موافق گذشت نبودم اما حالا راحت‌تر هستم

مردی که ١٠ سال قبل زنی را با انگیزه سرقت به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای دم از چوبه‌ دار نجات یافت.

کد خبر : ۴۸۲۵
بازدید : ۳۹۶۸
مردی که ١٠ سال قبل زنی را با انگیزه سرقت به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای دم از چوبه‌ دار نجات یافت. این مرد در حالی بخشیده شد که فرزندان مقتول تصمیمی برای بخشش نداشتند اما به دلیل قرارگرفتن در شرایطی خاص چاره‌ای جز اعلام گذشت پیش‌روی خود ندیدند.

محبوبه نوروزی -دختر ٣٢ساله مقتول - می‌گوید: «ما اوایل نمی‌خواستیم رضایت بدهیم اما پول هم نداشتیم که تفاضل دیه را بپردازیم. مگر یک خواهر و برادر چقدر پول دارند که برای قاتل مادرشان صد ‌میلیون تومان بدهند؟». او ادامه می‌دهد: «این اواخر با خانواده‌هایی که قصاص کرده بودند صحبت کردیم و گفتند اگر رضایت می‌دادند بهتر بود. در آنجا بود که ما سر دو راهی قرار گرفتیم و درنهایت من و مادربزرگم گفتیم ما حاضر به قصاص نیستیم و قاتل را بخشیدیم چون اگر قاتل را بکشیم، مادرمان زنده نمی‌شود. البته این را هم باید بگویم که ما زمانی که قاتل را بخشیدیم از دولت خواستیم او را در زندان نگه دارند اما درنهایت وقتی دیدم ماندن او هم در زندان محقق نمی‌شود، تصمیم به دریافت دیه گرفتیم». محبوبه اکنون از بخشش قاتل راضی است اما برادر ٣٤ ساله او به نام مهدی می‌گوید با اینکه اعلام رضایت کرده اما از این تصمیم راضی نیست. او در گفت‌وگو با خبرنگار ما ماجرا را شرح داده است:

‌ قتل چطور اتفاق افتاد؟
قتل در سال ٨٥ اتفاق افتاد و مادرم حاجیه خانم اکرم آن زمان ٤٢ساله بود. قاتل که بهمن نام دارد و در زمان قتل ٢٠ساله بود، ساعت ١١ شب به خانه مادرم رفته و پس از درگیری او را خفه کرده بود.

قاتل، مادر شما را از کجا می‌شناخت و انگیزه قتل چه بود؟
مادرم در شهر شاهرود معلم پیش‌دبستانی بود و تنها زندگی می‌کرد. من هم در روستا زندگی می‌کردم. عمه قاتل در طبقه پایین همان خانه‌ای که مادر من زندگی می‌کرد، مستأجر بود. قاتل هم در آن زمان معتاد به مواد مخدر شیشه بود و با انگیزه سرقت دست به این جنایت زد.

شما چطور از ماجرای قتل مطلع شدید؟
من در روستا سر زندگی خودم بودم که به من زنگ زدند و گفتند مادرم مریض شده است. در شاهرود، مرا به سردخانه بردند و جسد او را نشان دادند.

قاتل چطور دستگیر شد؟
زمانی که قصد فروش طلاهای مادرم را داشت او را دستگیر کردند و بعد ما را برای شناسایی طلاها به اداره آگاهی خواستند. وقتی ما طلاهای مادرم را شناسایی کردیم، با ادامه تحقیقات مشخص شد او قاتل است. در بازجویی‌ها گفت با انگیزه سرقت مادرم را کشته است.

چند خواهر و برادر دارید و در مجموع چند ولی‌دم بودید؟
من فقط یک خواهر دارم که دو سال از خودم کوچک‌تر است و غیر از ما، مادربزرگم هم جزء اولیای دم است.

‌ آیا در این مدت هیچ یک از اعضای خانواده قاتل برای درخواست بخشش نزد شما آمدند؟
هیچ‌یک از اعضای خانواده قاتل پیش ما نیامدند. آنها حتی با خودشان هم کنار نمی‌آمدند. سر نخواستن قاتل دعوا بود و دو، سه روز بعد از دستگیری قاتل که برای پیگیری پرونده به دادسرا مراجعه کرده بودیم، پدر او را دیدیم که می‌گفت: «من این بچه را نمی‌خواهم، اعدامش کنید». در تمام این مدت فقط بعد از سه، چهار سال عموی قاتل آمد و از من خواهش کرد رضایت بدهیم. در آن هنگام من به او گفتم تو اگر جای من بودی رضایت می‌دادی؟ اگر تو قبول کردی رضایت بدهی، من هم الان رضایت می‌دهم.

‌ در نهایت چه شد که تصمیم به رضایت گرفتید؟
من هنوز هم خیلی راضی نیستم که رضایت داده‌ام اما چاره‌ای نداشتم، چون خواهر و مادربزرگم رضایت دادند من هم مجبور شدم رضایت بدهم، البته خود آنها هم تا مدتی قبل حاضر به رضایت نبودند. ما یک جلسه مشاوره و صلح و سازش در زندان داشتیم که بعد از آن دلشان به رحم آمد و حاضر به رضایت شدند.

‌ چرا معتقدید که نباید این قاتل بخشیده می‌شد؟
او در قتل عمدی که با انگیزه سرقت بود سراغ مادر من رفت و او را به قتل رساند. او می‌توانست دست و پای مادرم را ببندد و طلایش را سرقت کند. یا‌ گیر می‌افتاد یا نه؛ اگر ‌گیر می‌افتاد هم مثلا چهار سال زندان را باید تحمل می‌کرد ولی او مادرم را کشت و ما را از داشتن و نعمت حضور او محروم کرد. البته این را هم باید بگویم که اگر قتل غیرعمد بود یا مثلا در جریان تصادف یا دعوا اتفاق می‌افتاد، حاضر نبودم که قاتل یک روز هم در زندان بماند.

‌چرا فکر می‌کنید قاتل لیاقت بخشش را ندارد و اصلاح نشده است؟
چون او در گرگان هم یک سابقه دارد که به خاطر آن به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شده است و حالا که این جرم را مرتکب شده، باید حبس آن را هم تحمل کند. او اگر قابل‌اصلاح بود همان دفعه اول مسیر زندگی‌اش عوض می‌شد و مرتکب قتل نمی‌شد.

‌ به‌هرحال شما تصمیم به بخشش گرفتید. الان چه حسی دارید؟
الان خیالم راحت‌تر است که من جان کسی را نگرفته‌ام. به هر حال کاری است که اتفاق افتاده و خواهر و مادربزرگم گفتند بخشش بهتر است و من هم با اینکه مخالف بودم قبول کردم. فقط برای او شرط کردم که باید از استان ما برود؛ چون به‌هرحال شهر کوچک است و ممکن است ما با هم برخوردی داشته باشیم که داغمان را تازه کند. در این بین از مسئولان می‌خواهم با این افراد برخورد سخت‌تری داشته باشند و قوانین سختگیرانه‌ای وجود داشته باشد که چنین افرادی به‌راحتی آزاد نشوند. همین قاتل دو بار از زندان زنگ زد و من را تهدید کرد. نباید جلوی پای خانواده‌ها سنگ بیندازند که اگر می‌خواهید اعدام کنید باید پول بدهید همان‌طور که گفتم من در اصل راضی به قصاص بودم اما گفتند پول بریزید. باید مثلا صندوقی وجود داشته باشد که در چنین مواردی به خانواده مقتول کمک کند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید