استراتژی برنده بورس

استراتژی برنده بورس

می‌توان گفت که یک معامله‌گر در کنار آشنایی کامل با معیار‌های عقلایی باید از سایر عوامل اثرگذار در قیمت سهام و محرک‌های رفتاری خریداران سهام نیز آگاهی کافی داشته باشد. این عوامل می‌توانند تحلیل‌های تکنیکال یا اثر اخبار در قیمت سهام یا علل شکل‌گیری موج صعودی در قیمت سهام باشند.

کد خبر : ۶۹۵۰۱
بازدید : ۹۰۱۹
استراتژی برنده بورس
اوج‌گیری ارزش معاملات در کنار رکوردشکنی شاخص‌های بورسی از رونق دوباره سهام طی هفته‌های اخیر خبر می‌دهد. در این میان یکی از دغدغه‌های اصلی سرمایه‌گذاران برای حضور در بورس یافتن بهترین استراتژی در معاملات است. روش‌های مختلف براساس ابزار‌های تحلیلی تکنیکال یا بنیادی و همچنین موج‌سواری به‌دنبال محرک‌های رفتاری در معاملات سهام اثرگذار هستند. در این میان به‌نظر می‌رسد لازمه استراتژی بهینه مبنایی عقلایی از ارزش‌گذاری سهام است که با آگاهی کافی از محرک‌های رفتاری عرضه و تقاضای سهام تقویت می‌شود.

شاخص کل بورس تهران در هفته گذشته نیز با وجود مسیر پرتلاطم بازدهی حدود ۲ درصدی را تجربه کرد. میانگین ارزش معاملات روزانه سهام در دو هفته اخیر نسبت به زمستان جهش بیش از دو برابری را تجربه کرده است. از ماه‌های گذشته به انتظار برای رونق سهام اشاره شده بود. طی هفته‌های اخیر تقاضای سهام شدت گرفت و در جدال با عرضه‌ها رشد چشمگیر ارزش معاملات رقم خورده است.
همچنان این انتظار وجود دارد که رونق سهام ادامه‌دار باشد. گرچه سهام در این ماه‌ها بخشی از عقب‌ماندگی خود از دلار (مقایسه بازدهی در رویه میان‌مدت) را جبران کرده است، اما همچنان انگیزه‌های بنیادی در حمایت از سهام خودنمایی می‌کنند. یکی از مواردی که شاید برای سالیان دراز ذهن معامله‌گر را به خود مشغول می‌کند انتخاب بهترین استراتژی معاملاتی است. بر این اساس رویه‌های متفاوتی به‌عنوان روش مبنای سرمایه‌گذاری در بورس تهران یا سایر بازار‌های مالی در نظر گرفته می‌شود. تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی از جمله ابزاری است که معامله‌گر از آن برای معاملات خود استفاده می‌کند. علاوه بر دو استراتژی توجه به عوامل بنیادی یا تصمیم‌گیری بر اساس قیمت و تحلیل‌های نموداری، برخی از معامله‌گران نیز وجود دارند که تنها به دنبال موج‌سواری در سهام هستند.

استراتژی برنده در بورس تهران
معامله‌گران به یک روش بهینه برای انجام معاملات نیاز دارند. با این حال تشخیص روش بهینه و پایبند ماندن به این روش در گذر زمان و نوسان‌های قیمت سهام قطعا کاری دشوار است. برخی از معامله‌گران، نشانه انتخاب روش صحیح را ماندگاری در بازار می‌دانند؛ به این معنی که در سالیان دراز با نوسان قیمت سهام سود و زیان حاصل شده است که در این میان آن دسته از معامله‌گران که در بلندمدت در بازار به کار خود ادامه می‌دهند احتمالا استراتژی صحیح را انتخاب کرده‌اند. به عقیده این افراد کسب سود به‌صورت تصادفی گرچه برای یک مدت کوتاهی می‌تواند کارنامه مناسبی برای شخص به دنبال داشته باشد، اما در نهایت این افراد در ضربه‌های سهمگین بازار از مسیر حذف می‌شوند.
البته مثال نقض بسیاری در این خصوص وجود دارد و در بازار کم‌عمقی مانند بورس تهران احتمالا تعداد چنین تناقضات نیز بیشتر است. این معامله‌گران به واسطه قدرت نقدینگی که در اختیار دارند معمولا سود خود را از جیب سایر افراد با استراتژی نامشخص و با عدم آگاهی از واقعیت‌های بازار‌های مالی و سهام به دست می‌آورند.

درخصوص استراتژی برنده در معاملات می‌توان ساعت‌ها به بحث نشست. حتی معامله‌گرانی که به رویه معاملاتی خود ایمان دارند و سال‌ها با آن رویه در حال معامله هستند و بازدهی معقولی را نسبت به بازار در بلندمدت به دست آورده‌اند در بازه‌های مشخص به استراتژی معامله‌گری خود شک می‌کنند.
برای مثال بسیاری از معامله‌گران بنیادی در نیمه دوم سال گذشته و پس از نزول شاخص سهام از اوج تاریخی با مشاهده وضعیت سبد سهام و مقایسه آن با دیگر سبد‌ها دچار یأس می‌شدند و از کارنامه خود ناراضی بودند. حتی در همین ماه‌های اخیر نیز بسیاری از معامله‌گران که تحلیل‌های تکنیکال یا بنیادی را به کار برده‌اند نسبت به برخی افراد بعضا تازه‌کار بازدهی پایینی را کسب کرده‌اند و همین مقایسه در برخی موارد کافی است که بتواند سهام را از مسیر اصلی خود خارج کند.
در نتیجه همیشه درخصوص استراتژی برنده در معاملات سهام بورس تهران سوال‌های زیادی مطرح بوده است. به حدی سایر عوامل در معاملات دخیل هستند که می‌تواند کل بازار را به اشتباه وادارد. همین موضوع باعث می‌شود که حتی اگر بازدهی معقولی نیز به دست آمده باشد در مقام مقایسه با دیگر سبد‌ها نشانه‌های ضعف و ناامیدی از رویه معاملاتی عیان شود.

بر این اساس اینکه استراتژی برنده کدام است موضوعی است که شاید هر روز معامله‌گر با آن دست و پنجه نرم می‌کند. مثال دیگری که می‌توان به آن توجه داشت سطوح روانی یا سقف‌های تاریخی است که عمدتا معامله‌گران تکنیکال را به واهمه می‌اندازد، ولی شاید برای یک معامله‌گر بنیادی این سقف‌ها آن‌چنان اهمیتی نداشته باشد. یا در مثالی دیگر اگر استراتژی موج‌سواری مبنای کار باشد یکی از معیار‌های اصلی تصمیم‌گیری معامله‌گر تشکیل صف خرید و فروش برای انجام معاملات است.
این معیار که به همت سازمان بورس همچنان در معاملات جریان دارد معیاری برای خرید و فروش بسیاری از معامله‌گران بازار است. در حالی‌که به‌صورت مشخص تقریبا عمده کارشناسان و معامله‌گران بازار به این باور رسیده‌اند که این استراتژی قطعا در بازار به شکست خواهد رسید و موج‌سواری می‌تواند تنها توهم کسب سود را به دنبال داشته باشد در حالی‌که بررسی کارنامه نهایی خبری از برآورده شدن انتظارات ندارد.

تفاوت رفتار عقلایی با معامله‌گری آگاهانه
در بسیاری از موارد ممکن است سهام بدون توجه به واقعیت‌های موجود رویه صعودی پرشتابی را در پیش بگیرند. در این میان یک بازار با عمق کم در کنار موج سنگینی از نقدینگی و همچنین ایجاد بهانه برای صف‌نشینی کافی است که یک سهم رشد چند صد درصدی را بدون توجه به واقعیت‌های موجود تجربه کند.
در رویه منطقی بنگاهی که ارزش اقتصادی ایجاد نمی‌کند و شرکت در تامین هزینه‌های روزانه خود نیز وامانده است نباید با رشد قیمتی سهام مواجه شود. اگر بر میزان زیان شرکتی هر سال افزوده می‌شود انگیزه خرید سهام چیست. در عمده موارد معیار‌های عقلایی ارزش‌گذاری سهام در میان‌مدت اثر خود را در قیمت سهم منعکس می‌کنند. با این حال بازار‌ها می‌توانند از رفتار عقلایی در قیمت‌گذاری سهام برای مدت زمان زیادی فاصله بگیرند. در کنار عواملی که پیش از این اشاره شد میزان سواد تحلیلی بازار در فاصله گرفتن قیمتی سهام از معیار عقلایی نیز موثر است.
در نخستین گام به هر معامله‌گر باید پیشنهاد داد که معیار‌های عقلایی (ایجاد ارزش افزوده و عمدتا مبنای سودآوری آتی) را مبنای خرید و فروش سهام قرار دهند. در صورت عدم شناخت کافی از واقعیت‌های ارزش‌گذاری سهام، معامله‌گر احتمالا با توهم آگاهی مواجه خواهد شد و تنها از معیاری مانند قیمت (نمودارها) یا رفتار‌های دسته‌جمعی زیان‌های سنگین را تجربه خواهد کرد. البته این موضوع در میان‌مدت اثرات خود را نشان خواهد داد.

بر این اساس نخستین گام برای معامله‌گران احتمالا باید آشنایی کامل با معیار‌های عقلایی و واقعی ارزش‌گذاری سهام است. با این حال با توجه به این موضوع که بازار قرار نیست رفتار کاملا عقلایی را از خود نشان دهد (به خصوص در کوتاه‌مدت) لازم است که معامله‌گر به سطح آگاهی کافی از سایر نوسان‌سازان سهام نیز اطلاع پیدا کند. بر این اساس اگر معامله‌گری آشنایی کافی را با معیار‌های عقلایی ارزش‌گذاری سهام پیدا کند در مراحل بعد با شناخت زمین بازی می‌تواند سود مناسبی را کسب کند.
در نتیجه شالوده اولیه برای حضور در معاملات سهام آشنایی کافی با معیار‌های عقلایی است و در مراحل بعد لازم است که به رفتارشناسی بازار درخصوص سایر عوامل بپردازد. عدم آشنایی با معیار‌های بنیادی، حتی اگر معامله‌گری به معیاری مانند حد ضرر در معاملات خود احترام بگذارد می‌تواند زوال سرمایه را در معاملات به دنبال داشته باشد. بر این اساس آشنایی با این معیار‌ها یک شرط لازم برای موفقیت و ماندگاری دائمی در بازار سهام است. اما قطعا این موضوع شرط کافی برای معامله‌گری در سهام نیست.
در بیانی دیگر می‌توان گفت که یک معامله‌گر در کنار آشنایی کامل با معیار‌های عقلایی باید از سایر عوامل اثرگذار در قیمت سهام و محرک‌های رفتاری خریداران سهام نیز آگاهی کافی داشته باشد. این عوامل می‌توانند تحلیل‌های تکنیکال یا اثر اخبار در قیمت سهام یا علل شکل‌گیری موج صعودی در قیمت سهام باشند.

سال رونق بورس
از ماه‌های پایانی سال گذشته به نشانه‌های رونق در بورس تهران اشاره شده بود. در مدت زمان کوتاهی که از سال ۹۸ سپری شده است نشانه‌ها از پیشتازی بورس در سال جاری حکایت دارد. در حالی‌که همچنان انگیزه‌های بنیادی یا بازاری برای کسب بازدهی از معامله‌گری سهام وجود دارند در عین حال عدم آشنایی کافی می‌تواند معامله‌گران را به ورطه زیان بکشد. همان‌طور که اشاره شد مقدمه انتخاب بهترین استراتژی در معاملات سهام آشنایی کافی با معیار‌های عقلایی اثرگذار بر قیمت سهام و وضعیت بورس است. در کنار این موضوع برای کسب موفقیت لازم و رضایت از کارنامه در بازار سهام باید از سایر عوامل اثرگذار به خصوص عوامل رفتاری در قیمت سهام آگاه بود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید