فریب زن بیمار برای سرقت از خانه
روز حادثه فهمیدم همسرم نیست و مقدار زیادی پول و طلا نیز از خانه سرقت شده است، اما با توجه به شرایطی که همسرم دارد مرد متهم از او سوءاستفاده کرده تا طلا و پولهای همسرم و من را سرقت کند.
کد خبر :
۷۷۳۹۴
بازدید :
۱۲۴۲۸
پرونده مردی که متهم است زنی با اختلال شخصیت دوقطبی را ربوده و اموال شوهرش را سرقت کرده است، در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. این پرونده یک سال قبل به جریان افتاد و مردی به مأموران خبر داد همسرش گم شده و بخشی از اموالش از جمله پول و طلا به سرقت رفته است.
اطلاعاتی که پلیس به دست آورد، نشان داد که این زن جوان اختلال شخصیت دوقطبی دارد و از مدتی قبل با مردی در ارتباط بوده است. مأموران با ردیابیهای انجام شده زن جوان را پیدا کردند و با توجه به وخامت حال این زن او در بیمارستان روانی بستری شد.
چند روز بعد به مأموران خبر رسید زن جوان از بیمارستان فرار کرده است. زمانی که پلیس تحقیقات خود را انجام داد، متوجه شد این زن با همان مردی که تحت تعقیب مأموران است، دوباره ارتباط برقرار و با کمک او از بیمارستان فرار کرده و به یکی از شهرهای شمالی کشور رفته است.
با ردزنی انجامشده زن جوان و مردی که همراه او بود بازداشت شدند.
زن دوباره به بیمارستان روانی انتقال یافت و تحت مراقب قرار گرفت، اما تماسهای تلفنی و پیامکهای ردوبدلشده میان او و مرد جوان نشان میداد زن اغفال شده است. شوهر زن جوان به مأموران گفت: من بعد از ازدواج با همسرم متوجه شدم او دچار اختلال روانی دوقطبی است و همسرم را تحت نظر پزشک قرار دادم.
مواقعی بود که اختلال او شدت میگرفت. البته من متوجه نشدم همسرم با فردی در ارتباط است تا اینکه روز حادثه فهمیدم همسرم نیست و مقدار زیادی پول و طلا نیز از خانه سرقت شده است، اما با توجه به شرایطی که همسرم دارد مرد متهم از او سوءاستفاده کرده تا طلا و پولهای همسرم و من را سرقت کند.
بعد از بهبودی نسبی زن جوان او نیز مورد پرسش قرار گرفت. این زن گفت: من حال بدی داشتم و نمیدانستم چه میکنم. وقتی مرد جوان وارد زندگیام شد، فقط میخواستم از حال بدی که دارم فرار کنم. او به من گفت: اگر پول و طلا داری به من بگو کجاست. به خانهات میآیم و آنها را برمیدارم و با هم میرویم.
او وارد خانه من شد، پول و طلا را برداشت و من را با خودش برد تا اینکه پلیس من را پیدا کرد و مرا به بیمارستان منتقل کردند. شرایط بیمارستان آنقدر برایم حاد و غیر قابل تحمل بود که نمیتوانستم تحمل کنم. شوهرم هم من را به خانه نمیبرد و میگفت: دکترها گفتهاند باید در بیمارستان بمانی.
آن روز را در بیمارستان ماندم، اما بعد برای اینکه راحت شوم با آن مرد جوان تماس گرفتم و خواستم تا فراریام بدهد. او هم آمد و من را با خود به شمال برد که دوباره بازداشت شدیم.
زن جوان در ادامه گفت: من نمیدانم طلاها کجاست، چون طلاها را مرد جوان سرقت کرد. پلیس در تحقیقات متوجه شد که مادر مرد متهم در اختفای طلاها با او همدستی کرده است. به این ترتیب مادر او مورد پرسش قرار گرفت و اعتراف کرد که پسرش مقدار زیادی طلا در باغچه خانه مخفی کرده است. مأموران طلاها را بعد از کندن باغچه پیدا و ضبط کردند.
وقتی مرد جوان مورد تحقیق قرار گرفت، گفت: این طلاها با همدستی همسر مرد شاکی برداشته شده و او خودش طلاها را به من داد و من اصلا از جای طلاها خبر نداشتم. او فقط به من گفته بود بیماری دارد و شوهرش میخواهد او را بستری کند.
من از اینکه این زن چه مشکلی دارد مطلع نبودم. بعد از اینکه بستری شد هم از من کمک خواست و من سرخود کاری نکردم و با خواست و اراده او بود که کمکش کردم از بیمارستان فرار کند. قصدم ربودن زن جوان نبود؛ او از من کمک خواست و من هم به او کمک کردم.
با شکایت شوهر زن جوان، مرد به اتهام آدمربایی و سرقت بازداشت شد.
با توجه به وضعیتی که زن جوان داشت، بازپرس او را به پزشکی قانونی معرفی کرد و با توجه به اینکه او سابقه بستریشدن در بیمارستان داشت و سالها تحت نظر پزشکی بود پزشکی قانونی عنوان کرد پزشک معالج زن باید درباره او اظهار نظر کند.
با توجه به وضعیتی که زن جوان داشت، بازپرس او را به پزشکی قانونی معرفی کرد و با توجه به اینکه او سابقه بستریشدن در بیمارستان داشت و سالها تحت نظر پزشکی بود پزشکی قانونی عنوان کرد پزشک معالج زن باید درباره او اظهار نظر کند.
پزشک معالج نیز اعلام کرد بیمارش سالهاست دچار اختلال شخصیت دوقطبی است و برخی اعمال او خارج از اراده است و درخواست کمکش با توجه به اینکه در پیک بیماری بوده، خارج از اراده بوده و نمیتوان در آن زمان او را مسئول اعمال خودش تشخیص داد. ر
وز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده با توجه به شکایت شوهر زن جوان و کیفرخواست صادره برگزار شد. در جلسه رسیدگی وقتی وکیل زن جوان اعلام کرد که موکلش با نامه پزشک معالجش در دادگاه حاضر است، قضات اعلام کردند با توجه به اینکه اظهارنظر فقط از طرف پزشک معاجل بوده و نه متخصصان پزشکی قانونی و باید اظهار نظر کمیسیون پزشکی قانونی نیز در پرونده باشد، ادامه رسیدگی را به بعد از اعلام نظر پزشکی قانونی موکول کردند.
۰