فیلم گنجه درد و بازنمایی جذابِ سیاهی جنگ
«گنجه درد» (The Hurt Locker) فیلمی است برای آنهایی که دنبال چیزی فراتر از این حرفها هستند. این فیلم ۲۰ دقیقه از آن «تبدیل شوندگان» کوتاهتر است و سه برابر نسبت به آن جذابیت دارد.
کد خبر :
۶۰۲۳۷
بازدید :
۵۶۹۲
خلاصه داستان: افسری آمریکایی به عنوان سرپرست تیم خنثی سازی بمب در عراق منصوب میشود. اما تعهد او به کار و همچنین روشهای غیر معمول اش در مواجه با خطر او و هم تیمی هایش را دچار مشکلاتی میکند.
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
ایندی وایر | اریک کان، جنگ جهنم است. این یک کلیشه است، ولی چیزی نیست که هالیوود اغلب به سراغ آن برود. البته، استثنائاتی هم وجود دارد، مثل «جوخه» (Platoon) اثر «اولیور استون» (Oliver Stone)، که هیچ ترسی از نشان دادن جنگ به عنوان همان تجارت شنیع و حیوانی که واقعا هم هست، ندارد. ولی «جوخه» و فیلمهایی از آن جنس بیش از آن که هیجانی باشند، درام هستند.
سوال آن است که آیا امکان ساخت تنشی که مخاطب را مدام درگیر و روی صندلی میخکوب کند در یک فیلم جنگی بدون آن که اثر تبدیل به یک مراسم تجلیل از خشونت و خونریزی وجود دارد یا خیر.
«کاترین بیگلو» (Kathryn Bigelow)، همسر سابق «جیمز کمرون» (James Cameron) و کارگردان «روزهای عجیب» (Strange Days) و «نقطه شکست» (Point Break)، به این سوال یک پاسخ «بله» مصمم و قاطعانه میدهد! در هفتهای که در آن «تبدیل شوندگان: انتقام شکست خوردگان» (Transformers: Revenge of the Fallen) آمده تا با جلوههای ویژه اغراق شدهاش مثلا مخاطبان را با «اکشن» به شدت احمقانهاش روی صندلی میخکوب کند، «گنجه درد» (The Hurt Locker) فیلمی است برای آنهایی که دنبال چیزی فراتر از این حرفها هستند. این فیلم ۲۰ دقیقه از آن «تبدیل شوندگان» کوتاهتر است و سه برابر نسبت به آن جذابیت دارد.
«گنجه درد» شاید اولین فیلم در مورد جنگ عراق باشد که مطلقا تبلیغاتی و سیاسی نیست. فیلم اصلا اهمیتی نمیدهد که تاخت و تاز و اشغال این کشور درست است یا غلط یا اخلاقی است یا غیراخلاقی. تنها چیزی که اهمیت دارد آن است که آنجا نظامیهایی حضور دارند، آنها کاری را باید انجام دهند، و مهمترین چیز برای هر کسی در آنجا آن است که پس از اتمام وظیفهاش زنده و نسبتا سالم باشد.
«گنجه درد» شاید اولین فیلم در مورد جنگ عراق باشد که مطلقا تبلیغاتی و سیاسی نیست. فیلم اصلا اهمیتی نمیدهد که تاخت و تاز و اشغال این کشور درست است یا غلط یا اخلاقی است یا غیراخلاقی. تنها چیزی که اهمیت دارد آن است که آنجا نظامیهایی حضور دارند، آنها کاری را باید انجام دهند، و مهمترین چیز برای هر کسی در آنجا آن است که پس از اتمام وظیفهاش زنده و نسبتا سالم باشد.
این یک فیلم اکشن است، ساده و خالص. آمریکاییها و متحدانشان «آدمهای خوب» (در صحبت عام، اینطور است) و شورشیها «آدمهای بد» هستند. فیلم اصلا از این حد عمیقتر نمیشود. نتیجه یک تجربه میخکوب کننده و تحریک کننده آدرنالین است که سکانسهای تعلیقامیز مختلفی را در خود جمع کرده است.
شخصیتهایی که تمرکز این فیلم روی آنهاست، تکنسینهای عملیات خنثی کردن بمب هستند، و سعی دارند تا یک بمب را خنثی کنند در حالی که در تیررس تک تیراندازهای دشمن نیز هستند و کار آنها از جمله مخاطره آمیزترین کارهاییست که در ارتش میتوان داشت.
«گنجه درد» نامهایی، چون «رلف فینز» (Ralph Fiennes)، «گای پیرس» (Guy Pearce)، و «دیوید مورس» (David Morse) را در میان بازیگران خود میبیند، ولی این بازیگران نام آشنا تنها نقشهایی کوچک را در طول فیلم بر عهده دارند. این عمدی است از آن جایی که، اگرچه این چهرههای نام آشنا مردم را به سینما میکشانند، ولی میتوانند باعث حواس پرتی مردم از موقعیتها و اتفاقات فیلم هم شوند.
«گنجه درد» نامهایی، چون «رلف فینز» (Ralph Fiennes)، «گای پیرس» (Guy Pearce)، و «دیوید مورس» (David Morse) را در میان بازیگران خود میبیند، ولی این بازیگران نام آشنا تنها نقشهایی کوچک را در طول فیلم بر عهده دارند. این عمدی است از آن جایی که، اگرچه این چهرههای نام آشنا مردم را به سینما میکشانند، ولی میتوانند باعث حواس پرتی مردم از موقعیتها و اتفاقات فیلم هم شوند.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای جنگی تلخ و تاثیرگذار
ستارههای اصلی «جرمی رنر» (Jeremy Renner) در نقش «جیمز»، «آنتونی مکی» (Anthony Mackie) در نقش «سنبرن»، و «برایان گراتی» (Brian Geraghty) در نقش «اوون الدریج» هستند. آنها نقش یک گروه سه نفره از متخصصین عملیات خنثی بمب در بغداد را ایفا میکنند. «سنبرن» و «اوون» پشتیبانی و تدارکات را فراهم میکنند؛ «جیمز» آن مردیست که روی بمب کار میکند. او پذیرای ریسک است، چیزی که «سنبرن» را آزار میدهد، و او تقریبا خودش را بیش از یک بار در معرض انفجار قرار میدهد که به خاطر ریسک پذیری بیش از حد و بالای اوست.
این یک فیلم پرکشش و خوش ساخت است که مخاطبان را در لبه صندلی نگه میدارد. این فیلم ۱۳۰ دقیقه به طول میانجامد؛ خیلی از بینندگان سالن را ترک خواهند کرد در حالی که حس میکنند فیلم تمام رمق آنها را گرفته است. همان طور که در سکانس آغازین خود مشخص میکند، «گنجه درد» فراتر از اعزام شخصیتهایش به دل اتفاقات به شکلی غیرمنتظره و بدون هیاهو نیست.
این یک فیلم پرکشش و خوش ساخت است که مخاطبان را در لبه صندلی نگه میدارد. این فیلم ۱۳۰ دقیقه به طول میانجامد؛ خیلی از بینندگان سالن را ترک خواهند کرد در حالی که حس میکنند فیلم تمام رمق آنها را گرفته است. همان طور که در سکانس آغازین خود مشخص میکند، «گنجه درد» فراتر از اعزام شخصیتهایش به دل اتفاقات به شکلی غیرمنتظره و بدون هیاهو نیست.
حداقل هفت سکانس پرتوان و پرکشش در فیلم وجود دارد، هر کدام از آنها هم میتواند دست مایه اصلی یک فیلم سینمایی باشد. «بیگلو» از یکی به سمت دیگری میرود در حالی که زمان کمی را صرف توقف میکند. با این حال، علی رغم تمرکز روی کشش و تعلیق، شخصیتها همگی به خوبی درک شده و ستینگ فیلم نیز با قدرت ساخته شده است.
بیش از هر فیلم دیگری که اخیرا اکران شده، این فیلم به ما آن حس «شما آنجا در بطن قضیه هستید» را میدهد و ما را به دل عراقی میبرد که به اخبارهای شبانگاهی این روزها چندان شباهتی ندارد. (فیلم در اردن تصویربرداری شده است.)
برای این مردان، اهداف تاکتیکی بی ربط است. تمام چیزی که اهمیت دارد شمارش روزها تا پایان تور خدمت است. شورشیها یک دشمن هستند؛ با حضور آنها، یا میکشی یا کشته میشوی. دشمن دیگر وسایل منفجره هستند، و آنها حتی از دشمن قبلی هم بیرحمتر به شمار میرود.
برای این مردان، اهداف تاکتیکی بی ربط است. تمام چیزی که اهمیت دارد شمارش روزها تا پایان تور خدمت است. شورشیها یک دشمن هستند؛ با حضور آنها، یا میکشی یا کشته میشوی. دشمن دیگر وسایل منفجره هستند، و آنها حتی از دشمن قبلی هم بیرحمتر به شمار میرود.
از یک جهت، این فیلم من را به یاد یک مینی سریال تلوزیونی قدیمی بریتانیایی، «خطر بمبهای منفجر نشده» (Danger UXB) انداخت، از این جهت که نمایانگر جدال بین انسان و بمب بود. یک حرکت اشتباه، و دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. در خلال جشنواره بین المللی فیلم تورنتو سال ۲۰۰۸، این فیلم توسط کمپانی «سامیت انترتینمنت» (Summit Entertainment) برای عرضه در ایالات متحده آمریکا انتخاب شد، و چیزی حدود نه ماه طول کشیده تا بالاخره پایش به سینماها باز شود. هیچ بهانهای برای منتظر ماندن برای آن وجود ندارد.
منبع: سایت نقد فارسی
مترجم: دانیال دهقانی
منبع: سایت نقد فارسی
مترجم: دانیال دهقانی
۰