگی نداشتم. پس تصمیم گرفتم گاراژ خانه مان را کتابفروشی کنم. از سال ۶۰ تا ۶۶ تنها کتابفروش منطقه دروس بودم. با مشکلاتی که در بازار کتاب به وجود آمد، تصمیم گرفتم کارم را تغییر دهم.
لیلی گلستان سال گذشته در گفت و گویی در مورد این آثار گفته بود: «وقتی از شوهرم جدا شدم، یک زن تنها بودم که پولی برای گذران زندگی نداشتم. پس تصمیم گرفتم گاراژ خانه مان را کتابفروشی کنم. از سال ۶۰ تا ۶۶ تنها کتابفروش منطقه دروس بودم. با مشکلاتی که در بازار کتاب به وجود آمد، تصمیم گرفتم کارم را تغییر دهم.
فکر کردم که من هنر خوانده ام، پدرم هم مجموعه دار است و با تمام نقاشان معاصر آشناست، پس گالری گلستان را تأسیس کردم. گالری ام را با نقاشیهای سهراب سپهری خانواده خودمان شروع کردم، و حالا با تمام سختیهایی که در این راه کشیده ام، ۲۸ سال است که گالری دارم.»
نقاشیهای سهراب سپهری خانواده گلستان، اما هنوز هم برای این خانواده خوش یمن است و روز جمعه یکی از آثار بدون نام سهراب سپهری به قیمت ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به فروش رسید.
لیلی گلستان در مورد چگونگی خلق این اثر گفته: «یک روز مادر من یک کاناپه بزرگ سه نفره سفید خریده بود که ساده ساده بود. جمعهها سهراب و محصص و ابوالقاسم سعیدی به خانه ما میآمدند. وقتی سهراب رسید گفت: به به چه کاناپه قشنگی مبارک باشد. خیلی زیباست، ولی چرا بالا سر این کاناپه خالی است؟ مامان من هم فوری بل گرفت و گفت: خب بکش!
یک جمعهای بود که سهراب زنگ خانه را زد و گفت: بیایید کمک. ما رفتیم دم در و دیدیم که یک چیز خیلی بلندی را روی سقف ماشین اش بسته است. کمک کردیم و آوردیم داخل منزل. بازش کردیم و دیدیم این تابلو بود.
واقعا یک اثر استثنایی است نه به این دلیل که برای خانواده ماست، برای هر کس دیگری هم بود من این حرف را میزدم. اولا اندازه این اثر قابل توجه است، زیرا سهراب تا حالا اثری با چنین اندازهای کار نکرده. دوما اینکه با کاردک کار کرده.
من هیچ وقت ندیدم که سهراب کاری را با کاردک کار کرده باشه. رنگبندی این اثر، حال و هوای روستایی آن و... درجه یک است. جمعهها که به خانه ما میآمدند، سهراب گاهی اوقات به عقب و جلو میرفت و به تابلو نگاه میکرد. به او میگفتم چرا؟ میخواهی در نقاشی خودت عیب پیدا کنی؟
او پاسخ میداد نه، رنگ این نقاشی را خودم خیلی دوست دارم. ما خوشحال میشدیم که خودش این تابلو را خیلی دوست دارد. یک علاقه خاصی داشت، چون هر دفعه که میآمد، میرفت جلو و این تابلو را نگاه میکرد.»
و حالا میرسیم به داستان دومین تابلویی که از سهراب سپهری در این حراجی به فروش رسید.
و حالا میرسیم به داستان دومین تابلویی که از سهراب سپهری در این حراجی به فروش رسید.
دومین اثر سهراب سپهری یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تا یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان قیمت گذاری شده بود. برای این اثر که در دهه ۴۰ شمسی خلق شده با قیمت یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان چکش زده شد و به فروش رسید.
طبق شنیدهها این اثر پیش از انقلاب، توسط ابراهیم گلستان به یک وکیل هدیه داده شده بود. گویا آن وکیل کار بزرگی برای ابراهیم گلستان انجام داده بود، اما از دریافت حق الزحمه خودداری کرده بود. ابراهیم گلستان نیز برای تشکر، این اثر ارزشمند را به این وکیل هدیه میدهد.
این وکیل چند سالی است که فوت کرده و خانواده او این اثر را در حراجی به فروش رساندند. شنیده شده آنها قبل از فروش این اثر در حراجی، اصالت آن را با خانواده گلستان چک کرده بودند.»
چرا این اثر مهم شد؟
تا به حال مجموعههای دیگر سهراب سپهری که عمدتا از سری «درختان» بودند، بیشترین قیمت در میان آثار سهراب را داشتند. سال گذشته بود که یکی از آثار همان مجموعه با قیمتی نزدیک به ۳ میلیارد تومان به فروش رسیده بود.
شاید برای شما هم این سوال به وجود بیاید پس چرا این اثر ناگهان رکورد زد؟ کارشناسان، سه دلیل مهم را برای آن ذکر میکنند. الا اولین نکته، محبوبیت سهراب سپهری در میان هنردوستان ایران است.
میتوان این نکته را در حراجیهای خارج از کشور مشاهده کرد که آثار افراد هم رده با سهراب سپهری مانند منوچهر یکتایی، حسین زنده رودی و پرویز تناولی معمولا با قیمت بالاتری نسبت به آثار سهراب سپهری توسط هنردوستان خارجی خریداری میشود. سهراب در میان ایرانیها روز به روز به محبوبیت اش افزوده میشود و آثارش نیز بیشتر از گذشته مورد توجه قرار میگیرد.
نکته مهم دیگر، فروش این اثر توسط خانواده گلستان بود. اصولا مجموعه داران به این نکته بسیار توجه میکنند که آثار خود را از چه کسانی دریافت میکنند. خانواده گلستان نیز یکی از وزنههای مهم تاریخ هنر و روشنفکری ایران محسوب میشوند و از این رو، فروش آثار توسط این خانواده، ارزشهای آن را چند برابر میکند.
آن هم خانواده گلستان که رفاقت دیرین با سهراب سپهری داشتند. ال ۳ آخرین نکته نیز در ابعاد این اثر است که نسبت به دیگر کارهای سهراب سپهری کاملا متفاوت است. این اثر، اندازه چشمگیر ۱۰۰ در ۳۰۰ سانتی متر را دارد.
بازتابها در شبکههای اجتماعی
مانند همیشه بازتابها در شبکههای اجتماعی متفاوت بود. عدهای از کاربران معتقد بودند اثر این ارزش کمتر از این حرف هاست و نباید در شرایط فعلی اقتصادی کشور چنین هزینههایی صورت گیرد. برخی دیگر از کاربران، اما روی خوش به آن نشان دادند و معتقدند ارزش هنر در کشور، آرام آرام به جایگاه واقعی خود نزدیک میشود.
برخی از کاربران نیز به آن مصاحبه معروف لیلی گلستان در سال گذشته اشاره کردند که گفته بود: «تمام کودکی و نوجوانی ام را با بغض صبحگاهی از خواب بیدار شدم. بعدها وقتی بزرگتر شدم فهمیدم که اینها به خاطر پدر بداخلاق، سلطه جو، تحقیر کننده و زورگو بود.»
آنها میگویند هم آثار گالری گلستان که مسیر زندگی لیلی گلستان را تغییر داد و هم فروش میلیاردی این نقاشیهای سهراب سپهری همه به واسطه همان پدری به دست آمده که لیلی گلستان او را اینگونه خطاب کرده بود.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