گفتگو با نخستین زن ایرانی که در معدن کار می‌کند

گفتگو با نخستین زن ایرانی که در معدن کار می‌کند

از روز اولی که وارد فضای کار در معدن شدم، همه همکارانم مرد بودند، این موضوع برای من پیچیدگی خاصی نداشت، اما به‌هرحال عده‌ای از همکاران بودند که خیلی با این موضوع کنار نمی‌آمدند. می‌گفتند یک خانم نباید به ما دستور دهد یا اصلا یک زن چطور می‌تواند برود داخل تونل‌ها. ولی بعد از مدتی که در کارم پیشرفت کردم و بعد هم رئیس معدن زغال‌سنگ سراپرده شدم، به نوعی مرا پذیرفتند و با من کنار آمدند.

کد خبر : ۷۱۱۴۱
بازدید : ۲۴۲۹۳

گفتگو با نخستین زن ایرانی که در معدن کار می‌کند

عموما وقتی صحبت از کار کردن در معدن می‌شود فیزیک‌های مردانه کارگرانش را تجسم می‌کنیم. غالبا هم عکس‌هایی که از کارگران معدن وجود دارد، این موضوع را تایید می‌کند که کار در معدن یک شغل مردانه به حساب می‌آید. «مهناز میرزایی»، اما نخستین زنی است که در ایران پایش را در تونل‌های عمیق معدن گذاشت و در میان صد‌ها کارگر مرد، پای کار ایستاد. حالا ١٤‌سال است که در معدن کار می‌کند و بعد از این همه سال رئیس معدن زغال‌سنگ سراپرده شده است. او متولد ١٣٥٩ در زرند است و علاقه‌اش به موضوع معادن باعث شد تا سخت‌ترین کار دنیا را انتخاب کند. امروز به بهانه روز صنعت و معدن پای حرف‌های میرزایی نشستیم تا از زبان یک زن بشنویم چرا کار در معدن سخت‌ترین کار دنیاست؟

خانم میرزایی شما نخستین زن معدنکار هستید، درست است؟
بله، البته پیش از من زنانی بودند که در معدن‌های روباز کار می‌کردند، اما من نخستین زنی هستم که کارم در زیر زمین و تونل‌های معدن است.


چه شد که سخت‌ترین کار دنیا را انتخاب کردید؟
من از نوجوانی به این کار علاقه داشتم، به همین دلیل تصمیم گرفتم در دانشگاه رشته مهندسی معدن بخوانم. کنکور دادم و رشته مهندسی معدن با گرایش استخراج دانشگاه شهید باهنر کرمان قبول شدم و درنهایت هم مرتبط با رشته تحصیلی‌ام کارشناس معدن شدم.


چطور کار پیدا کردید؟ چون به‌هرحال قبل از شما هیچ خانمی در معادن کار نمی‌کرد و شاید به خاطر جنسیت‌تان عده‌ای مخالف کار کردن شما بودند. درست است؟
بله، اوایل که دنبال کار می‌گشتم، خیلی‌ها از سختی کار در معدن می‌گفتند تا شاید مرا منصرف کنند. اما من خودم همه سختی‌هایش را می‌دانستم و طبیعتا در دانشگاه با همه مصایب کار در معدن آشنا بودم و این حرف‌ها مرا از علاقه‌ام منصرف نکرد. همان دورانی که دنبال کار می‌گشتم، متوجه شدم یک معدن زغال‌سنگ مهندس معدن استخدام می‌کند. فرم تقاضا را پرکردم و بعد از مدتی به من خبر دادند که قبولم کردند.


نخستین روزی که وارد تونل معدن شدی چه احساسی داشتی؟ ترس؟ دلهره؟ یا هیجان؟
خب در دوران دانشجویی هم از معادن بازدید کرده بودیم و با فضای معدن آشنا بودم، ولی به هرحال وقتی به‌عنوان شغلت وارد این فضا می‌شوی، حست یک جور دیگر است. یادم هست روز اول کاری‌ام هم یک بنده خدایی که می‌خواست یک کم اذیتم کند تا شاید از تصمیمم منصرف شوم، مرا خیلی در تونل راه برد. مدام هم از من می‌پرسید، خسته شدی؟ و با این‌که خیلی خسته شده بودم، ولی در جوابش می‌گفتم، نه خوبم.


چقدر راه رفتید؟ در چه طول و عمقی؟
معدن در عمق ١٠٠ متری زمین بود با حدود ٧ کیلومتر طول. یک جا‌هایی مجبور بودیم سینه‌خیز برویم و یک قسمت‌هایی هم آن‌قدر تاریک بود که فقط با چراغ معدنی جلوی پایمان را می‌دیدیم.


خانواده‌تان با کار کردن شما در معدن مخالفتی نداشتند؟ به‌هرحال این شغل خطرات و سختی‌هایش خیلی زیاد است.

مخالفتی نداشتند، اما همیشه دلهره و اضطراب داشتند. به‌هرحال، چون می‌دانستند من به کار در معدن علاقه دارم، سنگ جلوی پایم نینداختند و حتی مشوقم هم بودند.


همسرتان چطور؟
خب من قبل از این‌که ازدواج کنم، در معدن کار می‌کردم و همسرم قبل از این‌که به خواستگاریم بیاید، می‌دانست که شغل من چیست، بنابراین طبیعتا او هم با کارم مخالفتی نداشت و همیشه جرأت و جسارتم را تحسین می‌کند.


خانم میرزایی شنیده‌ام چند سال پیش که نخستین فرزندتان را به دنیا آوردید، مجبور بودید نوزادتان را هم با خودتان به معدن ببرید. درست است؟
بله، ولی داخل معدن نمی‌بردم، چون من چند روز بعد از زایمان سرکارم برگشتم، مجبور بودم بچه‌ام را با خودم سرکار ببرم. البته وقتی باید به داخل تونل می‌رفتم، بچه را به همکارانم در بخش اداری می‌سپردم. الان هم که دخترم هفت سالش شده، خیلی به معدن علاقه دارد و خیلی وقت‌ها با من به سرکارم می‌آید و می‌گوید می‌خواهد در آینده در معدن کار کند. به‌هرحال در معدن بزرگ شده و به تعبیری بچه معدن است. (می‌خندد)


برخورد مردم با شما چطور است؟ منظورم واکنش‌شان از این‌که می‌دیدند یک زن پابه‌پای مردان در معدن زغال‌سنگ و اعماق زمین کار می‌کند، چیست؟
راستش روزی که من شروع به کار کردم نه، حتی خیلی وقت‌ها که به دوستان و اطرافیانم می‌گفتم در معدن کار می‌کنم، باورشان نمی‌شد و فکر می‌کردند شوخی می‌کنم. به‌هرحال در جامعه ما کار در معدن یک شغل مردانه به حساب می‌آید و طبیعی است که باور عمومی هم این باشد، اما الان که ١٤‌سال از آن دوران می‌گذرد، تقریبا برای مردمی که من را می‌شناسند، جاافتاده است.


کار کردن بین تعداد زیادی همکار مرد چطور است؟ به‌خصوص این‌که شما اوایل کارشناس بودید و الان رئیس معدن هستید. قبول کرده‌اند که یک زن رئیس معدن باشد؟
از روز اولی که وارد فضای کار در معدن شدم، همه همکارانم مرد بودند، این موضوع برای من پیچیدگی خاصی نداشت، اما به‌هرحال عده‌ای از همکاران بودند که خیلی با این موضوع کنار نمی‌آمدند. می‌گفتند یک خانم نباید به ما دستور دهد یا اصلا یک زن چطور می‌تواند برود داخل تونل‌ها. ولی بعد از مدتی که در کارم پیشرفت کردم و بعد هم رئیس معدن زغال‌سنگ سراپرده شدم، به نوعی مرا پذیرفتند و با من کنار آمدند.


در معدن زغال‌سنگ سراپرده چند کارگر کار می‌کنند؟
١٥٠ نفر.


همه آن‌ها مرد هستند یا الان خانم‌ها هم وارد این کار شده‌اند؟
کارگران معدن ما مرد هستند و فقط خانمی کار‌های حسابداری را انجام می‌دهد. البته چند تا معدن دیگر است که زیر نظر ما کار می‌کنند و در آن‌ها خانم‌ها هم کار می‌کنند.


شما که الان خودتان رئیس معدن زغال‌سنگ شده‌اید، حاضر هستید از نیرو‌های زن برای کار در معدن استفاده کنید؟ چون به‌هرحال کار معدن نیاز به نیروی جسمانی قوی دارد و این ویژگی در مورد مردان بیشتر صدق می‌کند.
بله، چراکه نه!


شیفت‌های کار در معدن چطوری است؟ روزی چند ساعت باید کار کنید؟
دو شیفت داریم؛ یکی شیفت ٧ صبح تا ٢ و شیفت دوم ساعت ٢ونیم تا ٩ شب.

خانم میرزایی می‌گویند کار در معدن سخت‌ترین کار دنیاست. شما به‌عنوان کسی که سال‌ها از نزدیک شرایط کار کردن در معدن را دیده و لمس کردید، چه تعریفی از این سختی دارید؟
خب شاید نخستین دلیلی که باعث شده کار در معدن را به سخت‌ترین شغل دنیا تعبیر کنند، شرایط فیزیکی است که به کارگر معدن وارد می‌شود. پیمودن عمق زمین در شیب‌های مختلف، طول مسیر رفت‌وآمد در تونل تا رسیدن به محل استخراج بسیار سخت است. مثلا بعضی وقت‌ها کارگر باید با پیکور (وسیله تخریب) روی شیب ٥٠ درجه بایستد و کار کند. محیط تونل تاریک است و کارگر باید در یک فضای تاریک و فقط با نور کم چراغش کار کند. ضمن این‌که باز به نظر من کار کردن در معدن زغال‌سنگ هم خودش خیلی سخت است. گرد زغال زیاد است و حتما کارگر در گرما و سرما باید از ماسک استفاده کند. ضمن این‌که با همه این شرایط و سختی‌ها خطرات جانی هم وجود دارد و همیشه باید ریسک خطر را بپذیریم و بعد وارد تونل شویم؛ بنابراین ما هیچ‌وقت شرایط عادی در محیط کار نداریم و فشار‌های جسمی آن‌قدر زیاد است که گاهی این فشار‌ها روی روحیه کارگر‌های معدن هم تاثیر می‌گذارد.


سخت‌ترین قسمت کارکردن در معدن کجاست؟
آخرین قسمت کار یعنی قسمت کارگاه‌های استخراج، جایی که کارگران دارند زغال را می‌کنند.


خانم میرزایی در این ١٤ سالی که در معدن کار می‌کنید، تا به حال حادثه‌ای برای خودتان یا کارگران اتفاق افتاده؟
بله، حادثه که همیشه در معدن اتفاق می‌افتد. سال ٨٧ و ٨٨ بود که دو حادثه منجر به فوت داشتیم. البته خوشبختانه بعد از این دو حادثه تلخ دیگر حادثه فوتی نداشتیم و فقط گاهی شکستگی دست و پا و اینجور مشکلات برای کارگران پیش می‌آید.


خانم میرزایی شما با علاقه به رشته معدن وارد فضای این کار شدید، اما شاید خیلی از کارگران معدن با علاقه این شغل را انتخاب نکرده باشند. می‌خواهم بدانم شما در بین کارگران معدن چقدر احساس رضایت یا نارضایتی از کار را می‌بینید؟
کارگر‌هایی که در معدن کار می‌کنند، اکثرا بومی مناطق اطراف هستند و حتی عده‌ای از آن‌ها شغل آبا و اجدادی‌شان است و، چون از بچگی این فضا را دیده‌اند، به نوعی رضایت دارند، مخصوصا اگر حقوق‌شان خوب باشد. مثلا بیشتر کارگرانی که در معدن ما کار می‌کنند، خانه‌شان نزدیک محل کارشان است، برای همین، چون در اطراف محل زندگی‌شان قطعا به این راحتی کار پیدا نمی‌شود، کار در معدن را ترجیح می‌دهند. به‌هرحال نمی‌توانم بگویم صددرصد کارگران راضی‌اند، عده‌ای هم هستند که بیکار بودند، منبع درآمدی نداشتند و مجبور شدند کارگر معدن شوند؛ این عده طبیعتا کارشان را دوست ندارند و به اجبار است.


حقوق کارگران معدن چقدر است؟ ارزش سختی‌اش را دارد؟
ما براساس میزان و راندمان کاری کارگران به آن‌ها حقوق می‌دهیم. ممکن است یک نفر ماهی ٢‌میلیون حقوق بگیرد و یک نفر ٦میلیون.


خانم میرزایی یک موضوعی است که می‌گویند اگر یک نفر خودش معدنی را کشف کند، می‌تواند به نام خودش ثبت کند و چند‌سال هم فرصت دارد از آن بهره‌برداری کند. شما که در این کار حرفه‌ای هستید، تا به حال خودتان دنبال کشف معدن رفته‌اید؟
البته قبلا آدم‌های عادی هم می‌توانستند بروند معدن پیدا کرده و به نام خودشان ثبت کنند، اما الان نیاز به امتیازات خاصی دارند. به‌هرحال من هم مدتی دنبال کشف معدن رفتم و چند تا معدن هم پیدا کردم، اما چندان ارزشمند نبودند.


چه معادنی بود؟
زغال‌سنگ.


اصلا چطور می‌شود یک معدن را کشف کرد؟
خب باید در کوه و بیابان بگردی و مواد معدنی یک رخنمون‌هایی دارد. به‌هرحال کار راحتی نیست، باید علمش را داشته باشی و مواد معدنی را بشناسی، بعد یک نمونه‌برداری انجام دهی و آزمایشش کنی تا ببینی دقیقا این ماده چیست و در آن محیط چقدر قابل بهره‌برداری، سرمایه‌گذاری و سود است.

۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    دمشون گرم انصافا!
    در این جامعه مرد سالار کار سختی دارند!

  • تام ارسالی در

    برای میرزایی و همه همکارانشون آرزوی سلامتی و کار بی خطر دارم
    ای ولاماشالله

  • ناشناس ارسالی در

    موفق باشيد خانم مهندس ...دمت گرم

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید