سینمای ایران خالی از حساسیت و وسواس هنری
وقتی رسانه رسمی کشور و سایر نهادها و رسانهها از یک سیستم تمامیتخواه پیروی میکند و شما میبینید، حتی منتقد سینمایی هم سر جای خودش نیست، هنرمند هم احساس امنیت نمیکند.
کد خبر :
۷۴۱۰۷
بازدید :
۲۵۱۵
یک زمانی که چندان هم از آن روزها دور نشدهایم، سینمای ایران بازیگرانی داشت که هر کدام به نوعی تشخصی ویژه داشتند. بازیگرانی که چنان برای خود و کارنامهشان ارزش و اهمیت قایل بودند که تن به حضور در هر فیلمی نمیدادند.
کافی است نامهایی، چون عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، پرویز فنیزاده، خسرو شکیبایی، پرویز پرستویی، داریوش ارجمند، فریماه فرجامی، فاطمه معتمدآریا، فریبرز عربنیا، لیلا حاتمی، حمید فرخنژاد، هدیه تهرانی و بسیاری دیگر از این قبیل را مرور کنید تا بفهمید دارم از چه حرف میزنم.
هنرمندانی که سعی داشتند با انگارههایی سختگیرانه و راهبانه دست به انتخاب نقش بزنند. البته نه اینکه فیلم ضعیف در کارنامه نداشته باشند، که این امر برای هر بازیگری غیرممکن است.
اما مهم این است که آن نسل آگاهانه و عامدانه به دنبال حضور در فیلمهای بد نبود. نقل قولی که از زندهیاد عزتالله انتظامی در یادها مانده این طرز فکر را به بهترین شکلی نشان میدهد که گفته بود «مرا فیلمهایی که بازی کردهام انتظامی نکردهاند، بلکه با کارهایی که بازی نکردهام، انتظامی شدهام.» او البته تنها بازیگر- هنرمندی نبود که چنین حساسیتی به کارش داشت.
این ارزشها، اما انگار در نسلهای بعدی بازیگران کمرنگ و کمرنگتر شده، تا امروز که از شواهد پیداست کاملا رنگ باخته است. اتفاقی که نهتنها به ضرر اعتبار و احترام این هنرمندان تمام شده و توازن را از کارنامهشان گرفته، بلکه نوعی معیار و مقیاس مناسب را نیز از تماشاگران سینما سلب کرده است. درواقع امروز دیگر تماشاگران با شنیدن نام بازیگران یک فیلم نمیتوانند به تقریب حدس بزنند که با چه نوع فیلمی سروکار خواهند داشت.
شرایط زیستی جامعه بر هنرمندان هم تاثیرگذار است
رضا درستکار منتقد سینما
ما نمیتوانیم شرایط زیستی جامعه خودمان را در ایجاد چنین وضعیتی نادیده بگیریم. وقتی میخواهیم نوع انتخابهای هنرمند را بررسی کنیم، حتما باید تغییرات جامعه را در نظر بگیریم. واقعیت این است که از دوسال پیش معدل نیازهای انسان ایرانی تغییرات زیادی کرده است، بنابراین در این شرایط ارزشهای هنری هم از میان میرود و دیگر تماشاگر برای فیلمهای جدی به سینما نمیرود.
شرایط زیستی جامعه بر هنرمندان هم تاثیرگذار است
رضا درستکار منتقد سینما
ما نمیتوانیم شرایط زیستی جامعه خودمان را در ایجاد چنین وضعیتی نادیده بگیریم. وقتی میخواهیم نوع انتخابهای هنرمند را بررسی کنیم، حتما باید تغییرات جامعه را در نظر بگیریم. واقعیت این است که از دوسال پیش معدل نیازهای انسان ایرانی تغییرات زیادی کرده است، بنابراین در این شرایط ارزشهای هنری هم از میان میرود و دیگر تماشاگر برای فیلمهای جدی به سینما نمیرود.
فشار اقتصادی باعث میشود که یک کارمند عادی بعد از اتمام کار خود روی اسنپ کار کند و چنین شرایطی در میان اقشار هنری هم به این شکل تاثیر میگذارد و انتخابهای آنها را نشانه میرود. وقتی رسانه رسمی کشور و سایر نهادها و رسانهها از یک سیستم تمامیتخواه پیروی میکند و شما میبینید، حتی منتقد سینمایی هم سر جای خودش نیست، هنرمند هم احساس امنیت نمیکند.
نکته این است که فشارها و مشکلات بر همه اقشار تاثیرگذار است و امنیت روانی جامعه را مخدوش کرده است، اما تاثیر آن بر بازیگران بیشتر از همه دیده میشود. البته این حرفها به معنای نفی نقد هنرمندان نیست، اما اصل حرف این است که در این نقدها، شرایط زیستی جامعه هم در نظر گرفته شود. در هیچ زمانی مثل این سالهای اخیر، هجمه و مسخره بازی در سینمای ایران حاکم نبوده، چون فشارها بیشتر شده است.
منکر مسئولیت اجتماعی هنرمندان نیستم، اما هنرمند هم خانواده و زندگی دارد و در هر شرایطی او هم باید پاسخگوی هزینههای زندگی خود باشد، بنابراین نمیتوانیم فقط یقه هنرمند را بگیریم که چرا مثلا در چنین فیلم سخیفی بازی کرده است؟
آسیبشناسی مرزهای مخدوش سینما از نگاه یک تهیهکننده
بازیگران معتبر یا مدعی
حسین فرحبخش یکی از قدیمیترین تهیهکنندههای حال حاضر سینمای ایران است. تهیهکنندهای که از ابتدای حضورش در سینما نوع خاصی از سینما را دنبال کرده است، سینمایی بدون اتکا به کمکها و حمایتهای دولتی- که از نظر اقتصادی از طریق گیشه و استقبال مردم گلیم خود را از آب بیرون بکشد. همین هم باعث شده که کارنامه او پر باشد از فیلمهای مردمپسند- که همواره اتهام عامهپسندی هم مترادف با آن بوده است.
آسیبشناسی مرزهای مخدوش سینما از نگاه یک تهیهکننده
بازیگران معتبر یا مدعی
حسین فرحبخش یکی از قدیمیترین تهیهکنندههای حال حاضر سینمای ایران است. تهیهکنندهای که از ابتدای حضورش در سینما نوع خاصی از سینما را دنبال کرده است، سینمایی بدون اتکا به کمکها و حمایتهای دولتی- که از نظر اقتصادی از طریق گیشه و استقبال مردم گلیم خود را از آب بیرون بکشد. همین هم باعث شده که کارنامه او پر باشد از فیلمهای مردمپسند- که همواره اتهام عامهپسندی هم مترادف با آن بوده است.
فرحبخش در زمینه گزارش «شهروند» میگوید: «ببینید من اصلا نمیدانم فیلم مبتذل در سینمای امروز ما یعنی چه؟ فیلم مبتذل در سینمای قبل از انقلاب ساخته میشد و بعد از انقلاب از نظر قانونی جلوی تولید این جور فیلمها گرفته شد.
اما اگر منظورتان این است که چرا یکسری از بازیگران که قبلا در فیلمهای جدی بازی میکردند، میآیند و در فیلمهای کمدی حاضر میشوند، باید بگویم که این امر دلایل زیادی میتواند داشته باشد، از وسوسه مالی گرفته تا آزمایش خود و تواناییهایش توسط آن بازیگر. اما باید تأکید کنم وقتی تماشاگران از بازی یک بازیگر نقشهای جدی در یک فیلم کمدی استقبال میکنند، یعنی انتخاب او درست بوده و هیچ کار غلطی صورت نگرفته است. ».
اما درباره حضور بازیگران معتبر در فیلمهای بیارزش معتقد است: «در این میان البته باید بین بازیگران معتبر با بازیگرانی که ادا و اصول درمیآورند و خودشان را روشنفکر و معتبر جا میزنند، فرق گذاشت. تکلیف بازیگر معتبر روشن است و این اعتبار را در هر فیلمی که باشد به کار میگیرد.
اما ادا و اصول بازیگرانی که فقط خودشان برای خود اعتباری فراتر از بقیه قایل هستند، چیزی است که فقط در گفتگوهای مطبوعاتی و در صفحات روزنامهها و مجلهها جواب میدهد، اما وقتی پول خوبی به آنها پیشنهاد شود، بعضیها همه چیز را فراموش میکنند. اصلا شاید هم آن ادا و اصول را برای رسیدن به این منظور دنبال کرده بودند.»
فرحبخش پولهای مشکوک خارج از سینما را یکی از دلایل از بین رفتن مرزها در سینمای ایران میداند و میگوید: «ورود پولهای مشکوک و پرداخت دستمزدهای خارج از عرف و منطق همه چیز را از آن روال منطقی و درست خودش دور میکند.
وقتی به یکی از این بازیگران ادا و اصولی چنین پیشنهادی میشود، او نه فقط تمام ادعاهایش را فراموش کرده و فقط و فقط به گرفتن آن پول فکر میکند، بلکه این باعث میشود در آینده هم لطمه ببیند، چرا که انگیزه و کارنامه و فرهنگ را هم فراموش میکند. اینها همان بازیگرانی هستند که در روزنامهها و فیلمها و رسانههای دولتی یک جور شعار میدهند و در عمل آن کار دیگر میکنند.»
۰