بر تحقیقات علوم اجتماعی قفل زده‌اند

بر تحقیقات علوم اجتماعی قفل زده‌اند

گزارش فرار مغز‌ها در روزنامه چاپ می‌شود. وقتی این مقاله منتشر شد، دست‌اندرکاران گفتند این موضوع را تمام کنید و مسکوت بگذارید. علوم اجتماعی در ایران محکوم به سکوت و علم ساکت است. به تعبیر یحیی مهدوی علم‌الاجتماع ساکت است و سوژه‌های سر‌به‌زیری دارد که هیچ اثر خطرناکی نمی‌نویسد!

کد خبر : ۶۵۹۵۴
بازدید : ۱۱۴۹
علوم اجتماعی در ایران محکوم به سکوت است مقصود فراستخواه | در علوم پایه شاید هیچ مدیر حکومتی و دولتی‌ای نتواند از نظریات علمی مانند بیگ‌بنگ کمک بگیرد، اما این نظریات درک ما را از جهان و خودمان بهبود می‌بخشند.
مسئله تمدن و جامعه ما این است و نیاز به فلسفه، ادبیات، علوم فرهنگی و اجتماعی بیش از نیاز‌های کاربردی است. این علوم ارزش‌های غیرکاربردی دارند؛ ارزش رهایی و غایی برای بشریت.
اگر علوم اجتماعی نباشد امکان نقد‌های هدف ما فراهم نمی‌شود. در اینجا مسئله بر سر حقیقت، عدالت و خیر است. من علوم انسانی را در چند دهه اخیر بررسی کرده‌ام و نگاه ویژه‌ای به «مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی» داشته‌ام.
این مؤسسه یک پاسخ‌گویی خلاق به تجربه شکست نهضت ملی است و مبین زنده‌بودن علوم اجتماعی است که به مسائل جامعه واکنش فعال و آکادمیک نشان می‌دهد. شواهد هم نشان می‌دهد پس ذهن مؤسسان این مؤسسه نوعی حس ملی بود؛ نوعی فکر سرزمین و جامعه ایرانی. اگر تعاملات اجتماعی بین‌نسلی و درون‌نسلی علوم‌اجتماعی‌ها نبود، این مؤسسه به وجود نمی‌آمد.
علوم اجتماعی در ایران در حد توان با دشواری تمام کوشید آموزش‌ها و تحقیقات خود را به مسئله ایران و محنت‌های آن معطوف کند، اما سیاست‌گذاران از پذیرش به‌موقع این یافته‌های علوم اجتماعی که معطوف به رهایی بود، سرباز زدند؛ آنچه مهم نبود مرجعیت علم بود و گوش شنوایی برای علم انتقادی.

در راه علوم اجتماعی معطوف به رهایی دو سطح موانع وجود داشت. نخست ضعف درون خود اهالی علوم اجتماعی اعم از نظام تحقیقاتی، مدیریت و ... و از سوی دیگر در بیرون علوم اجتماعی نیز ساخت اقتصاد غیرمولد و صورت‌بندی قدرت مؤثر بود. عده‌ای در ایران درباره این مسائل کار کردند و در این زمینه پیش رفتند. آن‌ها تکنوکرات‌ها را نقد و عملکرد دولت را بررسی کردند.
نراقی در ۱۳۴۵ همگام با باتامور به بررسی فرار مغز‌ها می‌پردازد. او هم‌زمان با جهان علم کار می‌کند. از درون علمی که دراین‌باره تولید می‌کند، کنش آکادمیک بیرون می‌آید و نتیجه می‌گیرد دانشگاه نیاز به هیئت‌امنا دارد. او می‌کوشد با سایر کنشگران قانون هیئت‌امنا را تدوین کند تا بتوانند مربی تربیت و استخدام کنند.
گزارش فرار مغز‌ها در روزنامه چاپ می‌شود. وقتی این مقاله منتشر شد، دست‌اندرکاران گفتند این موضوع را تمام کنید و مسکوت بگذارید. علوم اجتماعی در ایران محکوم به سکوت و علم ساکت است. به تعبیر یحیی مهدوی علم‌الاجتماع ساکت است و سوژه‌های سر‌به‌زیری دارد که هیچ اثر خطرناکی نمی‌نویسد!
درعین‌حال مطالعات نشان می‌دهد که کنشگرانی بودند که تن به نظم سوژه‌های ساکت ندادند. کنشگرانی، چون توسلی، اشرف و دیگران سعی کردند زلزله را امر اجتماعی بدانند و پیامد‌های آن را بررسی کنند. از سوی دیگر علوم اجتماعی به مسئله نفت در ایران می‌پردازد و می‌گوید از درآمد نفت تنها عده‌ای در تهران برخوردار می‌شوند.

علوم اجتماعی در ایران علم قفل‌شده است و گزارش‌های اجتماعی آن در قفسه‌اند. علم در ایران مغلوب مناسبات قدرت، سیاست و ثروت است. پس علم به حاشیه‌نشینی تن داده است. در سال ۱۳۳۹ طرحی در وزارت صنایع مصوب می‌شود و علوم اجتماعی‌ها درباره وام سرمایه‌گذاری صنعتی تحقیق می‌کنند.
نتیجه این بود که این وام‌ها در واسطه‌گری زمین و ... صرف شده است. وقتی گزارش به اینجا می‌رسد، متوقف می‌شود. مثال‌های دیگر هم هست؛ از ساختار‌های سرشماری در ایران و غیره. نراقی نشان می‌دهد چگونه با روش‌های آمارگیری در ایران دختربچه‌ها شمرده نمی‌شوند.
از سوی دیگر علوم اجتماعی تلاش کرده درباره شهر سخن بگوید. امثال نراقی درباره ساختار شهر سخن گفتند و از مسئولان دعوت کردند. آن‌ها در مؤسسه مطالعات تحقیقات و اجتماعی به ارزش اضافی زمین در ایران رسیدند، اما نتیجه این گزارش در پاریس به زبان فرانسه منتشر شد؛ چون در ایران قابل چاپ نبود، هرچند این تحقیق در دنیا هم بی‌سابقه بود. آن‌ها اعتیاد به مواد مخدر، فحشا، چک‌های بی‌محل و... را بررسی کردند و پیامد‌های آن را به‌طور علنی توضیح دادند.
آن‌ها برای تهران اطلس طراحی کردند و روی معضلات آن کار کردند. نراقی و همکارانش از ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ درباره علم اجتماعی آینده‌اندیش کار کردند و دستاوردهایشان خود را در سال‌های بعدی نشان داد.
آن‌ها برنامه‌های آموزشی را پیش‌بینی کردند و درست درآمد. بسیاری از گزارش‌های آینده‌پژوهی علم اجتماعی در ایران به دلیل محدودیت‌ها منتشر نشد، اما به‌قدر استطاعت تلاش کردند. اصحاب علوم اجتماعی در ایران در گذشته با وجود قفل‌هایی که بر تحقیقاتشان زده می‌شد، تصویری از ایران و حس و حال علمی و مسئولیت علمی برای حل مشکلات داشتند.
آنچه امروز با آن مواجهیم، ازبین‌رفتن این حس است؛ چون این محدودیت‌ها بوده و هست و علم اجتماعی هیچ‌گاه با قدرت احساس راحتی نمی‌کند. اما امروز مسئله این است که سوژه‌های ما درصدد اکتشاف باشند یا سربه‌زیر و ساکت.
منبع: ایبنا
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید