چند تا لایک داره؟
کد خبر :
۸۸۹۰
بازدید :
۵۶۰۴
این سادهترین شکل مفهومی به نام «استیکر» است که در شبکههای مجازی متولد شد و در گوشیهای هوشمند گسترش پیدا کرد تا جایی که امروز دیگر کمتر فضایی را پیدا میکنیم که چنین استیکرهایی، کارکرد نداشته باشند؛ از کارکرد طنز گرفته تا کارکرد سیاسی و هجو و حتی هزل.
استیکرها مثل لطیفهها یا جوکها از ناکجا درحال تولیدند و با فرازوفرودهای اجتماعی، شکل و قالبی دیگر میروند. شاید آبشخور اصلیشان سریالها و فیلمهای سینمایی و مجموعههای عروسکی باشد اما مهم این نیست که انتقال چندین مفهوم را در قابل یک آیکون کوچک عهدهدار شدهاند و در ایفای این نقش همچنان پیش میروند.
این میان گاهی از شخصیتی محبوب استفاده میشود و گاهی نیز از شخصیتی منفور. گاهی هم صنعت تناقض به شکل ناخودآگاه نمود پیدا میکند و دیالوگی ناهمخوان با کاراکتر را در دهانش میگذارند تا کارکرد طنازانه آن بیشتر شود. البته در پارهای موارد هم سازندگان نامریی آن، پا از شوخ طبعی فراتر گذاشتهاند و به توهین و تخفیف رسیدهاند.
گاهی این استیکرها نمایانگر اعتراض اجتماعی بودهاند یا در قالب انتقادی خفته و سرکوبشده نمایان شدهاند. در هرحال از هر کجا که آمده باشند، مهم این است که به سرعت رشد و گسترش مییابند اما مسأله اینجاست مردم هر کاراکتری را برای چنین آیکونهایی انتخاب نمیکنند.
با کاظم سیاحی، بازیگر و صداپیشه کاراکتر «جیگر» درمجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» صحبت کردم و از روند ساختهشدن یک کاراکتر پرسیدم. پرسیدم آیا توانسته به سلیقه عام برسد؟ دراینباره پرسیدم که چطور میتواند تشخیص بدهم مردم چه شخصیتی را دوست خواهند داشت و جملاتش آن را تکرار خواهند کرد، گفت: «من به این شیوه معتقدم، نیستم که کارم را در چه راستایی قرار بدهم که موردپسند واقع شود. وقتی یک کاراکتری خلق میشود، با یکسری از خصوصیاتش خلق میشود. بعد از آن هرکاری که در قالب آن کاراکتر میکنید، هرجملهای که از دهان او میگویید، اگر در راستای خصوصیاتی باشد که برای آن کاراکتر خلق کردهاید، مردم میپذیرند. مثلا درهمین کاراکتر «جیگر»، هر اتفاقی که براساس آن چارچوبی که برایش چیده شده باشد، هر رفتاری که بر پایه آن قانونی باشد که برای کاراکترتان ساختهاید، در راستای خلقوخویی باشد که برای کاراکترتان تعریف کردهاید، مردم هم بیشتر میپسندند. درعین حال اگر چیزی خارج گفته شود و دیالوگی خارج از این بگویید، از جانب مردم پذیرفته نمیشود.»
با این جملات به نظر میرسد اول مردم باید یک کاراکتر را دوست داشته باشند تا بعد جملاتی را که آن کاراکتر میگوید، تکرار میکند. وقتی این گزاره را در قالب پرسش از سیاحی پرسیدم گفت: «اصولا مردم باید اول با هر نقش یا کاراکتری که شما میسازید، ارتباط بگیرند. وقتی با آن ارتباط گرفتند، آنوقت هر رفتاری را هم اگر در موقعیت درست آن کاراکتر انجام بدهید، جواب میدهد و هر جملهای را اگر در راستای خصوصیات آن کاراکتر بگویید، مردم با آن جمله هم ارتباط برقرار میکنند. البته نمیخواهم قانون کلی وضع کنم اما خیلی وقتها اتفاق به این شکل میافتد که آدم از یک کاراکتر در یک موقعیت انتظار عکسالعملی را دارد. حالا اگر این عکسالعمل را به موقع و همزمان با آنچه در ناخودآگاه مخاطب حک شده، انجام بدهید، مردم آن را خواهند پذیرفت، دوستش خواهند داشت. برعکس، اگر چیزی خارج از آن کاراکتر گفتید و ساختید و عمل کردید، کسی از شما نمیپذیرد.»
کاراکترهای تلویزیونی و عروسی در استکیرها ساخته میشوند و دقیقا بنا به گفته سیاحی اول آنها هستند که در دل مردم مینشینند و بعد از آن است که جملاتشان در قالب استیکر پخش میشود.
به همین دلیل از سیاحی پرسیدم آیا به اینکه چه جملهای بگوید، هم فکر میکند؟ سیاحی در پاسخ به این سوال گفت: «با توجه به مقدمهای که گفتم، هیچوقت به این فکر نمیکنم جملهای که قرار است بگویم، طنز باشد، سیاسی باشد یا اجتماعی باشد. اینکه درچه قالبی بیان شود، اهمیتی ندارد. همانطور که گفتم مهم این است که شما یک کاراکتر دارید با یکسری از خصوصیات که برای آن تعریف شده و مخاطب آن را به واسطه آن خصوصیات رفتاری شناخته است. دقیقا شبیه آدمهایی هستند که همراه شما هستند یا دوستان و اطرافیان شما هستند. فرض کنید چنین آدمهایی به واسطه آشنایی که با شما دارند، از رفتار و اخلاق شما آگاهند، واکنشهای شما را در موقعیت مختلف میتوانند پیشبینی کنند و در کل شناختی از شما دارند. حالا براساس شناختی که نسبت به خصوصیات و اخلاق شما پیدا کردهاند، شما در موقعیتهای مختلف ممکن است واکنشهایی داشته باشید که برای آنها جذاب باشد. این قاعده در بازیگری هم حکمفرماست، در کار عروسکی هم اینطور است و اصولا در هر اتفاق هنری که قرار است یک کاراکتر در آن ساخته شود، جواب میدهد. در اثرگذاری یک کاراکتر، فقط صدا و یکسری حرکات یا شیرینکاری که مهم نیست؛ شما باید یک کاراکتر بسازید؛ کاراکتری که باورپذیر باشد و مردم آن را از شما قبول کنند. کاراکتری که خصوصیات اخلاقیاش معلوم است، معلوم است به چه چیز فکر میکند، احساساتش چگونه است. حالا وقتی شما توانستید همچنین کاراکتری بسازید، هرجملهای که در موقعیتهای مختلف بگوید، میتواند برای مردم جالب و جذاب و شنیدنی باشد.»
۰