حامد بهداد؛ کارنامه پر در جشنواره فجر
او کارنامهای متنوع دارد، شاید بسیار بیشتر از ستارههای یک نسل قبل و یک نسل بعد از خود. در روزهایی که گمان میرود ستاره اقبالش دیگر درخشش ندارد، قادر است دوستدارانش را شگفتزده و امیدوار کند. این ویژگیهاست که تماشای بازیاش را دوست داشتنی کرده است.
کد خبر :
۶۷۸۲۴
بازدید :
۱۸۶۱
در سالهای آغازین دهه هشتاد، حضور حامد بهداد در سینمای ایران یک اتفاق بود. او که در فیلم کمتر دیده شده همایون اسعدیان «آخر بازی» نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده بود، خیلی زود به گزینه اول بسیاری از کارگردانها تبدیل شد.
البته نقشها و انتخابهای بعدیاش با کاراکتر آرام پویا تفاوت داشت. حامد بهداد با شخصیت عاصیاش برای مخاطب جذاب بود، با یک بازی برونگرایانه که خشم و اعتراض بخشی از آن بود. با «بوتیک» (حمید نعمتالله) به شهرت رسید و پس از آن اغلب او را در قالب نقشهایی دیدیم که پرسونای او را به عنوان جوان عصیانگر شکل داد. اگرچه در همین دوره او در «کافه ستاره» (سامان مقدم) هم حضوری قابل توجه داشت، اما جامعه او را با آن پرسونا دوست داشت.
آنچه باعث میشد در همه این سالها، گروهی حامد بهداد و بازیهایش را نادیده بگیرند، بخشی از رفتارها، عکسالعملها و اظهارنظرهایش بود. او میخواست متفاوت باشد و این متفاوت بودن همیشه به نفعش تمام نمیشد. اگرچه برای عدهای، بویژه جوانها رفتارهایش جذاب و منحصر به فرد بود، اما اغلب جامعه، فضای رسانه و اهالی سینما به این سبک زندگی واکنش منفی نشان میدادند و او را متهم به نمایشگری و تصنع میکردند.
او کارنامهای متنوع دارد، شاید بسیار بیشتر از ستارههای یک نسل قبل و یک نسل بعد از خود. در روزهایی که گمان میرود ستاره اقبالش دیگر درخشش ندارد، قادر است دوستدارانش را شگفتزده و امیدوار کند. این ویژگیهاست که تماشای بازیاش را دوست داشتنی کرده است.
در «قصر شیرین» بهداد فرصت کرده، ترکیبی از همه آنچه در خود دارد و در انعکاس آن مهارت دارد، به واقعیترین شکل ممکن متبلور کند. جلال یک شخصیت تلخ و درونگراست، مردی که ظاهراً برای این که تماشاگر از او متنفر شود، همه چیز دارد، اما بازی بهداد مانع از آن میشود که ارتباط مخاطب با او قطع شود. حتی وقتی تماشاگر متوجه میشود قلب همسرش را فروخته تا مشکلات مالیاش را حل کند. جلال، دیوی است که در طی مسیر، عاقبت از پا درمیآید و به زندگی لبخند میزند.
جادوی عشق شیرین، این دیو عصبی و کلافه را که حتی حاضر نیست به بچههایش، مهر بورزد آرام میکند. در طول فیلم، این تحول درونی را میشود در بازی بهداد دید، در سکوتها، نگاههای سرد خیره و در حرکاتش میشود مردی را دید که برای ادامه راه، انگیزهای ندارد. حامد بهداد با فاصله از همه نقشهای گذشته، حتی از بهترینهایش، در «قصر شیرین» بدون هیچ خودنمایی، بخش مهمی از فضای واقعگرای فیلم است.
در کنار نابازیگرانی که قرار است، فضای فیلم را به زندگی نزدیک کنند، او تنها بازیگر حرفهای است که کوشیده و توانسته بدون آنکه به چشم بیاید و خودنمایی کند، نقشش را بازی کند. اگر امسال پیمان معادی در «متری شیش و نیم»، هوتن شکیبا در «وقتی قرص ماه کامل شد» و امین حیایی در «درخونگاه» درخشان نبودند، حامد بهداد تنها گزینه دریافت سیمرغ بلورین نقش اول بود.
منبع: ایران
۰