تب داغ لاکچری شدن
«بشتابید! بشتابید! برای پیوستن به جمع لاکچریها پرداخت دومیلیون و پانصدهزار تومان کافی است.» شاید در این آشفته بازار نبود اشتغال و رکود اقتصادی بهترین گزینه این باشد که در ازای لاکچری شدن بتوان جذب فالوئر کرد و تبلیغات گرفت، مسالهای دردآور که شاهد تناقضات در آن هستیم.
کد خبر :
۵۵۲۹۵
بازدید :
۱۶۲۱
«بشتابید! بشتابید! برای پیوستن به جمع لاکچریها پرداخت دومیلیون و پانصدهزار تومان کافی است.» شاید در این آشفته بازار نبود اشتغال و رکود اقتصادی بهترین گزینه این باشد که در ازای لاکچری شدن بتوان جذب فالوئر کرد و تبلیغات گرفت، مسالهای دردآور که شاهد تناقضات در آن هستیم. آن چنان که جوانان تحصیلکرده زیادی بیکارند و برخیهای دیگر بدون اندکی تلاش با جذب فالوئر در خانه نشستهاند و از انواع و اقسام تبلیغات پول درآورده و کمبودهای خود را جبران میکنند.
به همین راحتی! حال آنکه با چنین تب و تابی بسیاری در دل آرزو دارند که لاکچری باشند و افراد بسیاری آنها را دنبال کنند. از سوی دیگر، از قدیم گفتهاند که عقل مردم به چشمشان است. دیگر کاری به این ندارند که چند کلاس سواد داری! تنها با برچسب لاکچریبودن کار راه میافتد و شرایطت دگرگون میشود. این وصف حال افرادی است که با دادن حق عضویت به جمع لاکچریها میپیوندند. حال اینکه پس پرده ماجرا چه میگذرد، در هالهای از ابهام قرار دارد.
آپارتمان لاکچری، سیسمونی لاکچری، هتل لاکچری، چهارشنبه سوری لاکچری و حتی مراکز لاکچری نگهداری از سالمندان را در این روزها کم نشنیده ایم. انگار واژه لاکچری ابهتی دارد و به ارزش انسانها میافزاید. پسوند ارج و قرب سازی که روز به روز تب بازار لاکچریها را داغتر و داغتر میکند. آن چنان که اخیرا در تبلیغات فضای مجازی نیز با پدیدهای مواجه میشویم که در نگاه اول بسیار تامل برانگیز است.
آپارتمان لاکچری، سیسمونی لاکچری، هتل لاکچری، چهارشنبه سوری لاکچری و حتی مراکز لاکچری نگهداری از سالمندان را در این روزها کم نشنیده ایم. انگار واژه لاکچری ابهتی دارد و به ارزش انسانها میافزاید. پسوند ارج و قرب سازی که روز به روز تب بازار لاکچریها را داغتر و داغتر میکند. آن چنان که اخیرا در تبلیغات فضای مجازی نیز با پدیدهای مواجه میشویم که در نگاه اول بسیار تامل برانگیز است.
ورود به جمع لاکچریها با پرداخت حق عضویت! تبلیغی که در برخی استوریهای پربازدید اینستاگرام گذاشته میشود تا نظر فالوئرها را به خود جلب کند. در واقع سایتی با عنوان «luxuryniyum» اواخر سال گذشته روی کار آمد.
این سایت در ابتدا خواستار حق عضویت به مبلغ پنجمیلیون تومان بود که در نهایت به دومیلیون و پانصدهزار تومان تقلیل یافت. با این حال شواهد امر نشان میدهد که بازدیدها و عضویتها در حد چشمگیری نیست، چرا که وقتی به کانال تلگرام این سایت سر میزنیم با نمایش چند کالای لوکس مواجه میشویم که در نهایت برای برقراری ارتباط و درخواست عضویت در پروژه آدرس ایمیلی در آن درج شده است.
همین قدر موجز و پر ابهام! مسالهای پر چالش که نشان میدهد گرایش جوانان به لاکچریبودن تا چه میزانی است که افرادی برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود از این حربه استفاده میکنند. آن چنان که برای پیوستن به جمع لاکچریها پرداخت ۵/۲میلیون تومان کافی است، چون فضای مجازی به سمت و سویی رفته است که مشخصه لازم برای گرفتن لایک بیشتر لاکچریبودن و جذب فالوئر است.
مسالهای که نمود آن در دنیای واقعی نیز احساس میشود. هرچه تعداد فالوئرها بیشتر باشد ارتباط برقرار کردن راحتتر است و به موجب آن کارهای افراد راه میافتد و از طریق آن میتوانند کسب درآمد کنند. این در حالی است که دیگر از خود واقعی خبری نیست و افراد به گونهای خود را نشان میدهند که فرسنگها با ماهیت اصلیشان فاصله دارد.
ورود به جمع لاکچریها با پرداخت ۵/۲ میلیون!
چندی پیش یک جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به رواج زندگی لاکچری در فضای مجازی و اینستاگرام بیان کرد که مشکل اینجاست که مردم ما بهویژه جوانان از طریق انتشار تصاویر این سبک زندگی لاکچری میخواهند خود را به جامعه معرفی کنند و متاسفانه ارزشهای جامعه چنان سقوط کرده که مردم با این شیوه سعی در مطرح کردن خود دارند. این سبک زندگی در جامعه ایرانی خریدار دارد و به همین دلیل نیز شاهدیم که روز به روز بر تعداد کاربران لاکچری و کانالهای تلگرامی با این عنوان افزوده میشود.
ورود به جمع لاکچریها با پرداخت ۵/۲ میلیون!
چندی پیش یک جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به رواج زندگی لاکچری در فضای مجازی و اینستاگرام بیان کرد که مشکل اینجاست که مردم ما بهویژه جوانان از طریق انتشار تصاویر این سبک زندگی لاکچری میخواهند خود را به جامعه معرفی کنند و متاسفانه ارزشهای جامعه چنان سقوط کرده که مردم با این شیوه سعی در مطرح کردن خود دارند. این سبک زندگی در جامعه ایرانی خریدار دارد و به همین دلیل نیز شاهدیم که روز به روز بر تعداد کاربران لاکچری و کانالهای تلگرامی با این عنوان افزوده میشود.
برخی از افراد با نشان دادن زندگی لاکچری خود در فضای مجازی در پی کسب ارزش و اعتبار هستند و شاهدیم که بسیاری از ازدواجهای امروز با تاکید به این نوع زندگی شکل میگیرد، چون برایشان مهم است که طرف مقابل چه خودرو و لباس و طلا با چه برندی استفاده میکند. این استاد دانشگاه یکی از دلایل طلاق در جامعه را همین لاکچری زندگی کردن دانست و افزود: با توجه به این که همه مردم نمیتوانند از پس تامین خواستههای طرف مقابل و فراهمکردن زندگی لاکچری در آیند از یکدیگر جدا میشوند، زیرا به جای توجه به اخلاقیات و عقاید یکدیگر مارک لباس و رستوران و محل زندگی طرف را ملاک ارزیابی قرار دادهاند.
حریرچی ادامه داد: در کشورهای پیشرفته دنیا تنها سلبریتیها به این سبک زندگی میکنند که البته آنها هم در حد پز دادن به دیگران نیست، چون در کشورهای دیگر برعکس ایران این شیوه زندگی خریدار ندارد و سلبریتیها انتشار تصاویر وسایل و زندگی لاکچری خود را در اینستاگرام نشانه تحقیر و کوچک کردن خود میدانند. حریرچی با انتقاد از برخی جریانات حاکم در کشور به آنا گفت: البته شاهدیم که برخی از مسئولان کشور با ماشین ۵۰۰میلیونی در شهر تردد میکنند حتی شنیدم که برخی از طلاب برای رفتن به کلاسهای طلبگی از ماشینهای ۲۵۰میلیونی استفاده میکنند.
مردم خود واقعیشان را پنهان کردهاند
«لاکچریبودن یکی از شاخصهایش افزایش روحیه مادیگرایی است. نظام سرمایهداری برای اینکه تولیدات خود را به فروش برساند و پول زیادی را به دست آورد، لاکچریبودن را در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه ترویج میکند.» اینها را عالیه شکربیگی، جامعهشناس به «آرمان» میگوید.
مردم خود واقعیشان را پنهان کردهاند
«لاکچریبودن یکی از شاخصهایش افزایش روحیه مادیگرایی است. نظام سرمایهداری برای اینکه تولیدات خود را به فروش برساند و پول زیادی را به دست آورد، لاکچریبودن را در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه ترویج میکند.» اینها را عالیه شکربیگی، جامعهشناس به «آرمان» میگوید.
بهگفته او وقتی وارد کشورهای جهان اول مانند فرانسه، آمریکا و انگلیس میشوید، روحیه لاکچریبودن را در میان توده مردم مشاهد نمیکنید، یعنی مردم خودشان هستند و لباس ساده میپوشند. شکربیگی این موارد را از مشاهدات خود نقل میکند و ادامه میدهد:، اما در کشورهای جهان سوم از جمله ایران مردم خودشان نیستند و در واقع نقش بازی میکنند، یعنی خود واقعیشان در درون یک خود لاکچری تعریف شده است.
ممکن است افرادی که از طبقات پایین جامعه هستند و آرزوی زندگی لاکچری را دارند به فضای مجازی بروند و این مسائل را تجربه کنند. او خاطرنشان میکند: با این حال اینکه لاکچریبودن به فضای مجازی کشیده و سایتی در این راستا ساخته شده است، مرزی بین دنیای واقعی و مجازی است که بهنظر به صفر رسیده است. این جامعهشناس اظهار میکند: به عبارت دیگر آن چیزی که در دنیای واقعی میگذرد، در دنیای مجازی هم بازتولید میشود و بالعکس.
شکربیگی اظهار میکند: شما نگاه کنید روحیه لاکچریبودن را در دنیای واقعی و در طبقاتی که مردم از توان مالی بالایی برخوردار هستند، میبینید. علاوه بر آن طبقات نوظهوری هم از طریق ارتباط با رانتهای اقتصادی و سیاسی توانستند که ثروت بادآوردهای را به دست آورند. فرزندان این افراد بهدلیل ارتباط با رانتها بالا میآیند و این چنین میشود که آقازادهها و ژنهای برتر متولد میشوند.
به رغم اینکه آنها فرهنگ زندگی را ندارند و بهدلیل پولی که به دست آورده اند تلاش میکنند لاکچری باشند. بنده تاکنون آقازادههایی را در انگلیس، آمریکا و کانادا مشاهده کرده ام. او عنوان میکند: شیوع زندگی لاکچری در دنیای مجازی برگرفته از شکاف طبقاتی در جامعه است که به وضوح مشاهده میشود.
شما نمیدانید افرادی که در سایتهای مجازی وارد میشوند، کدامشان در زندگی واقعی خودشان لاکچری هستند و کدامشان نیستند. شکربیگی اضافه میکند: بنابراین لاکچریبودن در فضای مجازی حاصل حل شدن زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم ایران در فضای مجازی است. در واقع اکنون مرزی بین زندگی واقعی و مجازی در میان مردم دیده نمیشود، به رغم اینکه ما بهنوعی مشاهده میکنیم مردم نقشهایی غیراز نقشهای واقعی خودشان ایفا میکنند. این جامعهشناس توضیح میدهد: لاکچریبودن مردم در فضای مجازی نشان میدهد که مردم خود واقعیشان را پنهان کردهاند.
باید ما به این مساله توجه کنیم، چرا که افراد خود واقعیشان را فراموش کردند و نقشهایی برای آنها در فضای مجازی تعریف شده است که در آن قالب قرار میگیرند. او در پایان تاکید میکند: تلگرام و سایتهای مجازی برگرفته از واقعیت زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم است و جدا از آن نیست.
لاکچریبودن به چه قیمتی!
شاید در یک چشم بر هم زدن با دیدن تصاویر از سبک زندگی لاکچریها این گونه قضاوت کنیم که آنها خوشبختاند، اما بطن ماجرا چیز دیگری است. به معرض نمایش گذاشتن پولهای باد آورده، جبران کمبودها و خودبرتربینی برخی موجب شده که طبقات پایین جامعه نیز درصدد تصاحب جایگاه لاکچریها باشند. در این میان سوداگرانی هم به این فکر هستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند تا بیشتر به این معضل اجتماعی دامن بزنند. حال در بازار لاکچریها دیگر خبری از اصالت نیست. تنها ویترینی است که تفریح، لذت و خوشبختی ظاهری را عرضه میکند.
لاکچریبودن به چه قیمتی!
شاید در یک چشم بر هم زدن با دیدن تصاویر از سبک زندگی لاکچریها این گونه قضاوت کنیم که آنها خوشبختاند، اما بطن ماجرا چیز دیگری است. به معرض نمایش گذاشتن پولهای باد آورده، جبران کمبودها و خودبرتربینی برخی موجب شده که طبقات پایین جامعه نیز درصدد تصاحب جایگاه لاکچریها باشند. در این میان سوداگرانی هم به این فکر هستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند تا بیشتر به این معضل اجتماعی دامن بزنند. حال در بازار لاکچریها دیگر خبری از اصالت نیست. تنها ویترینی است که تفریح، لذت و خوشبختی ظاهری را عرضه میکند.
منبع: آرمان امروز
۰