طالبوف، متفکر تجددگرایی

طالبوف، متفکر تجددگرایی

میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی یکی از مهم‏ترین روشنفکران عصر قاجار است. اهمیت اندیشه‏های میرزا عبدالرحیم، در مفاهیمی است که در نوشته‏ هایش به کار می‏برد.

کد خبر : ۷۲۲۸۰
بازدید : ۲۱۵۴۸
طالبوف، متفکر تجددگرایی
آزادی، قانون و ناسیونالیسم، مهم‏ترین مفاهیمی هستند که اساس اندیشه او را تشکیل می‏دهند. این سه مفهوم هنوز هم از اصلی‏ترین مفاهیمی هستند که در جامعه ایرانی بر سرشان توافق وجود ندارد و همه از آن دم می‏زنند و به راستی تعریفی از آن برای زمانه خود ارائه نشده است؛ ولی می‏توان گفت: نخستین تلاش‏های در خور توجه برای تعریف مفاهیمی اساسی، چون «آزادی» و «قانون» را باید در نوشته‏های میرزا عبدالرحیم طالبوف یافت که با روشن‏بینی و تلاش عمیقی سعی در ارائه درک درستی از این مفاهیم دارد، اگرچه ممکن است در برخی موارد به خطا رفته باشد، ولی، باید توجه داشت که در روزگاری که کمتر تجربه‏ای در تعریف مفاهیم نوینی، چون آزادی و قانون وجود دارد، تلاش کسانی، چون طالبوف بسیار ارزشمند و در خور توجه است.

همچنین شناخت اندیشه قانون‌گرایی و آزادی‌خواهی در ایران معاصر بدون توجه به سرچشمه‌های آن و نمایندگان اولیه‌شان امکان‌پذیر نخواهد بود. از این رو در این مقاله سعی شده با بررسی موردی و دقیق اندیشه‌های میرزا عبدالرحیم طالبوف، با مراجعه به آثارش به شناختی دقیق از این مفاهیم در اندیشه او رسید. چرا که درک آثار طالبوف مقدمه مهمی برای شناخت مفاهیم آزادی و قانون و نیز ناسیونالیسم در عصر قاجار و البته پس از آن خواهد بود. طالبوف، در گفتار سیاسی اغلب به آرای متفکرین جدید استناد می‌کند و به خصوص از کسانی نظیر بنتام، باکل، ولتر، روسو و رُنان نام می‌برد و از فیلسوفان آلمانی به نظرات و اندیشه‌های کانت و نیچه توجه دارد.

در آثارش به مسائل متنوّعی نظیر ملیت، آزادی، قانون، حاکمیت ملی، لیبرالیسم، سوسیالیسم و عدالت‌خواهی اقتصادی، پروتستانتیسم اسلامی، اخذ و اقتباس تمدن جدید از غرب در ضمنِ داشتن نگرش انتقادی به آن می‌پردازد. (فراستخواه، ۱۳۷۳، صص۱۱۹ـ۱۲۰) او همچنین از پیشروان ساده‌نویسی بود و اصول قدیم و روش کهنه نویسندگی را رها کرد و به اسلوب‌های آن پای‌بند نبود.
از این رو، او را باید یکی از پایه‌گذاران نثر جدید به شمار آورد و از کسانی دانست که در شیوه نثرنویسی جدید در معاصران تأثیرات فراوانی به جا گذاشته است. (افشار،۱۳۴۴، ص۴۶) در آثارش مسالک‌المحسنین، حاوی اندیشه‌های فلسفی و انتقادی اجتماعی است؛ که آن را به‌صورت گفت و شنودی میان خودش، دو مهندس، یک پزشک و یک معلم شیمی نگاشته است. در اندیشه سیاسی مسائل الحیات و ایضاحات درخصوص آزادی مهم‌ترین آثار او هستند. کتاب اولی که جلد سوم کتاب احمد است، از قوانین حیات، حقوق آزادی انسان، تکامل جامعه مدنی و نیز ترقی ژاپن سخن می‌گویند و در پایان آن برای «عبرت خوانندگان»، قانون اساسی ژاپن ترجمه و ارائه شده.

در نگارش ایضاحات درخصوص آزادی، به کتاب مشهور جان استوارت میل، در آزادی توجه داشته است. کتاب احمد در دو جلد، شامل بیست و دو «صحبت» نوشته شده و طالبوف تصریح دارد که در نگارش آن به امیلِ روسو توجه داشته و از آن الهام گرفته است؛ ولی خواسته که «امیل» مغربی را با «احمد» شرقی تطبیق کند.
او در این کتاب اصول علوم طبیعی را بر پایه آخرین پژوهش‌های علمی زمان خود و به زبان ساده و روشن بیان می‌نماید. (آدمیت،۱۳۶۳، صص۴ـ ۵) این کتاب که در سال ۱۸۹۴ |۱۲۷۳ ش. در استانبول منتشر و به‌طور وسیعی در ایران خوانده شد در بسیاری از مدارس جدیدی که ۱۸۹۰ |۱۲۷۰ش در تهران تاسیس شد به‌عنوان کتاب درسی مورد استفاده قرار گرفت.

(رینگر،۱۳۸۱، ص۲۵۰) پندنامه مارکوس قیصر روم را از روی متن روسی ترجمه کرده بود و عنوان «پندنامه» را خود به این کتاب داده بود؛ چرا که شاید مفهوم اندرزنامه در فرهنگ گذشتگان شناخته شده بود و او می‌خواست این کتاب را به این صورت و با آن مفهوم ارائه دهد تا جا بیفتد و در حقیقت عنوان پندنامه، تأملات، است که شامل یادداشت‌های اخلاقی و فلسفی امپراتور و فیلسوف رواقی روم مارکوس اورلیوس |۱۸۰ـ ۱۲۱م| بود. طالبوف انگیزه‌اش از ترجمه این کتاب را که به مظفرالدین میرزا ولیعهد وقت اهدا کرد چنین بیان می‌کند که، همّت گماشت تا «شاید ارباب بصیرت از آن عبارات عبرتی گیرند یا خبری فزایند.»
سیاست طالبی را که شامل دو مقاله بود در ۱۳۲۰ نگاشت. مقاله اوّل مقاله‌ای سیاسی بود که در آن از استعمار روس و انگلیس در ایران سخن می‌راند و مقاله دوم مقاله ملکی انتقادنامه‌ای است بر اوضاع عمومی ایران و تکرار گفته‌های نویسنده در آثار دیگر او بود (آدمیت،۱۳۶۳، صص۶ـ۷).

در زندگی اجتماعی، طالبوف در سالخوردگی به نمایندگی مجلس اول انتخاب شد و تنها نویسنده اجتماعی از دوره متصل به مشروطیت بودکه به وکالت انتخاب شد. (آدمیت،۱۳۶۳، ص۹) اگرچه به دلایلی در مجلس حاضرنشد، ولی به احتمال قریب به یقین تکفیر شیخ فضل‌الله نوری و امر کامران میرزا به ضاله بودن کتبش او را به شدت آزرده خاطرکرده و در نامه‌اش به میرزا فضلعلی آقا دیگر نماینده تبریز به آن‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «اعتبارنامه‌ام را برگردانم که جای من دیگری را برگزینند.» (میرزاصالح،۱۳۷۲، ص۴۵) و این قول دیگر را پیرامون عدم شرکت طالبوف به خاطر کهولت سن منتفی می‌کند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید