پشتوانه سیاست خارجی

به باور من یکی از دلایل شکست کشوری که به دلیل قدرت برتر نظامی اقتصادی‌اش تصور می‌کند می‌تواند همواره دست بالا را داشته باشد، وحدت ملی در ایران بود که پشتوانه سیاست خارجی قرار گرفت.

کد خبر : ۷۳۰۳۵
بازدید : ۷۵۲۰
مهدی ذاکریان* | حضور و موضعگیری‌های رئیس جمهوری کشورمان در نیویورک دستاورد‌های متعددی داشت. شاید به جرأت بتوان گفت که یکی از بالاترین این دستاورد‌ها به وجود آمدن یک وحدت ملی در داخل کشور بود که مسلماً در افزایش اقتدار ملت و کشور ایران در عرصه روابط بین‌الملل تأثیرگذار است. شاهد بودیم که برخی افراد و جریان‌ها که تا پیش از این در تعارض با رئیس جمهوری و دولت بودند به حمایت و تأیید ایشان برخاستند.

اما گفتن این نکته ضروری است که این افراد و جریان‌ها باید مدنظر داشته باشند که اگر رئیس‌جمهوری در گذشته نیز در مسائل بین‌المللی موضعی داشتند آن موضع شخص ایشان نبوده است. زیرا نظام جمهوری اسلامی ایران سیستمی است که مطابق قانون درآن یک فرد درباره مسائل تصمیم نمی‌گیرد.
ممکن است گروه‌ها یا افرادی با بخشی از تصمیم‌های نظام اختلاف داشته باشند، اما به عنوان یک تصمیم‌گیری اجماعی باید از آن تمکین کنند. درباره مواضع آقای روحانی در نیویورک به نظر می‌رسد که همراهی برخی جریان‌های سیاسی نه از این باب که به دلیل نزدیک‌تر دیدن مواضع به دیدگاه‌های خودشان رخ داد که اگر چه در راستای وحدت ملی شایسته تقدیر بود، اما الزاماً حائز فضیلت نیست.
زیرا وحدت در سیاست خارجی باید همواره وجود داشته باشد. چنانکه اگر رئیس‌جمهوری بر اساس اجماع نظر در نظام سیاسی با مأموریت مذاکره در نیویورک حاضر می‌شد هم باید شاهد همین پذیرش و حمایت می‌بودیم. حال آنکه تصمیم امروز نظام این است که به هرگونه مذاکره تحت تحریم نه بگوید.
دستاورد دیگر هیأت ایرانی در نیویورک، اما شناخت دقیق و صحیحی بود که از مواضع سیاسی ایران در نظام بین‌الملل به وجود آمد. تأکید رئیس‌جمهوری بر مخالفت ایران با هرگونه اشغال و تجاوز، تأکید بر جدیت ایران در صلح‌جویی و نیز پایبندی به قرارداد‌ها و پیمان‌ها از جمله برجام و قطعنامه‌های شورای امنیت از جمله نکات مهم این موضعگیری‌ها بود.
ما این نکته را مورد توجه قرار دادیم که اگر قرار باشد کشوری تحت فشار قرار گیرد، آن کشور‌هایی هستند که از پیمان‌نامه‌ها خارج می‌شوند و برخلاف توافقنامه‌ها عمل می‌کنند و نه ملتی که به همه پیمان‌های خود پایبند است.

رئیس جمهوری در سازمان ملل طرح امید و صلح هرمز را ارائه داد. طرحی که برخلاف نظر معدودی، کاربردی و عملیاتی است. اگر ما بتوانیم این ایده را در دیپلماسی عمومی در سطوح دانشگاهیان، نخبگان، نهاد‌های مدنی و رسانه‌ها مورد گفتگو قرار دهیم؛ این طرح همان است که می‌تواند گره کور امنیت منطقه خلیج‌فارس را باز کند.
زیرا همکاری منطقه‌ای سبب ایجاد تعهد متقابل می‌شود؛ امنیت برای همه و ناامنی برای هیچ کس. پیروزی دیگر ایران در این سفر را باید در شکست دادن همه سناریوسازی‌ها و مقدمه‌چینی‌ها علیه ایران جست‌وجو کرد. مقام‌های ایران در حالی در نیویورک حضور یافتند که ماجرای آرامکو و اتهام‌زنی علیه ایران با هدف کشاندن پرونده به شورای امنیت و صدور قطعنامه علیه ایران طراحی شده بود.

سال گذشته ترامپ بعد از صحبت‌های تکراری و پروپاگاندایی‌اش درباره برجام و مسائل دیگر جلسه شورای امنیت را علیه ایران تشکیل داد. نیکی هیلی نماینده وقت امریکا در سازمان ملل کنارش نشسته بود و ترامپ در قامت رئیس دوره‌ای شورای امنیت چکش به دست ایران را محکوم کرد.
امسال یکی از موفقیت‌های نظام و یکی از برکات مقاومت مردم در مقابل تروریسم اقتصادی امریکا که در نهایت در سیاست خارجی هوشمندانه و هوشیارانه و سخنان رئیس‌جمهوری به نتیجه رسید این بود که ترامپ جرأت نکرد پایش را در شورای امنیت بگذارد و از سناریوی طراحی شده بر محور آرامکو طرفی بربندد.
به باور من یکی از دلایل شکست کشوری که به دلیل قدرت برتر نظامی اقتصادی‌اش تصور می‌کند می‌تواند همواره دست بالا را داشته باشد، وحدت ملی در ایران بود که پشتوانه سیاست خارجی قرار گرفت.
وحدتی که چند ماهی است دیده می‌شود و کاش در موارد معدودی اقدامات نادرست مانند ساخت سریال گاندو و مستند داستان اتم نمی‌بود یا دست‌کم ما به آنجا می‌رسیدیم که بدانیم گاندو‌ها باید علیه سیاست‌های ترامپ و نتانیاهو و بن‌سلمان ساخته شود و نه فرزندان غیور کشور.

*استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل
منبع: روزنامه ایران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید