امیر مهدی ژوله؛ باور ندارم سلبریتی شدهام!
تا چند سال پیش شاید کمتر کسی امیرمهدی ژوله را میشناخت. طنزنویسی که کار را در مطبوعات آغاز کرده بود و بعد به گروه نویسندگان کارهای مهران مدیری اضافه شده بود و در پروژههای سریالی این کارگردان با تیم او همراهی میکرد. یک اتفاق، اما کافی بود تا امیرمهدی ژوله را به صف سلبریتیهای جامعه برساند. حضور در خندوانه به عنوان استندآپ کمدین و رقابتی که او تا پایانش را با موفقیت گذراند.
کد خبر :
۶۰۷۷۸
بازدید :
۳۰۸۰
تا چند سال پیش شاید کمتر کسی امیرمهدی ژوله را میشناخت. طنزنویسی که کار را در مطبوعات آغاز کرده بود و بعد به گروه نویسندگان کارهای مهران مدیری اضافه شده بود و در پروژههای سریالی این کارگردان با تیم او همراهی میکرد. یک اتفاق، اما کافی بود تا امیرمهدی ژوله را به صف سلبریتیهای جامعه برساند. حضور در خندوانه به عنوان استندآپ کمدین و رقابتی که او تا پایانش را با موفقیت گذراند.
امیرمهدی ژوله بازیگر طنز
فاطمه پاقلعهنژاد l امیرمهدی ژوله حالا دیگر کم کم در قامت یک بازیگر جا افتاده و میگوید بازیگری را بیش از نویسندگی دوست دارد. ژوله از بازیگران پرکار این روزهای ایران است.
باور ندارم که بازیگر و سلبریتی شدم چرا بنویسم دیگری بازی کند و محبوب شود؟
تا چند سال پیش شاید کمتر کسی امیرمهدی ژوله را میشناخت. طنزنویسی که کار را در مطبوعات آغاز کرده بود و بعد به گروه نویسندگان کارهای مهران مدیری اضافه شده بود و در پروژههای سریالی این کارگردان با تیم او همراهی میکرد. یک اتفاق، اما کافی بود تا امیرمهدی ژوله را به صف سلبریتیهای جامعه برساند. حضور در خندوانه به عنوان استندآپ کمدین و رقابتی که او تا پایانش را با موفقیت گذراند.
حالا امیرمهدی ژوله چند سالی است که بازیگری را هم تجربه میکند. از نقشهای کوتاه یک سکانس و دو سکانس تا نقشهای طولانیتر مثل اتفاقی که در سریال «گلشیفته» رخ داد. سریالی که هفته گذشته آخرین قسمت آن در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. به همین بهانه با امیرمهدی ژوله گفتوگو داشتیم که در ادامه میخوانید.
کاراکتری که در گلشیفته ایفا کردید را خودتان انتخاب کردید یا پیشنهاد کارگردان بود؟ در قسمتهای ابتدایی خیلی طنز کاراکتر خوب درنیامده بود.
ما در ابتدا برای نقشهای دیگری قرارداد بستیم و اصلا از ابتدا قرار بود یک طرح و فیلمنامه دیگری کار شود. منتها آن طرح به مشکلاتی خورد و این طرح که از آن بهتر بود با ایده مرکزی خشایار الوند جایگزین شد. در این طرح جدید نقش من بهتر بود. در واقع چند زوج بودیم که مردها در حق زنان اجحاف کرده بودند.
باور ندارم که بازیگر و سلبریتی شدم چرا بنویسم دیگری بازی کند و محبوب شود؟
تا چند سال پیش شاید کمتر کسی امیرمهدی ژوله را میشناخت. طنزنویسی که کار را در مطبوعات آغاز کرده بود و بعد به گروه نویسندگان کارهای مهران مدیری اضافه شده بود و در پروژههای سریالی این کارگردان با تیم او همراهی میکرد. یک اتفاق، اما کافی بود تا امیرمهدی ژوله را به صف سلبریتیهای جامعه برساند. حضور در خندوانه به عنوان استندآپ کمدین و رقابتی که او تا پایانش را با موفقیت گذراند.
حالا امیرمهدی ژوله چند سالی است که بازیگری را هم تجربه میکند. از نقشهای کوتاه یک سکانس و دو سکانس تا نقشهای طولانیتر مثل اتفاقی که در سریال «گلشیفته» رخ داد. سریالی که هفته گذشته آخرین قسمت آن در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. به همین بهانه با امیرمهدی ژوله گفتوگو داشتیم که در ادامه میخوانید.
کاراکتری که در گلشیفته ایفا کردید را خودتان انتخاب کردید یا پیشنهاد کارگردان بود؟ در قسمتهای ابتدایی خیلی طنز کاراکتر خوب درنیامده بود.
ما در ابتدا برای نقشهای دیگری قرارداد بستیم و اصلا از ابتدا قرار بود یک طرح و فیلمنامه دیگری کار شود. منتها آن طرح به مشکلاتی خورد و این طرح که از آن بهتر بود با ایده مرکزی خشایار الوند جایگزین شد. در این طرح جدید نقش من بهتر بود. در واقع چند زوج بودیم که مردها در حق زنان اجحاف کرده بودند.
یکی با سختگیری برای دانشگاه، یکی با سختگیری برای کار، یکی دیگر با اجازه ندادن به همسرش برای رفتن به مسابقه ورزشی و من هم که بی عذر و بی بهانه برای اینکه او تغییر جنسیت داده بود اموالش را بالا میکشیدم. همه نقشها هم سطح بود و خیلی دوستش داشتم و از آن استقبال کردم.
این نقش هم باز کمدی بود، ولی کمدی حماقت نبود. کمدی این کاراکتر در رذالتی بود که درباره خواهرش اعمال میکرد و از او کلاهبرداری کرده بود و همزمان یک توسری خوری و ذلیلی هم در مقابل نامزد و خانواده نامزدش داشت که اینها همه طنز و موقعیت کمدی داشت.
به نظر میرسید در قسمتهای آخر کارگردان دست شما را بیشتر باز گذاشته بود برای این که خودتان هم بار طنز کاراکتر را بالا ببرید.
این نقش در ابتدا یک مقدار بیرون داستان بود. چون خانمها به هم وصل میشدند، آقایان هم با هم ارتباط داشتند و تازه قسمت سه و چهار من وارد سریال میشدم. از یک قسمتی که پولهای من دزدیده میشد من به بقیه آقایان وصل میشدم و در واقع این تیم شدن یک مقدار دیر اتفاق افتاد وگرنه نقش مشکلی نداشت.
به نظر میرسید در قسمتهای آخر کارگردان دست شما را بیشتر باز گذاشته بود برای این که خودتان هم بار طنز کاراکتر را بالا ببرید.
این نقش در ابتدا یک مقدار بیرون داستان بود. چون خانمها به هم وصل میشدند، آقایان هم با هم ارتباط داشتند و تازه قسمت سه و چهار من وارد سریال میشدم. از یک قسمتی که پولهای من دزدیده میشد من به بقیه آقایان وصل میشدم و در واقع این تیم شدن یک مقدار دیر اتفاق افتاد وگرنه نقش مشکلی نداشت.
اینکه مثلا در طول کار حس کردند نقش جای بیشتری برای کار دارد، بیشتر برایش نوشتند، مورد توجه قرار گرفت از طرف کارگردان یا نویسنده من در جریانش نیستم، ولی خوشحالم اگر به نظرتان بیشتر و بهتر شده.
خودتان میتوانستید در نقش دست ببرید؟ به نظر میرسد مثلا محمد بحرانی بیشتر شوخیها از خودش است.
آقای شعیبی با توجه به اینکه خودش هم متنها را سرپرستی میکرد در طول ساخت سریال خیلی تعامل خوبی با بازیگرها داشت و خیلی آغوش بازی داشت برای قبول کردن پیشنهادات.
خودتان میتوانستید در نقش دست ببرید؟ به نظر میرسد مثلا محمد بحرانی بیشتر شوخیها از خودش است.
آقای شعیبی با توجه به اینکه خودش هم متنها را سرپرستی میکرد در طول ساخت سریال خیلی تعامل خوبی با بازیگرها داشت و خیلی آغوش بازی داشت برای قبول کردن پیشنهادات.
بازیگر اگر چیزی میگفت: روی آن فکر میکرد و اگر خوب بود جا برایش میگذاشت و فردی مثل محمد بحرانی که خودش دستی در نوشتن و اجرا دارد و بچه تئاتر است طبعا آوردههایی با خودش داشت که با هماهنگی کارگردان از آنها استفاده میکرد. سیامک انصاری ایدههای ساختاری در اجرای سکانسها داشت که همیشه هم خوب بود و آقای شعیبی هم استفاده میکرد، محمد هاشمی هم همینطور، من هم تا جایی که میتوانستم چه در سکانسهای خودم، چه دیگران کمک میکردم.
به نظر میرسد گلشیفته همانقدر که میخواهد کمدی باشد، همانقدر هم دغدغه اجتماعی به خصوص دغدغه زنان دارد. با توجه به اینکه خود شما هم معمولا در این موارد زیاد مینویسید نظرتان درباره این وجه از سریال چه بود؟
در واقع فقط همانقدری که در طرح وجود داشت به موضوع زنان میپرداخت. بعدا در پرداخت و داستانکها و خرده قصهها خیلی به سمت این مساله نرفته بودند. بیشتر چیزی که برای آقای شعیبی اهمیت داشت رابطه بین انسانها بود.
در واقع فقط همانقدری که در طرح وجود داشت به موضوع زنان میپرداخت. بعدا در پرداخت و داستانکها و خرده قصهها خیلی به سمت این مساله نرفته بودند. بیشتر چیزی که برای آقای شعیبی اهمیت داشت رابطه بین انسانها بود.
آن نقدهایی که سلیقه من است خیلی تندتر و شلاقیتر است، این خیلی آرامتر و انسانیتر و اخلاقیتر بود و در حقیقت قرائت آقای شعیبی از این موضوعات بود. درباره طنز هم این نکته وجود داشت. همانقدر که دغدغه طنز وجود داشت، دغدغه اخلاق هم وجود داشت، آقای شعیبی به شدت اصرار داشت که بشود این سریال را در جمع خانوادهها دید و اینکه در کارهای کمدی یک کار جدیدی ارائه کنیم.
چون کار کمدی درواقع راه رفتن روی خطوط قرمز اخلاقی و سیاسی است و، چون یک مقدار قبلا در فضای نمایش خانگی دست بازتر بوده، دوستان با فراغ بال بیشتری در این شوخیها وارد میشدند، ولی آقای شعیبی پرهیز داشت و دوست داشت که چه در بحث احترام و چه در بحث اخلاق و روابط این ماجرا دیده میشد.
اینطور که از صحبتهای شما برداشت کردم فیلمنامه نداشتید؟
یک طرح کامل که بسیاری از قسمت هایش نوشته شده بود وجود داشت که ما براساس آن قرارداد بستیم، ولی آن طرح منتفی شد و این طرح جدید را هم با چند قسمت آماده شروع کردیم و باقی در ادامه کار نوشته شد.
اینطور که از صحبتهای شما برداشت کردم فیلمنامه نداشتید؟
یک طرح کامل که بسیاری از قسمت هایش نوشته شده بود وجود داشت که ما براساس آن قرارداد بستیم، ولی آن طرح منتفی شد و این طرح جدید را هم با چند قسمت آماده شروع کردیم و باقی در ادامه کار نوشته شد.
جوادرضویان، مهران غفوریان، امیر مهدی ژوله
شما در فضای مجازی فعالیت زیادی دارید و بازخوردهای تندی هم میگیرید، ولی همچنان به نوشتن ادامه میدهید.
من باور نکردم که بازیگر یا سلبریتی شدم. هنوز دارم با فرمان طنزنویس مطبوعاتی قدیم و با همان فرمان فیس بوک یا نوشتههای مطبوعاتیم مینویسم. پوزیشن من پوزیشن یک طنزنویس اجتماعی است که سابقه طنز سیاسی نوشتن دارم، سابقه جایزه طنزنویسی مطبوعاتی دارم، سابقه روزنامه نگاری ورزشی دارم و حتما راجع به این چیزها میتوانم تحلیل کنم و بنویسم و خب غرم را میزنم.
من باور نکردم که بازیگر یا سلبریتی شدم. هنوز دارم با فرمان طنزنویس مطبوعاتی قدیم و با همان فرمان فیس بوک یا نوشتههای مطبوعاتیم مینویسم. پوزیشن من پوزیشن یک طنزنویس اجتماعی است که سابقه طنز سیاسی نوشتن دارم، سابقه جایزه طنزنویسی مطبوعاتی دارم، سابقه روزنامه نگاری ورزشی دارم و حتما راجع به این چیزها میتوانم تحلیل کنم و بنویسم و خب غرم را میزنم.
خیلی هم ساختارشکنانه و تند و عجیب غریب نیست. در این فضا چیزی که من مینویسم تندتر از چیزی نبوده که مهران مدیری در دورهمی میگفت: یا تندتر از آن چیزی نیست که رضا رشیدپور در حالا خورشید میگوید. الان خیلی روی همه به روی هم باز شده و من نمیدانم این فضا مرهون چه اتفاقی است، ولی فضای خوبی است.
یک مقطعی که اینجا فرانسه شده بود، یک سری اعتصاب کرده بودند، یک سری تجمع کرده بودند، یک سری راهپیمایی میکردند و ... خیلی فضای عجیبی بود که من در این سالها در ایران ندیده بودم و خب این فضا خوب است که مطالبات مطرح میشود و شنیده میشود.
من هم متاثر از چیزی که بر ما میگذرد، چه من نوعی، چه خانواده و اطرافیانم و دوستانم که میتوانم مشکلاتشان را بشنوم و درباره اش بنویسم، واکنش نشان میدهم. یک جاهایی هم اشتباه کردم، یک جاهایی هم تند رفتم، یک جاهایی هم شاید باعث شدم که یک عدهای از حرفی که زدم استفاده کنند که من دوست نداشتم آنها استفاده کنند، ولی نیتم قطعا خیر بوده.
فکر میکنید چرا پستهای شما و مثلا مهراب قاسمخانی که نویسنده طنز هستید، بازخورد بیشتری دارد؟ به تعداد فالور مربوط است؟
نه اصلا. ماجرای سلبریتی بازی نیست. مهراب، چون نویسنده است، دست به قلم است و معمولا تحلیلهای خوبی از اتفاقات دارد میتواند دغدغه اش را خوب بنویسد وقتی تو میتوانی خوب بنویسی، خوب توجهها را جلب میکنی و خوب دیده میشود و بازخورد دارد.
فکر میکنید چرا پستهای شما و مثلا مهراب قاسمخانی که نویسنده طنز هستید، بازخورد بیشتری دارد؟ به تعداد فالور مربوط است؟
نه اصلا. ماجرای سلبریتی بازی نیست. مهراب، چون نویسنده است، دست به قلم است و معمولا تحلیلهای خوبی از اتفاقات دارد میتواند دغدغه اش را خوب بنویسد وقتی تو میتوانی خوب بنویسی، خوب توجهها را جلب میکنی و خوب دیده میشود و بازخورد دارد.
ژوله به همراه علی دایی و امیر حسین رستمی
الان بازیگری چقدر برای شما جدی است نویسندگی چقدر جدی است؟
بازیگری خیلی برایم جدی است و خیلی به من در بازیگری خوش میگذرد و حالم را خوب میکند. ادعایش را ندارم، ولی حالم را خوب میکند. به خصوص تئاتر با آن که خیلی سخت است و خروجی مالی ضعیفی دارد، ولی خیلی خوش میگذرد.
بازیگری خیلی برایم جدی است و خیلی به من در بازیگری خوش میگذرد و حالم را خوب میکند. ادعایش را ندارم، ولی حالم را خوب میکند. به خصوص تئاتر با آن که خیلی سخت است و خروجی مالی ضعیفی دارد، ولی خیلی خوش میگذرد.
به تازگی شروع کردم خرده کارهایی نوشتن. چون بعد از ماجرای خندوانه چیزی ننوشتم. اواخر یک مقدار در خوب، بد، جلف به پیمان کمک کردم، یک مقدار کم به گلشیفته کمک کردم و الان یک مقدار دارم سعی میکنم کارهای نوشتنی قبول کنم نمیدانم چقدر از پسش بربیایم و توان تمرکز داشته باشم یا خلاقیتی که دیگران از من انتظار دارند را بتوانم برآورده کنم، ولی در هر صورت آنچه ماندگار است نوشتن است.
مردم دلشان برای امیرمهدی ژوله طنزنویس تنگ میشود؟
امیرمهدی ژوله طنزنویس را کسی نمیشناسد. الان شما میدانید فیلمنامه نویس گلشیفته چه کسی است؟ ولی من را دیده اید. برای همین کسی دلش برای نویسنده تنگ نمیشود مگر اینکه یک چیزی در اینستاگرام بنویسد دل مردم خنک شود.
مردم دلشان برای امیرمهدی ژوله طنزنویس تنگ میشود؟
امیرمهدی ژوله طنزنویس را کسی نمیشناسد. الان شما میدانید فیلمنامه نویس گلشیفته چه کسی است؟ ولی من را دیده اید. برای همین کسی دلش برای نویسنده تنگ نمیشود مگر اینکه یک چیزی در اینستاگرام بنویسد دل مردم خنک شود.
نوشتن برای من الان اینطور است که مثلا یک استندآپ کامل بنویسم که به تنهایی به عنوان یک اثر هنری توان اجرا داشته باشد. اتفاقی که برای من افتاده این است که خدا را شکر کارهایی که بازی کردم الان حدودا ده تا شده، سینماییها کوتاه بوده، ولی سریالها و یا تئاتر طولانیتر شده.
الان به آنجا رسیده که مثلا یک فیلمنامه بنویسم، بدهم کارگردانی کار کند و بگویم مثلا این نقش را خودم بازی میکنم و این به نظرم جذاب است. هنوز در بازیگری به آنجا نرسیدم که مثلا کمدی خوبی بخواهند بسازند نقش اصلی اش را به من پیشنهاد کنند، چون کسانی هستند که هم توانایی بیشتری دارند هم امتحان خودشان را در گیشه پس داده اند، ولی من میتوانم یک فیلمنامه بنویسم که بگویم این نقش را بازی کنم.
آن چیزی که دلم میخواهد بنویسم این است که چیزی بنویسم که بخشی از بازیگری اش را خودم انجام دهم چه فیلمنامه چه استندآپ.
ولی اینکه چیزی بنویسم که دیگران بازی کنند آنقدر خوشحالم نمیکند، چون آنقدر بازیگری خوشحالم میکند که اگر بخواهم چیزی بنویسم میگویم چرا بنویسم دیگری بازی کند وبا آن دوست داشته شود؟ میخواهم همه آن دوست داشته شدن برای خودم باشد.
۰