جزئیاتی از پایان ۲۳ روز اسارت باران شیخی در چنگ آدمربایان
فعلا نمیتوان درباره علت ربایش این دختربچه صحبت کرد، خطاهایی متأسفانه وجود داشته است که اگر به آن حوزه وارد میشدیم، ممکن بود کودک از دست برود.
کد خبر :
۶۹۷۸۰
بازدید :
۱۱۷۸۲
باران شیخی بعد از ۲۳ روز اسارت در چنگ آدمربایان بالاخره آزاد شد و قرار است امروز از شهرستان چابهار به شازند منتقل شود و نزد خانوادهاش بازگردد.
پرونده مفقودشدن این دختر هشتساله یکی از حساسترین پروندههای جنایی بود که در سال جاری گشوده شد و در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت و جمع زیادی از هنرمندان نیز نسبت به آن واکنش نشان دادند و با به اشتراکگذاشتن عکسهای باران سعی کردند در یافتن ردی از او کمک کنند.
این کودک که ساکن شهرک مهاجران شهرستان شازند اراک است، صبح روز شنبه ۲۴ فروردین در حالیکه مانتوی صورتی، مقنعه و سویشرت سفید به تن داشت، از خانه خارج شد تا به مدرسهاش که در همان نزدیکی بود، برود. ظهر بعد از تعطیلی مدرسه والدین باران هر چه منتظر ماندند خبری از او نشد به همین دلیل از دوستان و همکلاسیهای او پرسوجو کردند، اما همگی گفتند باران آن روز به مدرسه نرفته است.
این حرف نگرانیها را بیشتر کرد و خانواده باران که احتمال میدادند اتفاقی برای این دختربچه افتاده باشد، جستوجوهای خود را شروع کردند، اما وقتی دیدند ردی از دخترشان نیست، ساعت ۱۷ همان روز موضوع را به پلیس اطلاع دادند. به این ترتیب، اولین برگ این پرونده جنایی تنظیم و تلاشها برای یافتن دختری با مشخصات ظاهری باران آغاز شد.
جستوجوهای اولیه فایدهای نداشت تا اینکه یک روز بعد فردی با پدر این کودک تماس گرفت و خبر داد او را ربوده است. این مرد برای آزادی دختر هشتساله ۶۰۰ میلیون تومان پول نقد میخواست و این مبلغ را حق خود میدانست، زیرا با پدر باران اختلاف مالی داشت.
همان روز باران نیز با پدرش تماس گرفت و گفت: سالم است، اما او را در مکانی نامعلوم زندانی کردهاند. پدر باران بعد از این تماسها پلیس را از اصل ماجرا مطلع کرد و معلوم شد ربایندگان کودک از مدتها قبل با این خانواده اختلاف مالی داشتند و بارها سر این موضوع با هم بحث کرده بودند.
کارآگاهان اگرچه میدانستند انگیزه آدمربایی چیست و چه افرادی در پشت این پرده هستند، اما ردی از آنها نداشتند به همین دلیل در نخستین اقدام فاصله خانه تا مدرسه باران را بهصورت دقیق بازرسی کردند و متوجه شدند در طول این مسیر فقط یک دوربین مداربسته وجود دارد. وقتی فیلمهای این دوربین بررسی شد، امید اولیه پلیس از بین رفت، زیرا در این فیلمها هیچ اثری از باران و ربایندگانش نبود.
تحقیق از شاهدان عینی گام دیگر پلیس برای یافتن سرنخهایی در اینباره بود. تحقیقات با سرعت زیادی انجام و معلوم شد روز حادثه یک خودروی سمند سفیدرنگ که سه مرد و یک زن سوار آن بودند، سر راه باران قرار گرفتند، او را بهزور سوار خودرو کردند و فراری شدند.
کارآگاهان در ادامه سرنخهایی به دست آوردند که نشان میداد دختربچه از استان مرکزی به سیستان و بلوچستان منتقل شده است. احتمال داشت گروگانگیران او را به آنسوی مرز ببرند و در این صورت پیگیری پرونده پیچیدهتر میشد. به همین دلیل رایزنیهایی با ریشسفیدان منطقه انجام شد تا از خروج باران از کشور جلوگیری شود.
کارآگاهان سپس رد آدمربایان را در شهرستان خاش به دست آوردند، اما قبل از آنکه بتوانند دست به کار شوند، آنها مخفیگاه خود را تغییر دادند و مدتی طول کشید تا پلیس بفهمد آنها در شهرستان سراوان پنهان شدهاند. تغییر مکرر محل اقامت متهمان باعث شد موانع زیادی پیشِروی کارآگاهان قرار گیرد. در این اثنا باران دو بار دیگر با خانواده خود تماس گرفت و خبر داد زنده و سالم است، اما نمیداند کجاست و فقط میداند آدمربایان با پدر او اختلاف دارند.
تحقیقات پلیسی بالاخره اوایل هفته جاری به نتایج مطلوبی رسید و کارآگاهان ابتدا دو مرد را که در ربودن باران دست داشتند، در استان مرکزی بازداشت و بلافاصله بازجویی از آنها را آغاز کردند. آنها سپس پی بردند متهمان در منطقه گلشهر شهرستان چابهار پنهان شدهاند.
به همین دلیل عملیاتی ویژه طرحریزی شد و بالاخره ساعت پنج بامداد دیروز مأموران به مخفیگاه متهمان رفتند و ضمن دستگیری دو مرد توانستند باران را آزاد کنند. عباس قاسمی، دادستان اراک، درباره این پرونده گفت: اگر خانواده باران در ابتدا همراهی و همکاری میکرد و مشکلاتی در این زمینه نبود، کودک قطعا خیلی زودتر در یکی، دو روز اول آزاد میشد.
قاسمی افزود: اگر این کودک از مرز خارج میشد، عملیات آزادسازی او ممکن بود چند ماه به درازا بکشد. در راستای آزادی این کودک همه نیروها هماهنگ شدند و از همکاری ریشسفیدان، افراد محلی، سیستم قضائی و… استفاده شد تا در نهایت کودک آزاد شد و به او آسیبی نرسید.
وی خاطرنشان کرد: فعلا نمیتوان درباره علت ربایش این دختربچه صحبت کرد، خطاهایی متأسفانه وجود داشته است که اگر به آن حوزه وارد میشدیم، ممکن بود کودک از دست برود.
۰