فیلم گرگ‌بازی؛ معمایی فراتر از سینمای این روز‌ها

فیلم گرگ‌بازی؛ معمایی فراتر از سینمای این روز‌ها

در ژانر معمایی وابستگی به نگارش و کیفیت داستانی فیلم است و باید در آن پیرنگ پروپیمان و دقیق طراحی شود و ساخت فیلم معمایی خیلی راحت نیست؛ به همین دلیل کمتر فیلم‌ساز و فیلم‌نامه‌نویسی به سراغش می‌رود و در سینمای ما اکثرا در ساخت این نوع فیلم احتیاط بسیار می‌کنند. حالا از این ویژگی که بگذریم، در ساخت فیلم معمایی تدوین می‌تواند بسیار مؤثر باشد و همچنین موسیقی در القای فضای معمایی بسیار مؤثر خواهد بود و در فضاسازی نقش مهمی خواهد داشت.

کد خبر : ۶۴۱۱۷
بازدید : ۱۶۶۹
فیلم گرگ‌بازی؛ معمایی فراتر از سینمای این روز‌ها
«گرگ‌بازی» به نظرم یک ویژگی بارز دارد و شاید دلیلش هم این باشد که سینمای ایران کمتر به آن توجه می‌کند؛ این ویژگی به‌دلیل پرداختن به طرح و توطئه‌ای است که در فیلم‌نامه هست و این مقوله‌ای است که همواره در سینمای جهان مطرح است؛ یک طرح و پیرنگ که گسترش داده می‌شود تا معمایی شکل بگیرد و ما در سینمایمان کمتر کسی را داریم که بخواهد فیلم‌نامه معمایی بنویسد و اگر هم تلاش‌هایی شده است، بیشتر با ضعف‌هایی همراه است و انگار از جایی رشته کار از دستشان خارج می‌شود و فیلم در نهایت معمولی خواهد شد.
در گرگ‌بازی، اما در چارچوب داستان و مسیر پیشبرد پیرنگش به جزئیات توجه نشان داده می‌شود و با تقسیم اطلاعات یک فیلم معمایی شکل می‌گیرد که به استاندارد‌های چنین ژانری در سطح جهان نزدیک است. این فیلم در ژانر میستریک (رازآلود و معمایی) قرار می‌گیرد و در این ژانر فیلم بیش از هر چیزی به فیلم‌نامه وابسته است؛ درحالی‌که در ژانر‌های دیگر این وابستگی می‌تواند به دیگر المان‌ها و عناصر سینمایی باشد.
در ژانر معمایی این وابستگی به نگارش و کیفیت داستانی فیلم است و باید در آن پیرنگ پروپیمان و دقیق طراحی شود و ساخت فیلم معمایی خیلی راحت نیست؛ به همین دلیل کمتر فیلم‌ساز و فیلم‌نامه‌نویسی به سراغش می‌رود و در سینمای ما اکثرا در ساخت این نوع فیلم احتیاط بسیار می‌کنند. حالا از این ویژگی که بگذریم، در ساخت فیلم معمایی تدوین می‌تواند بسیار مؤثر باشد و همچنین موسیقی در القای فضای معمایی بسیار مؤثر خواهد بود و در فضاسازی نقش مهمی خواهد داشت.
همچنین میزانسن و دکوپاژ برای دوربین نیز بسیار مؤثر است. فیلم گرگ‌بازی یک اثر معمولی و متوسط در قالب کلیشه‌های سینمای مدرن ایران است که می‌تواند به شکل فیلم‌های جشنواره‌ای مطرح شود و به‌لحاظ تکنیکال بالای متوسط است که از منظر فیلم‌نامه این شیوه گسترش معما نمونه‌ای موفق است و برای همین منظور بسیاری از فیلم‌نامه‌نویسان و فیلم‌سازان ما در این سال‌ها خواسته‌اند از فیلم‌نامه‌ها و روی دست اصغر فرهادی بنویسند و فیلم بسازند.
با آنکه می‌دانیم فرهادی معمایی‌نویس نیست بلکه به‌دلیل موفقیت فیلم‌نامه‌هایش الگوی بسیاری شده است، اما در ایران ساموئل خاچیکیان یک معمایی‌نویس بوده است و در دهه ۶۰ هم برخی از فیلم‌سازان در زمینه معمایی‌شدن آثارشان تلاش‌هایی کرده‌اند که البته آن‌ها به داستان‌های سیاسی بیشتر پرداخته‌اند؛ مثل «نقطه ضعف» ساخته محمدرضا اعلامی. اعلامی در دهه ۶۰ می‌خواست معمایی کار کند. اما در کل فیلم معمایی کم داشته‌ایم. ساده و شفاف بگویم در فیلم‌نامه فرهادی همیشه فرازی از داستان هست که پنهان نگه داشته می‌شود و در پرده آخر با آشکارشدنش باعث شوکه‌شدن مخاطب خواهد شد.
فیلم گرگ‌بازی؛ معمایی فراتر از سینمای این روز‌ها
خلاقیت فرهادی در آنجایی است که این فراز را به‌درستی انتخاب می‌کند و به‌درستی هم از پس پنهان‌کردنش تا همان پرده پایانی برخواهد آمد. اما اینان که مقلدند اغلب متوجه این فراز در فیلم‌نامه‌های فرهادی نمی‌شوند و نمی‌توانند فیلم‌نامه را با چفت و بسط داستانی پیش ببرند و درواقع از پس شگفتی مخاطبانشان نیز برنمی‌آیند. در گرگ‌بازی، اما این تقسیم اطلاعات به‌درستی و بجا انجام شده است. با آنکه فیلم‌نامه سرراست و خطی نیست، اما توطئه‌ای نهایی پشت این بازی‌هاست. درواقع فیلم‌نامه گرگ‌بازی در چارچوب درستی نوشته شده و می‌تواند ما را درگیر کند و به آن شگفتی هم برسد.
از نظر تکنیکی و در‌مقایسه‌با آنچه در چند سال اخیر شده، فیلم بدی نیست و نسبت به فیلم‌هایی که در این دو سال اخیر اکران شده است، قالب فیلم‌نامه از فیلم بیرون می‌زند، چون باز هم ضعف‌هایی دارد که نمی‌تواند بیانگر کلیت این فیلم‌نامه باشد
. کارگردانی فیلم تا حدی عجولانه است و کنترل بازیگران در میزانسن‌های بسته و محدود بسیار سخت است و همچنین به‌لحاظ تدوین در تصاویر و برش‌های ایجادشده، هنوز هماهنگی‌ها به شکل کاملی نیست. اما در قیاس با فیلم‌هایی که در این سال‌های بحرانی سینما اکران شده بسیار فیلم قوی و قابل بحث است.
یکی از معضلاتی که در آن بازیگران دست‌وپنجه نرم می‌کنند، همین حضور در لوکیشن‌ها و سکانس‌های شلوغ و پرجمعیت است که کار را برای همه سخت و دشوار می‌کند. در این زمینه نیز در سینمای ایران نمونه‌های موفق و ناموفق بسیار هست.
درباره بازی‌های گرگ‌بازی باید بگویم که بازیگران تلاش خود را کرده‌اند، اما هنوز توازن لازم را ندارند و شاید یک مثال درخشان در آن بازی حمید پورآذری باشد که به نظرم بهترین بازیگر است و بهترین بازی را در میان بازیگران معتبر پیدا کرده و این درخشان‌ترین بازی در کل گرگ‌بازی است؛ تا جایی که من به یاد دارم نخستین بازی اوست و من اتفاقا دلیل موفقیت پورآذری را در همین بازیگرنبودنش می‌بینم با آنکه او در مقام کارگردان تئاتر شناخت لازم را از انواع متد‌ها و تکنیک‌ها و مدل‌های بازیگری دارد، اما درگیر این مدل‌ها نمی‌شود و ادعایی هم ندارد در مقابل بازیگران دیگر که هر یک با متد و تکنیک متفاوتی به‌دنبال حضور بهتر در مقابل دوربین بوده‌اند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید