اهمیت درک دیگری

اهمیت درک دیگری

در آموزش اطلاعات مذهبی باید به روند توجه کرد نه محتوا. از این رو افزایش اطلاعات دینی مستلزم گفتگو های معنادار است، هدف این است که مهارت های شنیدن فعال، پرسش های صادقانه و فروتنی در مقابل دیگران در میان دانش آموزان گسترش پیدا کند. لازم است که معلمان فضایی را به وجود آورند که انواع مواجهه های «من-تو» (اصطلاحی که مارتین بوبر برای این وضعیت به کار می برد) برای دانش آموزان به راحتی قابل درک شود. در این وضعیت مواجهه ها عمیق و واقعی هستند و مانند مواجهه های «من – آن» ابزاری و منفعلانه نیستند. بوبر برخلاف یورگن هابرماس (یکی دیگر از طرفداران ارزش تعلیم و تربیت مبتنی بر گفتگو) بر نیاز گفتگو به قصد توجه عمومی تاکید می کند- درک جایگاه ایمان موجب یک توجه واقعی و ارزشمند می شود.

کد خبر : ۴۲۶۴۵
بازدید : ۱۴۹۹
ضرورت شناخت ادیان دیگر برای یک شهروند
فرادید | وقتی که در خیابان های یکی از شهر های بزرگ قدم می زنید، احتمالا تنوع بیشتری را نسبت به یک جهانگرد قرن هجدهمی مشاهده خواهید کرد. مردمی که از نحوه کارکرد اجتماع تصورات مختلفی دارند، می بایست در کنار هم زندگی کنند و در این میان هیچ چیزی به اندازه دین میان این افراد جدایی نمی اندازد. برخی از مهمترین اختلافات اخلاقی به دلیل اعتقادات مذهبی به وجود می آیند. در واقع اختلاف دیدگاه مذهبی در مورد آزادی، جنسیت و عدالت، باعث می شود که انسجام اجتماعی از بین برود. این همان چیزی است که ما باید سعی کنیم جلوی آن را بگیریم.

به گزارش فرادید به نقل از ایان، یکی از راه های مهم برای اینکه مردم بهتر بتوانند یاد بگیرند که در کنار هم زندگی کنند، افزایش اطلاعات مذهبی است. در سال 1945 سی اس لوئیس، نویسنده بریتانیایی گفت که کسی می تواند بینش عمیق تری نسبت به نظام عقیدتی دیگران دست پیدا کند که خودش را در میان آنها قرار دهد و از دید آنها نگاه کند، نه اینکه بیرون از آنها بایستد و به آنها نگاه کند. او این مسئله را با یک مثال توضیح داد: تفاوت تجربه نگاه کردن به یک شعاع نور که از یک پنجره می تابد و تجربه قرار گرفتن در یک شعاع نور را با هم مقایسه کنید. مشاهده از درون یک چیز این امکان را به ما می دهد که انسجام داخلی یک سیستم و توانایی آن برای شکل دادن و آگاه ساختن معتقدانش را بررسی کنیم. بر این اساس نباید دین را صرفا مجموعه ای از باورهایی در ذهن افراد مومن دانست بلکه به قول چالز تیلور، فیلسوف کانادایی، می بایست دین را یک «تجربه زیسته» به حساب آورد.

نکته کلیدی رسیدن به این نوع از فهم دین، گفتگو است. این یک گفتگوی معمولی نیست که در آن هدف از گفتگو نشان دادن نقایص استدلال های دینی طرف مقابل باشد. بلکه هدف این نوع از گفتگو تنها فهمیدن است هر چند در این میان ممکن است عقاید خرافی یا غلط، خودشان را نشان بدهند. این کار مستلزم یک دیدگاه اخلاقی است، این دیدگاه به افراد اجازه می دهد که نحوه نگاهشان به عالم را در قالب الفاظی واقعی بیان کنند. وقتی که سوالی پرسیده می شود، مقصود پرسشگر آشکار کردن واقعیت است نه به صلابه کشیدن فرد مقابل. این وضعیت شبیه نحوه ای است که شما با یک داستان مواجه می شوید، شما به وسیله قوه تخیل وارد داستان می شوید و با افراد داستان همدردی می کنید. داستان ها مهمترین بخش زندگی انسان و همچنین مهمترین بخش ادیان هستند. از آنجایی که داستان های انسانی تحت تاثیر داستان های دینی است، اگر به دنبال فهم درستی از این داستان ها هستیم می بایست وارد آنها شویم نه اینکه از بیرون به آنها نگاه کنیم.

به وجود آمدن اطلاعات مذهبی، مستلزم یک جامعه چند فرهنگی است که افراد آن در صلح و ثبات در کنار هم زندگی می کنند. در حال حاضر کشورهای جهان شاهد وضعیتی هستند که در آن هرگز به مردم آموزش داده نشده که درباره دیگران اطلاعاتی بدست آورند. نتیجه اجتناب ناپذیر چنین وضعیتی، محکوم کردن دیگران، نژادپرستی، قبیله گرایی و انزوا است که در سیاست های امروز ما را شکل می دهند. افزایش اطلاعات مذهبی ضرورتا منجر به توافق بیشتر نمی شود، در واقع ممکن است پس از افزایش اطلاعات ما همچنان بر عقاید خود پافشاری کنیم. اما این اطلاعات باعث می شود که ما به نحو بهتری با در میان آوردن کلیشه های پیش پا افتاده و تفسیرهای کاریکاتوری از هم، مخالفت کنیم.

در نظریه تعلیم و تربیت، افزایش اطلاعات مذهبی می تواند برای شهروند قرن 21 یک «مفهوم آغازین» تلقی شود. کلمه آغازین(آستانه ای) [threshold] از کلمه (threshing) به معنای دستگاه خرمن کوب مشتق شده است: جداسازی گندم از سبوس، یعنی جداسازی آنچه که به درد خوردن نمی خورد برای بدست آوردن آنچه که مناسب خوردن است. یک مفهوم آغازین (آستانه ای)، مفهومی است که ما را نسبت به فهم های نادرست آگاه می کند، و به ما فهمی عمیق تر، پیچیده تر می دهد که قابل الگو برداری برای دیگر موارد است. برای مثال یک مفهوم آغازین در فیزیک فهم «شیب دما» یا در ادبیات یادگرفتن چگونگی تفکیک متن برای تجزیه و تحلیل آن است. این مفاهیم، مرزی هستند که فرد باید برای درک بهتر یک موضوع و بدست آوردن فهم کامل تر از نظم موجود در آن، از آن عبور کند. در شناخت یک دین هم، چنین مفهومی وجود دارد. افزایش اطلاعات دینی باید یک مفهوم آغازین تلقی شود چرا که این مفهوم، آغاز حرکت به سوی فهمی همه جانبه از دین به جای فهمی تقلیل گرا از آن است. در نتیجه این فهم همه جانبه، دین از مجموعه ای از گزاره ها و اعمال تبدیل به نیروی محرکی می شود که در پس رفتارهای انسانی وجود دارد، چیزی که باید از درون آن را شناخت.

در آموزش اطلاعات مذهبی باید به روند توجه کرد نه محتوا. از این رو افزایش اطلاعات دینی مستلزم گفتگو های معنادار است، هدف این است که مهارت های شنیدن فعال، پرسش های صادقانه و فروتنی در مقابل دیگران در میان دانش آموزان گسترش پیدا کند. لازم است که معلمان فضایی را به وجود آورند که انواع مواجهه های «من-تو» (اصطلاحی که مارتین بوبر برای این وضعیت به کار می برد) برای دانش آموزان به راحتی قابل درک شود. در این وضعیت مواجهه ها عمیق و واقعی هستند و مانند مواجهه های «من - آن» ابزاری و منفعلانه نیستند. بوبر برخلاف یورگن هابرماس (یکی دیگر از طرفداران ارزش تعلیم و تربیت مبتنی بر گفتگو) بر نیاز گفتگو به قصد توجه عمومی تاکید می کند- درک جایگاه ایمان موجب یک توجه واقعی و ارزشمند می شود.

بدون گسترش اطلاعات مذهبی در یک مقیاس اجتماعی، معلوم نیست که چطور می توان تجربیات چند فرهنگی مهم ما را از سقوط به ورطه جنگ های قبیله ای نجات داد. جنگ هایی که باعث از بین رفتن بسیاری از همین قبیله ها شده است. در همین رابطه می توان به مشاجرات جاری شوراهای «شریعت» به عنوان نمونه ای کوچک اما متداول در انگلستان اشاره کرد. شوراهای شریعت، بر اساس تفسیری از قانون شریعت احکام و نظرات قانونی برای مسلمانان صادر می کند. در حالی که آنها در انگلستان به لحاظ قانونی هیچ حقی ندارند، اما به نحو موثری برای تعدادی از موضوعات حکم صادر می کنند. این تصور که شریعت همانند یک سیستم قانونی موازی در انگلستان کار می کند، موجب خشم برخی از افراد می شود و آنها می خواهند که وجود چنین شوراهایی ممنوع شود. در بسیاری از این بحث ها، آنچه نادیده گرفته می شود، این است که عدالت از منظر های مختلف، به شکل متفاوت فهمیده و درک می شود. البته این به آن معنا نیست که دادگاه های شریعت باید در نظام دادگستری انگلستان جایی داشته باشند، بلکه منظور ما این است که بدون برخی تفاهمات و یکدلی ها، بدون برخی اطلاعات مذهبی، بحث درباره چنین موضوعاتی به جای آنکه مشکلی را حل کند باعث بروز مشکلات بیشتر می شود.


۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید