فیلم «پرندگان مهاجر»، نامزد اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی
«پرندگان مهاجر» دربارهی قاچاق ماریجواناست و معصومیت از دست رفته یک قوم
کد خبر :
۷۰۴۰۴
بازدید :
۲۰۰۲
حسین معززی نیا | «پرندگان مهاجر»، یکی از ۹ فیلم فهرست کوتاه نامزدهای دریافت جایزهی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان، فیلمی است غیرمنتظره و دیدنی.
از آن دسته فیلمها که از صفت «متفاوت» برای توصیف شان استفاده میشود، اما نه به طعنه، که واقعاً متفاوت است. طبق آن چه در کپشن ابتدای فیلم قید میشود، ماجراهایی که میبینیم بر مبنای وقایعی شکل گرفته که بین دههی ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ در مناطق بومی شمال کلمبیا رخ داده.
در سکانسهای ابتدایی، موقعیتهای غریبی میبینیم از مناسک قومی به نام «وایو» که در میان بومیهای آمریکای لاتین اعتبار و جایگاهی داشته اند. آن طور که فیلم مشخص میکند قوم وایو شامل خانوادههای متعددی بوده با آیینها و قوانینی مشترک که مورد احترام و توافق همه بوده.
ماجرا با یک ازدواج شروع میشود؛ ازدواجی که داماد، چون باید جهیزیهی سنتی قبیله را فراهم کند، برای تدارکش چارهای نمیبیند جز آنکه به توریستهای آمریکایی، ماری جوانا بفروشد تا با پولی که به دست میآورد انتظار خانوادهی عروس را برآورده کند.
از همین ابتدا تا آخر قصه، فیلمنامه در حال ترکیب دو موقعیت است: آیینهای سفت و سخت قبیله، اعتقادی که به بازگشت ارواح دارند، ارزشی که برای طلسم محافظ خانواده قائلند و پافشاری شان بر رعایت همهی جزئیات به جامانده از نیاکان به تدریج تلفیق میشود با تجارت گیاهی (ماری جوانا) که آن هم بخشی از سنت شان بوده، اما حالا تبدیل به یک تشکیلات سودآور با قواعد دنیای مدرن میشود که البته همهی افراد قبیله تلاش میکنند این اشتغال جدید را بر مبنای قواعد بومی گسترش دهند، اما به نظر میرسد دیر میفهمند این غولی است که از چراغ بیرون آمده و دیگر تن به هیچ قاعده و قانونی نمیدهد.
فیلم در پیش برد موازی ماجراهای مربوط به توسعهی قدرت قاچاق چیها با حضور سنگین سنتهای آیینی قوم و درهم آمیزی این دو وضعیت بسیار موفق است، حضور بازیگران بومی که با همان زبان حرف میزنند و استفادهی دیدنی از لوکیشنهای منطقه (با فیلم برداری در قاب سینمااسکوپ) که نسبت این آدمها با طبیعت و حیوانات و تأثیر اقلیم بر آیینهای شان را مؤکد میکند باعث شده سکانسهایی از فیلم به نوعی تصویرسازی قوم نگارانه تبدیل شود دربارهی مردمانی که چیز زیادی درباره شان نمیدانستیم.
فیلم در پیش برد موازی ماجراهای مربوط به توسعهی قدرت قاچاق چیها با حضور سنگین سنتهای آیینی قوم و درهم آمیزی این دو وضعیت بسیار موفق است، حضور بازیگران بومی که با همان زبان حرف میزنند و استفادهی دیدنی از لوکیشنهای منطقه (با فیلم برداری در قاب سینمااسکوپ) که نسبت این آدمها با طبیعت و حیوانات و تأثیر اقلیم بر آیینهای شان را مؤکد میکند باعث شده سکانسهایی از فیلم به نوعی تصویرسازی قوم نگارانه تبدیل شود دربارهی مردمانی که چیز زیادی درباره شان نمیدانستیم.
