طاعون‌زده‌های دوران مدرن

طاعون‌زده‌های دوران مدرن

از شهروندانی که این روز‌ها به توصیه متخصصین در منازل خود مانده‌اند و دست از کار کشیده‌اند یا دورکاری می‌کنند دعوت می‌کنم با بردباری همچنان به انتخاب منش خردمندانه ادامه دهند.

کد خبر : ۷۷۹۱۹
بازدید : ۱۴۲۹
طاعون‌زده‌های دوران مدرن
دکتر پریسا نظری | اومبرتو گالیمبرتی نویسنده، جامعه شناس و روانکاو صاحب‌نام ایتالیایی است. وی همچنین خبرنگار روزنامه لا رپوبلیکا واستاد دانشگاه کافوسکاری شهر ونیز است. در سال ۱۹۴۲ در شهر مونتزا در ایتالیا به دنیا آمد. بعد از فارغ‌التحصیلی در رشته فلسفه از دانشگاه کاتولیکا درمیلان به ادامه تحصیل در رشته روانشناسی در دانشگاه بازل سوییس تحت نظر کارل یاسپرز _. روانشناس و فیلسوف آلمانی _. پرداخت.
گالیمبرتی بعد‌ها آثار متعددی از یاسپرز را به ایتالیایی ترجمه کرد و سهم بسزایی در معرفی او در ایتالیا داشت. در سال ۱۹۷۶به کشورش باز‌گشت و در دبیرستانی در زادگاهش به تدریس تاریخ و فلسفه پرداخت. در سال ۱۹۷۹ دانشکده ادبیات و فلسفه دانشگاه کا فوسکاری شهر ونیز از او به عنوان استاد فلسفه تاریخ دعوت به همکاری کرد.
از سال ۲۰۰۲ به تدریس روانشناسی و فلسفه اخلاق روی آورد و به عضویت انجمن بین‌المللی روانکاوی درآمد و سپس معاون مدیر انجمن فلسفه ایتالیا شد. از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در هفته‌نامه ایل سُله ونتی کواترو اُره و پس از آن در روزنامه لارپوبلیکا مقاله‌های متعددی نوشت و هنوز به همکاری با هفته‌نامه زنان، نشریه ضمیمه روزنامه لا رپوبلیکا، ادامه می‌دهد.
او در سال ۲۰۰۲ برنده جایزه بین‌المللی روانکاوی شد و همچنین مدال فرهنگ اینیاتسیو سیلونه ۱۰سال ۲۰۱۱را از آن خود کرد. از آثار و نوشته‌های او می‌توان به «هایدگر، یاسپرز و غروب مغرب زمین» (۱۹۷۵)، «زبان و تمدن. تحلیل زبان غربی در آثار هایدگر و یاسپرز» (۱۹۷۷)، «روانشناسی و پدیدارشناسی» (۱۹۸۴)، «انسان‌شناسی فرهنگی، قواعد ابزار آگاهی معاصر» (۱۹۸۵)، «دعوت به اندیشه‌های مارتین هایدگر» (۱۹۸۶)، «فرهنگنامه روانشناسی» (۱۹۹۴)، «ردپای تقدس.
مسیحیت و تقدس‌زدایی» (۲۰۰۲)، «راز پرسش‌ها در مقوله انسان و خدا» (۲۰۱۱)، «اساطیر عصر ما» (۲۰۱۲) و ده‌ها کتاب و مقاله و سخنرانی دیگر طی چهار دهه پژوهش و تدریس آکادمیک، اشاره کرد. پروفسور گالیمبرتی همچنین در آخرین مصاحبه‌اش با تلویزیون کانال ۷ ایتالیا در مورد واکنش شهروندان و سیاست‌مداران در رابطه با پدیده شیوع ابتلا به ویروس کرونا می‌گوید.

مکانیسم درست
استفاده ازواژه ترس در مقابل خطر ابتلا به ویروس کرونا در میان مردم بسیار معمول است، اما این واژه توصیف نادرستی از احساسات رایج در شرایط فعلی است. همانطور که می‌دانیم ترس مناسب‌ترین مکانیزم دفاعی انسان در مقابل شرایط مخاطره‌آمیزتعریف شده است، مانند زمانی که قبل از عبور از خیابان به راست و چپ نگاه می‌کنیم، چون از خطر تصادف می‌ترسیم.
طریقه ابتلا به ویروس کرونا و تبعات ناشی از آن، اما یک مقوله تعریف شده نیست، چون هنوز نمی‌توانیم اطمینانی به اینکه این ویروس از کجا می‌آید و از کدام راه و از طریق چه کسی می‌تواند ما را مبتلا کند داشته باشیم. بنابراین مانند هر آنچه در بعد تعریف شده ذهن ما نمی‌گنجد، مکانیزم مناسب دفاع از آن نه ترس بلکه اضطراب است.

همان‌طور که کودکان زمانی از آنچه در پیرامون آن‌ها می‌گذرد می‌ترسند که بتوانند آن را تعریف کنند، بسیاری از کشور‌ها نیز برای غلبه بر اضطراب مردم از طریق ارایه تعریفی از خطر شیوع ویروس کرونا، در ابتدا آن را به چین و سپس به ایتالیا نسبت دادند، در نتیجه از معاشرت با چینی‌ها و ایتالیایی‌ها وحشت دارند.
این نوع عملکرد به ظاهر هوشمندانه برای جلوگیری از پریشانی و اضطراب عمومی نه تنها مفید نخواهد بود بلکه به مشکلات متعددی ناشی ازعدم آگاهی صحیح شهروندان در زمانی که دامنه شیوع ویروس به این کشور‌ها کشیده خواهد شد می‌انجامد. از نظر من هرگونه اقدامی در جهت جلوگیری از تشویش اذهان عمومی که به ایجاد باور‌های نادرست در جامعه منجر شود نتایج اسفباری در پی خواهد داشت.

انتخاب میان بد و بدتر
ارسطو به ما می‌آموزد که رفتار انسانی قابل پیش‌بینی نیست و نمی‌توان مانند تئوری‌های ریاضی به سادگی از داده‌ها به نتیجه‌گیری قطعی رسید. از دیدگاه ارسطو رمزگشایی قطعی از رفتار انسانی ممکن نیست، بنابراین برای درک عمیق آن می‌باید نه تنها از آگاهی بلکه از ویژگی دیگری که او فرنزیس می‌نامد برخوردار بود.
این واژه یونانی به معنی منش خردمندانه یا به سادگی خرد است و می‌توان آن را انتخاب بهترین عملکرد ممکن با در نظر گرفتن شرایط موجود یا انتخاب میان بد و بدتر نامید.

هومر هم در ایلیاد از فرنزیس به عنوان ویژگی اولیس نام می‌برد، چون اولیس دارای توانایی‌های چشمگیری در انتخاب روش‌های خردمندانه در مواجهه با شرایط خطیر است. عمیقا امیدوارم که سیاست‌گذاران عصر حاضر با نگرشی از این دست به توانایی مدیریت خردمندانه شرایط خطیر امروز دنیا دست یابند.
در این میان در ایتالیا شاهد عملکرد نادرست آن دسته از سیاستمداران نیز هستیم که درصدد بهره‌برداری سیاسی از شرایط اضطراری یک اپیدمی هولناک در جامعه هستند و تنها به قصد جمع‌آوری رای بیشتر در انتخابات آینده، به جای بالا بردن سطح آگاهی شهروندان و رشد احساس مسوولیت جمعی در میان آنان، با انتقاد‌های بی‌شمار به عملکرد دولت و مسوولان به تشویش اذهان عمومی دامن می‌زنند.
در حالی که به نظر می‌رسد دولت ایتالیایی از بوته این آزمایش تا حد زیادی سربلند بیرون آمده است، هرچند کم و کاستی‌هایی در مدیریت این بحران بی‌سابقه وجود دارد که ناشی از عدم آمادگی دولت و سیستم درمانی ایتالیا برای مواجهه با این اپیدمی فراگیر بی‌سابقه با رشدی سریع و کاملا غیر قابل پیش‌بینی است.

زندگی توامان با رنج
از شهروندانی که این روز‌ها به توصیه متخصصین در منازل خود مانده‌اند و دست از کار کشیده‌اند یا دورکاری می‌کنند دعوت می‌کنم با بردباری همچنان به انتخاب منش خردمندانه ادامه دهند. در اینجا لازم می‌دانم به کسانی که از قرنطینه خودخواسته در منزل خسته و کسل شده‌اند توصیه کنم از این فرصت استفاده کنند و با همسر و فرزندان‌شان ارتباط عمیق‌تری برقرار کنند.
جا دارد ساعت‌های بیشتری را با فرزندان به گفتگو بپردازند و شرایط موجود را برای آن‌ها توضیح دهند. کودکان اصولا کنجکاو هستند و پرسش‌های بسیاری دارند و بهترین پاسخ برای آن‌ها توضیح شفاف واقعیت است. فروید معتقد است که باید از دور نگه داشتن کودکان از سختی‌ها و تلخی‌های زندگی پرهیز کرد.
به‌طور مثال اگر مرگ فردی از اعضای خانواده را از کودک مخفی کنیم، این پیام را به او می‌دهیم که زندگی همیشه زیباست و دنیا همیشه مکان امنی است و این خلاف واقعیت است.

بنابراین باید کودکان را به مراسم عزا برد و برای‌شان توضیح داد که در زندگی سختی‌ها و مشقات زیادی وجود دارد. آن‌ها نه به‌طور کامل بلکه در حد توان و آگاهی خود توضیحات ما را درک خواهند کرد. باید به کودکان آموخت که در زندگی هیچ چیز با ضمانتنامه دایمی به آن‌ها اهدا نخواهد شد و این باعث می‌شود که متوجه شوند که زندگی بی‌ثبات است و نمی‌توان همیشه ازنوعی حمایت مادرانه که راه را برای‌شان هموار می‌کند بهره برد.
پس مواجهه با ویروس کرونا هم یکی ازمشقات زندگیست و باید روش‌های جلوگیری از ابتلا و شیوع به آن را آموخت و با آن دست و پنجه نرم کرد. همچنین برای نوجوانان خواندن برخی آثار ادبی مانند رمان طاعون اثر آلبرکامو و سپس گفتگو درباره آن آثار بسیار مفید است.
دانستن این واقعیت که ویروس کرونا به نوعی به طاعون شباهت دارد، با این تفاوت که در زمان شیوع طاعون بشر از دسترسی به علم پزشکی و دارو و درمان محروم بوده و ساده‌ترین عفونت‌ها مرگبار بودند، بعد ناپایدار و نا امن جهان را به تصویر می‌کشد و برای نوجوانان بسیار مفید است زیرا این تفکر را در آن‌ها تقویت می‌کند که مشکلات و خطر‌ها همیشه در زندگی وجود دارند و من باید خودم را برای مقابله با آن‌ها آماده کنم و توانایی دفاع از خود را داشته باشم. بزرگسالان هم می‌توانند از این روز‌های خانه‌نشینی برای تمرکز بر درونیات خود سود بجویند.

جایگاه ما در جهان؟
سردرگمی ناشی از متوقف شدن عادات روزمره مانند کار و تحصیل و ... می‌تواند فرصت مناسبی برای تعمق بر احوالات درونی باشد. این واکنش هیستیریک جمعی به محدودیت مقطعی آزادی‌های شخصی من را عمیقا متعجب می‌کند.
به نظر می‌رسد که ما چنان به امکانات رفاهی روزمره زندگی مانند فشار دادن یک دکمه برای داشتن روشنایی یا بازکردن یک شیر آب برای دستیابی به آب عادت کرده‌ایم که هر تغییری در هریک از این امکانات رفاهی یا آداب اجتماعی وهر‌آنچه به آن عادت کرده‌ایم، کافیست تا ما را به مرز جنون بکشاند.
پس ما شکننده‌ترین انسان‌های عصر حاضر هستیم به ویژه اگر شرایط خودمان را با پناهجویانی که بعد از سال‌ها دست و پنجه نرم کردن با جنگ و ویرانی در کشورشان اکنون در مناطق مرزی بلغارستان و یونان در معرض شلیک گلوله قرار می‌گیرند مقایسه کنیم. جا دارد از خودمان بپرسیم جایگاه واقعی ما در این جهان کجاست؟ محدودیت آزادی‌های شخصی آیا هزینه گزافی برای مبارزه با ویروسی که هر روز از روز پیشین همه گیرتر و خطرناکتر می‌شود است؟

طاعون‌زده‌های دوران مدرن
قبل از بروز پدیده ویروس کرونا در ایتالیا هم مانند بسیاری از کشور‌ها ترس از آفریقایی‌ها وجود داشت و این ترس در ما به وجود آورده شده بود. زمانی‌که ویروس کرونا همه‌گیر شد، ترس از چینی‌ها هم در ما رخنه کرد. امروز ما می‌دانیم هیچ شهروند چینی ناقل ویروس کرونا در ایتالیا نبوده است و آمار مبتلایان به این بیماری در ایتالیا بیش از هر کشور دیگری در اروپاست و این ما ایتالیایی‌ها هستیم که باعث شیوع آن در کشور‌های دیگر شده‌ایم.
این واقعیت باعث شده که نه تنها دولت‌ها از ورود شهروندان ایتالیایی در کشور خود احساس خطر می‌کنند بلکه استان‌های جنوبی ایتالیا درخواست جلوگیری از ورود ساکنان استان‌های شمالی ونیز و لومباردی به شهر‌ها‌ی شان را دارند.
من امیدوارم به زودی این روز‌های مخاطره‌آمیز را پشت سر بگذاریم و آن‌روز از یاد نبریم که روزی ما طاعون زده‌های امروز دنیای مدرن به شمار می‌آمدیم و بدین سان بتوانیم در آینده از هر نوع از نژاد‌پرستی پرهیز کنیم.
بی‌تردید در ایتالیا نژاد‌پرستی طرز تفکری ریشه دارست و حتی افرادی که جمله معروف من نژادپرست نیستم، اما ... را به زبان می‌آورند قطعا دچار این تفکر نادرست هستند. توصیه من به هموطنانم این است که از این تراژدی برای رشد خصوصیات والای انسانی بهره جویند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید