برای روز جهانی آلزایمر
جمعهای که گذشت (٣١ شهریور) روز جهانی آلزایمر بود. به همین مناسبت ضروری است که بر نکاتی تأکید شود
کد خبر :
۴۳۲۶۶
بازدید :
۱۳۲۹
بابک زمانی؛ نایبرئیس انجمن مغز و اعصاب ایران در شرق نوشت:
جمعهای که گذشت (٣١ شهریور) روز جهانی آلزایمر بود. به همین مناسبت ضروری است که بر نکاتی تأکید شود:
مهمتر از همه اینکه زمان آن فرارسیده است که به جای روز و انجمن و همایش و مصاحبه با عنوان «آلزایمر» از عنوان کلیتر «دمانس» استفاده کنیم و هرچه زودتر تصمیم خودمان را بگیریم که میخواهیم برای این گروه بیماریها از نام اصلی «دمانس» استفاده کنیم (مثل آلزایمر که ترجمهاش نکردیم! ) یا میخواهیم نامی برای این گروه بیماریها برگزینیم؟ دمانس گروهی از بیماریها هستند که موجب زوال عقل پیشرونده و نهایتا باعث ناتوانی میشوند.
جمعهای که گذشت (٣١ شهریور) روز جهانی آلزایمر بود. به همین مناسبت ضروری است که بر نکاتی تأکید شود:
مهمتر از همه اینکه زمان آن فرارسیده است که به جای روز و انجمن و همایش و مصاحبه با عنوان «آلزایمر» از عنوان کلیتر «دمانس» استفاده کنیم و هرچه زودتر تصمیم خودمان را بگیریم که میخواهیم برای این گروه بیماریها از نام اصلی «دمانس» استفاده کنیم (مثل آلزایمر که ترجمهاش نکردیم! ) یا میخواهیم نامی برای این گروه بیماریها برگزینیم؟ دمانس گروهی از بیماریها هستند که موجب زوال عقل پیشرونده و نهایتا باعث ناتوانی میشوند.
آلزایمر تنها یکی از انواع «دمانس» است که بهتنهایی محمل بیماریهای متعدد دیگری میشود که باعث دمانس هستند و تنها از نظر زوال تدریجی عقل با آلزایمر اشتراک دارند.
تقریبا تمامی جنبههای دیگر نظیر سن شروع و علائم همراه و حتی درمانهای لازمه با آلزایمر تفاوتهای اساسی دارند و حتی در یکی، دو مورد استفاده از داروهای آلزایمر ممکن است این بیماران را بدتر کند.
یک نکته مهم دیگر اینکه اگرچه آلزایمر شایعترین نوع دمانس است، اما مجموعه این گروه بیماریها از نظر تعداد و شیوع هم چیزی از آلزایمر کم ندارند و بهعبارتی این گروه بیماریها نسبت به آلزایمر «بیماریتر» هستند! یعنی اگرچه از دیدگاه اجتماعی آلزایمر اهمیت زیادی دارد، از دیدگاه رنج بیمار و خانواده و دشواری تشخیص اینها اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
بیماری افتیدی در سنین پایین و با علائم روانی شروع میشود. بیماری دیالبی با توهمات و اختلالات حرکتی همراه است. بیماری سیبیدی علائم یکطرفه دارد و با سکته اشتباه میشود. در صورتی که آلزایمر در بسیاری موارد تنها یک اختلال در بهخاطرسپردن در دهههای پایانی عمر است که بیمار از آن اطلاعی ندارد. امیدوارم امسال یا یکی از سالهای آینده انجمن «دمانس» ما روز جهانی «دمانس» را برگزار کند!
معضل بزرگ دمانس در کشور ما نه امکانات درمانی -که فیالواقع وجود هم ندارد- بلکه معضل نگهداری از بیماران است که سازوکار دولتی مناسبی برای آن نه وجود دارد و نه ظاهرا برنامهریزی شده است.
در جوامع مدرن پابهپای پیشرفت مدرنیته و مدنیت، مسئولیت مراقبت از مبتلایان به دمانس و همه کسانی که ناتوان شدهاند، هرچه بیشتر و بیشتر به یک مسئولیت اجتماعی تبدیل میشود. دولت ابتدا خانوادهها را در نگهداری از بیماران یاری میدهد و زمانی که منطق ایجاب میکند با تصمیم کارشناسانه خود بیمار را به مراکز مجهز و راحت نگهداری منتقل میکند. در وضعیت ما که بسیاری از خانوادهها در رتق و فتق امورات روزانه و حتی اسکان خود دچار مشکلات زیادی هستند، ضرورت این نظارت و همیاری دولتی به مراتب بیشتر است.
اطلاعرسانی در مورد بیماریهای مختلف توسط رسانهها نیازمند ظرافتها و سیاستهایی است، چراکه اطلاعرسانی به صورت مطلق نمیتواند مفید باشد. وقتی جز کار فکری بیشتر و اشتغال فیزیکی هیچ راهحلی برای جلوگیری از آلزایمر یا تأخیر در بروز علائم آن وجود ندارد، اطلاعرسانی بیرویه که اهمیتدادن به بیماری را در مصاحبههای مختلف و توضیح علائم بیماری در عرصه عمومی درک میکند، باعث بروز هرچه بیشتر و بیشتر پانیک عمومی در کسانی میشود که فراموشیهای گذرای روزمره را که به دلیل بیتوجهی یا مشغله زیاد است، به حساب آلزایمر میگذارند.
رسالت اصلی رسانهها پیگیری مطالبات واقعی مردم در تهیه و گسترش امکانات درمان و نگهداری بیماران است تا حدی که درخور این عزیزان باشد. رسانهها نمیتوانند و نباید دنبالهرو سلایق عمومی باشند، بلکه خود باید در تولید یک سلیقه عمومی مدرن بکوشند.
۰