علت رواج تقلب در بازارهای ایرانی چیست؟
مدیرکل استاندارد استان تهران با اشاره به رواج گسترده تقلب و تخلف در تولید کالاها می گوید که آنقدر تقلب ها در بازار زیاد شده که قابل وصف نیستند و اگر نظارت های سازمان استاندارد نباشد تولیدکنندگان کالاهای تقلبی کل کشور را آلوده می کنند.
کد خبر :
۵۳۰۴
بازدید :
۱۷۸۸
مدیرکل استاندارد استان تهران با اشاره به رواج گسترده تقلب و تخلف در تولید کالاها می گوید که آنقدر تقلب ها در بازار زیاد شده که قابل وصف نیستند و اگر نظارت های سازمان استاندارد نباشد تولیدکنندگان کالاهای تقلبی کل کشور را آلوده می کنند.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر خبرترین بخشهای مختلف سازمان ملی استاندارد بوده است. این اداره کل همواره به جای افشاگریهای بیمورد سعی کرده تا پس از انجام تحقیقات لازم و کسب اطلاعات دقیق نسبت به اعلام تخلفات واحدهای تولید اقدام کند.
مسلم بیات، چهره شناخته شده این روزهای مطبوعات است که مدیر کلی اداره استاندارد استان تهران را بر عهده دارد. او در گفتوگو با اقتصادنیوز شرح میدهد که چگونه بازار کشور در اختیار کالاهای تقلبی قرار گرفته و این پدیده رواج یافته است.
در بازارهای کشور شاهد رواج تقلب گسترده هستیم؛ از بازار طلا گرفته تا تیرآهن و... این تقلب دیده میشود. ریشههای این پدیده در چیست؟
بازار انحصاری که در آن رقابت آزاد و عادلانه وجود ندارد و ساختار اقتصادی ضعیف، دو عامل بسیار اساسی در رواج این تقلبهاست. مادامی که بازار انحصاری است و بین کالاها رقابت آزاد و عادلانه وجود ندارد و از طرفی ساختار اقتصادی به گونهای شده که امکان تولید در کشور ما از خیلی از فعالیتهای دیگر از لحاظ صرفه اقتصادی پایینتر افتاده است، فرد به تقلب رو میآورد که بتواند در این بازار تقلب خودش را نجات بدهد. خیلی از این کارهایی که ما انجام میدهیم، در فضای اقتصادی آزاد و عادلانه مثل خیلی از کشورهای دیگر نیاز نیست اعمال شود. میپرسید چرا؟ چون کالای باکیفیت خود به خود کالای بی کیفیت را از بازار خارج میکند. مشروط بر اینکه فضای عرصه رقابت، عرصه بین المللی باشد. یعنی ما نیاییم خوبها را تنبیه بکنیم. به چه شکل! یعنی فرض کنید که رقابت به گونهای باشد و فضای رقابت ما به گونهای باشد که همه بتوانند در این بازار مشارکت کنند و شما کالاهای متنوعی داشته باشید.
در این فضایی که کالای متنوع و یا یکسانی در ارتباط با یک کالای خاص وجود دارد، در آنجاست که شما اگر نتوانید قیمت را با کالای مشابه تطبیق دهید، خود به خود از بازار حذف خواهید شد. یک هزارم این کارها (نظارت بر اجرای استانداردها) را در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام نمیدهند که ما داریم انجام میدهیم. ولی چه بکنیم که متاسفانه سازمان ملی استاندارد باید تاوان انحصار بازار غیررقابتی و انحصاری و همچنین ساختار ضعیف اقتصادی و تولیدی کشور را باید پرداخت کند.
مصداقهای تقلب چه مواردی هستند؟ آیا تقلب بیشتر در کمفروشی نمود پیدا میکند؟
همه شکل آن دیده شده است؛ از جعل نشان استاندارد وجود دارد تا کم فروشی. بالاخص در فرآوردههایی که میشود راحتتر این کار را کرد. چرا در فرآوردههای آبلیمو و آبمیوه میشود این کار را کرد؟! چون شما میتوانید فرآیند آن را بهصورت فرمولاسیون هم انجام دهید. در بعضی از موارد نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، حالا علتش هم که نمی توانیم این کار را انجام دهیم این است که ما براساس تست باید قضاوت کنیم.
رئیس سازمان ملی استاندارد قبول کرد، ما 4 بار استاندارد را عوض کردیم، یعنی چه؟! استانداردی که در تمام دنیا استفاده میشود، یکی است اما ما در کشورمان با یک استاندارد نمیتوانیم محصولمان را تست کنیم. چرا؟! چون تقلبات ما نوتر است. شیوههای تقلبی داریم که ناگزیر هستیم برویم و استانداردها را بازنگری کنیم و پارامترهایی را اضافه کنیم که بتوانیم تقلبات را ردیابی کنیم.
یکی از موادی که تقلب های گسترده ای در آن انجام می شود سوسیس و کالباس است. در این زمینه چه اقداماتی انجام داده اید؟
مثلا ما اساسا در سوسیس و کالباسها، بافتشناسی را نگاه نمیکردیم. مطالعه بافتشناسی انجام نمیدادیم. ولی امروز به خاطر اینکه متوجه شویم بافت گوشتی که برای سوسیس و کالباس استفاده شده از بخش حلال حیوان استفاده شده یا از بخش حرام حیوان ناگزیر هستیم که برویم مطالعات بافتشناسی انجام دهیم و عکس بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که فرض کنیم فرآورده گوشتیای که دارد تولید میشود فرآورده درستی است. کار ما خیلی سخت شده است. مثلا ما برای ژلاتینهایی که استفاده میکنیم در همین ژلههایی که شما سر سفرههایتان میگذارید و یا پاستیلهایی که بچههایتان استفاده میکنند، سال گذشته ناگزیر شدیم مثلا برویم مطالعات ژنتیکی انجام بدهیم. مثلا فرض کنید به لحاظ ژنتیکی بررسی کینم تا ببینم این ژله مربوط به خوک، گوسفند یا گاو است. این کارها به این راحتیها هم که شما فکر کنید نیست که حالا یک حسی بهتان دست میدهد و فکر میکنید ما نمی خواهیم این کارها را انجام دهیم. اینطور نیست. کار واقعا حرفهای و خیلی پیچیده شده است و هر چه جلوتر میرویم روش شناسایی تقلبات پیچیدهتر و سختتر میشود. مثلا همین چند وقت پیش ما کلید مینیاتوری F&G را گرفتیم. F&G آلمانی مثلا فرض کنید اگر فرانسویاش هست، ما از کجا متوجه میشویم که کلید F&G درست است یا نیست. تا تست نکنیم که متوجه نمیشویم. شکلش را نگاه میکنی شبیه است، بستهبندیاش را نگاه میکنی تمیز شبیه هم است. برچسب آن و همه چیز آن شبیه است.
از شما سوال میکنم! میگویی آقا تقلبی است. من برای اینکه بروم از این شکایت کنم و به عدله حقوقی این را تحویل دهم باید عدله مکتوب داشته باشم. باید تست کنم و مردود شود تا بگویم جعلی است. تازه اگر هم متوجه شدم جعل است، این برند یک برند معتبر اروپایی است. خب آیا من میتوانم بیاییم بگویم این غیراستاندارد است؟ آن برند فردا میگوید که جعل در کشور شما اتفاق افتاده و کسی رفته برند من را به تقلب زده است. حالا یا چینی زده یا ایرانی، شما باید از او اعلام جرم کنید. بعضی از برندها را نمیتوانیم، علنی کنیم. همین چند وقت پیش در این زعفرانها 7 نوع برند را غیر استاندارد اعلام کردیم.
مشکل اینجاست که شما اگر نخواهید خوب بشوید، هیچ سازوکاری برای خوب شدن شما وجود ندارد. شما به من بگویید که اگر من نخواهم خوب شوم، چه پارامتری میتوانید بگذارید که من خوب شوم؟!
آقای مهندس! بزرگان ما و تولیدکنندههای شناسنامهدار ما چقدر در رواج این تقلب نقش داشتند؟ آیا دستهای آنها به این قضیه آلوده است یا خیر؟
خیر. اتفاقا آنها بیشتر مورد جعل قرار گرفتهاند. آنها از این حیث که نمیآیند دعوی حقوقی و پیگیری کنند، مقصرند. شاید به اصطلاح یک مقدار وظیفه دارند و وظیفهشان خطیرتر است که آنها باید واکنش نشان دهند و به سازمان ها اطلاع رسانی کنند که این برند ما مورد جعل قرار گرفته است. آنها هم یک سری ویژگیها و یک سری تغییرات را سریع در نشانهگذاری محصول خودشان ایجاد کنند که کمتر و سختتر بشود این را مورد جعل قرار داد.
ما امروز با تولید برخی کالاهای غیر استاندارد زیرزمینی مواجه شدهایم. برای مقابله با این کالاها چه باید کرد؟
فرض کنید شما در زیرزمین خانهتان کالایی غیراستاندارد تولید کنید، ما چطور میتوانیم شناسایی کنیم؟ اخیرا ۱۷هزار فیلتر هوای غیر استاندارد را در بازار کشف کردیم، که به همین شکل تولید شده بود. یک قطعه از فیلتر و دستگاه تولیدش را به افراد میدادند. شخصی، افراد بیبضاعت و بیماران نیازمند را جمع میکرده، بدون محل مناسب و مسکنی، این فیلترها را در بازار توزیع میکرده است. شما بگویید با وجود چنین شبکههایی چه کاری از دست ما برمیآمد؟ البته این را فراموش نکنید که اگر نظارتهای ما نباشد مردم زیر بار کالاهای غیر استاندارد له میشوند چون تخلف و تقلب در تولید آنقدر زیاد شده که قابل وصف نیست.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر خبرترین بخشهای مختلف سازمان ملی استاندارد بوده است. این اداره کل همواره به جای افشاگریهای بیمورد سعی کرده تا پس از انجام تحقیقات لازم و کسب اطلاعات دقیق نسبت به اعلام تخلفات واحدهای تولید اقدام کند.
مسلم بیات، چهره شناخته شده این روزهای مطبوعات است که مدیر کلی اداره استاندارد استان تهران را بر عهده دارد. او در گفتوگو با اقتصادنیوز شرح میدهد که چگونه بازار کشور در اختیار کالاهای تقلبی قرار گرفته و این پدیده رواج یافته است.
در بازارهای کشور شاهد رواج تقلب گسترده هستیم؛ از بازار طلا گرفته تا تیرآهن و... این تقلب دیده میشود. ریشههای این پدیده در چیست؟
بازار انحصاری که در آن رقابت آزاد و عادلانه وجود ندارد و ساختار اقتصادی ضعیف، دو عامل بسیار اساسی در رواج این تقلبهاست. مادامی که بازار انحصاری است و بین کالاها رقابت آزاد و عادلانه وجود ندارد و از طرفی ساختار اقتصادی به گونهای شده که امکان تولید در کشور ما از خیلی از فعالیتهای دیگر از لحاظ صرفه اقتصادی پایینتر افتاده است، فرد به تقلب رو میآورد که بتواند در این بازار تقلب خودش را نجات بدهد. خیلی از این کارهایی که ما انجام میدهیم، در فضای اقتصادی آزاد و عادلانه مثل خیلی از کشورهای دیگر نیاز نیست اعمال شود. میپرسید چرا؟ چون کالای باکیفیت خود به خود کالای بی کیفیت را از بازار خارج میکند. مشروط بر اینکه فضای عرصه رقابت، عرصه بین المللی باشد. یعنی ما نیاییم خوبها را تنبیه بکنیم. به چه شکل! یعنی فرض کنید که رقابت به گونهای باشد و فضای رقابت ما به گونهای باشد که همه بتوانند در این بازار مشارکت کنند و شما کالاهای متنوعی داشته باشید.
در این فضایی که کالای متنوع و یا یکسانی در ارتباط با یک کالای خاص وجود دارد، در آنجاست که شما اگر نتوانید قیمت را با کالای مشابه تطبیق دهید، خود به خود از بازار حذف خواهید شد. یک هزارم این کارها (نظارت بر اجرای استانداردها) را در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام نمیدهند که ما داریم انجام میدهیم. ولی چه بکنیم که متاسفانه سازمان ملی استاندارد باید تاوان انحصار بازار غیررقابتی و انحصاری و همچنین ساختار ضعیف اقتصادی و تولیدی کشور را باید پرداخت کند.
مصداقهای تقلب چه مواردی هستند؟ آیا تقلب بیشتر در کمفروشی نمود پیدا میکند؟
همه شکل آن دیده شده است؛ از جعل نشان استاندارد وجود دارد تا کم فروشی. بالاخص در فرآوردههایی که میشود راحتتر این کار را کرد. چرا در فرآوردههای آبلیمو و آبمیوه میشود این کار را کرد؟! چون شما میتوانید فرآیند آن را بهصورت فرمولاسیون هم انجام دهید. در بعضی از موارد نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، حالا علتش هم که نمی توانیم این کار را انجام دهیم این است که ما براساس تست باید قضاوت کنیم.
رئیس سازمان ملی استاندارد قبول کرد، ما 4 بار استاندارد را عوض کردیم، یعنی چه؟! استانداردی که در تمام دنیا استفاده میشود، یکی است اما ما در کشورمان با یک استاندارد نمیتوانیم محصولمان را تست کنیم. چرا؟! چون تقلبات ما نوتر است. شیوههای تقلبی داریم که ناگزیر هستیم برویم و استانداردها را بازنگری کنیم و پارامترهایی را اضافه کنیم که بتوانیم تقلبات را ردیابی کنیم.
یکی از موادی که تقلب های گسترده ای در آن انجام می شود سوسیس و کالباس است. در این زمینه چه اقداماتی انجام داده اید؟
مثلا ما اساسا در سوسیس و کالباسها، بافتشناسی را نگاه نمیکردیم. مطالعه بافتشناسی انجام نمیدادیم. ولی امروز به خاطر اینکه متوجه شویم بافت گوشتی که برای سوسیس و کالباس استفاده شده از بخش حلال حیوان استفاده شده یا از بخش حرام حیوان ناگزیر هستیم که برویم مطالعات بافتشناسی انجام دهیم و عکس بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که فرض کنیم فرآورده گوشتیای که دارد تولید میشود فرآورده درستی است. کار ما خیلی سخت شده است. مثلا ما برای ژلاتینهایی که استفاده میکنیم در همین ژلههایی که شما سر سفرههایتان میگذارید و یا پاستیلهایی که بچههایتان استفاده میکنند، سال گذشته ناگزیر شدیم مثلا برویم مطالعات ژنتیکی انجام بدهیم. مثلا فرض کنید به لحاظ ژنتیکی بررسی کینم تا ببینم این ژله مربوط به خوک، گوسفند یا گاو است. این کارها به این راحتیها هم که شما فکر کنید نیست که حالا یک حسی بهتان دست میدهد و فکر میکنید ما نمی خواهیم این کارها را انجام دهیم. اینطور نیست. کار واقعا حرفهای و خیلی پیچیده شده است و هر چه جلوتر میرویم روش شناسایی تقلبات پیچیدهتر و سختتر میشود. مثلا همین چند وقت پیش ما کلید مینیاتوری F&G را گرفتیم. F&G آلمانی مثلا فرض کنید اگر فرانسویاش هست، ما از کجا متوجه میشویم که کلید F&G درست است یا نیست. تا تست نکنیم که متوجه نمیشویم. شکلش را نگاه میکنی شبیه است، بستهبندیاش را نگاه میکنی تمیز شبیه هم است. برچسب آن و همه چیز آن شبیه است.
از شما سوال میکنم! میگویی آقا تقلبی است. من برای اینکه بروم از این شکایت کنم و به عدله حقوقی این را تحویل دهم باید عدله مکتوب داشته باشم. باید تست کنم و مردود شود تا بگویم جعلی است. تازه اگر هم متوجه شدم جعل است، این برند یک برند معتبر اروپایی است. خب آیا من میتوانم بیاییم بگویم این غیراستاندارد است؟ آن برند فردا میگوید که جعل در کشور شما اتفاق افتاده و کسی رفته برند من را به تقلب زده است. حالا یا چینی زده یا ایرانی، شما باید از او اعلام جرم کنید. بعضی از برندها را نمیتوانیم، علنی کنیم. همین چند وقت پیش در این زعفرانها 7 نوع برند را غیر استاندارد اعلام کردیم.
مشکل اینجاست که شما اگر نخواهید خوب بشوید، هیچ سازوکاری برای خوب شدن شما وجود ندارد. شما به من بگویید که اگر من نخواهم خوب شوم، چه پارامتری میتوانید بگذارید که من خوب شوم؟!
آقای مهندس! بزرگان ما و تولیدکنندههای شناسنامهدار ما چقدر در رواج این تقلب نقش داشتند؟ آیا دستهای آنها به این قضیه آلوده است یا خیر؟
خیر. اتفاقا آنها بیشتر مورد جعل قرار گرفتهاند. آنها از این حیث که نمیآیند دعوی حقوقی و پیگیری کنند، مقصرند. شاید به اصطلاح یک مقدار وظیفه دارند و وظیفهشان خطیرتر است که آنها باید واکنش نشان دهند و به سازمان ها اطلاع رسانی کنند که این برند ما مورد جعل قرار گرفته است. آنها هم یک سری ویژگیها و یک سری تغییرات را سریع در نشانهگذاری محصول خودشان ایجاد کنند که کمتر و سختتر بشود این را مورد جعل قرار داد.
ما امروز با تولید برخی کالاهای غیر استاندارد زیرزمینی مواجه شدهایم. برای مقابله با این کالاها چه باید کرد؟
فرض کنید شما در زیرزمین خانهتان کالایی غیراستاندارد تولید کنید، ما چطور میتوانیم شناسایی کنیم؟ اخیرا ۱۷هزار فیلتر هوای غیر استاندارد را در بازار کشف کردیم، که به همین شکل تولید شده بود. یک قطعه از فیلتر و دستگاه تولیدش را به افراد میدادند. شخصی، افراد بیبضاعت و بیماران نیازمند را جمع میکرده، بدون محل مناسب و مسکنی، این فیلترها را در بازار توزیع میکرده است. شما بگویید با وجود چنین شبکههایی چه کاری از دست ما برمیآمد؟ البته این را فراموش نکنید که اگر نظارتهای ما نباشد مردم زیر بار کالاهای غیر استاندارد له میشوند چون تخلف و تقلب در تولید آنقدر زیاد شده که قابل وصف نیست.
۰