تبعیض ناروای کنکور

معتقدیم، چون آزمون علمی برگزار می‌کنیم، باید شرایط برای همگان یکسان باشد. اگر مجلس و شورایعالی انقلاب فرهنگی قانونی برای حذف سهمیه‌ها به سازمان سنجش بدهند، ما همه این سهمیه‌ها را حذف می‌کنیم.

کد خبر : ۷۱۸۴۸
بازدید : ۱۰۵۷۲
عباس عبدی | مسأله سهمیه‌های موجود در کنکور، چون هر سال و مقارن با کنکور دانشگاه‌ها دوباره و چندباره مطرح می‌شود. در همین زمینه قائم‌مقام معاون آموزشی وزیر بهداشت گفته است که بیش از ۶۰‌درصد دانشجویان رشته‌های علوم پزشکی براساس سهمیه وارد دانشگاه‌ها می‌شوند و ما نگران کیفیت آموزش در بین این دانشجویان هستیم. متاسفانه پیگیری‌های وزارت بهداشت برای اصلاح و تجدیدنظر در اعمال سهمیه دانشجویان برای ورود به رشته‌های پزشکی از مجلس شورای اسلامی تاکنون نتیجه‌ای نداده است.

از سوی دیگر رئیس سازمان سنجش وزارت علوم نیز درباره سهمیه‌های کنکور به نکته مهمی اشاره کرد و گفت: «خوشحال می‌شویم که مجلس سهمیه‌های کنکور را بردارد، چراکه سازمان سنجش با هر گونه اعمال سهمیه مخالف است.
معتقدیم، چون آزمون علمی برگزار می‌کنیم، باید شرایط برای همگان یکسان باشد. اگر مجلس و شورایعالی انقلاب فرهنگی قانونی برای حذف سهمیه‌ها به سازمان سنجش بدهند، ما همه این سهمیه‌ها را حذف می‌کنیم.»

به نظر می‌رسد این نوع اظهارات درست ولی ناکافی و نارساست. ابتدا باید توضیح داد که چرا سهمیه‌بندی‌های موجود به جز سهمیه‌های مناطق، غیرقابل قبول است. میان علم و ثروت یک تفاوت مهم وجود دارد؛ ثروت یک امر مادی است، می‌توان آن را بخشید، می‌توان آن را دزدید و می‌توان آن را معامله کرد و می‌توان آن را به ارث گذاشت و در هر حال قابل انتقال آنی به دیگران است.
در حالی که علم چنین نیست. علم را نمی‌توان از افراد گرفت، نمی‌توان منتقل کرد (می‌توان یاد داد)، علم با ارث تقسیم نمی‌شود! با همین منطق می‌توان گفت که هرگونه سهمیه‌بندی در ثروت ممکن است و حتی در مواردی مطلوب هم هست، ولی در علم نه. برای مثال پرداخت یارانه یا فروش کالا با قیمت ترجیحی و به گروه‌های خاص از این جمله است، ولی بهره‌مندی یکسان از علم غیرممکن است.
فقط می‌توان و باید فرصت‌های یکسان فراهم کرد. برای مثال باید کوشید که سطوح و امکانات آموزشی را به صورت مساوی توزیع کرد تا یک جوان روستایی هم که علاقه‌مند به درس و تحصیل علم است، از امکانات یک جوان شهری بهره‌مند باشد.
یا اگر نیاز است برای آنان کلاس‌های آموزشی رایگان برگزار کرد که بتوانند خود را به دیگران برسانند. در ورزش قهرمانی هم همین‌طور است، باید امکانات ورزشی مناسب را در اختیار همگان قرار داد تا استعداد‌های ورزشی پرورش پیدا کنند، ولی نمی‌توان در مسابقه نهایی مثلا در دوی صد متر، عده‌ای از صدمتری به دویدن و مسابقه‌دادن آغاز کنند و عده‌ای دیگر از ٥٠ متری و ٧٠ متری؟! چنین تبعیضی مخل ماهیت رقابت ورزشی است.
در علم هم نمی‌توانیم چنین کنیم. اگر بخواهیم به عده‌ای کمک کنیم، می‌توانیم برای آنان آموزش‌های فوق‌برنامه رایگان در نظر بگیریم یا امکانات آموزشی آنان را بهبود بخشیم یا حتی کمک‌هزینه تحصیلی به آنان داده شود، تا وقت بیشتری را صرف کسب علم کنند، ولی در هر حال باید در رقابت برابر و آزاد با دیگران شرکت کنند و براساس این رقابت جایگاه آنان تعریف شود، بنابراین مخالفت با سهمیه‌بندی‌های کنکور دارای منطق روشنی است.

ضمن این‌که این سهمیه‌بندی‌ها اعصاب دانش‌آموزان را خرد می‌کند و هرکدام که رد شوند، گمان می‌کنند حق آنان به دلیل این تبعیض‌ها ضایع شده است که طبعا عده زیادی از آنان چنین حسی را به درستی خواهند داشت. ولی اظهارات قائم‌مقام وزارت بهداشت و درمان و نیز رئیس سازمان سنجش از دو جهت محل ایراد است.
نخست این‌که وظیفه آنان ارایه اطلاعات و داده‌های پژوهشی در اثبات این ادعاست که چرا سیاست سهمیه‌بندی به ضرر کشور است؟ آنان وظیفه دارند مستندات لازم را برای تایید و رد این سیاست تهیه، تولید و عرضه کنند. همچنین در صورت نادرست‌بودن این سیاست باید لایحه‌ای را در اصلاح این سیاست تهیه کنند و ارایه دهند و مستندات لازم را برای دفاع از این لایحه تهیه کنند.
اگرچه این مهمترین کار سازمان سنجش است، ولی لغو سهمیه به ناحق فرزندان اعضای هیأت‌های علمی دانشگاه‌ها که نیازی به این فرآیند ندارد. باید به صورت مستقل در اولین فرصت این اقدام نادرست را لغو کرد و اجازه نداد که دانشگاهیان بدترین نوع رانت را برای خودشان تخصیص دهند. امیدواریم در اولین فرصت شاهد این اقدام باشیم.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید