داستان زندگی فروغ فرخزاد و روایتی از یک دختر مهاجر
یکی از ویژگیهای ادبیات مهاجرت پرداختن به موضوعات مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایران بوده و هست، در آثار نویسندگان نسل دوم، همچون ادبیات مهاجرت دیگر اقوام و ملل، زندگی روزمره و شخصی و اجتماعی با پسزمینه ایران و ایرانی بودن به مرور به موضوع اصلی آثار تبدیل شده است.
کد خبر :
۶۴۰۳۲
بازدید :
۲۰۲۷
مریم رحیمی (وسط) نویسنده "یک مشت خاک وطنم" در کنار تهمینه میلانی (راست) کارگردان
وقتی در اواخر دهه شصت زندهیاد هوشنگ گلشیری مقاله «ادبیات مهاجرت راه به جایی نمیبرد» و سپس کتاب «آینههای دردار» را مینوشت، قطعا تصوری از ادبیات مهاجرت به خصوص در دهههای هشتاد و نود نداشت.
حالا دیگر مسئله فقط نویسندگانی نیستند که در گوشه و کنار دنیا همچنان به زبان فارسی مینویسند، بلکه با نسلی دیگر از این نویسندگان نیز مواجهیم که به زبان کشور محل اقامت خود مینویسند و اتفاقا در میانشان کم نیستند نویسندگانی که شهرتی نیز به هم زدهاند و ترجمه فارسی برخی آثارشان هم از بازار کتاب ایران سردرآورده است.
نویسندگان ایرانی بیرون از ایران را میتوان به دو دسته فارسینویس و غیرفارسینویس تقسیم کرد.
بدیهی است که در این دستهبندی، شمار اغلب دسته دوم را نویسندگان نسل دوم تشکیل میدهند. نسل دوم نه لزوما به معنای ترتیب زمانی که با همان تعریف نوشتن به زبان غیرفارسی با نویسندگان پرچمدار و شاخصی، چون آذر نفیسی، فیروزه جزایری دوما و حتی مرجان ساتراپی. طرفه آنکه شمار زنان نویسنده در خارج از ایران از هر دو نسل، بسیار چشمگیرتر از تعداد مردان نویسنده است.
با توجه به پراکندگی ایرانیان در همه جای جهان آمار دقیقی نمیتوان از تعداد این نویسندگان به دست آورد، اما بر اساس گزارشهای پراکنده مطبوعاتی میتوان نزدیک به صد نویسنده زن از هر دو نسل را در کشورهای آمریکا، فرانسه، آلمان، سوئد، کانادا، بریتانیا، هلند، ایتالیا و... برشمرد.
به لحاظ محتوایی نیز اگر یکی از ویژگیهای ادبیات مهاجرت پرداختن به موضوعات مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایران بوده و هست، در آثار نویسندگان نسل دوم، همچون ادبیات مهاجرت دیگر اقوام و ملل، زندگی روزمره و شخصی و اجتماعی با پسزمینه ایران و ایرانی بودن به مرور به موضوع اصلی آثار تبدیل شده است.
ترانه مرغ اسیر
"اگر شعر همان بارقه احساسی باشد که در وجود برخی تجلی یافته، پس همه وجود فروغ فرخزاد از آتش بوده است. " شاید به همین دلیل باشد که جایگاه فروغ فرخزاد در ادبیات به طور خاص و در جامعه اهل فرهنگ به طور عام رفتهرفته در حال تبدیل شدن به جایگاهی شبهاسطورهای است. نشانه بارز آن استقبال گسترده کتابخوانان از هر طیف از هر اثری است که درباره او منتشر میشود.
تازهترین آنها، پرفروش شدن ترجمه فارسی رمان «ترانه مرغ اسیر»، رمانی بر پایه زندگی فروغ فرخزاد نوشته جازمین (یاسمین) دارزنیک که از نویسندگان ایرانی نسل دوم مقیم آمریکاست.
دارزنیک هنگام ترک ایران پنج سال بیشتر نداشته است، اما اکنون که به نویسندهای تبدیل شده با چند کتاب پرفروش در آمریکا، معتقد است نه تنها شعرهای فروغ او را در غربت نجات داده و آثارش تحت تأثیر آثار و شخصیت فروغ است که ایران را با نوشتن این رمان بازشناخته است.
البته رمان «ترانه مرغ اسیر»، به گفته خود دارزنیک، نه قرار بوده رمانی مستند باشد و نه چنین است. در واقع نویسنده با تکیه بر منابع عمومی مثل اشعار و نامهها و مصاحبههای فروغ، داستان زندگی او از نوجوانی تا مرگ را در رمانی که شخصیت اصلی آن فروغ است در کنار دیگر شخصیتهای واقعی و خیالی روایت کرده است، با این وجه تمایز که در حاشیه روایت زندگی فروغ، تصویری موجز از ایران در حال گذر از سنت به دنیای مدرن و نیز فضای سیاسی دوران پهلوی و فعالیتهای اعتراضی روشنفکران و شاعران در آن روزها را نیز برای خواننده ترسیم میکند.
دارزنیک که در دانشگاه هنر کالیفرنیا نیز ادبیات و نگارش خلاق تدریس میکند، شهرتش در آمریکا برمیگردد به رمان «دختر خوب، خاطرات پنهانی مادرم» که آن را در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد و در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار گرفت و چندین جایزه ادبی برد و حداقل به سیزده زبان نیز ترجمه شد.
گفته میشود انتشار ترجمه «ترانه مرغ اسیر» بدون اجازه دستکم اخلاقی از مؤلف انجام گرفته، اما جازمین دارزنیک با انتشار عکسی از ترجمه فارسی کتاب در توئیتر خود ضمن ابراز خوشحالی نوشت: با عشق و احترام بسیار به مردم ایران که عشقشان به شعر و ادبیات از هر مانعی جان سالم به در برده است.
ترجمه علی مجتهدزاده از رمان «ترانه مرغ اسیر» نوشته جازمین دارزنیک را نشر کتاب پارسه در ۳۶۸ صفحه منتشر کرده و در کمتر از سه هفته با چاپ سوم رسیده است.
یک مشت از خاک وطنم
مریم رحیمی یکی از نویسندگان ایرانی مقیم ایتالیا و از نسل دوم نویسندگان مهاجر است که هرقدر در ایران نامش تازه به نظر میرسد، در ایتالیا نامدار است، به خصوص با دو رمان «یلدا» و «یک مشت از خاک وطنم» از میان پنج رمانی که تا کنون به زبان ایتالیایی منتشر کرده است.
رحیمی که از هیجده سالگی ایران را ترک کرده و دانشآموخته ادبیات ایتالیایی است، با رمان «یلدا» و ساخته شدن فیلمی بر اساس آن در تلویزیون ایتالیا مشهور میشود. در سال ۲۰۰۹ انتشارات معتبر ایتالیایی مدوسا رمان «یک مشت از خاک وطنم» را که سومین اثر اوست منتشر میکند. رمانی که هم برنده جایزه کتاب سال وزارت فرهنگ ایتالیا میشود و هم به عنوان اثر برگزیده "به صورت مطالعه آزاد در مدارس ایتالیا خوانده میشود و از دانشآموزان درباره آن امتحان گرفته میشود. "
همچنانکه از عنوان رمان «یک مشت از خاک وطنم» برمیآید، داستان آن حول خاطرات واقعی یک دختر جوان ایرانی است و مصائب بسیاری که او در روند مهاجرت با آن مواجه شده است. رحیمی در نشست رونمایی از ترجمه فارسی این رمان که در سال ۱۳۹۵ در ایران برگزار شد، از مدتهای مدید مکاتبهی مجازی با شخصیت واقعی رمانش خبر داد و گفت: تنها تغییری که در واقعیت خاطرات او ایجاد کرد، پایانبندی و سرنوشت دختر بوده است.
ترجمه فارسی این رمان را انتشارات ورجاوند با برگردان نهال محذوف پس از چهار سال معطلی برای دریافت مجوز، در سال ۱۳۹۵ در ۲۴۰ صفحه منتشر کرد، اما به رغم حضور حمایتگرانه تهمینه میلانی در معرفی این ترجمه و حتی اعلام توافق اولیه برای تولید نسخه سینمایی آن، فروش این اثر در ایران موفقیتآمیز نبود. موفقیت در بازار کتاب ایران همانقدر که به موضوع اثر یا اعتبار نویسنده و حتی ناشر مربوط میشود، به توان ناشر در توزیع و ارتباط مؤثر با شبکه توزیع هم وابسته است.
خاطرات یک مترجم
"من از مهاباد میآیم. این جمله مرا به یاد کتابی میاندازد که بیست سی سال پیش با عنوان «من از مهاباد خونین میآیم» منتشر شد و اثری نامطلوب بر من گذاشت. من نیز چهل و هشت سال پیش از مهاباد بیرون آمدم، لیکن مهاباد من در آن زمان جایی بود به آرامی خواب بچه و به سکوت و صفای روحانی قرائتخانه. "
این شروع معروف و زیبای کتاب «خاطرات یک مترجم» زندهیاد محمد قاضی است؛ کتاب خاطرات خودنوشت این مترجم پرکار و نامدار و خوشنام که در سال ۱۳۷۱ در نشر زندهرود منتشر شد.
محمد قاضی پنج سال پس از انتشار خاطراتش، در ۸۴ سالگی درگذشت. اکنون و پس از سالها نایاب بودن این کتاب، نشر کارنامه نسخه جدیدی از آن را با شکل و شمایل جدید روانه بازار کرده است. شکل و شمایلی که شاید به مذاق کتابخوانان خیلی سختگیر چندان خوش نیاید، اما ظاهرا قیمت نه چندان بالای آن در نسبت با حجم کتاب (۴۳۰ صفحه) را توجیه میکند.
محمد قاضی علاوه بر تسلط بر زبان فارسی، به سادگی و راستی در رفتار و طنازی در گفتار هم شهره بود. کتاب خاطرات او نیز از این ویژگیهای کاری و شخصیتی او برخوردار است. هرچند، هنگامی که به تشویق شادروان ابوالحسن نجفی و غلامحسین میرزاصالح به تدوین و تکمیل خاطراتش برای انتشار در قالب کتاب میپردازد، اغلبِ بخشهای به تعبیر خودش "فردی و زیاده از حد خصوصی" را حذف میکند و بیشتر به خاطراتی میپردازد که یا به ترجمههایش مربوط است یا مواجهه او با ناشران.
با این حال خاطرات محمد قاضی روایت جذاب و شوخ و شنگ او از زندگی مترجمی نامدار است که کمتر کسی میتواند زندگی پرمرارت او تا رسیدن به موفقیت را تجسم کند.
منبع: بی بی سی
۰