اخلاق؛ آزمون سخت پزشکان
بیتردید عبور از تنگناهای تاریخی وظایفی دشوارتر و بهلحاظ اخلاقی پیچیدهتر پیش پای پزشکان، نه به دلیل عنوان و شغلی که دارند، بلکه به دلیل وظایف ذاتی پزشکیشان میگذارد. جامعه پزشکی کشور ما یکبار در دوران جنگ ایران و عراق از این تنگنا سربلند بیرون آمده است.
کد خبر :
۵۹۷۴۷
بازدید :
۹۶۸
بابک زمانی |
- کودک به یک بیماری ارثی در سیستم حرکتی مبتلاست. دارویی اخیرا پیدا شده که شدت بیماری را اندکی کاهش میدهد. قیمت دارو برای یک ماه رقمی نجومی است که نمیتوان باور کرد. تعداد ماههای درمان هم روشن نیست.
- کودک به یک بیماری ارثی در سیستم حرکتی مبتلاست. دارویی اخیرا پیدا شده که شدت بیماری را اندکی کاهش میدهد. قیمت دارو برای یک ماه رقمی نجومی است که نمیتوان باور کرد. تعداد ماههای درمان هم روشن نیست.
- آقای ٤٨ سالهای است که از سال گذشته مبتلا به ایالاس شده. از یک داروی ژاپنی خبردار شده که گویا در درمان ایالاس به تأیید رسیده. باز هم اثر قطعی نداشته، ولی سیر بیماری را اندکی طولانیتر میکند.
در تنگنای اقتصادی کشور وظیفه من بهعنوان پزشک معالج در برابر چنین درخواستهایی چیست و چه خواهد بود؟ بهعنوان پزشک مدیر و برنامهریز چه؟ آیا باید چشم بر تمام حقایق واقعا موجود بست و به اصرار خواهان ارائه چنین درمانهایی شد؟ پس تکلیف بسیاری از درمانهای اساسیتر که روی هوا میروند، چیست؟ یا باید بهطور کلی منکر چنین درمانهایی شد و یکسره پاسخ منفی داد که در آن صورت حدی که درمانهای ضروری و غیرضروری را در ذهن من از هم جدا میکند کجاست و چگونه میتوان آن را تعیین کرد؟
بیتردید عبور از تنگناهای تاریخی وظایفی دشوارتر و بهلحاظ اخلاقی پیچیدهتر پیش پای پزشکان، نه به دلیل عنوان و شغلی که دارند، بلکه به دلیل وظایف ذاتی پزشکیشان میگذارد. جامعه پزشکی کشور ما یکبار در دوران جنگ ایران و عراق از این تنگنا سربلند بیرون آمده است.
این وظایف بسته به موقعیتی که پزشکان ایرانی دارند اشکال متنوعی به خود میگیرد. دشوارترین وظایف اخلاقی در جهت سوگند پزشکی، برعهده پزشکانی است که مسئولیتی در سیستم سلامت دارند.
بهطور منطقی در هر شرایطی، وظیفه مراقبت از سه گروه بیماران در اولویت وظایف هر دولتی است؛ اول بیماران اورژانسی، دوم بیماران ناتوانی که نیاز به مراقبت دائمی دارند و سوم بیماران متعلق به دهکهای پایین اقتصادی کشور که روزبهروز در حال افزایش هستند.
در شرایط اضطراری کشور، این وظیفه ذاتی اهمیتی صدچندان پیدا میکند، اما دشواری بیشتر در آن است که مدیریت سایر بیماریها نیز نباید به دست فراموشی سپرده شود و باید سیاستی عقلانی و قابل دفاع برای آنها هم اندیشیده شود.
جزئیات را نمیتوان برشمرد، اما آشکار است که برای افتراق ضروری از غیرضروری، درجهبندی ضروری و نحوه هزینهکردن منابع تنها باید به گروههای علمی دانشگاهی و نه تصمیمات خلقالساعه اطمینان کرد. بهعلاوه در محدودیتهای بهشدت واقعی، تنها باید به واقعیاتی که دانش روز دیکته میکند تکیه کرد و نه خواب و رؤیاهایی که سنت، حاشیه و... آنها را برجسته میکنند.
از سوی دیگر بسیاری از محدودیتهایی که به شکل عرف و عادت درآمدهاند در شرایط اضطرار باید تغییر کنند؛ فیالمثل راههای متعدد همکاری و همیاری پزشکان ایرانی خارج از کشور با وطن خود تسهیل شوند و مورد تشویق قرار گیرند.
در شرایطی که کشور ما را نیرویی تهدید میکند که کمپینهای گسترده بینالمللی در برابر او در حال شکلگیری است، کشور میتواند از امکانات سازمانهای بینالمللی پزشکی هم بهره بگیرد. واقعیت آن است که قطع رابطه جامعه پزشکی کشور با جوامع پزشکی بینالمللی که آن هم عمدتا دلایل سیاسی و اجتماعی داشته، تا همین الان باعث صدمات بسیاری بوده است. محدودیتهای جدید بیتردید تأثیرات عمیقتری بر این رابطه خواهد گذاشت که دود آن مستقیما به چشم بیماران و در درجه بعد به چشم جامعه پزشکی خواهد رفت.
بهعنوان پزشک معالج و بهتبع آن عضو انجمنهای پزشکی باید تلاش کرد تا از پوستههای تنگ تخصص خود بیرون بیاییم و کلیت سلامت جامعه را در نظر آوریم. این اخلاقی است بهشدت خلاف عادت، چراکه پیشرفتهای سرسامآور تکنولوژیک و فرهنگ «خودی» پسند ما افق نگاه ما را به آنسوی دستگاهی که با آن کار میکنیم محدود کرده است.
در یاد ندارم انجمن پزشکیای را که از یک تکنیک پیشرفته در رشته تخصصی خود به جهت منافع اولیتر سلامت، حتی در همان رشته تخصصی چشم پوشیده باشد یا انجمن تخصصیای که یک نقیصه ملی سلامت در رشتهای مجاور رشته خود را درخواست کرده باشد. در یاد ندارم حتی یک متخصص در مناقشات فیمابین تخصصهای مختلف جانب حریف را بگیرد.
البته که فرارفتن از افق نگاه و نگریستن به کل و دستیافتن به نوعی توازن در خدمات سلامت، نهتنها خصلت ذاتی خدمات سلامت و مدرنترین تعریف فرهیختگی و روشنفکری است، اما در شرایط اضطراری کاری است اجتنابناپذیر. نکته مهم دیگر در شرایط اضطرار عبارت است از توجه و رعایت مدرنترین اصول اخلاق حرفهای، ولو آنکه هنوز به شکل قانون درنیامده باشند یا حتی کسی ضوابط آن را تدوین نکرده باشد.
رعایت اصول اخلاق حرفهای در ارتباط با شرکتهای تجاری یکی از همین اصول اخلاقی است. جامعه در تنگنا توان پرداخت برای مصارف القاشده توسط شرکتهای دارویی را ندارد. در هیچ جامعهای این ارتباط اخلاقی نیست، اما در دوران بحران نهتنها این ارتباط که عدم مقابله با چنین ارتباطاتی هم غیراخلاقی است.
اخیرا برخی از انجمنها به صورت جدی و رسمی خواهان ممنوعیت ورود و توزیع برخی داروهای بیاثر شدهاند که اقدامی بسیار مفید است. مسئولیتپذیری انجمنها در برخورد با تخلفات همکاران خودشان و نظارت بر رعایت اصول اخلاقی ارتباط با شرکتها، درعینحال دارای این خاصیت هم هست که ایشان را بیش از پیش مورد وثوق نشان داده و اتکای هرچه بیشتر بر گروههای علمی را برای برنامهریزی سلامت، آن هم در شرایط اضطرار مقدور میکند.
*رئیس انجمن سکته مغزی
۰