نویسندگان فیلمنامه، آگاهانه از تبدیل کردن فیلم به یک اکشن پرحادثه پرهیز کرده اند و در چند مقطع مشخص ناگهان ما را پرت میکنند چند سکانس بعد از واقعهای که انتظار دیدنش را میکشیدیم و فقط نتایج را نشان مان میدهند.
این تمهید که شاید هم به دلیل بودجهی محدود فیلم بوده، لحن مؤثرتری به موقعیتهای پرتنش فیلم میدهد و باعث میشود تعادل مورد نظر حفظ شود و ما همچنان ناظر تعارض نامتعارف ورود پول قاچاق به زندگی آدمهایی باقی بمانیم که دقیقاً نمیدانند با این پول چه کنند و هنوز نمیتوانند قدرت حاصل از این پول را جایگزین اعتقادشان به طلسمهای محافظت کنندهی خانواده کنند.
دست مایهی اصلی «پرندگان مهاجر» از جهاتی یادآور تم «پدرخوانده» است. موقعیت آدمهای دو فیلم قابل مقایسه است: همان طور که در «پدرخوانده» با آدمهای عمیقاً سنتی طرفیم که با قرار گرفتن در یک موقعیت اجتماعی غیرعادی، چاره ا.ی جز تبهکاری برای امرار معاش پیدا نمیکنند، اما در عین حال به سنتهای ایتالیایی، مفهوم خانواده و همهی آیینهای شان سخت وفادارند، این جا هم عدهای آدم بدوی در حالی که هنوز به مفهوم روح و مراوده با گذشتگان شان در عالم رؤیا عمیقاً باور دارند، هواپیماهای آمریکایی را انباشته از بار ماری جوانا میکنند، اما دلارهای بادآورده، به حریم دنیای معصومانه شان رخنه میکند و خانمان برانداز میشود.
کارگردانی فیلم را کریستینا گالگو و کایرو گوئرا به طور مشترک انجام داده اند که هر دو اهل کلمبیا و از سینماگران فعال در کشور خودشان محسوب میشوند و دومی (گوئرا) سه فیلم بلند دیگر هم پیش از این کارگردانی کرده. بین آن سه، مهم ترینش «آغوش شیطان» بوده که در مراسم اسکار سال ۲۰۱۶ به عنوان اولین فیلم تاریخ سینمای کلمبیا نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان شده بود.
دست مایهی اصلی «پرندگان مهاجر» از جهاتی یادآور تم «پدرخوانده» است. موقعیت آدمهای دو فیلم قابل مقایسه است: همان طور که در «پدرخوانده» با آدمهای عمیقاً سنتی طرفیم که با قرار گرفتن در یک موقعیت اجتماعی غیرعادی، چاره ا.ی جز تبهکاری برای امرار معاش پیدا نمیکنند، اما در عین حال به سنتهای ایتالیایی، مفهوم خانواده و همهی آیینهای شان سخت وفادارند، این جا هم عدهای آدم بدوی در حالی که هنوز به مفهوم روح و مراوده با گذشتگان شان در عالم رؤیا عمیقاً باور دارند، هواپیماهای آمریکایی را انباشته از بار ماری جوانا میکنند، اما دلارهای بادآورده، به حریم دنیای معصومانه شان رخنه میکند و خانمان برانداز میشود.
کارگردانی فیلم را کریستینا گالگو و کایرو گوئرا به طور مشترک انجام داده اند که هر دو اهل کلمبیا و از سینماگران فعال در کشور خودشان محسوب میشوند و دومی (گوئرا) سه فیلم بلند دیگر هم پیش از این کارگردانی کرده. بین آن سه، مهم ترینش «آغوش شیطان» بوده که در مراسم اسکار سال ۲۰۱۶ به عنوان اولین فیلم تاریخ سینمای کلمبیا نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان شده بود.
منبع: روزنامه سازندگی
۰